تفسیر آیه ای که می فرماید: غذای اهل کتاب برای مؤمنان حلال است چیست؟ لطفاً توضیح دهید؟
در آیه 5 سوره ی مائده آمده است: امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شد و (همچنین) غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آن ها حلال می باشد...) بیشتر مفسران و دانشمندان اهل سنت، بر این باورند که غذای اهل کتاب اطلاق دارد و هر نوع غذایی را شامل می شود، حتی گوشت حیواناتی که به دست آنان ذبح شده باشد حلال است؛ ولی اکثریت قاطع مفسران و فقهای شیعه بر این عقیده اند که منظور از آن، غیر از گوشت است. گوشت هایی که به دست آنان ذبح شده باشد را شامل نمی شود؛ تنها گروه کمی از دانشمندان شیعه پیرو عقیده ی ‌اول اند. دلیل فقهای شیعه در تخصیص عموم آیه، به گوشت های ذبح شده اهل کتاب، روایات اهل بیت علیهم السلام است که در این راستا نقل شده است، برای مثال، از امام صادق علیه السلام روایت شده است: (منظور از غذای اهل کتاب حبوبات و میوه هاست نه ذبیحه های آنها؛ زیرا آن ها هنگام ذبح کردن، نام خدا را نمی برند.) [1] در اینجا ممکن است پرسشی طرح شود و آن این که اگر منظور از غذای اهل کتاب، غیر از گوشت است، پیش تر نیز حلال بوده و دیگر نیازی به نزول آیه وجود ندارد؟ برای دست یابی به پاسخی روشن، توجه به فضای نزول آیه اهمیت ویژه دارد. آیه در زمانی نازل شد که اسلام بر شبه جزیرة عربستان، مسلط شده و موجودیت و حضور خود را در سراسر شبه جزیره اثبات کرده بود، به گونه ای که دشمنان اسلام، از شکست مسلمانان نا امید شده بودند، در این جا لازم بود محدودیت هایی را که در معاشرت مسلمانان با کفار وجود داشت و بدان جهت، رفت و آمد با آنان و میهمانی کردن آنها و یا میهمان شدن نزد آنان ممنوع بود، بر طرف شود؛ از این رو آیه نازل شد و اعلام داشت امروز که شما موقعیت خود را تثبیت کرده اید و از خطر آن ها بیم ندارید، محدودیت های مربوط به معاشرت با آنان کم شده است و می توانید روابط عادی با آنها برقرار کنید. ناگفته نماند، کسانی که اهل کتاب را پاک نمی دانند؛ می گویند: در صورتی می توان با آنها هم سفره شد که غذای آنها از قبیل غذاهای غیر مرطوب باشد و یا در صورت مرطوب بودن، با دست آنان تماس نگرفته باشد، ولی کسانی که به طهارت اهل کتاب اعتقاد دارند، هم سفره شدن با آنها را در صورتی که غذایشان را از گوشتهای ذبح شده توسط خودشان تهیه نکرده باشند و نیز یقین به نجاست عَرَضی (نجس شدن با شراب، آبجو، و مانند اینها) آنها نداشته باشیم، جایز می دانند. خلاصه این که، آیه مورد بحث در اصل، ناظر به رفع محدودیت های پیشین دربارة معاشرت با اهل کتاب است و توجه، بر آن فقرة (طعامکم حل لهم؛ غذای شما برای آن ها حلال می باشد.) است؛ یعنی میهمانی کردن با آن ها بی مانع می باشد و نیز بلافاصله در آیه ی ‌بعد حکم ازدواج با زنان آنان را بیان کرده است؛ روشن است حکومتی می تواند چنین توسعه ای به اتباع خود بدهد که بر اوضاع محیط کاملاً مسلط باشد و از دشمن بیمی نداشته باشد.[2] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تفسیر المیزان، ج5، ذیل آیه ی 5 از سوره ی مائده. 2. تفسیر نور، ج3، ذیل آیه ی 5 از سوره مائده. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. ر.ک: قمی، علی بن ابراهیم، التفسیر القمی، تحقیق سیدالطیب الموسوی الجزایری، بیروت، موسسه دارالکتاب للطباعة و النشر، طبع الثانیه، 1287 ه 1968؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، طبع الاولی، 1412 ه، ج 24، ص 66، حدیث 30012، مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ یازدهم، ج4، ص 278 279، 1368، طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 5، ص 328. [2] . برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ج4، ص 278 الی 279.
عنوان سوال:

تفسیر آیه ای که می فرماید: غذای اهل کتاب برای مؤمنان حلال است چیست؟ لطفاً توضیح دهید؟


پاسخ:

در آیه 5 سوره ی مائده آمده است: امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شد و (همچنین) غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آن ها حلال می باشد...)
بیشتر مفسران و دانشمندان اهل سنت، بر این باورند که غذای اهل کتاب اطلاق دارد و هر نوع غذایی را شامل می شود، حتی گوشت حیواناتی که به دست آنان ذبح شده باشد حلال است؛ ولی اکثریت قاطع مفسران و فقهای شیعه بر این عقیده اند که منظور از آن، غیر از گوشت است. گوشت هایی که به دست آنان ذبح شده باشد را شامل نمی شود؛ تنها گروه کمی از دانشمندان شیعه پیرو عقیده ی ‌اول اند.
دلیل فقهای شیعه در تخصیص عموم آیه، به گوشت های ذبح شده اهل کتاب، روایات اهل بیت علیهم السلام است که در این راستا نقل شده است، برای مثال، از امام صادق علیه السلام روایت شده است: (منظور از غذای اهل کتاب حبوبات و میوه هاست نه ذبیحه های آنها؛ زیرا آن ها هنگام ذبح کردن، نام خدا را نمی برند.) [1]
در اینجا ممکن است پرسشی طرح شود و آن این که اگر منظور از غذای اهل کتاب، غیر از گوشت است، پیش تر نیز حلال بوده و دیگر نیازی به نزول آیه وجود ندارد؟
برای دست یابی به پاسخی روشن، توجه به فضای نزول آیه اهمیت ویژه دارد. آیه در زمانی نازل شد که اسلام بر شبه جزیرة عربستان، مسلط شده و موجودیت و حضور خود را در سراسر شبه جزیره اثبات کرده بود، به گونه ای که دشمنان اسلام، از شکست مسلمانان نا امید شده بودند، در این جا لازم بود محدودیت هایی را که در معاشرت مسلمانان با کفار وجود داشت و بدان جهت، رفت و آمد با آنان و میهمانی کردن آنها و یا میهمان شدن نزد آنان ممنوع بود، بر طرف شود؛ از این رو آیه نازل شد و اعلام داشت امروز که شما موقعیت خود را تثبیت کرده اید و از خطر آن ها بیم ندارید، محدودیت های مربوط به معاشرت با آنان کم شده است و می توانید روابط عادی با آنها برقرار کنید.
ناگفته نماند، کسانی که اهل کتاب را پاک نمی دانند؛ می گویند: در صورتی می توان با آنها هم سفره شد که غذای آنها از قبیل غذاهای غیر مرطوب باشد و یا در صورت مرطوب بودن، با دست آنان تماس نگرفته باشد، ولی کسانی که به طهارت اهل کتاب اعتقاد دارند، هم سفره شدن با آنها را در صورتی که غذایشان را از گوشتهای ذبح شده توسط خودشان تهیه نکرده باشند و نیز یقین به نجاست عَرَضی (نجس شدن با شراب، آبجو، و مانند اینها) آنها نداشته باشیم، جایز می دانند.
خلاصه این که، آیه مورد بحث در اصل، ناظر به رفع محدودیت های پیشین دربارة معاشرت با اهل کتاب است و توجه، بر آن فقرة (طعامکم حل لهم؛ غذای شما برای آن ها حلال می باشد.) است؛ یعنی میهمانی کردن با آن ها بی مانع می باشد و نیز بلافاصله در آیه ی ‌بعد حکم ازدواج با زنان آنان را بیان کرده است؛ روشن است حکومتی می تواند چنین توسعه ای به اتباع خود بدهد که بر اوضاع محیط کاملاً مسلط باشد و از دشمن بیمی نداشته باشد.[2]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر المیزان، ج5، ذیل آیه ی 5 از سوره ی مائده.
2. تفسیر نور، ج3، ذیل آیه ی 5 از سوره مائده.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. ر.ک: قمی، علی بن ابراهیم، التفسیر القمی، تحقیق سیدالطیب الموسوی الجزایری، بیروت، موسسه دارالکتاب للطباعة و النشر، طبع الثانیه، 1287 ه 1968؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، طبع الاولی، 1412 ه، ج 24، ص 66، حدیث 30012، مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ یازدهم، ج4، ص 278 279، 1368، طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 5، ص 328.
[2] . برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ج4، ص 278 الی 279.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین