شرح پرسش: با سلام. لطفاً توضیحی در مورد توثیق خاص و توثیق عام در روایت بدهید، و اینکه چگونه وثاقت یک شخصی که روایت نقل میکند(راوی) به دست میآید؟ پاسخ اجمالی منظور از توثیق خاص این است که در مورد یک شخص معین؛ شواهدی داشته باشیم که دلالت بر مورد اطمینان بودنش در امر حدیث و روایت داشته باشد. در مقابل؛ توثیق عام است که به معنای بیان قاعده و ضابطهای است که موجب توثیق قانونمند عدهای میشود. پاسخ تفصیلی (وَثَق) و مصدر آن (وثوق)، به معنای اعتماد است. (وثق به وثوقا و ثقة) یعنی به او اعتماد کرد.[1] منظور از توثیق خاص این است که در مورد یک شخص معین؛ دلائلی داشته باشیم که دلالت بر مورد اطمینان بودنش در امر حدیث و روایت داشته باشد. در مقابل؛ توثیق عام به معنای بیان قاعده و ضابطهای است که موجب توثیق قانونمند عدهای میشود.[2] موارد متعددی برای توثیق خاص عنوان شده است که به طور اجمال به برخی از آنها اشاره میشود: 1. یکی از معصومین(ع) بر وثاقت راوی تأکید کند، در این صورت قطعاً وثاقتش ثابت میشود. مانند آنچه که امام رضا(ع) در وثاقت زکریا بن آدم قمی فرمود و او را امین دین و دنیای مردم نامید.[3] 2. در صورتی که یکی از عالمان رجالی متقدم و یا یکی از قدمای محدثین بر وثاقت شخصی تأکید کنند؛ مانند گواهی شیخ صدوق، نجاشی، شیخ طوسی، شیخ مفید یا ابن قولویه بر وثاقت شخصی. همچنین موارد متعددی برای توثیق عام ذکر شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود: 1. قاعدۀ اصحاب اجماع: در بین عالمان رجالی قاعدهای معروف است به نام (اصحاب اجماع) که در تعداد و یا افراد این مجموعه اختلافاتی است، امّا روشن است که قدماء عدۀ به خصوصی از اصحاب را استثناء کرده بودند و هر آنچه که آنان نقل میکردند اگر چه برخی از معیارهای حدیث صحیح را هم نداشت، به علت جایگاه رفیعشان و دقتهای بینظیری که آنان در جمع آوری احادیث داشتند، قبول میکردند. 2. حکم به وثاقت کسانی که در اسناد کتاب کامل الزیارات قرار دارند: در مقدمه کامل الزیارات، ابن قولویه در توصیف کتابش میگوید: .. من روایات این کتاب را از ثقات اصحاب(از راویان مورد اطمینان) نقل کردهام.[4] این کلام ابن قولویه باعث شده تا عدهای از علما[5] قاعدهای را طرح کنند که هر شخصی در سلسله اسناد این کتاب باشد، ثقه و مورد اعتماد است.[6] 3. حکم به وثاقت کسانی که در اسناد کتاب تفسیر قمی قرار دارند: در مقدمه این تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم، وی گواهی میدهد که تمام روایات کتاب را از مشایخ و ثقات نقل کرده است؛[7] لذا برخی به این گفته استناد کرده و حکم به وثاقت تمام راویان این کتاب دادهاند.[8] 4. گواهی رجالی بزرگ نجاشی به ثقه و مورد اعتماد بودن برخی از خاندانهای ساکن کوفه: در کتاب رجال نجاشی به مواردی برخورد میکنیم که وی یک خاندان را مورد تمجید قرار داده است. او درباره خاندان ابی شعبه میگوید: ... همۀ آنان از ثقات و مورد اعتمادند.[9] او همین شهادت را نیز درباره خاندان رواسی میدهد.[10] 5. شیخ اجازه: برخی از بزرگان، اجازه روایت کتاب و حدیث به دیگر راویان دادهاند، ولی خودشان در کتابهای رجالی توثیق نشدهاند، حال سؤال این است اگر انسان ثقه و مورد اطمینانی از این افراد برای نقل کتاب و روایات کسب اجازه کند، چون یک ثقه چنین درخواستی کرده است، آیا اجازه دهنده نیز به همین علت که مورد اعتماد شخص ثقه واقع شده، مورد اعتماد و ثقه هست؟ اگر به این سؤال جواب مثبت داده شود، مشایخ اجازه، با این قاعده عمومی، توثیق میشوند. 6. وکیل امام معصوم(ع): عدهای که در کتابهای رجالی توثیقی برای آنان نیامده است، جزء وکلای ائمه(ع) در اقصی نقاط عالم اسلام بودهاند. آیا از این وکالت میتوان وثاقت افراد را در حدیث؛ استفاده کرد؟ جواب مثبت به این سؤال به معنای اثبات یکی دیگر از مصادیق توثیق عام است.[11] 7. کثرت نقل شخص ثقه از یک نفر: اگر فرد به خصوصی باشد که دلیلی بر ثقه بودنش نداریم ولی راوی یا راویان ثقه و مورد اعتماد از او بسیار نقل کردهاند، همین کثرت نقل شخص یا اشخاص ثقه از او میتواند دلیلی بر ثقه بودنش باشد.[12] تذکر: یکی از راههای تشخیص ثقه یا عدم ثقه بودن یک راوی، مراجعه به کتابهای رجالی و فهرستی؛ مانند رجال نجاشی، رجال شیخ طوسی، فهرست شیخ طوسی، رجال برقی و.. است. پی نوشت: [1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج10، ص371، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، بیروت، 1414ق. [2]. سبحانی، جعفر، کلیاتی در علم رجال،ص 151، موسسه نشر اسلامی، قم، 1421ق. [3]. کشی، محمد بن عمر بن عبدالعزیز، ص 595، نشر دانشگاه مشهد، مشهد، 1490ق. [4]. ابن قولویه، جعفر بن محمد،کامل الزیارات، ص4، دار المرتضویه، نجف، 1356ق. [5]. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج1، ص 50، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق. [6]. بررسی این کلام و رد یا قبول آن لازمه بحث دیگری است که به جای خود محول میشود. [7]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 1، ص 4، دار الکتاب، قم، 1404ق. [8]. معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 50. [9]. نجاشی، ابوالعباس، رجال نجاشی، ص 231، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1407ق. [10]. رجال نجاشی، ص 324. [11]. کلیاتی در علم رجال، ص 345. [12]. همان، ص 349. منبع: islamquest.net
شرح پرسش:
با سلام. لطفاً توضیحی در مورد توثیق خاص و توثیق عام در روایت بدهید، و اینکه چگونه وثاقت یک شخصی که روایت نقل میکند(راوی) به دست میآید؟
پاسخ اجمالی
منظور از توثیق خاص این است که در مورد یک شخص معین؛ شواهدی داشته باشیم که دلالت بر مورد اطمینان بودنش در امر حدیث و روایت داشته باشد. در مقابل؛ توثیق عام است که به معنای بیان قاعده و ضابطهای است که موجب توثیق قانونمند عدهای میشود.
پاسخ تفصیلی
(وَثَق) و مصدر آن (وثوق)، به معنای اعتماد است. (وثق به وثوقا و ثقة) یعنی به او اعتماد کرد.[1] منظور از توثیق خاص این است که در مورد یک شخص معین؛ دلائلی داشته باشیم که دلالت بر مورد اطمینان بودنش در امر حدیث و روایت داشته باشد. در مقابل؛ توثیق عام به معنای بیان قاعده و ضابطهای است که موجب توثیق قانونمند عدهای میشود.[2] موارد متعددی برای توثیق خاص عنوان شده است که به طور اجمال به برخی از آنها اشاره میشود:
1. یکی از معصومین(ع) بر وثاقت راوی تأکید کند، در این صورت قطعاً وثاقتش ثابت میشود. مانند آنچه که امام رضا(ع) در وثاقت زکریا بن آدم قمی فرمود و او را امین دین و دنیای مردم نامید.[3]
2. در صورتی که یکی از عالمان رجالی متقدم و یا یکی از قدمای محدثین بر وثاقت شخصی تأکید کنند؛ مانند گواهی شیخ صدوق، نجاشی، شیخ طوسی، شیخ مفید یا ابن قولویه بر وثاقت شخصی.
همچنین موارد متعددی برای توثیق عام ذکر شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود:
1. قاعدۀ اصحاب اجماع: در بین عالمان رجالی قاعدهای معروف است به نام (اصحاب اجماع) که در تعداد و یا افراد این مجموعه اختلافاتی است، امّا روشن است که قدماء عدۀ به خصوصی از اصحاب را استثناء کرده بودند و هر آنچه که آنان نقل میکردند اگر چه برخی از معیارهای حدیث صحیح را هم نداشت، به علت جایگاه رفیعشان و دقتهای بینظیری که آنان در جمع آوری احادیث داشتند، قبول میکردند.
2. حکم به وثاقت کسانی که در اسناد کتاب کامل الزیارات قرار دارند: در مقدمه کامل الزیارات، ابن قولویه در توصیف کتابش میگوید: .. من روایات این کتاب را از ثقات اصحاب(از راویان مورد اطمینان) نقل کردهام.[4] این کلام ابن قولویه باعث شده تا عدهای از علما[5] قاعدهای را طرح کنند که هر شخصی در سلسله اسناد این کتاب باشد، ثقه و مورد اعتماد است.[6]
3. حکم به وثاقت کسانی که در اسناد کتاب تفسیر قمی قرار دارند: در مقدمه این تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم، وی گواهی میدهد که تمام روایات کتاب را از مشایخ و ثقات نقل کرده است؛[7] لذا برخی به این گفته استناد کرده و حکم به وثاقت تمام راویان این کتاب دادهاند.[8]
4. گواهی رجالی بزرگ نجاشی به ثقه و مورد اعتماد بودن برخی از خاندانهای ساکن کوفه: در کتاب رجال نجاشی به مواردی برخورد میکنیم که وی یک خاندان را مورد تمجید قرار داده است. او درباره خاندان ابی شعبه میگوید: ... همۀ آنان از ثقات و مورد اعتمادند.[9] او همین شهادت را نیز درباره خاندان رواسی میدهد.[10]
5. شیخ اجازه: برخی از بزرگان، اجازه روایت کتاب و حدیث به دیگر راویان دادهاند، ولی خودشان در کتابهای رجالی توثیق نشدهاند، حال سؤال این است اگر انسان ثقه و مورد اطمینانی از این افراد برای نقل کتاب و روایات کسب اجازه کند، چون یک ثقه چنین درخواستی کرده است، آیا اجازه دهنده نیز به همین علت که مورد اعتماد شخص ثقه واقع شده، مورد اعتماد و ثقه هست؟ اگر به این سؤال جواب مثبت داده شود، مشایخ اجازه، با این قاعده عمومی، توثیق میشوند.
6. وکیل امام معصوم(ع): عدهای که در کتابهای رجالی توثیقی برای آنان نیامده است، جزء وکلای ائمه(ع) در اقصی نقاط عالم اسلام بودهاند. آیا از این وکالت میتوان وثاقت افراد را در حدیث؛ استفاده کرد؟ جواب مثبت به این سؤال به معنای اثبات یکی دیگر از مصادیق توثیق عام است.[11]
7. کثرت نقل شخص ثقه از یک نفر: اگر فرد به خصوصی باشد که دلیلی بر ثقه بودنش نداریم ولی راوی یا راویان ثقه و مورد اعتماد از او بسیار نقل کردهاند، همین کثرت نقل شخص یا اشخاص ثقه از او میتواند دلیلی بر ثقه بودنش باشد.[12]
تذکر: یکی از راههای تشخیص ثقه یا عدم ثقه بودن یک راوی، مراجعه به کتابهای رجالی و فهرستی؛ مانند رجال نجاشی، رجال شیخ طوسی، فهرست شیخ طوسی، رجال برقی و.. است.
پی نوشت:
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج10، ص371، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، بیروت، 1414ق.
[2]. سبحانی، جعفر، کلیاتی در علم رجال،ص 151، موسسه نشر اسلامی، قم، 1421ق.
[3]. کشی، محمد بن عمر بن عبدالعزیز، ص 595، نشر دانشگاه مشهد، مشهد، 1490ق.
[4]. ابن قولویه، جعفر بن محمد،کامل الزیارات، ص4، دار المرتضویه، نجف، 1356ق.
[5]. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج1، ص 50، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق.
[6]. بررسی این کلام و رد یا قبول آن لازمه بحث دیگری است که به جای خود محول میشود.
[7]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 1، ص 4، دار الکتاب، قم، 1404ق.
[8]. معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 50.
[9]. نجاشی، ابوالعباس، رجال نجاشی، ص 231، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1407ق.
[10]. رجال نجاشی، ص 324.
[11]. کلیاتی در علم رجال، ص 345.
[12]. همان، ص 349.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] با سلام. لطفاً توضیحی در مورد توثیق خاص و توثیق عام در روایت بدهید، و اینکه چگونه وثاقت یک شخصی که روایت نقل میکند(راوی) به دست میآید؟
- [سایر] آیا در علم رجال، داشتن اصل، تصنیف و کتاب دلالت بر مدح و توثیق راوی می کند؟ لطفاً در کنار نظریات علمای رجال، نظر امام خمینی (ره) هم در این مورد آورده شود؟
- [سایر] ابن غضائری کیست؟ آیا کتاب رجالی (الضعفاء) نزد علمای شیعه معتبر است؟
- [سایر] در کتب رجالی درباره بعضی از روات آمده؛ مثلاً چند نمونه: از رجال شیخ طوسی؛ قیس بن أبی حازم أسند عنه. أحمد بن عبد الله بن محمد بن عمر بن علی بن أبیطالب(ع) الهاشمی المدنی أسند عنه. أحمد بن عائذ بن حبیب العبسی الکوفی أبو علی أسند عنه. و الی ماشاء الله؛ معنای کلمه (أسند عنه) توثیق راوی است یا تضعیف؟ بالأخره حکم راوی که این کلمه دربارهاش آمده چیست؟
- [سایر] منظور از رجال در شرایط رئیس جمهوری چیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] مردی به زنش گفت وظیفه من طواف نساء است ولی تو باید طواف رجال بجا اوری زن بجای نیت طواف نساء طواف رجال ذکر کرد ایا کافی است یا نه
- [سایر] فرق بین (تشکیک خاصّی) و (تشکیک خاصّ الخاصّی) در مباحث حکمت چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] وقف بر امام حسین علیهالسلام وقف عام است یا خاص؟
- [سایر] رجال فرقه فطحیه و یا خاندانی که در این فرقه نقش داشتند، چه کسانی بودند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] زدن عکسهای رجال مملکتی و شهدا و دیگر عکسها در مسجد چه صورت دارد؟
- [آیت الله سبحانی] در صحت وقف عام مانند وقف بر فقرا و علما، قبول شرط نیست ولی در وقف خاص مانند وقف بر شخص معینی، احتیاط لازم قبول او یا وکیل او است.
- [آیت الله سبحانی] در صحت وقف عام مانند وقف بر فقرا و علما، قبول شرط نیست ولی در وقف خاص مانند وقف بر شخص معینی، احتیاط لازم قبول او یا وکیل او است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر خمس، زکات، وقف خاصّ و یا وقف عامّ با مال کسی مخلوط شود، حکم مالی را دارد که صاحب آن معلوم است و باید نزد خود و خداوند محاسبه کند و آن را پرداخت نماید.
- [آیت الله اردبیلی] در وقف، خاص باشد یا عام، بنابر احتیاط قصد قربت لازم است، ولی لازم نیست وقف کننده مسلمان باشد، بنابر این اگر غیر مسلمان هم چیزی را وقف کند صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] وقف بر دو قسم است: وقف خاصّ و وقف عام. در وقف خاصّ که مال برای افراد به خصوصی وقف میگردد وقف در صورتی صحیح است که مال وقف را به تصرّف یکی از کسانی که برای آنان وقف شده یا وکیل یا ولیّ او بدهند و اگر چیزی را بر اولاد صغیر خود وقف کند و به قصد این که آن چیز وقف آنان شود نگهداری کند وقف صحیح است. در وقف عام باید متولّی تعیین گردد و لازم نیست کسی مال وقفشده را در اختیار بگیرد.
- [آیت الله اردبیلی] وقف بر دو نوع است: اوّل:(وقف خاص) مانند آن که چیزی را برای اولاد خود وقف نماید. دوم:(وقف عام) که اختصاص به افراد خاصّی ندارد، مانند آن که چیزی را برای مسجد یا حسینیّه و یا فقرا وقف کند.
- [آیت الله سیستانی] رفتوآمد و نشستن و تصرفاتی از این قبیل در زمینهای مساجد، حسینیهها، قبرستانها و دیگر موارد وقف عام که در راهها واقع شدهاند، جایز است. لیکن اینگونه تصرفات در زمینهای مدارس و مانند آنها از موقوفات خاص، جز برای کسانی که وقف بر ایشان شده، مورد اشکال است و بنا بر احتیاط واجب باید از آن اجتناب شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی به عنوان (وقف عام ) درآمدی نصیبش شده , این درآمد ه مانند هبه است که اگر ق بول و قبض کرده، مالکش می شود و در صورتی که قابل توجه باشد , پس از گذشت سال و کسر هزینه , باید خمس آن را بپردازد ; همچنین اگر درآمدی به عنوان (وقف خاص ) به او رسیده، این همچنین اگر درآمدی به عنوان (وقف خاص) به او رسیده، این درآمد مانند ارث است که به قبول نیاز ندارد و شخص مالکش می شود و پس از کسر هزینه های سال، باید خمس آن را بپردازد. خمس مهریه
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چون برخی از مباحث غنیمت به زمان حضور امام معصوم(علیه السلام)اختصاص دارد، از آوردن آن خود داری می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 4 اگر شطرنج در عرف عام از صورت قمار خارج شده باشد و به عنوان ورزش شناخته شود، مانعی ندارد.