شرح پرسش: وقتی که ابلیس گفت: (قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی‌ إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ)؛ چرا خداوند خواسته او را پذیرفت؟ امام علی(ع) در اینباره فرمود: به خاطر سه چیز: (فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ). ترجمه و توضیح این سه جمله چیست؟ پاسخ : ابلیس، نام جنّی است که از فرمان خداوند در سجده بر آدم(ع)، خودداری کرد. بعد از این خودداری، او دلیلی واهی برای توجیه سجده نکردن بر آدم(ع) ابراز داشته و در پی آن، مورد لعن خداوند قرار میگیرد. در نهایت شیطان از خداوند میخواهد او را تا قیامت، زنده نگه دارد: (قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی‌ إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ)[1] و در این مدت برای نیل به هدف خود تلاش کند که قرآن این خواسته را اینگونه نقل میکند: (قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی‌ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ).[2] بنابر تصریح آیات قرآن خداوند این مهلت را به او میدهد: (قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ إِلی‌ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ).[3] آیات قرآن تنها به بیان همین امر بسنده کرده و به صراحت بیان نمیکند که چرا این مهلت به شیطان داده شده است. اما در روایات، نکاتی پیرامون این موضوع وجود دارد مانند آنچه در نهج البلاغه نقل شده است: (فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ)؛[4] خداوند هم او را برای مستحق شدنش به خشم حق، و تمام کردن آزمایش و به انجام رسیدن وعدهاش مهلت داد، در اینجا امام علی(ع) به سه نکته و دلیل برای اینکار اشاره میکند که به ترجمه و توضیح آنها میپردازیم: 1. (اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ)؛ کلمه (سُخطة) از ماده (سخط) به معنای غضب و خشم است[5] و در مقابلِ معنای رضایت قرار دارد.[6] در ابتدا وقتی انسان با این عبارت مواجه میشود گمان میکند که ابلیس با مخالفتی که با خداوند کرده، مستحق غضب الهی نبوده و خداوند به او مهلت داد تا مستحق غضب الهی گردد. اما چنین نیست؛ ابلیس مورد غضب و لعنت الهی قرار گرفت و به او مهلت داده شد تا گناه و اشتباه خود را بیشتر کند تا در نهایت عقوبت بیشتری ببیند.[7] علاوه بر این خداوند در قرآن درباره ابلیس آورده: (وَ إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلیَ‌ یَوْمِ الدِّینِ).[8] بنابر این به او مهلت داد تا مستحق چنین لعنتی که تا قیامت است، گردد.[9] مانند چنین مهلتی، خداوند به کفار نیز مهلت میدهد تا بر گناهان خود بیافزایند: (و کسانی که کافر شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان می‌دهیم به سودشان خواهد بود، جز این نیست که مهلتشان می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند، و برای آنان عذابی خوار کننده است).[10] 2. (اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ)؛ کلمه (بلیّة) از ابتلاء به معنای امتحان است.[11] این علت در واقع به جهت انسانها بیان شده است؛ یعنی خداوند به شیطان مهلت داده تا امتحان انسانها را تکمیل کند. ‌انسانها علاوه بر عوامل درونی، شیطان را نیز در مقابل خود میبینند که وسیله امتحان الهی بوده و تلاش در گمراهی انسان میکند و انسان طبیعتاً با گذشت از این موانع میتواند به آنچه شایسته مقام او است، برسد.[12] البته توجه به این نکته ضروری است که وسوسه شیطان برای انسان، به هیچ وجه جنبه قهری و اجبار ندارد، بلکه او تنها انسان را وسوسه میکند و شخص با اختیار خود آنرا انتخاب میکند: (در آن هنگام که کار بندگان خاتمه پذیرد، شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده درست داد و من نیز به شما وعده دادم ولی خُلف وعده کردم. من بر شما تسلطی نداشتم. فقط دعوت کردم، شما هم پذیرفتید، بنابر این مرا ملامت نکنید، بلکه خود را ملامت نمایید ...).[13] 3. (وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ)؛ از جمله تفاسیر این کلام آن است که خداوند به اقتضای عدالتش، عمل هیچ شخصی را نابود نمیکند؛ شیطان از جمله افرادی بود که مدت زمان طولانی، خداوند را عبادت میکرد. خداوند با دادن این مهلت خواسته تا عبادت طولانی او را قبل از روز قیامت به نحوی جبران کند که در آخرت جزای خیری برای او باقی نماند.[14] البته تفاسیر دیگری نیز بر این مطلب وجود دارد که در این مختصر نیازی به بیان آنها نیست.[15] پی نوشتها: [1]. حجر، 36: (گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزی که [همگان‌] برانگیخته میشوند، مهلت ده). [2]. حجر، 39 - 40: (گفت: پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان میآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از میان آنان را). [3]. حجر، 37 - 38: ([خدا] گفت: تو از مهلت یافتگانی، تا روز [آن‌] وقت معین). [4]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه اول، ص 42، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق. [5]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، ص 313، دار الفکر، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. [6]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرایی، ابراهیم، ج 4، ص 192، هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق. [7]. خویی، میرزا حبیب الله‌ هاشمی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم‌، ج 2، ص 62، مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1400 ق‌. [8]. حجر، 35: (و بیتردید تا روز قیامت لعنت بر تو خواهد بود). [9]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 16، ص 181، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، چاپ دوم، 1365ش. [10]. آل عمران، 178: (وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین). [11]. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج 2، ص 62، منشورات دار الرضی، قم، چاپ اول، بیتا. [12]. ر.ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa1752؛ .islamquest.net/fa/archive/question/fa7002. [13]. ابراهیم، 22: (وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‌ فَلا تَلُومُونی‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ...). [14]. منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ‌2، ص 63. [15]. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ‌16، ص 181- 182. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
وقتی که ابلیس گفت: (قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)؛ چرا خداوند خواسته او را پذیرفت؟ امام علی(ع) در اینباره فرمود: به خاطر سه چیز: (فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ). ترجمه و توضیح این سه جمله چیست؟
پاسخ :
ابلیس، نام جنّی است که از فرمان خداوند در سجده بر آدم(ع)، خودداری کرد. بعد از این خودداری، او دلیلی واهی برای توجیه سجده نکردن بر آدم(ع) ابراز داشته و در پی آن، مورد لعن خداوند قرار میگیرد. در نهایت شیطان از خداوند میخواهد او را تا قیامت، زنده نگه دارد: (قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)[1] و در این مدت برای نیل به هدف خود تلاش کند که قرآن این خواسته را اینگونه نقل میکند: (قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ).[2] بنابر تصریح آیات قرآن خداوند این مهلت را به او میدهد: (قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ).[3]
آیات قرآن تنها به بیان همین امر بسنده کرده و به صراحت بیان نمیکند که چرا این مهلت به شیطان داده شده است. اما در روایات، نکاتی پیرامون این موضوع وجود دارد مانند آنچه در نهج البلاغه نقل شده است: (فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ)؛[4] خداوند هم او را برای مستحق شدنش به خشم حق، و تمام کردن آزمایش و به انجام رسیدن وعدهاش مهلت داد، در اینجا امام علی(ع) به سه نکته و دلیل برای اینکار اشاره میکند که به ترجمه و توضیح آنها میپردازیم:
1. (اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ)؛ کلمه (سُخطة) از ماده (سخط) به معنای غضب و خشم است[5] و در مقابلِ معنای رضایت قرار دارد.[6] در ابتدا وقتی انسان با این عبارت مواجه میشود گمان میکند که ابلیس با مخالفتی که با خداوند کرده، مستحق غضب الهی نبوده و خداوند به او مهلت داد تا مستحق غضب الهی گردد. اما چنین نیست؛ ابلیس مورد غضب و لعنت الهی قرار گرفت و به او مهلت داده شد تا گناه و اشتباه خود را بیشتر کند تا در نهایت عقوبت بیشتری ببیند.[7]
علاوه بر این خداوند در قرآن درباره ابلیس آورده: (وَ إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلیَ یَوْمِ الدِّینِ).[8] بنابر این به او مهلت داد تا مستحق چنین لعنتی که تا قیامت است، گردد.[9]
مانند چنین مهلتی، خداوند به کفار نیز مهلت میدهد تا بر گناهان خود بیافزایند: (و کسانی که کافر شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان میدهیم به سودشان خواهد بود، جز این نیست که مهلتشان میدهیم تا بر گناه خود بیفزایند، و برای آنان عذابی خوار کننده است).[10]
2. (اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ)؛ کلمه (بلیّة) از ابتلاء به معنای امتحان است.[11] این علت در واقع به جهت انسانها بیان شده است؛ یعنی خداوند به شیطان مهلت داده تا امتحان انسانها را تکمیل کند. انسانها علاوه بر عوامل درونی، شیطان را نیز در مقابل خود میبینند که وسیله امتحان الهی بوده و تلاش در گمراهی انسان میکند و انسان طبیعتاً با گذشت از این موانع میتواند به آنچه شایسته مقام او است، برسد.[12]
البته توجه به این نکته ضروری است که وسوسه شیطان برای انسان، به هیچ وجه جنبه قهری و اجبار ندارد، بلکه او تنها انسان را وسوسه میکند و شخص با اختیار خود آنرا انتخاب میکند: (در آن هنگام که کار بندگان خاتمه پذیرد، شیطان میگوید: خداوند به شما وعده درست داد و من نیز به شما وعده دادم ولی خُلف وعده کردم. من بر شما تسلطی نداشتم. فقط دعوت کردم، شما هم پذیرفتید، بنابر این مرا ملامت نکنید، بلکه خود را ملامت نمایید ...).[13]
3. (وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ)؛ از جمله تفاسیر این کلام آن است که خداوند به اقتضای عدالتش، عمل هیچ شخصی را نابود نمیکند؛ شیطان از جمله افرادی بود که مدت زمان طولانی، خداوند را عبادت میکرد. خداوند با دادن این مهلت خواسته تا عبادت طولانی او را قبل از روز قیامت به نحوی جبران کند که در آخرت جزای خیری برای او باقی نماند.[14]
البته تفاسیر دیگری نیز بر این مطلب وجود دارد که در این مختصر نیازی به بیان آنها نیست.[15]
پی نوشتها:
[1]. حجر، 36: (گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزی که [همگان] برانگیخته میشوند، مهلت ده).
[2]. حجر، 39 - 40: (گفت: پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان میآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از میان آنان را).
[3]. حجر، 37 - 38: ([خدا] گفت: تو از مهلت یافتگانی، تا روز [آن] وقت معین).
[4]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه اول، ص 42، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[5]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، ص 313، دار الفکر، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[6]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرایی، ابراهیم، ج 4، ص 192، هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق.
[7]. خویی، میرزا حبیب الله هاشمی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم، ج 2، ص 62، مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1400 ق.
[8]. حجر، 35: (و بیتردید تا روز قیامت لعنت بر تو خواهد بود).
[9]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 16، ص 181، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، چاپ دوم، 1365ش.
[10]. آل عمران، 178: (وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین).
[11]. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج 2، ص 62، منشورات دار الرضی، قم، چاپ اول، بیتا.
[12]. ر.ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa1752؛ .islamquest.net/fa/archive/question/fa7002.
[13]. ابراهیم، 22: (وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ...).
[14]. منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج 2، ص 63.
[15]. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 16، ص 181- 182.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] شیطان در ازلی و ابدی بودن خود را با خداوند شریک می سازد؛ چون از خداوند مهلت خواست تا قیامت به او فرصت دهد و خدا پذیرفت؟
- [سایر] شیطان در ازلی و ابدی بودن خود را با خداوند شریک می سازد؛ چون از خداوند مهلت خواست تا قیامت به او فرصت دهد و خدا پذیرفت؟
- [سایر] فرصت شیطان تا زمان معلوم است یا تا زمان قیامت ؟ استعاذه یعنی چه ؟
- [آیت الله سبحانی] آیا درخواست مشتری مبنی بر فرستادن کالا موجب صدق قبض می شود؟
- [سایر] چرا خداوند اسرار خلقت آدم و فرزندانش را از ابلیس کتمان نکرد تا ابلیس به آنهاحسادت نورزد و در گمراهی آنان تلاش نکند ؟
- [سایر] چرا خداوند اسرار خلقت آدم و فرزندانش را از ابلیس کتمان نکرد تا ابلیس به آنهاحسادت نورزد و در گمراهی آنان تلاش نکند ؟
- [سایر] وقتی که ابلیس گفت: (قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)؛ چرا خداوند خواسته او را پذیرفت؟ امام علی(ع) در اینباره فرمود: به خاطر سه چیز: (فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ). ترجمه و توضیح این سه جمله چیست؟
- [سایر] خداوند که می دانست ابلیس انسان ها را گمراه می کند , چرا او را خلق کرد ؟
- [سایر] عرض سلام وادب. درخواست وپیشنهادی دررابطه باکلاسها داشتم:اگه امکانش وجود داره به غایبیای جلسه اول یک فرصت دیگه بدین واون جلسه رو به عنوان یک فرصت غیبتی که دارن درنظربگیرین. یا حق عیدتون مبارک باشه التماس دعا
- [سایر] چرا خداوند تا روز بعث به ابلیس مهلت داد تا انسان را گمراه کند ؟
- [آیت الله اردبیلی] (کهانت) و (تنجیم)(1) اگر به این شکل باشد که برای غیر خداوند، به نحو استقلال یا اشتراک با خداوند، تأثیر قائل شوند، حرام بلکه شرک است، ولی اگر مشیّت خدای متعال را مؤثر مطلق بدانند و پیشبینیهای آنها به نحو حدس و تخمین و =============================================================================== 1 (کاهن) ادّعا میکند که وقایع را به واسطه خبردادن اجنّه وشیاطین یا به واسطه اسباب خفیّه دیگری میفهمد و (منجّم) به وسیله حرکات افلاک و تقارن کواکب از آینده خبر میدهد. مبنی بر این باشد که پروردگار عالم بعضی امور را سبب یا مقارن و هماهنگ بعضی امور دیگر قرار داده و بقیه سببیّت یا تقارن و سلب آن در قبضه قدرت مطلقه او میباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] آشامیدن شراب حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است.از حضرت امام جعفر صادق عَلَیْهِ السَّلَام روایت شده است که فرمودند:شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمیکند و از زشتیهای آشکار رو نمیگرداند و روح ایمان و خدا شناسی از بدن او بیرون میرود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او میماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت میکنند و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون میآید و آب دهان او به سینهاش میریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آشامیدن شراب حرام و از گناهان کبیره است، بلکه در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند در صورتی که متوجه باشد که لازمه حلال دانستن آن تکذیب خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) می باشد کافر است. از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: (شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خود را از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد، احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند، روح ایمان و خداشناسی از او بیرون می رود، و روح خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند، خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است!)
- [آیت الله مظاهری] آشامیدن شراب حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند در صورتی که متوجّه باشد که لازمه حلال دانستن آن تکذیب خدا و پیغمبر میباشد کافر است. از حضرت امام جعفر صادقعلیه السلام روایت شده است که فرمودند: شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب بخورد خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت میکنند و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان او از دهانش بیرون میآید و آب دهان او به سینهاش میریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] آشامیدن شراب حرام است و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است، از حضرت امام جعفر صادق7 روایت شده است که فرمودند: شراب ریشه بدیها ومنشأ گناهان است و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچکس را نگه نمیدارد وحقّ خویشان نزدیک را رعایت نمیکند و از زشتیهای آشکار رو نمیگرداند و روح ایمان و خدا شناسی از بدن او بیرون میرود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او میماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت میکنند وتا چهل روز نماز او قبول نمیشود و در روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون میآید و آب دهان او بسینهاش میریزد وفریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله خوئی] آشامیدن شراب، حرام است و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است، و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است. از حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمودند: شراب ریش بدیها، و منشأ گناهان است، و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد، و احترام هیچکس را نگه نمیدارد، و حق خویشان نزدیک را رعایت نمیکند، و از زشتیهای آشکار، رو نمیگرداند، و روح ایمان و خداشناسی از بدن او بیرون میرود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است، در او میماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین، او را لعنت میکنند، و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود، و روز قیامت روی او سیاه است، و زبان از دهانش بیرون میآید، و آب دهان او به سینهاش میریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله مظاهری] توبه از ربادادن پشیمانی از گذشته و ترک آن کار زشت و استغفار و انابه به درگاه حقّ تعالی است، و در توبه از ربا خوردن علاوه بر این امور، باید آنچه را ربا خورده است پس دهد، بلکه اگر ربا خور بمیرد، آنچه از طریق ربا گرفته است به ورثه منتقل نمیشود، و اگر مفلس بود، توبه او گرچه قبول است، ولی باید تحصیل رضایت از ربادهندگان کند و اگر ممکن نباشد، باید تصمیم داشته باشد که در اوّل زمان ممکن آن را رد کند، و اگر از دنیا برود، امید است خداوند رئوف بستانکاران را در قیامت راضی کند و رباگیرنده مورد عفو و رحمت خدای تعالی واقع شود.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است نام خوبی برای نوزاد انتخاب نمایند و بهترین نامها، نامی است که معنای بندگی خداوند را برساند، مانند: (عبداللّه) و (عبدالرحیم) و (عبدالکریم)، یا نامهای انبیای عظام و ائمه معصومین علیهمالسلام به ویژه نام (محّمد) و (علی) را برای پسر برگزینند و برای دختر نامهای زنان صالح و شایسته به ویژه نام (فاطمه) بهتر است. حضرت امام صادق علیهالسلام از رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل میکنند که آن حضرت فرمودند: (نامهای خوب را انتخاب کنید، زیرا شما را در قیامت با همان نامها مخاطب میسازند.)(1)
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.