از آنجا که قرآن‌ کتاب زندگی و حیات است، خداوند در آن توجّه خاصّی به تعالیم سازنده زندگی معنوی‌ کرده است. و از آنجا که قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر به سوی سعادت و تکامل معنوی است، بدیهی است که دارای ویژگیهای معنوی فراوان باشد که در این فرصت برشمردن همه آنها میسّر نیست؛ از اینرو به موارد مهم آن اشاره میشود. 1. قرآن شعلهای فروزان: (یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبینا)؛[1] ای مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم. یعنی قرآن شاهد و بیان روشن و نور ظاهری است که به سوی شما فرستاده شد تا شما را از راه باطل به سوی حق و حقیقت رهبری کند. 2. مایه هدایت مردم(به صورت عمومی): (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‌ وَ الْفُرْقان)؛[2] ماه رمضان ماهی است که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. 3. مایه هدایت پرهیزکاران(به صورت ویژه): (ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدیً لِلْمُتَّقین)؛[3] آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است. 4. جدا کننده حق از باطل: (تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی‌ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیرا)؛[4] والا، بیزوال و پربرکت است آن (خدایی) که فرقان (قرآن جدا کننده میان حق و باطل و جدا جدا از حیث آیات و سور) را به تدریج بر بنده خود فرو فرستاد تا همه جهانیان را (از انس و جن تا انقراض نسلشان) بیم ‌دهنده باشد. 5. شفاء و رحمت برای مؤمنان: (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنین)؛[5] و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم. انسان همانگونه که سلامتی و بیماری جسمی دارد، سلامتی و بیماری روحی هم دارد، و همانطور که اختلال در نظام جسمی او باعث میشود که دچار بیماریهای جسمی گردد، همچنین اختلال در نظام روح او باعث میشود به بیماریهایی مبتلا شود. نیز همانگونه که برای بیماریهای جسمیاش درمان وجود دارد. برای مرضهای روحیاش نیز دارویی است. قرآن کریم با استدلالهای قاطع خود، انواع شک و تردیدها و شبهاتی را که در راه عقاید حق و معارف حقیقی میشود از بین برده با مواعظ و داستانهای آموزنده و...، با تمامی آفات دلها مبارزه نموده همه را ریشهکن میسازد؛ بدین جهت خداوند قرآن را شفای دل مؤمنین نامیده است. پس قرآن کریم از آن جهت شفا است که اول صفحه دل را از انواع بیماریها و انحرافات پاک میکند، و زمینه را برای جای دادن فضائل آماده میسازد، و از آن جهت رحمت است که صحت و استقامت اصلی و فطری آنرا به وی باز میگرداند.[6] 6. مایه آرامش روح و جان: (أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب)؛[7] آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد. در تزاحم زندگی و انبوهی کارها و تنگناهای موجود و در اضطرابی که بسیاری از مردم را نابود می‌کند، دل آدمی با یاد خدا آرامش می‌گیرد؛ از اینرو ضروری است که دشواریهای درونی خود را با ذکر و یاد خدا چاره کنیم؛ زیرا برترین چاره‌ای است که می‌توان از آن بهره برد. و قرآن هم ذکر الهی است.[8] لذا شایسته است در شبانه روز آیاتی از آن تلاوت شود. 7. قرآن برترین نعمت الهی: خداوند در قرآن در سوره الرحمن هنگامی که مجموعهای از نعمتهای مادی و معنوی را بیان میکند، در ابتدای این سوره سخن از تعلیم قرآن به میان آمده و میفرماید: (الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ)؛[9] خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود. این آیه نشانگر این است که قرآن کریم اولین و مهمترین و پربارترین نعمت الهی است؛ زیرا انسان در سایه تعلیم خداوند و دریافت و تلقی قرآن به کمال نهایی خویش میرسد و تا قرآن نباشد کسی به مقام انسانیت راه نمییابد.[10] 8. قرآن تجلی ذات اقدس الهی: خداوند در قرآن کریم برای مردم تجلی کرده بدون آنکه بتوانند او را ببینند: (فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْه).‌[11] 9. قرآن رابطه میان خدا و انسان: (فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ سَبَبُهُ الْأَمِین)؛‌[12] بیگمان قرآن رشته محکم الهی است. کتاب اطمینان بخشی است که خلق را با خدا پیوند میدهد. 10. نصیحتگری مشفق: (وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُش)؛‌[13] قرآن نصیحتگری است که هیچ ناخالصی در او راه ندارد. 11. قرآن بهار دلها: (فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوب‌).[14] امام علی(ع) در پی سفارش به اندیشیدن ژرف و عمیق در قرآن، آنرا بهار قلب معرفی کرده است. گویا بهار آفرینی قرآن در قلب آدمی با اندیشه عمیق در آن ممکن است: (فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ أَبْلَغُ الْمَوْعِظَةِ وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوب)؛‌[15] قرآن را فرا گیرید که بهترین گفتهها است و در آن بیندیشید که بهار قلبها است. پی نوشتها: [1]. نساء، 174. [2]. بقره، 185. [3]. بقره، 2. [4]. فرقان، 1. [5]. اسراء، 82. [6]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌13، ص 182- 183، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [7]. رعد، 28. [8]. قلم، 52. [9]. الرحمن، 1، 2. [10]. ر. ک: جوادی آملی، عبد الله، قرآن در قرآن، ص 21- 22، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، 1378ش. [11]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 387، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [12]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 254، خ 175، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [13]. همان، ص 252. [14]. همان، ص 164، خ 110. [15]. همان. منبع: www.islamquest.net
از آنجا که قرآن کتاب زندگی و حیات است، خداوند در آن توجّه خاصّی به تعالیم سازنده زندگی معنوی کرده است. و از آنجا که قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر به سوی سعادت و تکامل معنوی است، بدیهی است که دارای ویژگیهای معنوی فراوان باشد که در این فرصت برشمردن همه آنها میسّر نیست؛ از اینرو به موارد مهم آن اشاره میشود.
1. قرآن شعلهای فروزان: (یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبینا)؛[1] ای مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم.
یعنی قرآن شاهد و بیان روشن و نور ظاهری است که به سوی شما فرستاده شد تا شما را از راه باطل به سوی حق و حقیقت رهبری کند.
2. مایه هدایت مردم(به صورت عمومی): (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقان)؛[2] ماه رمضان ماهی است که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است.
3. مایه هدایت پرهیزکاران(به صورت ویژه): (ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدیً لِلْمُتَّقین)؛[3] آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است.
4. جدا کننده حق از باطل: (تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیرا)؛[4] والا، بیزوال و پربرکت است آن (خدایی) که فرقان (قرآن جدا کننده میان حق و باطل و جدا جدا از حیث آیات و سور) را به تدریج بر بنده خود فرو فرستاد تا همه جهانیان را (از انس و جن تا انقراض نسلشان) بیم دهنده باشد.
5. شفاء و رحمت برای مؤمنان: (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنین)؛[5] و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم.
انسان همانگونه که سلامتی و بیماری جسمی دارد، سلامتی و بیماری روحی هم دارد، و همانطور که اختلال در نظام جسمی او باعث میشود که دچار بیماریهای جسمی گردد، همچنین اختلال در نظام روح او باعث میشود به بیماریهایی مبتلا شود. نیز همانگونه که برای بیماریهای جسمیاش درمان وجود دارد. برای مرضهای روحیاش نیز دارویی است.
قرآن کریم با استدلالهای قاطع خود، انواع شک و تردیدها و شبهاتی را که در راه عقاید حق و معارف حقیقی میشود از بین برده با مواعظ و داستانهای آموزنده و...، با تمامی آفات دلها مبارزه نموده همه را ریشهکن میسازد؛ بدین جهت خداوند قرآن را شفای دل مؤمنین نامیده است. پس قرآن کریم از آن جهت شفا است که اول صفحه دل را از انواع بیماریها و انحرافات پاک میکند، و زمینه را برای جای دادن فضائل آماده میسازد، و از آن جهت رحمت است که صحت و استقامت اصلی و فطری آنرا به وی باز میگرداند.[6]
6. مایه آرامش روح و جان: (أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب)؛[7] آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
در تزاحم زندگی و انبوهی کارها و تنگناهای موجود و در اضطرابی که بسیاری از مردم را نابود میکند، دل آدمی با یاد خدا آرامش میگیرد؛ از اینرو ضروری است که دشواریهای درونی خود را با ذکر و یاد خدا چاره کنیم؛ زیرا برترین چارهای است که میتوان از آن بهره برد. و قرآن هم ذکر الهی است.[8] لذا شایسته است در شبانه روز آیاتی از آن تلاوت شود.
7. قرآن برترین نعمت الهی: خداوند در قرآن در سوره الرحمن هنگامی که مجموعهای از نعمتهای مادی و معنوی را بیان میکند، در ابتدای این سوره سخن از تعلیم قرآن به میان آمده و میفرماید: (الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ)؛[9] خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود.
این آیه نشانگر این است که قرآن کریم اولین و مهمترین و پربارترین نعمت الهی است؛ زیرا انسان در سایه تعلیم خداوند و دریافت و تلقی قرآن به کمال نهایی خویش میرسد و تا قرآن نباشد کسی به مقام انسانیت راه نمییابد.[10]
8. قرآن تجلی ذات اقدس الهی: خداوند در قرآن کریم برای مردم تجلی کرده بدون آنکه بتوانند او را ببینند: (فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْه).[11]
9. قرآن رابطه میان خدا و انسان: (فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ سَبَبُهُ الْأَمِین)؛[12] بیگمان قرآن رشته محکم الهی است. کتاب اطمینان بخشی است که خلق را با خدا پیوند میدهد.
10. نصیحتگری مشفق: (وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُش)؛[13] قرآن نصیحتگری است که هیچ ناخالصی در او راه ندارد.
11. قرآن بهار دلها: (فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوب).[14] امام علی(ع) در پی سفارش به اندیشیدن ژرف و عمیق در قرآن، آنرا بهار قلب معرفی کرده است. گویا بهار آفرینی قرآن در قلب آدمی با اندیشه عمیق در آن ممکن است: (فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ أَبْلَغُ الْمَوْعِظَةِ وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوب)؛[15] قرآن را فرا گیرید که بهترین گفتهها است و در آن بیندیشید که بهار قلبها است.
پی نوشتها:
[1]. نساء، 174.
[2]. بقره، 185.
[3]. بقره، 2.
[4]. فرقان، 1.
[5]. اسراء، 82.
[6]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 182- 183، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. رعد، 28.
[8]. قلم، 52.
[9]. الرحمن، 1، 2.
[10]. ر. ک: جوادی آملی، عبد الله، قرآن در قرآن، ص 21- 22، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، 1378ش.
[11]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 387، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[12]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 254، خ 175، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[13]. همان، ص 252.
[14]. همان، ص 164، خ 110.
[15]. همان.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] ویژگیهای معنوی قرآن از نگاه خود قرآن و نیز احادیث چیست؟
- [سایر] ویژگیهای مکذبین بر اساس قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام) کدام است؟
- [سایر] ویژگیهای دین مرسل چیست؟
- [سایر] ویژگیهای دین مرسل چیست؟
- [سایر] عناد چیست؟ ویژگیهای شخص معاند از نظر شخصیتی با توجه به آیات و روایات چیست؟
- [سایر] تعریف، پیشینه، اقسام، فواید و ویژگیهای تفسیر موضوعی چیست؟
- [سایر] در کدام سوره از قرآن ویژگیهای عباد صالح آمده است؟
- [سایر] یک مربی خوب از نگاه قرآن دارای چه ویژگیهای است؟
- [سایر] ویژگیهای انسان احمق از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
- [سایر] ویژگیهای مترجم قرآن نسبت به سایر مترجمان چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام کردن از مستحبات مؤکد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است و سزاوار است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله بهجت] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزی را نقاشی کنند و بکشند، مخصوصاً چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، که در غیر مسجد هم اشکال دارد، و احتمال دارد نماز خواندن در این مساجد هم مکروه باشد؛ ولی نوشتن قرآن و احادیث صحیحه در مسجد مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] نماز جمعه در صورت فراهم بودن شرایط آن، یک واجب تخییری است؛ یعنی نمازگزار میتواند در روزهای جمعه یکی از نمازهای ظهر و یا نماز جمعه را به جا بیاورد، اگرچه نماز جمعه افضل است و در قرآن و روایات در مورد آن بسیار سفارش شده است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.