شرح پرسش: در آیه 110 سوره آل عمران درباره اهل کتاب آمده: (مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُون) آیا اکثریت اهل کتاب فاسق هستند؛ نظر قرآن درباره اهل کتاب چیست؟ پاسخ : قبل از بیان رویکرد قرآن به اهل کتاب، لازم است نکاتی را یاد آور شویم: 1. تردیدی نیست که اسلام ناسخ ادیان گذشته است و این ناسخیت از عقاید اصلی مسلمانان بوده و با ادله صریح، اثبات شده است و اگر در بعضی آیات از اهل کتاب تمجیدی آمده و آنها را مورد لطف قرار داده، نشان از برتری دین آنها بر اسلام نیست، بلکه این لطف به حسب علت های است که منافاتی با حقانیت و ناسخیت اسلام ندارد. 2. در اسلام، نگاه به پیروان اهل کتاب با مشرکان کاملا متفاوت است. با هر یک ادبیاتی خاص به خود مورد استفاده قرار گرفته و هیچ وقت تمام اهل کتاب همسان با مشرکان قرار نگرفته اند. البته تنها بعضی از اهل کتاب به جهت اعمال و عقاید نابهنجار، هم ردیف با مشرکان قرار گرفته اند و در ادامه تعدادی از آنها را ذکر می کنیم. 3. بسیاری از آیات قرآن که در آنها اسم یهودیان، مسیحیان و صائبیان آمده است، انصراف به آنانی دارد که در زمان پیامبر (ص) می زیستند. لذا حکم آن آیات، برای همه اهل کتاب در تمام زمان ها نیست بلکه باید در ادله ای که آورده شده دقت شود و براساس آن ادله حکم کرد که آیا اهل کتاب امروزی تماما کافر هستند یا خیر و براساس قرآن چه برخوردی باید با آنها داشت. لذا از آیه مذکور در سؤال، استفاده نمی شود که اکثر اهل کتاب حتی اهل کتاب امروزی، فاسق هستند بلکه به دست می آید بیشتر اهل کتاب زمان پیامبر که با پیامبر مواجهه داشته اند این گونه بوده اند. حال برای بررسی نگاه عام قرآن به اهل کتاب باید به تمام آیات قرآنی و ادله ای که در آن ذکر شده، توجه کرد و براساس آنها حکم کرد. 4. قرآن کریم در موارد بسیاری به امور مشترک بین مسلمانان و اهل کتاب، فراخوانی کرده است[1] و به آنها پیشنهاد می کند به این امور توجه کنند. بازخوانی این عقاید برای اهل کتاب، یکی از مهمترین عوامل شکل گیری رابطه ای درست و منسجم میان مسلمانان و اهل کتاب است و به نوعی همسنخی با غیر مسلمانان را إشاعه می کند. حال با توجه به این نکات به دنبال دیدگاه قرآن در مورد اهل کتاب می رویم. این نگاه در دو رویکرد قابل بررسی است: قرآن و رویکرد منفی به اهل کتاب قرآن با توجه به مقتضیات زمان و مکان، ادبیات مختلفی را نسبت به اهل کتاب استفاده می کند. عده ای از اهل کتاب به جهت عملکردی که داشته اند، مورد مذمت بوده اند؛ کارهائی چون لجاجت و دشمنی با پیامبر خدا[2]، مخالفت و دشمنی با اسلام بعد از شناخت آن[3]، تحریف کتاب آسمانی خود[4] و ... . همچنین بسیاری از آنان به جهت اعتقاداتی که داشته اند، مورد مذمت قرآن قرار گرفته اند که از جمله آنها دخالت دادن انسان ها در مسئله توحید[5] و ... است . اما مهم تر از این ها، آیاتی است در مذمت کسانی که بعد از آشکار شدن حق، با آن مخالفت می کنند و به دشمنی با آن می پردازند، به خصوص اهل کتاب که بعد از شناخت حق، با آن مخالفت کرده و در مقابل آن ایستادگی کردند. قرآن در آیات بسیاری، این افراد را مورد مذمت شدید قرار می دهد: (آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن‌شدن هدایت برای آنان دوباره به مخالفت با رسول خدا برخاستند، هرگز زیانی به خدا نمی‌رسانند و خداوند به زودی اعمال شان را نابود می کند).[6] این گونه آیات که در مذمت اهل کتاب است، بسیار اند ولی از آنجا که بیشتر بر مقیاس های ذکر شده هستند، از ذکر آنها خودداری می کنیم. قرآن و رویکرد مثبت به اهل کتاب قرآن کریم برخلاف تورات، به مخالفان به دید مثبت نگریسته و به صِرف مسلمان نبودن، آنها را مورد مذمت و وعید خود قرار نداده است. البته این رویکرد دارای شرایطی است که در بحث های ذیل، بدان می پردازیم. آیاتی که با رویکرد مثبت به اهل کتاب نگریسته را می توان در چهار بخش بیان داشت: 1. قرآن تلاش وافری انجام داده که اخلاق و منش انسانی را در میان انسان ها رواج دهد؛ از این رو امور اخلاقی، آیات متعددی در قرآن را به خود اختصاص داده است. لذا غالب انسان هایی را که پایبند این اخلاق انسانی هستند، تحسین می کند. اهل کتاب نیز از این قاعده مستثنا نیستند؛ در بعضی مواقع که امری اخلاقی از آنان سر بزند مورد تأیید قرآن قرار می گیرند. البته این حکم استثنائاتی دارد و آن زمانی است که خود شخص با عمل قبیحی موجب از بین رفتن اعمال خود شود که در این صورت دیگر قابل تمجید نیست. 2. قرآن در عین اینکه اسلام را ناسخ دین های گذشته می داند، اما به اهل کتاب فرصت می دهد و با مدارا با آنان برخورد می کند به گونه ای که به آنها اجازه می دهد با پرداخت جزیه، به صورت آزادانه در کشور اسلامی زندگی کنند و بر دین خود نیز باقی بمانند[7] و این رویکرد مثبتی است از قرآن کریم نسبت به اهل کتاب. 3. قرآن در برخی از آیات، اهل کتاب را به جهت عبادات، رفتار و خداپرستی صحیح، مورد تمجید قرار می دهد: (همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه‌ای از آنها معتدل و به راه راست‌اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغول اند.* ایمان به خدا و روز قیامت می‌آورند و امر به نیکویی و نهی از بدکاری می‌کنند و در نکوکاری می‌شتابند و آنها خود مردمی نیکوکارند.* و هر کار خیری انجام دهند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است).[8] این آیه به جهت أعمال درست برخی از اهل کتاب، به صراحت از آنان تمجید می کند. علاوه بر این در بسیاری از آیات تعدادی از اهل کتاب را تمجید می کند: (از آنان گروهی میانه رو و معتدل‌اند).[9] همچنین در بعضی آیات، کفر را به بعضی از اهل کتاب نسبت می دهد که بنابر مفهوم آن می توان کافر نبودن بعض دیگر را استنباط کرد: (به یقین کافرانِ از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ اند).[10] 4. آیات دیگری نیز وجود دارد که گروهی از اهل کتاب را به گونه ای تمجید کرده که می توان رستگاری برخی از آنان را از این آیات به دست آورد: (مسلماً کسانی که ایمان آوردند، و یهودی ‌ها و نصرانی‌ ها و صابئی‌ ها هر کدامشان [از روی حقیقت‌] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند).[11] (بی‌ تردید از اهل کتاب کسانی هستند که به خدا و آنچه به سوی شما نازل شده و آنچه به سوی خودشان فرود آمده ایمان می‌آورند، در حالی که در برابر خدا فروتن و خاکسار بوده، آیات خدا را به بهای اندک نمی‌فروشند. برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است یقیناً خدا حسابرسی سریع است).[12] نتیجه جمع بین آیات با دقت در این آیات مشخص می شود که نگاه قرآن کریم به اهل کتاب پلکانی است: در پله اول، آنهایی که با حقیقت اسلام آشنا شدند و از پذیرش آن سر باز زدند، از جمله کسانی اند که قطعا مورد سرزنش قرآن هستند، حال علت این انکار، چه امیال نفسانی چون قدرت، مال و ... باشد و چه غیر اینها؛ چه به امور انسانی پایبند باشند و چه نباشند؛ مورد مذمت قرآن هستند. در پله دوم کسانی که به حقیقت اسلام نرسیده اند، اما چنان کرده اند که مورد مذمت قرآن قرار گیرند؛ اخلاق انسانی را زیر پا نهاده اند، توحید را آگاهانه خدشه دار کرده اند، به دشمنی با اسلام پرداخته اند و پیامبر و مومنان را اذیت و آزار کرده اند و ... . حتی کسانی که قبل از اسلام بوده اند و عملکردی داشته اند که مورد مذمت قرار گرفته اند چون کسانی که کتاب مقدس خود را تحریف کرده اند، پیامبران خود را کشته اند و... نیز در همین حکم قرار می گیرند. اما کسانی که از این سطح بالاتر رفتند، با احترام به آنها نگریسته می شود و صد البته که قرآن کریم به دنبال این است که بقیه نیز با حقیقت اسلام آشنا شوند و اسلام بیاورند و این نیز برای آنها بهتر است،[13] اما در عین حال تا زمانی که مصداق موارد مذکور نباشند، محترم اند و قرآن آنها را تمجید می کند. از جمله مصادیق اینان، کسانی اند که انسان های شریف و با اخلاقی اند و اگر چه با حقیقت اسلام نا آشنایند، ولی با دیده احترام به آن می نگرند، در طول زندگی به احکام انسانی پایبندند، به خدا باور داشته و زندگیشان خدایی است، آنانی که به معاد و روز قیامت پایبندند و ... . حال با این معیاری که از قرآن به دست می آید می توان در مورد اهل کتاب امروزی نیز حکم کرد و بر این باور بود که کدام یک شایسته احترام و کدام یک قابل مذمت هستند. پی نوشت: [1]. عنکبوت، 46: ( وَ قُولُواْ ءَامَنَّا بِالَّذِی أُنزِلَ إِلَیْنَا وَ أُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلَاهُنَا وَ إِلَاهُکُمْ وَاحِدٌ وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ) ؛ آل عمران، 64: (یَأَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلیَ‌ کَلِمَةٍ سَوَاءِ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکم‌) [2]. نساء، 46. [3]. نساء، 115: (شخصی که بعد از واضح شدن حق، با پیامبر(ص) به ستیز برخیزد و راهی غیر از مسیر افراد با ایمان را انتخاب نماید، او را (در این دنیا) آزاد گذاشته، اما جهنم جایگاه او بوده و چه جای بدی را انتخاب نموده) [4]. بقره، 75: (آیا انتظار دارید به (آئین) شما ایمان بیاورند، با اینکه عده‌ای از آنان، سخنان خدا را می‌شنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف می‌کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند؟!) [5]. مائده، 17. [6]. محمد، 32. [7]. توبه، 29: با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می‌شمرند، و نه آیین حق را می‌پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند. [8]. آل عمران 113- 115. [9]. مائده، 66: (مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ). [10]. بینه، 6: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ) [11]. بقره، 62: (إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ النَّصَارَی‌ وَ الصَّابِئینَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَا خَوْفٌ عَلَیهْمْ وَ لَا هُمْ یحَزَنُون) [12]. آل عمران 199. [13]. آل عمران، 20: ( فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوا)؛ 110: (وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرْا لَّهُم). منبع:islamquest.net
شرح پرسش:
در آیه 110 سوره آل عمران درباره اهل کتاب آمده: (مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُون) آیا اکثریت اهل کتاب فاسق هستند؛ نظر قرآن درباره اهل کتاب چیست؟
پاسخ :
قبل از بیان رویکرد قرآن به اهل کتاب، لازم است نکاتی را یاد آور شویم:
1. تردیدی نیست که اسلام ناسخ ادیان گذشته است و این ناسخیت از عقاید اصلی مسلمانان بوده و با ادله صریح، اثبات شده است و اگر در بعضی آیات از اهل کتاب تمجیدی آمده و آنها را مورد لطف قرار داده، نشان از برتری دین آنها بر اسلام نیست، بلکه این لطف به حسب علت های است که منافاتی با حقانیت و ناسخیت اسلام ندارد.
2. در اسلام، نگاه به پیروان اهل کتاب با مشرکان کاملا متفاوت است. با هر یک ادبیاتی خاص به خود مورد استفاده قرار گرفته و هیچ وقت تمام اهل کتاب همسان با مشرکان قرار نگرفته اند. البته تنها بعضی از اهل کتاب به جهت اعمال و عقاید نابهنجار، هم ردیف با مشرکان قرار گرفته اند و در ادامه تعدادی از آنها را ذکر می کنیم.
3. بسیاری از آیات قرآن که در آنها اسم یهودیان، مسیحیان و صائبیان آمده است، انصراف به آنانی دارد که در زمان پیامبر (ص) می زیستند. لذا حکم آن آیات، برای همه اهل کتاب در تمام زمان ها نیست بلکه باید در ادله ای که آورده شده دقت شود و براساس آن ادله حکم کرد که آیا اهل کتاب امروزی تماما کافر هستند یا خیر و براساس قرآن چه برخوردی باید با آنها داشت. لذا از آیه مذکور در سؤال، استفاده نمی شود که اکثر اهل کتاب حتی اهل کتاب امروزی، فاسق هستند بلکه به دست می آید بیشتر اهل کتاب زمان پیامبر که با پیامبر مواجهه داشته اند این گونه بوده اند. حال برای بررسی نگاه عام قرآن به اهل کتاب باید به تمام آیات قرآنی و ادله ای که در آن ذکر شده، توجه کرد و براساس آنها حکم کرد.
4. قرآن کریم در موارد بسیاری به امور مشترک بین مسلمانان و اهل کتاب، فراخوانی کرده است[1] و به آنها پیشنهاد می کند به این امور توجه کنند. بازخوانی این عقاید برای اهل کتاب، یکی از مهمترین عوامل شکل گیری رابطه ای درست و منسجم میان مسلمانان و اهل کتاب است و به نوعی همسنخی با غیر مسلمانان را إشاعه می کند.
حال با توجه به این نکات به دنبال دیدگاه قرآن در مورد اهل کتاب می رویم. این نگاه در دو رویکرد قابل بررسی است:
قرآن و رویکرد منفی به اهل کتاب
قرآن با توجه به مقتضیات زمان و مکان، ادبیات مختلفی را نسبت به اهل کتاب استفاده می کند. عده ای از اهل کتاب به جهت عملکردی که داشته اند، مورد مذمت بوده اند؛ کارهائی چون لجاجت و دشمنی با پیامبر خدا[2]، مخالفت و دشمنی با اسلام بعد از شناخت آن[3]، تحریف کتاب آسمانی خود[4] و ... . همچنین بسیاری از آنان به جهت اعتقاداتی که داشته اند، مورد مذمت قرآن قرار گرفته اند که از جمله آنها دخالت دادن انسان ها در مسئله توحید[5] و ... است .
اما مهم تر از این ها، آیاتی است در مذمت کسانی که بعد از آشکار شدن حق، با آن مخالفت می کنند و به دشمنی با آن می پردازند، به خصوص اهل کتاب که بعد از شناخت حق، با آن مخالفت کرده و در مقابل آن ایستادگی کردند. قرآن در آیات بسیاری، این افراد را مورد مذمت شدید قرار می دهد:
(آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشنشدن هدایت برای آنان دوباره به مخالفت با رسول خدا برخاستند، هرگز زیانی به خدا نمیرسانند و خداوند به زودی اعمال شان را نابود می کند).[6]
این گونه آیات که در مذمت اهل کتاب است، بسیار اند ولی از آنجا که بیشتر بر مقیاس های ذکر شده هستند، از ذکر آنها خودداری می کنیم.
قرآن و رویکرد مثبت به اهل کتاب
قرآن کریم برخلاف تورات، به مخالفان به دید مثبت نگریسته و به صِرف مسلمان نبودن، آنها را مورد مذمت و وعید خود قرار نداده است. البته این رویکرد دارای شرایطی است که در بحث های ذیل، بدان می پردازیم.
آیاتی که با رویکرد مثبت به اهل کتاب نگریسته را می توان در چهار بخش بیان داشت:
1. قرآن تلاش وافری انجام داده که اخلاق و منش انسانی را در میان انسان ها رواج دهد؛ از این رو امور اخلاقی، آیات متعددی در قرآن را به خود اختصاص داده است. لذا غالب انسان هایی را که پایبند این اخلاق انسانی هستند، تحسین می کند. اهل کتاب نیز از این قاعده مستثنا نیستند؛ در بعضی مواقع که امری اخلاقی از آنان سر بزند مورد تأیید قرآن قرار می گیرند. البته این حکم استثنائاتی دارد و آن زمانی است که خود شخص با عمل قبیحی موجب از بین رفتن اعمال خود شود که در این صورت دیگر قابل تمجید نیست.
2. قرآن در عین اینکه اسلام را ناسخ دین های گذشته می داند، اما به اهل کتاب فرصت می دهد و با مدارا با آنان برخورد می کند به گونه ای که به آنها اجازه می دهد با پرداخت جزیه، به صورت آزادانه در کشور اسلامی زندگی کنند و بر دین خود نیز باقی بمانند[7] و این رویکرد مثبتی است از قرآن کریم نسبت به اهل کتاب.
3. قرآن در برخی از آیات، اهل کتاب را به جهت عبادات، رفتار و خداپرستی صحیح، مورد تمجید قرار می دهد:
(همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفهای از آنها معتدل و به راه راستاند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغول اند.* ایمان به خدا و روز قیامت میآورند و امر به نیکویی و نهی از بدکاری میکنند و در نکوکاری میشتابند و آنها خود مردمی نیکوکارند.* و هر کار خیری انجام دهند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است).[8]
این آیه به جهت أعمال درست برخی از اهل کتاب، به صراحت از آنان تمجید می کند. علاوه بر این در بسیاری از آیات تعدادی از اهل کتاب را تمجید می کند: (از آنان گروهی میانه رو و معتدلاند).[9]
همچنین در بعضی آیات، کفر را به بعضی از اهل کتاب نسبت می دهد که بنابر مفهوم آن می توان کافر نبودن بعض دیگر را استنباط کرد: (به یقین کافرانِ از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ اند).[10]
4. آیات دیگری نیز وجود دارد که گروهی از اهل کتاب را به گونه ای تمجید کرده که می توان رستگاری برخی از آنان را از این آیات به دست آورد:
(مسلماً کسانی که ایمان آوردند، و یهودی ها و نصرانی ها و صابئی ها هر کدامشان [از روی حقیقت] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند).[11]
(بی تردید از اهل کتاب کسانی هستند که به خدا و آنچه به سوی شما نازل شده و آنچه به سوی خودشان فرود آمده ایمان میآورند، در حالی که در برابر خدا فروتن و خاکسار بوده، آیات خدا را به بهای اندک نمیفروشند. برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است یقیناً خدا حسابرسی سریع است).[12]
نتیجه جمع بین آیات
با دقت در این آیات مشخص می شود که نگاه قرآن کریم به اهل کتاب پلکانی است:
در پله اول، آنهایی که با حقیقت اسلام آشنا شدند و از پذیرش آن سر باز زدند، از جمله کسانی اند که قطعا مورد سرزنش قرآن هستند، حال علت این انکار، چه امیال نفسانی چون قدرت، مال و ... باشد و چه غیر اینها؛ چه به امور انسانی پایبند باشند و چه نباشند؛ مورد مذمت قرآن هستند. در پله دوم کسانی که به حقیقت اسلام نرسیده اند، اما چنان کرده اند که مورد مذمت قرآن قرار گیرند؛ اخلاق انسانی را زیر پا نهاده اند، توحید را آگاهانه خدشه دار کرده اند، به دشمنی با اسلام پرداخته اند و پیامبر و مومنان را اذیت و آزار کرده اند و ... . حتی کسانی که قبل از اسلام بوده اند و عملکردی داشته اند که مورد مذمت قرار گرفته اند چون کسانی که کتاب مقدس خود را تحریف کرده اند، پیامبران خود را کشته اند و... نیز در همین حکم قرار می گیرند.
اما کسانی که از این سطح بالاتر رفتند، با احترام به آنها نگریسته می شود و صد البته که قرآن کریم به دنبال این است که بقیه نیز با حقیقت اسلام آشنا شوند و اسلام بیاورند و این نیز برای آنها بهتر است،[13] اما در عین حال تا زمانی که مصداق موارد مذکور نباشند، محترم اند و قرآن آنها را تمجید می کند. از جمله مصادیق اینان، کسانی اند که انسان های شریف و با اخلاقی اند و اگر چه با حقیقت اسلام نا آشنایند، ولی با دیده احترام به آن می نگرند، در طول زندگی به احکام انسانی پایبندند، به خدا باور داشته و زندگیشان خدایی است، آنانی که به معاد و روز قیامت پایبندند و ... . حال با این معیاری که از قرآن به دست می آید می توان در مورد اهل کتاب امروزی نیز حکم کرد و بر این باور بود که کدام یک شایسته احترام و کدام یک قابل مذمت هستند.
پی نوشت:
[1]. عنکبوت، 46: ( وَ قُولُواْ ءَامَنَّا بِالَّذِی أُنزِلَ إِلَیْنَا وَ أُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلَاهُنَا وَ إِلَاهُکُمْ وَاحِدٌ وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ) ؛
آل عمران، 64: (یَأَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلیَ کَلِمَةٍ سَوَاءِ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکم)
[2]. نساء، 46.
[3]. نساء، 115: (شخصی که بعد از واضح شدن حق، با پیامبر(ص) به ستیز برخیزد و راهی غیر از مسیر افراد با ایمان را انتخاب نماید، او را (در این دنیا) آزاد گذاشته، اما جهنم جایگاه او بوده و چه جای بدی را انتخاب نموده)
[4]. بقره، 75: (آیا انتظار دارید به (آئین) شما ایمان بیاورند، با اینکه عدهای از آنان، سخنان خدا را میشنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف میکردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند؟!)
[5]. مائده، 17.
[6]. محمد، 32.
[7]. توبه، 29: با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام میشمرند، و نه آیین حق را میپذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند.
[8]. آل عمران 113- 115.
[9]. مائده، 66: (مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ).
[10]. بینه، 6: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ)
[11]. بقره، 62: (إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ النَّصَارَی وَ الصَّابِئینَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَا خَوْفٌ عَلَیهْمْ وَ لَا هُمْ یحَزَنُون)
[12]. آل عمران 199.
[13]. آل عمران، 20: ( فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوا)؛ 110: (وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرْا لَّهُم).
منبع:islamquest.net
- [سایر] نگاه قرآن به اهل کتاب چگونه است؟
- [سایر] چرا قرآن کریم میفرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان میآورند؟
- [سایر] تفسیر آیه 29 توبه در رابطه با کشتن اهل کتاب چیست؟
- [سایر] مجوس که در قرآن جزء اهل کتاب شمرده شده آیا همان آئین زرتشت است؟
- [سایر] تفسیر آیه 29 توبه در رابطه با کشتن اهل کتاب چیست؟ متشکرم
- [سایر] چرا قرآن کریم میفرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان میآورند؟
- [آیت الله بهجت] آیا جایز است معلّمین، قرآن را در اختیار دانش آموزان بهایی، یا اهل کتاب قرار دهند؟
- [سایر] چرا در قرآن برای تحدّی با کفار عرب و اهل کتاب آوردن یک سوره خواسته شده نه آوردن یک آیه؟
- [سایر] تفسیر آیه ای که می فرماید: غذای اهل کتاب برای مؤمنان حلال است چیست؟ لطفاً توضیح دهید؟
- [آیت الله بهجت] آیا جایز است که معلّمین، قرآن را در اختیار دانش آموزان بهایی، یا اهل کتاب قرار دهند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) پاک می باشند.
- [آیت الله نوری همدانی] تمام بدن کافر غیر اهل کتاب حتی مو و ناخن و رطوبتهای او نجس است .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید، مرد مسلمان هم نمی تواند با زن کافره غیر اهل کتاب ازدواج نماید، ولی متعه کردن زن اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد، بلکه جواز ازدواج آنان به طور دائم نیز خالی از قوت نیست، ولی در صورت تمکن از ازدواج با مسلمه کراهت شدیده دارد، بلکه در این صورت احتیاط ترک نشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر در آید، و مرد مسلمان هم نمیتواند با زن کافره غیر اهل کتاب ازدواج نماید، ولی متعهکردن زن اهل کتاب، مانند یهود و نصاری مانعی ندارد، بلکه جواز ازدواج آنان به طور دائم نیز خالی از قوت نیست، ولی در صورت تمکن از ازدواج با مسلمه، کراهت شدیده دارد، بلکه در این صورت احتیاط ترک نشود.
- [آیت الله اردبیلی] زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای کافر غیر اهل کتاب یهودی، مسیحی و زرتشتی ازدواج کند، ولی ازدواج دائم یا موقّت با زنهای اهل کتاب مانعی ندارد؛ البته چنانچه مردی همسر مسلمان داشته باشد، بدون اجازه او نمیتواند با زن کتابی ازدواج نماید مگر آن که او را متعه نماید و مدّت ازدواجش بسیار کوتاه باشد.
- [امام خمینی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید، مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر کتابیه بطور دائم ازدواج کند و به احتیاط واجب ازدواج دائم با زنهای کافره اهل کتاب نیز جایز نیست، ولی صیغه کردن زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، ولی مرد مسلمان می¬تواند با زنان اهل کتاب مانند یهود و نصاری ازدواج کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در اید و مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ولی متعه کردن زنهای اهل کتاب یعنی یهود و نصاری مانعی ندارد و بنابر احتیاط مستحب ازدواج دایم با انها ننماید ولی نمی تواند با زن های اهل کتاب بدون رضایت زن مسلمان خود ازدواج دایم یا موقت نماید و بعضی از فرقه ها از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خودرا مسلمان می دانند و در حکم کفارند مرد و زن مسلمان نمی توانند با انها به طور دایم یا موقت ازدواج نمایند
- [آیت الله اردبیلی] دادن قرآن به دست کفار و اهل کتاب به امید هدایت آنان و به منظور مطالعه و بررسی و درک آیات آن، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] انسان نمیتواند از سهم سبیل اللّه قرآن یا کتاب دینی ، یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید ، مگر آنکه مصلحت عامه اقتضای این کار را داشته و از حاکم شرع بنابر احتیاط لازم اجازه بگیرد .