پاسخ اجمالی: بر اساس روایات؛ حج، از سابقهای بسیار طولانی برخوردار است و سابقه و قدمتی دارد که امتداد آن، به سالها قبل از خلقت حضرت آدم(ع) میرسد. پس از آنکه حج حضرت آدم(ع) به پایان رسید، جبرئیل به او فرمود گوارا باد بر تو، ای آدم، بخشوده شدی، من این خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف کردهام. شیوه و ترتیب حجِّ مسلمانان، با مناسکی از قبیل: (طواف)، (سعی)، (قربانی) و (رمی شیطان)، به زمان سرسلسله پیامبرانِ حنیف، حضرت ابراهیم(ع) باز میگردد. همانگونه که به طور قطع، بینانگذار عمومیکردن حج نیز، آنحضرت بوده و خدای تعالی به او دستور فرمود تا اعلام حج کند و مردم را از هر سو به حجِّ خانه خود، فرا خواند. پاسخ تفصیلی: بر اساس روایات؛ حج، از سابقهای بس زیاد برخوردار است و سابقه و قدمتی دارد که امتداد آن، به سالها قبل از خلقت حضرت آدم ابوالبشر(ع) میرسد. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: (پس از آنکه حج حضرت آدم(ع) به پایان رسید، جبرئیل به او فرمود: گوارا باد بر تو، ای آدم، بخشوده شدی، من این خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف کردهام). [1]همچنین آنحضرت فرمود: (پس از آنکه حضرت آدم از مِنی بازگشت [و حجش به پایان رسید]، فرشتگان ملاقاتش کرده، به او گفتند: ای آدم، حَجّت نیکو! ما این خانه را دو هزار سال قبل از تو، حج گزاردهایم).[2] مردی از امیرمؤمنان علی(ع) پرسید: از اهل آسمان نخستین کسی که حج گزارد، چه نام داشت؟ آنحضرت فرمود: (جبرئیل، نخستین حجگزار از آسمانیان بود).[3] البته شیوه و ترتیب حجِّ مسلمانان، با مناسکی از قبیل: (طواف)، (سعی)، (قربانی) و (رمی شیطان)، به زمان سرسلسله پیامبرانِ حنیف، حضرت ابراهیم(ع) باز میگردد. همانگونه که به طور قطع، بینانگذار عمومیکردن حج نیز، آنحضرت بوده و خدای تعالی به او دستور فرمود تا اعلام حج کند و مردم را از هر سو به حجِّ خانه خود، فرا خواند. در این مورد قرآن کریم میفرماید: (و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری به سوی تو بیایند).[4]‌ امّا در طول زمان – به ویژه در زمان جاهلیت - حج ابراهیمی نیز مانند سایر احکام مورد تحریفهایی قرار گرفته بود. اکنون به برخی از اعمال حج پرداخته و به مناسبت، تحریفهایی که در این عبادت بزرگ به وجود آمده بود را نیز یادآور خواهیم شد: 1. (سپس از همانجا که مردم کوچ میکنند، (به سوی سرزمین مِنی) کوچ کنید! و از خداوند، آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است!).[5] این آیه شریفه ناظر به یکی از عادات مشرکان مکه در زمان جاهلیت است که وقوف در عرفات را مربوط به کسانی میدانستند که از خارج مکه برای حج میآمدند، اما قریش و طوایف اطراف حرم و وابستگان قریش، از این کار معاف بودند، چنانکه امام صادق(ع) در بیان این آیه فرمود: (قریش میگفتند: ما نسبت به خانه خدا از سایرین برتری داریم، پس باید [برای اعمال حج] از مزدلفه (مشعر) کوچ کنید، (به عرفات نروید)! خداوند به آنان دستور داد تا مانند دیگران از عرفات شروع کنند). [6] 2. (جز این نیست که تأخیر انداختن (و جابهجا نمودن ماههای حرام) افزایشی در کفر است که کافران را به سبب آن گمراه میسازند، در یک سال آنرا حلال و در سال دیگر حرام میشمرند تا با شما و آنچه خدا حرام کرده موافقت کنند. اما در (نتیجه) آنچه را خدا حرام کرده حلال مینمایند. زشتی اعمالشان بر آنها آراسته شده، و خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند).[7] این آیه کریمه ناظر به یک سنت غلط جاهلی به نام (نسیء) به معنای تغییر دادن جای ماههای حرام است که این عمل، هر ساله طی مراسم خاصی در سرزمین مِنی انجام میگرفت که نشان از سودجویی آنها بود؛ چون با این تغییر و تحوّل، قصد داشتند حج در موقعی برپا شود که منافع بازرگانی و تجارتی آنها هم تأمین گردد؛ از اینرو، سعی میکردند که حج در خرّمترین ایّام سال و آسانترین زمان برای رفت و آمدهای تجاری انجام پذیرد، اما از آنجا که حج باید در ایام ذی حجه واقع شود و گاهی ذی حجه در فصل گرمای طاقت فرسای مکه میافتاد که هم حج گزاران به زحمت میافتادند و هم معادلات تجاری به نحو مطلوب انجام نمیگرفت؛ از اینرو، با عمل (نسیء)، کاری میکردند که موسم حج، همواره در فصل معتدلی واقع شود و این عمل تا سال دهم هجرت ادامه داشت، تا اینکه به وسیله پیامبر خدا در حجة الوداع، استفاده از این عمل ممنوع و باطل اعلام گردید[8] و نسیء با نزول این آیه کفر محسوب گردید تا مراسم حج، بازیچهای در دست سودجویان واقع نگردد. 3. ( صفا و مروه از شعائر [و نشانههای] خداست! بنابر این، کسانی که حج خانه خدا و یا عمره انجام میدهند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند [و سعیِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بیرویّه مشرکان، که بتهایی بر این دو کوه نصب کرده بودند، از موقعیّت این دو مکان مقدّس نمیکاهد!] و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند [در برابر عمل او] شکرگزار، و [از افعال وی] آگاه است).[9] یکی از اعمال حج در جاهلیت، سعی میان کوههای صفا و مروه بود، ولی در بالای این دو کوه، دو بُت به نامهای (اساف) و (نائله) نصب بود که مشرکان به هنگام سعی، برای این دو بُت احترام قائل میشدند. مسلمانان به خاطر چنین سابقه ناپسندی، کراهت داشتند در ایام حج، میان صفا و مروه سعی کنند و تصوّر میکردند این یک عمل جاهلی است. خداوند با نزول این آیه، آن تصوّرات را مردود دانسته و سعی میان صفا و مروه را یکی از شعائر دین مطرح کرد، چنانکه معاویة بن عمار از امام صادق(ع) روایت کرده که آنحضرت فرمود: (مسلمانان گمان میکردند که سعی صفا و مروه از ابتکارات مشرکان است، در پی آن خداوند این آیه شریفه را نازل نمود...).[10] 4. از عادات دیگر جاهلیت در مراسم حج، طواف در حال برهنگی است. آنان معتقد بودند که تأمین لباس احرام در اختیار قریش قرار دارد و اگر کسی جامه احرام تهیه نمیکرد، میبایست برهنه طواف کند و طواف با لباس و پارچهای که از خارج حرم باشد را باطل میدانستند. امام صادق(ع) فرمود: (رسول خدا(ص) بعد از آنکه مکه را فتح کرد، در آن سال از زیارت مشرکان جلوگیری نفرمود و از سنتهای زیارتی مشرکان یکی این بود که اگر با لباس وارد مکه میشدند و با آن لباس، دور خانه خدا طواف میکردند، دیگر آن لباس را به تن نکرده و صدقه آنرا واجب میدانستند؛ لذا برای اینکه لباسهایشان را از دست نداده باشند، قبل از طواف از دیگران لباسی را عاریه و یا کرایه کرده و بعد از طواف به صاحبانشان بر میگرداندند، در این میان؛ اگر کسی به لباس عاریه و اجاره دست نمییافت و خودش هم تنها یک دست لباس همراه داشت، برای آنکه آن لباس را از دست ندهد، ناچار برهنه میشد و لُخت مادرزاد به طواف میپرداخت).[11] با ظهور و استقرار اسلام، پیامبر گرامی اسلام(ص) با تحریفات جاهلی به مبارزه برخاست و ضمن پیراسته کردن حج از تحریفات جاهلی، سنت ابراهیمی را در حج احیاء نموده است؛ لذا حجِّ مورد قبول و سفارش اسلام، سنّتی ابراهیمی است و شریعت مقدّس اسلام نیز، همان شکل حج را، بر مسلمانان تکلیف کرده؛ مناسک، اجزاء، شرایط و ارکان آنرا به ما آموخته است. پی نوشتها: [1]. شیخ صدوق‌، علل الشرائع‌، ج ‌2، ص 407‌، کتاب فروشی‌ داوری‌، چاپ اول‌، قم، 1385ش‌. [2]. شیخ صدوق، ‌من لا یحضره الفقیه، ج ‌2، ص 230، دفتر نشر اسلامی‌، قم، چاپ دوم، 1404ق. [3]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ‌10، ص 78، دار إحیاء التراث العربی‌، بیروت، 1403ق. [4]. (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی‌ کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق)؛ حج، 27. [5]. (ثُمَّ أَفیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم)؛ بقره، 199. [6]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج‌1، ص 195،اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415ق. [7]. توبه، 37. [8]. تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 217. [9]. بقره، 158. [10]. تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 146 و 148. [11]. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، تحقیق: اعلمی، حسین، ج 2، ص 192، الصدر، تهران، چاپ دوم. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
بر اساس روایات؛ حج، از سابقهای بسیار طولانی برخوردار است و سابقه و قدمتی دارد که امتداد آن، به سالها قبل از خلقت حضرت آدم(ع) میرسد. پس از آنکه حج حضرت آدم(ع) به پایان رسید، جبرئیل به او فرمود گوارا باد بر تو، ای آدم، بخشوده شدی، من این خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف کردهام.
شیوه و ترتیب حجِّ مسلمانان، با مناسکی از قبیل: (طواف)، (سعی)، (قربانی) و (رمی شیطان)، به زمان سرسلسله پیامبرانِ حنیف، حضرت ابراهیم(ع) باز میگردد. همانگونه که به طور قطع، بینانگذار عمومیکردن حج نیز، آنحضرت بوده و خدای تعالی به او دستور فرمود تا اعلام حج کند و مردم را از هر سو به حجِّ خانه خود، فرا خواند.
پاسخ تفصیلی:
بر اساس روایات؛ حج، از سابقهای بس زیاد برخوردار است و سابقه و قدمتی دارد که امتداد آن، به سالها قبل از خلقت حضرت آدم ابوالبشر(ع) میرسد. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: (پس از آنکه حج حضرت آدم(ع) به پایان رسید، جبرئیل به او فرمود: گوارا باد بر تو، ای آدم، بخشوده شدی، من این خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف کردهام). [1]همچنین آنحضرت فرمود: (پس از آنکه حضرت آدم از مِنی بازگشت [و حجش به پایان رسید]، فرشتگان ملاقاتش کرده، به او گفتند: ای آدم، حَجّت نیکو! ما این خانه را دو هزار سال قبل از تو، حج گزاردهایم).[2]
مردی از امیرمؤمنان علی(ع) پرسید: از اهل آسمان نخستین کسی که حج گزارد، چه نام داشت؟ آنحضرت فرمود: (جبرئیل، نخستین حجگزار از آسمانیان بود).[3]
البته شیوه و ترتیب حجِّ مسلمانان، با مناسکی از قبیل: (طواف)، (سعی)، (قربانی) و (رمی شیطان)، به زمان سرسلسله پیامبرانِ حنیف، حضرت ابراهیم(ع) باز میگردد. همانگونه که به طور قطع، بینانگذار عمومیکردن حج نیز، آنحضرت بوده و خدای تعالی به او دستور فرمود تا اعلام حج کند و مردم را از هر سو به حجِّ خانه خود، فرا خواند. در این مورد قرآن کریم میفرماید: (و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری به سوی تو بیایند).[4]
امّا در طول زمان – به ویژه در زمان جاهلیت - حج ابراهیمی نیز مانند سایر احکام مورد تحریفهایی قرار گرفته بود.
اکنون به برخی از اعمال حج پرداخته و به مناسبت، تحریفهایی که در این عبادت بزرگ به وجود آمده بود را نیز یادآور خواهیم شد:
1. (سپس از همانجا که مردم کوچ میکنند، (به سوی سرزمین مِنی) کوچ کنید! و از خداوند، آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است!).[5] این آیه شریفه ناظر به یکی از عادات مشرکان مکه در زمان جاهلیت است که وقوف در عرفات را مربوط به کسانی میدانستند که از خارج مکه برای حج میآمدند، اما قریش و طوایف اطراف حرم و وابستگان قریش، از این کار معاف بودند، چنانکه امام صادق(ع) در بیان این آیه فرمود: (قریش میگفتند: ما نسبت به خانه خدا از سایرین برتری داریم، پس باید [برای اعمال حج] از مزدلفه (مشعر) کوچ کنید، (به عرفات نروید)! خداوند به آنان دستور داد تا مانند دیگران از عرفات شروع کنند). [6]
2. (جز این نیست که تأخیر انداختن (و جابهجا نمودن ماههای حرام) افزایشی در کفر است که کافران را به سبب آن گمراه میسازند، در یک سال آنرا حلال و در سال دیگر حرام میشمرند تا با شما و آنچه خدا حرام کرده موافقت کنند. اما در (نتیجه) آنچه را خدا حرام کرده حلال مینمایند. زشتی اعمالشان بر آنها آراسته شده، و خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند).[7] این آیه کریمه ناظر به یک سنت غلط جاهلی به نام (نسیء) به معنای تغییر دادن جای ماههای حرام است که این عمل، هر ساله طی مراسم خاصی در سرزمین مِنی انجام میگرفت که نشان از سودجویی آنها بود؛ چون با این تغییر و تحوّل، قصد داشتند حج در موقعی برپا شود که منافع بازرگانی و تجارتی آنها هم تأمین گردد؛ از اینرو، سعی میکردند که حج در خرّمترین ایّام سال و آسانترین زمان برای رفت و آمدهای تجاری انجام پذیرد، اما از آنجا که حج باید در ایام ذی حجه واقع شود و گاهی ذی حجه در فصل گرمای طاقت فرسای مکه میافتاد که هم حج گزاران به زحمت میافتادند و هم معادلات تجاری به نحو مطلوب انجام نمیگرفت؛ از اینرو، با عمل (نسیء)، کاری میکردند که موسم حج، همواره در فصل معتدلی واقع شود و این عمل تا سال دهم هجرت ادامه داشت، تا اینکه به وسیله پیامبر خدا در حجة الوداع، استفاده از این عمل ممنوع و باطل اعلام گردید[8] و نسیء با نزول این آیه کفر محسوب گردید تا مراسم حج، بازیچهای در دست سودجویان واقع نگردد.
3. ( صفا و مروه از شعائر [و نشانههای] خداست! بنابر این، کسانی که حج خانه خدا و یا عمره انجام میدهند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند [و سعیِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بیرویّه مشرکان، که بتهایی بر این دو کوه نصب کرده بودند، از موقعیّت این دو مکان مقدّس نمیکاهد!] و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند [در برابر عمل او] شکرگزار، و [از افعال وی] آگاه است).[9]
یکی از اعمال حج در جاهلیت، سعی میان کوههای صفا و مروه بود، ولی در بالای این دو کوه، دو بُت به نامهای (اساف) و (نائله) نصب بود که مشرکان به هنگام سعی، برای این دو بُت احترام قائل میشدند. مسلمانان به خاطر چنین سابقه ناپسندی، کراهت داشتند در ایام حج، میان صفا و مروه سعی کنند و تصوّر میکردند این یک عمل جاهلی است. خداوند با نزول این آیه، آن تصوّرات را مردود دانسته و سعی میان صفا و مروه را یکی از شعائر دین مطرح کرد، چنانکه معاویة بن عمار از امام صادق(ع) روایت کرده که آنحضرت فرمود: (مسلمانان گمان میکردند که سعی صفا و مروه از ابتکارات مشرکان است، در پی آن خداوند این آیه شریفه را نازل نمود...).[10]
4. از عادات دیگر جاهلیت در مراسم حج، طواف در حال برهنگی است. آنان معتقد بودند که تأمین لباس احرام در اختیار قریش قرار دارد و اگر کسی جامه احرام تهیه نمیکرد، میبایست برهنه طواف کند و طواف با لباس و پارچهای که از خارج حرم باشد را باطل میدانستند. امام صادق(ع) فرمود: (رسول خدا(ص) بعد از آنکه مکه را فتح کرد، در آن سال از زیارت مشرکان جلوگیری نفرمود و از سنتهای زیارتی مشرکان یکی این بود که اگر با لباس وارد مکه میشدند و با آن لباس، دور خانه خدا طواف میکردند، دیگر آن لباس را به تن نکرده و صدقه آنرا واجب میدانستند؛ لذا برای اینکه لباسهایشان را از دست نداده باشند، قبل از طواف از دیگران لباسی را عاریه و یا کرایه کرده و بعد از طواف به صاحبانشان بر میگرداندند، در این میان؛ اگر کسی به لباس عاریه و اجاره دست نمییافت و خودش هم تنها یک دست لباس همراه داشت، برای آنکه آن لباس را از دست ندهد، ناچار برهنه میشد و لُخت مادرزاد به طواف میپرداخت).[11]
با ظهور و استقرار اسلام، پیامبر گرامی اسلام(ص) با تحریفات جاهلی به مبارزه برخاست و ضمن پیراسته کردن حج از تحریفات جاهلی، سنت ابراهیمی را در حج احیاء نموده است؛ لذا حجِّ مورد قبول و سفارش اسلام، سنّتی ابراهیمی است و شریعت مقدّس اسلام نیز، همان شکل حج را، بر مسلمانان تکلیف کرده؛ مناسک، اجزاء، شرایط و ارکان آنرا به ما آموخته است.
پی نوشتها:
[1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 407، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، قم، 1385ش.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 230، دفتر نشر اسلامی، قم، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 10، ص 78، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق.
[4]. (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق)؛ حج، 27.
[5]. (ثُمَّ أَفیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم)؛ بقره، 199.
[6]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج1، ص 195،اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415ق.
[7]. توبه، 37.
[8]. تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 217.
[9]. بقره، 158.
[10]. تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 146 و 148.
[11]. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، تحقیق: اعلمی، حسین، ج 2، ص 192، الصدر، تهران، چاپ دوم.
منبع: www.islamquest.net
- [آیت الله سیستانی] اگر مکلَّف در وقت موسم حج استطاعت ادای آن را داشته باشد، آیا پیش از آغاز ماه های حج، به جا آوردن عمره مفرد برایش صحیح است؟
- [سایر] آیا تشریع ازدواج موقت برای تأمین هوسرانی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا انجام عمره مفرده پس از اتمام عمره تمتّع و قبل از آغاز اعمال حجّ تمتّع، جایز است؟
- [سایر] کیفیت تشریع حجاب در اسلام چگونه بوده است؟
- [سایر] هدف از تشریع حجاب اسلامی و فلسفهی حجاب و پوشش چیست؟
- [سایر] در آیهی پایانی سوره واقعه لزوم چه چیزی تشریع شده است؟
- [آیت الله بهجت] فلسفه ی تشریع زکات و اهداف آن را با توجه به آیات و روایات، بیان فرمایید؟
- [آیت الله سیستانی] اگر شخص متمتع پیش از آغاز حج بر اثر مانعی ناگزیر به شهرش بازگردد، آیا در این صورت حج بر او مستقر شده است و ادای آن بر او واجب می شود، گرچه استطاعت مجددی برایش حاصل نشود؟
- [سایر] در آیهی پایانی سوره واقعه لزوم چه چیزی تشریع شده است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به حکمت تشریع قصاص آیا لازم است اجرای قصاص در ملاء عام صورت گیرد؟
- [آیت الله سبحانی] هرگاه پیش از آغاز کار یا در اثناء، سرمایه به کلی تلف شود مضاربه خود به خود فسخ می شود.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، نباید هنگامی آغاز کند که در بین سی و یک روز، روزی مانند عید قربان باشد که روزه آن حرام است و اگر با توجه به این مطلب روزه کفاره را در این هنگام آغاز کند، باید روزهها را از سر بگیرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه زن در آغاز، مجبور بوده و در اثناء راضی شده احتیاط واجب آن است که مرد دو کفاره بدهد و بر زن چیزی جز قضا لازم نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر ابتدای مدّت اجاره به صورت صریح یا ضمنی معیّن نشود, آغاز آن، پس از انجام عقدِ لفظی یا فعلیِ اجاره است.
- [آیت الله اردبیلی] حجّ بر سه قسم است: حجّ تَمتّع، حجّ اِفراد و حجّ قِران. (حج تمتّع) وظیفه کسی است که فاصله وطن او تا مکّه معظّمه شانزده فرسنگ یا بیشتر باشد. (حجّ اِفراد) و (حجّ قِران) نیز وظیفه کسی است که اهل خود مکّه یا اطراف آن تا کمتر از شانزده فرسنگ باشد. البتّه در بعضی از موارد، وظیفه برخی افراد بیمار یا معذور از حجّ تمتّع به حجّ إفراد تبدیل میشود. هر سه قسم حجّ در بیشتر اعمال مشترک هستند؛ ولی در حجّ تمتّع، عمره پیش از حجّ و وابسته به حجّ و همچون جزیی از آن میباشد که باید در یک سال و در ماههای حجّ بجا آورده شود؛ ولی در حجّ اِفراد و حجِّ قِران، عمره کاملاً مستقل و از حجّ جداست. همچنین در حجّ تمتّع در روز عید قربان در مِنی قربانی واجب است و از اعمال آن میباشد و در حجّ قِران، قربانی از ابتدا مقرون با احرام است و باید تا روز عید در مِنی همراه حاجی باشد، ولی در حجّ اِفراد اصلاً قربانی واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که در تنگی وقت نماز باید تیمم کند اگر به قصد ان که وضو مستحب است یا برای امر مستحبی که وضو برای ان تشریع شده مثل خواندن قران وضو بگیرد صحیح است و اگر قصد کند برای خواندن ان نماز به نحوی که اگر امر به نماز با وضو نباشد قصد وضو نداشته باشد ان وضو باطل است
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی نمیدانست که یکی از واجبات، حجّ است یا نمیدانست که مستطیع شده و حجّ بر او واجب است و حجّ نرفت تا از استطاعت افتاد حجّ بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در سال اولی که مستطیع شده حج نکند و بعد بواسطه پیری یا مرض و ناتوانی نتواند حج نماید و نا امید باشد از اینکه بعداً خودش حج کند، باید دیگری را از طرف خود بفرستد تا برایش حج انجام دهد بلکه اگر در سال اوّلی که به قدر رفتن حج مال پیدا کرده، بواسطه پیری یا مرض یا ناتوانی نتواند حجّ کند احتیاط مستحب آن است که کسی را از طرف خود بفرستد که حجّ نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جایز است از مال زکات یا سهم امام بگیرند و حج به جا آورند، و این حج، حج واجب محسوب می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که می تواند با قرض کردن حج به جا آورد، مستطیع نمی باشد و حج بر او واجب نیست; ولی اگر چند نفر مخارج حج کسی و نفقه عیال او را بپردازند حج بر او واجب می شود.