آنچه را که از آیات قرآن در مورد ولادت حضرت موسی(ع) و با خبر شدن ساحران از این ولادت، می توان فهمید این است که: 1. براساس آیات قرآن و روایات، تا قبل از رسالت و بعثت پیامبر اسلام(ص)، شیاطین با نفوذ در لایه های عوالم بالاتر، برخی اطلاعات و حوادث آینده را از فرشتگان استراق سمع می کردند که بعد از آن این توان از آنها سلب شد. قرآن کریم در این باره چنین می فرماید: (و اینکه ما آسمان را جستجو کردیم و همه را پر از محافظان قویّ و تیرهای شهاب یافتیم! و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها می‌نشستیم، امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود می‌یابد)![1] از این آیه چنین بر می ‌آید که پیش از این جنّیان به سوی آسمان صعود می کردند و اخبار آینده را مخفیانه از ملائکه می گرفتند و به ساحران و کاهنان منتقل می کردند؛ چون چنین می کردند خداوند راه آنان را بست و هر وقت اراده نمایند به آسمان صعود کنند به تیر شهاب رانده می شوند.[2] از جملۀ (فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً) استفاده می شود که قبل از نزول قرآن کریم و بعث رسول اکرم(ص) این چنین نبوده؛ یعنی هر وقت افرادی از جن می خواستند استراق سمع کنند، به عالم ملکوت و فرشتگان نزدیک شده و یا تماس بگیرند، مانعی برای آنها وجود نداشت، و می توانستند حوادث مهم و غیر مهم جهانی را از نزدیک شدن به فرشتگان بفهمند. اما از هنگامی که آیات قرآن نازل شده، از جمله حوادث و تغییراتی که در جهان رخ داده، این است که نوع جن و افرادی از جن و شیاطین که در گذشته می ‌توانستند از نزدیک شدن به فرشتگان اخباری کسب کنند، پس از نزول قرآن برای قدسیان عالم ملکوت و فرشتگان نگهبانانی بسیار گماشته شد که حدود فرشتگان را فراگرفته، هیچ سنخ از حوادث جهانی را شیاطین نمی‌ توانند استفاده نمایند.[3] 2. جن و شیاطین هنگامی که اخبار و اطلاعات را از فرشتگان می گرفتند، به دوستان خود که همان ساحران باشند منتقل می نمودند: (و شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا می ‌کنند،)؛[4] (آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می‌شوند).[5] 3. علم و آگاهی به غیب مراتبی دارد. این که قرار است پیامبری در آینده متولد شود و بساط سلطنت فرعون را برچیند، موضوعی نبود که از اسرار باشد و امکان دریافت آن از طرف جنیان ممکن نباشد. این قضیه می تواند مانند این خبر باشد که امروزه نیز انسان ها و همچنین جنیان و شیاطین می دانند که در آخر الزمان منجی ظهور خواهد کرد. اما دقیقاً در چه زمانی و با چه خصوصیاتی این به تفصیل برای همه روشن نیست. داستان ولادت موسی نیز به اجمال می تواند از طریق جنیان به افراد ساحر منتقل شود، اما دقیقاً در چه تاریخی و یا در چه خانواده ای مشخص نیست؛ از این رو است که فرعون دستور به جلوگیری از انعقاد چنین نطفه ای می دهد. 4. البته این خبر می تواند از طریق اخبار و کتاب های آسمانی گذشته باشد، چنان که در مورد خبر رسالت پیامبر اسلام(ص) چنین اتفاق افتاده است که در کتاب های آسمانی پیشین، مژده رسالت پیامبری به نام احمد پیشاپیش داده شد. پی نوشت: [1]. جن، 8، 9، (وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدیداً وَ شُهُباً* وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً). [2]. ر. ک: بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‌14، ص 143، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361 ش؛ حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج ‌17، ص 121- 122، کتابفروشی لطفی، تهران، 1404ق. [3]. انوار درخشان، ج ‌17، ص 120. [4]. انعام 121، (... وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلی‌ أَوْلِیائِهِم...). [5]. شعراء، 221، (هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی‌ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ). منبع: islamquest.net
ساحران از کجا فهمیدند، در آینده فرزندی متولد خواهد که دشمن فرعون می شود، آیا آنان غیب می دانستند؟
آنچه را که از آیات قرآن در مورد ولادت حضرت موسی(ع) و با خبر شدن ساحران از این ولادت، می توان فهمید این است که:
1. براساس آیات قرآن و روایات، تا قبل از رسالت و بعثت پیامبر اسلام(ص)، شیاطین با نفوذ در لایه های عوالم بالاتر، برخی اطلاعات و حوادث آینده را از فرشتگان استراق سمع می کردند که بعد از آن این توان از آنها سلب شد. قرآن کریم در این باره چنین می فرماید: (و اینکه ما آسمان را جستجو کردیم و همه را پر از محافظان قویّ و تیرهای شهاب یافتیم!
و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مینشستیم، امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود مییابد)![1]
از این آیه چنین بر می آید که پیش از این جنّیان به سوی آسمان صعود می کردند و اخبار آینده را مخفیانه از ملائکه می گرفتند و به ساحران و کاهنان منتقل می کردند؛ چون چنین می کردند خداوند راه آنان را بست و هر وقت اراده نمایند به آسمان صعود کنند به تیر شهاب رانده می شوند.[2]
از جملۀ (فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً) استفاده می شود که قبل از نزول قرآن کریم و بعث رسول اکرم(ص) این چنین نبوده؛ یعنی هر وقت افرادی از جن می خواستند استراق سمع کنند، به عالم ملکوت و فرشتگان نزدیک شده و یا تماس بگیرند، مانعی برای آنها وجود نداشت، و می توانستند حوادث مهم و غیر مهم جهانی را از نزدیک شدن به فرشتگان بفهمند. اما از هنگامی که آیات قرآن نازل شده، از جمله حوادث و تغییراتی که در جهان رخ داده، این است که نوع جن و افرادی از جن و شیاطین که در گذشته می توانستند از نزدیک شدن به فرشتگان اخباری کسب کنند، پس از نزول قرآن برای قدسیان عالم ملکوت و فرشتگان نگهبانانی بسیار گماشته شد که حدود فرشتگان را فراگرفته، هیچ سنخ از حوادث جهانی را شیاطین نمی توانند استفاده نمایند.[3]
2. جن و شیاطین هنگامی که اخبار و اطلاعات را از فرشتگان می گرفتند، به دوستان خود که همان ساحران باشند منتقل می نمودند: (و شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا می کنند،)؛[4] (آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل میشوند).[5]
3. علم و آگاهی به غیب مراتبی دارد. این که قرار است پیامبری در آینده متولد شود و بساط سلطنت فرعون را برچیند، موضوعی نبود که از اسرار باشد و امکان دریافت آن از طرف جنیان ممکن نباشد. این قضیه می تواند مانند این خبر باشد که امروزه نیز انسان ها و همچنین جنیان و شیاطین می دانند که در آخر الزمان منجی ظهور خواهد کرد. اما دقیقاً در چه زمانی و با چه خصوصیاتی این به تفصیل برای همه روشن نیست. داستان ولادت موسی نیز به اجمال می تواند از طریق جنیان به افراد ساحر منتقل شود، اما دقیقاً در چه تاریخی و یا در چه خانواده ای مشخص نیست؛ از این رو است که فرعون دستور به جلوگیری از انعقاد چنین نطفه ای می دهد.
4. البته این خبر می تواند از طریق اخبار و کتاب های آسمانی گذشته باشد، چنان که در مورد خبر رسالت پیامبر اسلام(ص) چنین اتفاق افتاده است که در کتاب های آسمانی پیشین، مژده رسالت پیامبری به نام احمد پیشاپیش داده شد.
پی نوشت:
[1]. جن، 8، 9، (وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدیداً وَ شُهُباً* وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً).
[2]. ر. ک: بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 14، ص 143، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361 ش؛ حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج 17، ص 121- 122، کتابفروشی لطفی، تهران، 1404ق.
[3]. انوار درخشان، ج 17، ص 120.
[4]. انعام 121، (... وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِم...).
[5]. شعراء، 221، (هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ).
منبع:
islamquest.net
- [سایر] آیا ائمه (اهل بیت (ع)) علم غیب می دانستند؟
- [سایر] آیا ائمه اطهار (علیهم السلام) علم غیب می دانستند؟
- [سایر] چرا علیرغم آنکه قرآن علم غیب را فقط برای خدا می داند، می گویید پیامبر و ائمه (علیهم السلام) هم غیب می دانستند؟
- [سایر] آیا فرزندی که هنوز متولد نشده، زکات فطره دارد؟
- [سایر] فرزندی که از یک زوج مسلمان متولد می شود، در درجه اول مسلمان است یا انسان؟
- [سایر] گناه فرزندی که از راه نامشروع متولد شده چیست و چرا باید او شقی وبدبخت شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر در ازدواج موقّت فرزندی متولّد شود از پدر و مادر و بستگان خود ارث میبرند؟
- [آیت الله بهجت] فرزندی که از ازدواج موقت متولد می شود مربوط به پدر است یا مادر؟
- [سایر] فرزندی که از ازدواج موقت متولد میشود، مربوط به پدر است یا مادر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر در ازدواج موقّت فرزندی متولّد شود از پدر و مادر و بستگان خود ارث میبرند؟
- [آیت الله سبحانی] ازدواج موقت پس از تمام شدن مدت عده دارد، و فرزندانی که از آن متولد می شوند، تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هر چند آن زن و شوهر از یکدیگر ارث نبرند. احکام نگاه کردن
- [آیت الله مکارم شیرازی] ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، عده دارد، به شرحی که در کتاب طلاق خواهدآمد و فرزندانی که از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، عده دارد، به شرحی که در کتاب طلاق خواهدآمد و فرزندانی که از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نطفه مرد را در رحم همسرش وارد کنند (خواه با استفاده از مقدمات حلال یا حرام) فرزندی که از او متولد می شود حلال زاده است و متعلق به آن مرد و زن می باشد و تمام احکام فرزند را دارد (مانند ارث و نفقه و غیر آن).
- [آیت الله سبحانی] ازدواج موقت پس از تمام شدن مدت عده دارد، و فرزندانی که از آن متولد می شوند، تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هر چند آن زن و شوهر از یکدیگر ارث نبرند.
- [آیت الله اردبیلی] لعان یا برای اثبات عمل زنای زن است و یا برای نفی فرزندی که از او متولّد شده است و باید نزد حاکم شرع انجام شود و کیفیّت لعان در اوایل سوره (نور) بیان شده است و شرایط و احکام آن نیز در کتابهای مفصّل فقهی آمده است.
- [آیت الله بهجت] فرزندی که از زن متولد میشود ملحق به شوهر میشود، بهشرط آنکه بین نزدیکی و زایمان، حداقل شش ماه هلالی که کمترین مدّت حمل است، فاصله شده باشد، و نیز بیشتر از نُه ماه فاصله نشود، اگرچه رعایت احتیاط متناسب با یک سال است.
- [آیت الله اردبیلی] مقصود از فرزندی که از انسان ارث میبرد، بچّهای است که از نطفه او متولّد شده باشد، خواه از زن دائم باشد یا موقّت؛ پس اگر کسی بچّهدار نشود و بچّهای را از پرورشگاه یا از دیگران به فرزندی قبول کند، آن بچّه فرزند او نمیشود و از او ارث نمیبرد، مگر این که در زمان حیات خود چیزی را به او ببخشد و جایز نیست شناسنامه او را نیز به نام خود بگیرد تا حکم اولاد نسبی بر او جاری شود، هر چند اصل عمل او از نظر عاطفی کار خوبی است و اجر و ثواب نیز دارد.
- [آیت الله اردبیلی] مرد حق ندارد به مجرّد احتمال یا گمان و یا شایعههای بیاساس، به زن خود نسبت زنا بدهد و یا فرزندی را که از زن او متولّد شده و ممکن است از او باشد، از خود نفی کند و اگر شوهر به زن نسبت زنا داد، حدّ قذف بر او جاری میشود، مگر این که چهار شاهد عادل نزد حاکم شرع بر آن اقامه کند و یا نزد حاکم شرع (لِعان) کند که در این صورت بر زن حدّ زنا جاری میشود، ولی اگر در مقابلِ لعان مرد، زن نیز نزد حاکم شرع لعان کند، حدّ از او نیز برطرف میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه از میت فرزندی در شکم مادر باشد و در طبقه او وارث دیگری نیز مانند اولاد و پدر و مادر وجود داشته باشد، باید هنگام تقسیم برای بچه ای که در شکم مادر است سهم دو پسر را کنار بگذارند، هرگاه زنده به دنیا آمد ارث می برد و چنانچه مثلاً یک پسر یا یک دختربه دنیا آید زیادی را ورثه بین خودشان تقسیم می کنند و اگر در طبقه او وارث دیگری نباشد هرگاه حمل زنده متولد شود تمام مال به او می رسد و الا میان سایر ورثه تقسیم می گردد.