اولین مورد، عنایات خاص الهی نسبت به حضرت مسیح (ع) است که قرآن میفرماید خداوند [به او تعلیم کتاب و حکمت و دانش و تورات و انجیل داد] (وَیُعَلَّمُهُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَهَ وَالتَّوراهَ وَالاِنْجیلَ) [سپس (او را به عنوان رسولی به سوی بنی‌اسرائیل فرستاد)] (وَ رَسُولاً اِلی بَنی اِسْرائیل). سپس سخنان حضرت مسیح (ع) را در اثبات حقانیت خود و بیان معجزاتش شرح می‌دهد که در پنج قسمت بیان شده است. نخست می‌گوید [من نشانه و آیتی از سوی پروردگارتان برای شما آورده‌ام که از (گِل) چیزی شبیه پرنده می‌سازم ، سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا پرند‌ه‌ای می‌شود!] (اَنّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ اَنّی اَخْلُقُ مِنَ الطّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَاَنْفُخُ فیه فَیَکُونُ طَیْراً بِاِذْنِ اللهِ). دوّم و سوّم اینکه [من کور مادر زاد و فرد مبتلای به بَرَص (پیسی که یکی از بیماری‌های غیر قابل علاج بوده است) را شفا می‌دهم] (وَاُبْرِءُ الاَکْمَهَ وَ الاَبَرَصَ) چهارم اینکه [من مردگان را به فرمان خدا زنده می‌کنم!] (وَاُحْیِی الْمَوْتی بِاِذْنِ اللهِ). پنجم [من شما را از آنچه می‌خورید و در خانه‌های خود ذخیره می‌کنید، با خبر می‌سازم (و آگاهی دارم) در این‌ها نشانه‌ای است برای شما اگر اهل ایمان باشید] (وَ اُنَبِئُکُمْ بِما تَاکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُون فی بُیُکوتِکُمْ اِنَّ فی ذلِکَ لآیهً لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ) دقت در محتوای این آیه و تفاوت تعبیرهایی که در آن به کار رفته ، این نکته را روشن می‌سازد که حضرت مسیح (ع) آفرینش پرنده را به خدا نسبت می‌دهد ، در حالی که در سه قسمت دیگر (شفا دادن کور مادر زاد و مبتلایان به برص، و احیای مردگان) را به خودش نسبت می‌دهد ، اما به اذن و فرمان خدا، و منظور از ولایت تکوینی همین است که گاه خداوند چنان قدرتی به انسان می‌دهد که بتواند به فرمان او در عالم آفرینش و طبیعت تأثیر بگذارد ، و اسباب عادی را بر هم زند ، مرده‌ای را زنده کند و بیماران غیر قابل علاجی را بهبودی بخشد. این یک نمونه از ولایت تکوینی است که خدا به بنده‌اش حضرت مسیح (ع) عطا فرمود، و دادن شبیه به آن به سایر انبیاء یا امامان معصوم (ع) هیچ مانع و رادعی ندارد. دوّمین مورد، سخن از فرمانبرداری باد نسبت به حضرت سلیمان است ، که قرآن می‌فرماید [ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند و به هر جا می‌خواند برود] (فَسَخَّرْنا لَهُ الرّیحَ تَجْری بِاَمْرِه رُخاءً حَیثُ اَصابَ). از این آیه و آیات بعد از آن به خوبی استفاده می‌شود همان گونه که شیاطین به فرمان سلیمان بودند و کارهای مهمی برای او در خشکی و دریا انجام می‌دادند، باد نیز سر بر فرمان او بود ، و به هر جا دستور می‌داد حرکت می‌کرد و این چیزی جز مصداق ولایت تکوینی در این بخش از موجودات نمی‌باشد . سوّمین مورد، سخن از تصرف تکوینی کسی است که از نزدیکان و خاصان حضرت سلیمان بوده است ، ولی نامی از او در قرآن به میان نیامده جز با توصیف (اَلَّذی عِنْدَهُ عِلْمً مِنَ الْکِتابِ) [کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) نزد او بود هنگامی که سلیمان به اصحاب و خاصان خود خطاب کرد و گفت کدام یک از شما توانایی دارید تخت ملکة سبا را پیش از آنکه او و همراهانش نزد من آیند و تسلیم شوند برایم بیاورد] (قالَ یا اَیُّهَا المَلاٌ اَیُّکُمْ یَاْتینی بِعَرْشِها قَبْلَ اَنْ یَاْتوُنی مُسْلمِینَ). یکی از (گردنکشان جن) گفت [من توانایی دارم که پیش از آنکه از مجلس خود برخیزی ، تخت او را حاضر سازم!] (قالَ عِفْریتٌ مِنَ الجِّنِ اَنَا اَتیکَ بِه قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِک). سپس می‌افزاید [کسی که علمی از کتاب نزد او بود، گفت من آن را نزد تو خواهم آورد ، پیش از آنکه چشم بر هم زنی] (وَ قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ اَنَا آتیکَ بِه قَبْلَ اَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْکَ طَرْفُکَ). البته این فقط یک ادعا نبود، بلکه او به گفته خود عمل کرد، زیرا در ادامة آیه می‌خوانیم (فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِی) [هنگامی که آن را نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است] (که به بعضی از یارانم چنین توانایی داده است). eporsesh.com
اولین مورد، عنایات خاص الهی نسبت به حضرت مسیح (ع) است که قرآن میفرماید خداوند [به او تعلیم کتاب و حکمت و دانش و تورات و انجیل داد] (وَیُعَلَّمُهُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَهَ وَالتَّوراهَ وَالاِنْجیلَ)
[سپس (او را به عنوان رسولی به سوی بنیاسرائیل فرستاد)] (وَ رَسُولاً اِلی بَنی اِسْرائیل).
سپس سخنان حضرت مسیح (ع) را در اثبات حقانیت خود و بیان معجزاتش شرح میدهد که در پنج قسمت بیان شده است.
نخست میگوید [من نشانه و آیتی از سوی پروردگارتان برای شما آوردهام که از (گِل) چیزی شبیه پرنده میسازم ، سپس در آن میدمم و به فرمان خدا پرندهای میشود!]
(اَنّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ اَنّی اَخْلُقُ مِنَ الطّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَاَنْفُخُ فیه فَیَکُونُ طَیْراً بِاِذْنِ اللهِ).
دوّم و سوّم اینکه [من کور مادر زاد و فرد مبتلای به بَرَص (پیسی که یکی از بیماریهای غیر قابل علاج بوده است) را شفا میدهم]
(وَاُبْرِءُ الاَکْمَهَ وَ الاَبَرَصَ)
چهارم اینکه [من مردگان را به فرمان خدا زنده میکنم!] (وَاُحْیِی الْمَوْتی بِاِذْنِ اللهِ).
پنجم [من شما را از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید، با خبر میسازم (و آگاهی دارم) در اینها نشانهای است برای شما اگر اهل ایمان باشید]
(وَ اُنَبِئُکُمْ بِما تَاکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُون فی بُیُکوتِکُمْ اِنَّ فی ذلِکَ لآیهً لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ)
دقت در محتوای این آیه و تفاوت تعبیرهایی که در آن به کار رفته ، این نکته را روشن میسازد که حضرت مسیح (ع) آفرینش پرنده را به خدا نسبت میدهد ، در حالی که در سه قسمت دیگر (شفا دادن کور مادر زاد و مبتلایان به برص، و احیای مردگان) را به خودش نسبت میدهد ، اما به اذن و فرمان خدا، و منظور از ولایت تکوینی همین است که گاه خداوند چنان قدرتی به انسان میدهد که بتواند به فرمان او در عالم آفرینش و طبیعت تأثیر بگذارد ، و اسباب عادی را بر هم زند ، مردهای را زنده کند و بیماران غیر قابل علاجی را بهبودی بخشد.
این یک نمونه از ولایت تکوینی است که خدا به بندهاش حضرت مسیح (ع) عطا فرمود، و دادن شبیه به آن به سایر انبیاء یا امامان معصوم (ع) هیچ مانع و رادعی ندارد.
دوّمین مورد، سخن از فرمانبرداری باد نسبت به حضرت سلیمان است ، که قرآن میفرماید [ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند و به هر جا میخواند برود] (فَسَخَّرْنا لَهُ الرّیحَ تَجْری بِاَمْرِه رُخاءً حَیثُ اَصابَ).
از این آیه و آیات بعد از آن به خوبی استفاده میشود همان گونه که شیاطین به فرمان سلیمان بودند و کارهای مهمی برای او در خشکی و دریا انجام میدادند، باد نیز سر بر فرمان او بود ، و به هر جا دستور میداد حرکت میکرد و این چیزی جز مصداق ولایت تکوینی در این بخش از موجودات نمیباشد .
سوّمین مورد، سخن از تصرف تکوینی کسی است که از نزدیکان و خاصان حضرت سلیمان بوده است ، ولی نامی از او در قرآن به میان نیامده جز با توصیف (اَلَّذی عِنْدَهُ عِلْمً مِنَ الْکِتابِ)
[کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) نزد او بود هنگامی که سلیمان به اصحاب و خاصان خود خطاب کرد و گفت کدام یک از شما توانایی دارید تخت ملکة سبا را پیش از آنکه او و همراهانش نزد من آیند و تسلیم شوند برایم بیاورد]
(قالَ یا اَیُّهَا المَلاٌ اَیُّکُمْ یَاْتینی بِعَرْشِها قَبْلَ اَنْ یَاْتوُنی مُسْلمِینَ).
یکی از (گردنکشان جن) گفت [من توانایی دارم که پیش از آنکه از مجلس خود برخیزی ، تخت او را حاضر سازم!] (قالَ عِفْریتٌ مِنَ الجِّنِ اَنَا اَتیکَ بِه قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِک).
سپس میافزاید [کسی که علمی از کتاب نزد او بود، گفت من آن را نزد تو خواهم آورد ، پیش از آنکه چشم بر هم زنی] (وَ قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ اَنَا آتیکَ بِه قَبْلَ اَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْکَ طَرْفُکَ).
البته این فقط یک ادعا نبود، بلکه او به گفته خود عمل کرد، زیرا در ادامة آیه میخوانیم (فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِی) [هنگامی که آن را نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است] (که به بعضی از یارانم چنین توانایی داده است).
eporsesh.com
- [سایر] چرا قرآن کریم میفرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان میآورند؟
- [سایر] قرآن کریم درباره محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر چه میفرماید؟
- [سایر] قرآن کریم درباره محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر چه میفرماید؟
- [سایر] چرا قرآن کریم میفرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان میآورند؟
- [سایر] شیعیان ادعا می کنند که پیامبر (ص)برای ولایت علی ابن ابی طالب از تمام پیامبران پیشین پیمان گرفته و پیامبران پیشین مردم را به این امر دعوت کرده اند پس چرا این موضوع در کتاب پیامبران پیشین نیامده و بالاتر از این چرا در قرآن پیرامون این موضوع آیه ای نیامده است؟
- [سایر] در قرآن کریم چند نوع ولایت ذکر شده است؟ و چه کسانی بر انسان ولایت دارند؟
- [سایر] چند سوره از سوره های قرآن کریم به نام های مبارک پیامبران الاهی است؟
- [سایر] قرآن کریم در سوره احزاب پیرامون نقش امام علی(علیه السلام) در جنگ احزاب چه می فرماید؟
- [سایر] چند سوره از سوره های قرآن کریم به نام های مبارک پیامبران الاهی است؟
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم در باره عصمت پیامبران در امور مربوط به وحی (تلقی، حفظ، ابلاغ) چیست؟
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.
- [آیت الله وحید خراسانی] جمعی از فقهاء اعلی الله مقامهم فرموده اند انسان می تواند از زکات زمینی را وقف کند یا قران یا کتاب دینی یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید و می تواند تولیت وقف را برای خود یا اولاد خود قرار دهد ولی ولایت مالک بر وقف و تعیین متولی بدون مراجعه به حاکم شرع محل اشکال است
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله اردبیلی] پنج چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و نیز بنابر احتیاط واجب، به اسامی مبارکه پیامبران و امامان علیهمالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام . دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجدالنبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، اگرچه از یک در داخل و بدون توقف از در دیگر خارج شود. سوم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر بدون توقف خارج شود، مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان علیهمالسلام نیز توقف نکند. چهارم: ورود به مسجد به قصد گذاشتن چیزی در آن و احتیاط واجب آن است که از گذاشتن چیزی در مسجد بدون وارد شدن به آن نیز اجتناب کند. پنجم: خواندن بعض یا تمام سورهای که سجده واجب دارد و آنها چهار سورهاند: 1 سوره (سجده) یعنی سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل)، 2 سوره (فصّلت) یعنی سوره چهل و یکم قرآن (حم سجده)، 3 سوره (نجم) یعنی سوره پنجاه و سوم قرآن (و النجم)، 4 سوره (علق) یعنی سوره نود و ششم قرآن (اقرء) و خواندن یک حرف از این چهار سوره نیز حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر یعنی احساس وظیفه و نظارت همگانی در جهت اصلاح آحاد جامعه و دولتمردان و دستور به نیکی و بازدارندگی از پلیدی و زشتی از فرائض بزرگ اسلامی است که به وسیله آن، دیگر فرائض بر پا میشود و نشانه ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر و راه نیل به مقام بهترین امّت و ملّت بشری است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: (این فریضه راه انبیاء و روش صالحان و تکلیف بزرگی است که به واسطه آن، دیگر فرائض اجرا میگردد، راهها اَمن میشود، کسب و تجارت حلال میگردد و رونق مییابد، حقوق مردم تأمین میشود، زمینها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و کارها به صلاح میآید.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] پنج کار بر جنب حرام است: 1 مس خط قرآن یا اسم خدا و پیامبران و امامان بنابر احتیاط واجب، همانطور که در وضو گفته شد. 2 رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. 3 توقف کردن در مساجد دیگر، اما اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. 4 داخل شدن در مسجد برای گذاشتن چیزی در آن. 5 خواندن یکی از آیات سجده، ولی خواندن غیر آیه سجده از سوره سجده مانعی ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] پنج چیز بر جنب حرام است : اول : رساندن جائی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیامبران و امامان ( علیهم السلام ) بطوری که در وضو گفته شد . دوم : رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اگر چه از یک در داخل ، و از در دیگری خارج شود . سوم : توقف در مساجد دیگر ، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگری خارج شود ، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند . چهارم : گذاشتن چیزی در مسجد . پنجم : خواندن سوره ای که سجده واجب دارد و آن چهار سوره است : اول ، سورة سی و دوم قرآن ( الم تنزیل ) دوم ، سورة چهل و یکم ( حم سجده ) سوم ، سورة پنجاه و سوم ( و النجم ) چهارم ، سورة نود و ششم ( اقرء ) و اگر یک حرف ر ا به قصد یکی از این چهار سوره هم بخواند حرام است . چیزهائی که بر جنب مکروه است