1. آیه 3 سوره مائده، دارای دو بخش مستقل است که هیچ کدام با دیگری ارتباط ندارند؛ بخش نخست به حرمت گوشت مردار و سایر گوشتهای حرام و جواز خوردن آن در موارد اضطراری مربوط است و بخش دوم، به یأس و ناامیدی کُفّار، به علّت کامل شدن دین اسلام و جاوید ماندن آن تا روز قیامت; دلیل بر استقلال این دو بخش چند چیز است: 1. حذف جمله "الیوم یأس الذین کفروا..." به بعد، هیچگونه ضرری به معنای آیه نمیزند و آیه بدون این عبارت، کامل است. 2. مأیوس شدن کُفّار از دین، به خوردن گوشت مردار یا نخوردن آن هیچ ارتباطی ندارد. قانون تحریم گوشت مردار و خون و... در چندین سوره از سورههایی که در مکّه نازل شده آمده است، مانند: سورة انعام، بقره، نحل. 3. بیشتر روایاتی که دربارة سبب نزول آیه وارد شده، تنها به این دو آیه "الیوم یئس الذین کفروا" و "الیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" اشاره کردهاند و به اصل آیه، یعنی حرمت گوشت مردار متعرض نشدهاند، و این تأیید محکمی است بر این که جملة "الیوم یئس الخ" به طور مستقل و جدای از ابتدا و انتهای آیه نازل شده است.(تفسیر المیزان، علاّمه طباطبائی(ره)، ج 5، ص 167، نشر مؤسسه اعلمی.) امّا چرا آیه مربوط به اکمال دین که پس از نصب حضرت علیبه جانشینی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گردید، پس از آیة حرمت گوشتهای حرام واقع شده است. ممکن است جدا نمودن آیات و قرار دادن آیه "الیوم اکملت" در لابهلای احکام برای محافظت از تحریف و حذف بوده باشد، زیرا بسیار میشود که برای محفوظ ماندن یک شیء نفیس، آن را با مطالب سادهای میآمیزند تا کمتر جلب توجه کند. حوادث آخرین ساعات عمر پیامبر6، شاهد گویایی است بر این که برخی افراد، حساسیت خاصّی، در مسئلة خلافت و جانشینی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) داشتند و برای انکار آن، حدّ و مرزی قائل نبودند، پس ممکن بود این چند آیه را از قرآن حذف کنند و بگویند سایر آیات قرآن برای ما کافی است، چنانکه احادیث پیامبر را جمعآوری کرده و سوزاندند و گفتند همین قرآن برای ما کافی است.(برای آگاهی بیشتر در مورد سوزاندن احادیث پیامبر به وسیله خلفا و نیز حوادثی که در اواخر عمر پیامبر اتفاق افتاد ر.ک: اجتهاد در مقابل نص، سیدعبدالحسین شرفالدین، ص 167181، نشر کتابخانه بزرگ اسلامی.) از این گذشته اسناد مربوط به نزول این آیات درباره "غدیر" و مسئلة جانشینی پیامبر9، تنها در کتب شیعه نقل نشده است، بلکه در بسیاری از کتب اهلتسنن نیز آمده است.(ر.ک: تاریخ قرآن، آیت الله معرفت، ص 84، انتشارات سمت / تفسیر نمونه، ج 6، ص 270، دارالکتب الاسلامیة.) eporsesh.com
چرا آیه "الیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم و اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی..." پس از حکم حُرمت گوشت مردار و خون و... آمده است؟
1. آیه 3 سوره مائده، دارای دو بخش مستقل است که هیچ کدام با دیگری ارتباط ندارند؛ بخش نخست به حرمت گوشت مردار و سایر گوشتهای حرام و جواز خوردن آن در موارد اضطراری مربوط است و بخش دوم، به یأس و ناامیدی کُفّار، به علّت کامل شدن دین اسلام و جاوید ماندن آن تا روز قیامت; دلیل بر استقلال این دو بخش چند چیز است:
1. حذف جمله "الیوم یأس الذین کفروا..." به بعد، هیچگونه ضرری به معنای آیه نمیزند و آیه بدون این عبارت، کامل است.
2. مأیوس شدن کُفّار از دین، به خوردن گوشت مردار یا نخوردن آن هیچ ارتباطی ندارد. قانون تحریم گوشت مردار و خون و... در چندین سوره از سورههایی که در مکّه نازل شده آمده است، مانند: سورة انعام، بقره، نحل.
3. بیشتر روایاتی که دربارة سبب نزول آیه وارد شده، تنها به این دو آیه "الیوم یئس الذین کفروا" و "الیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" اشاره کردهاند و به اصل آیه، یعنی حرمت گوشت مردار متعرض نشدهاند، و این تأیید محکمی است بر این که جملة "الیوم یئس الخ" به طور مستقل و جدای از ابتدا و انتهای آیه نازل شده است.(تفسیر المیزان، علاّمه طباطبائی(ره)، ج 5، ص 167، نشر مؤسسه اعلمی.) امّا چرا آیه مربوط به اکمال دین که پس از نصب حضرت علیبه جانشینی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گردید، پس از آیة حرمت گوشتهای حرام واقع شده است.
ممکن است جدا نمودن آیات و قرار دادن آیه "الیوم اکملت" در لابهلای احکام برای محافظت از تحریف و حذف بوده باشد، زیرا بسیار میشود که برای محفوظ ماندن یک شیء نفیس، آن را با مطالب سادهای میآمیزند تا کمتر جلب توجه کند. حوادث آخرین ساعات عمر پیامبر6، شاهد گویایی است بر این که برخی افراد، حساسیت خاصّی، در مسئلة خلافت و جانشینی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) داشتند و برای انکار آن، حدّ و مرزی قائل نبودند، پس ممکن بود این چند آیه را از قرآن حذف کنند و بگویند سایر آیات قرآن برای ما کافی است، چنانکه احادیث پیامبر را جمعآوری کرده و سوزاندند و گفتند همین قرآن برای ما کافی است.(برای آگاهی بیشتر در مورد سوزاندن احادیث پیامبر به وسیله خلفا و نیز حوادثی که در اواخر عمر پیامبر اتفاق افتاد ر.ک: اجتهاد در مقابل نص، سیدعبدالحسین شرفالدین، ص 167181، نشر کتابخانه بزرگ اسلامی.)
از این گذشته اسناد مربوط به نزول این آیات درباره "غدیر" و مسئلة جانشینی پیامبر9، تنها در کتب شیعه نقل نشده است، بلکه در بسیاری از کتب اهلتسنن نیز آمده است.(ر.ک: تاریخ قرآن، آیت الله معرفت، ص 84، انتشارات سمت / تفسیر نمونه، ج 6، ص 270، دارالکتب الاسلامیة.)
eporsesh.com
- [سایر] در چه سوره و آیهای از قرآن، خداوند خوردن خوک، خون و گوشت مردار را حرام کرده است؟
- [سایر] به عقیده اهل سنت آیه سوم سوره مائده (الیوم اکملت لکم دینکم) نمی تواند در ارتباط با حادثه غدیر باشد! نظر شما در این باره چیست؟
- [سایر] سلام علیکم. آیا می توان گفت واژه (الارض) در آیه شریفه (هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً) به معنای مطلق محل زندگی است یا نه، منظور، فقط زمین است؟
- [سایر] با توجه به این آیه شریفه که خدای تعالی میفرماید: (أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلی نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُون)؛ خداوند زمان روزه را از صبح سپیده دم تا شب معرفی کرده است در صورتی که در قطب شمال طول روز و شب 6 ماه است. آیا این موضوع نشان دهنده آن نیست که قرآن فقط برای مردم عربستان نازل شده است (نه برای همه مردم جهان)؟
- [سایر] سلام علیکم. گوشت گوسفند و گاوی که ذبح شرعی شده است و هنگام ذبح ، خون حیوان به میزان متعارف بیرون آمده است آیا خونی که بعدا حین تکه تکه کردن روی گوشت ایجاد میشود نجس است؟ خوردن آن چه حکمی دارد؟لطفا مطابق فتوای آیت الله صافی و سیستانی. ممنون
- [آیت الله اردبیلی] حکم عرق، ادار، مدفوع، گوشت و تخم حیوانی که به خوردن مدفوع حیوان حرام گوشتی که خون جهنده دارد (غیر انسان)، عادت کرده است، چگونه است؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا حیوانات آبزیِ حرام گوشت، اگر زنده از آب بیرون آورده شوند، حکم مردار را دارند و خرید و فروش آنها حرام است؟ آیا خرید و فروش آنها برای تغذیه غیر انسان مثل تغذیه پرندگان و حیوانات و همچنین برای استفاده های صنعتی جایز است؟
- [سایر] در سورۀ بقره و در آیات شریفۀ (قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُون) بقره، 144. و آیۀ ( وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون) بقره، 149. و آیۀ (وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنی وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتی عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُون) بقره، 150، سبب تکرار (فول وجهک شطرا) و (فولوا وجوهکم)؟ چیست؟
- [آیت الله بروجردی] این جانب در حدود دو سال است که در آمریکا مشغول تحصیل بوده و تا توانستهام در اجرای دستورات دین مبین اسلام کوشیدهام، قبل از این که از ایران حرکت نمایم به حضور یکی از علمای دین مشرّف شده تا وظایف دین خود را در یک مملکت غیر مسلمان بدانم، یکی از دستورات ایشان آن بود که گوشت و ماهی نخورم و چندی قبل در قرآن مجید به این آیات مبارکه برخوردم( حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ )(100)،( وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ )(101) و آیه مبارکه دیگر( الْیَوْمَ اُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَطَعامُ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ حِل لَکُمْ وَطَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ )(102)، اوّلاً مسیحیها غیر خدا را در موقع ذبح نام نمیبرند و در ثانی جزء کسانی هستند که کتاب به آنها عطا شده است، این جانب دلیلی نمیبینم که گوشت نخورم. چنان چه بفرمایید که این جانب اشتباه درک نموده است تقاضا مینماید که این جانب را روشن فرمایید که باعث سپاسگزاری خواهد بود. دیگر آن که این جانب تا بیست سالگی وقتی نماز میخواندم معنی آن راندانستهام و نفهمیدم که چه میگویم، ولی بعد از این که به معنی بزرگ آن واقف شدم از نماز خواندن چندان بار بیشتر لذّت میبرم، آیا بهتر نیست که هر کسی نماز را به زبان محلّی خود گفته و از ادای آن چندین بار بیشتر لذّت ببرد؟ چرا اصلاً قرآن مجید را به فارسی ساده ننوشته و در دسترس مردم گذارده تاهم عالیترین کتاب را برای هدایت جامعه مسلمان ایران هدیه کرده و هم مردم از خواندن آن لذّت برده و با گفتههای پروردگارشان آشنا شوند؟ مردم قرآن مجید را تلاوت کرده و از افراد بیخبر معانی آن را میپرسند که به جای هدایت باعث گمراهی میشود، اگر دلائل مخالفی وجود دارد که در قرآن مجید گفته شده تقاضا مینماید که ذکر نام سوره و شماره آیه را فرموده و این جانب را از بیخبری نجات دهید.
- [سایر] بنا به نظر مفسّرین و علماء شیعه، آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) که بخشی از آیه 3 سوره مائده هست، جدا از صدر و ذیل همان آیه نازل شده، و در مورد خلافت حضرت علی (ع) و ماجرای غدیر نازل شده. امّا این سخن به 4 دلیل صحیح نیست: دلیل اوّل: در جواب این سؤال که (چرا صدر و ذیل آیه در مورد گوشتها و مأکولات حرام است؟) اینطور جواب میدهند که حکم مأکولات حرام در 3 آیه دیگر قرآن قبلاً نازل شده بوده، دو بار در مکّه و یک بار در مدینه (نحل 115، بقره 173، انعام 145). و در نتیجه دیگر اکمال دین معنا نخواهد داشت؛ چون آن مطلب قبلاً ابلاغ شده بود. امّا سؤال اینجا است که همین سخن در مورد خلافت و وصایت حضرت علی هم صادق است؛ یعنی از همان روز (انذر عشیرتک الاقربین) و حدیث یوم الدّار مطلب بیان شده بود، و در جای جای قرآن هم چندین بار آمده، مثل آیه ولایت، آیه اولی الامر و غیره. پس آن استدلال که اکمال دین را به ولایت میداند باطل خواهد بود. دلیل دوم: اگر بگوییم با ابلاغ و اثبات ولایت بود که دین کامل شد مشکل دیگری هم به همراه دارد، و آن این است که اگر مسألهی ولایت امری بسیار مهم و کلیدی بود چرا سایر احکام و امور که اهمّیّت کمتری داشتند بر آن مقدّم شدند و این مسئله حیاتی مؤخّر از همه واقع شد؟ به عبارت دیگر، دین زمانی کامل میشود که تمام احکام و عناصر آن بیان شود، و آخرین حکم و جزئی که بیان میشود لزوم ارزش و اهمّیّت ویژهای ندارد، بلکه آنچه مایه اکمال دین است این است که تمام اجزای آن بیان شده باشد، و در این میان هر جزئی به اندازه هر جزء دیگر در اکمال دین تأثیر دارد، و نبودش باعث نقصان دین است. اینطور نیست که بگوییم اگر آخرین جزء باشد و هیچیک از جزای دیگر نباشند دین همچنان کامل است. در نتیجه تأکید روی اینکه فلان امر باعث اکمال دین شد موردی نخواهد داشت و نشانه اهمّیّت و ارزش آن امر نخواهد بود. بلکه همانطور که گذشت مهم کلّ مجموعه است، و معمولاً احکام و اجزای کلیدی و محوری و پایهای در اوّل رسالت تشریع و ابلاغ میشوند، مثل (قولوا لا اله الاّ الله تفلحوا)، و آنچه در ادوار بعدی بیاید از نظر اهمّیّت در وهلههای بعدی قرار میگیرد. دلیل سوم: در آیه 5 همان سوره مائده آمده (الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطیِّبَت وَ طعَامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب حِلُّ لَّکمْ...)، که طبق سیاق آیات اشاره به همان (الیوم) در آیه سوم است. در این آیه صریحاً میفرماید که امروز روزی است که حکم حلّیّت طیّبات و از جمله طعام اهل کتاب بر شما نازل شده. اگر بگوییم آن (الیوم) اوّل در موردی کاملاً جدا نازل شده و ارتباطی با صدر و ذیل آیه ندارد این آیه نیز معنای خود را از دست میدهد و به طور کلّی آیات قرآن از هم گسیخته و بدون انسجام میشوند. دلیل 4: اینطور نیست که آنچه در آیه 3 سوره مائده در مورد مأکولات حلال و حرام آمده همهاش قبلاً نازل شده باشد، بلکه به طور خاص نام میبرد از (الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُترَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ مَا أَکلَ السبُعُ إِلا مَا ذَکَّیْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلی النُّصبِ وَ أَن تَستَقْسِمُوا بِالاَزْلَمِ) که در آن 3 آیه قبل به این تفصیل ذکر نشده بود؛ یعنی گر چه اینها تحت (میتة) یا (ما اُهِلَّ لغیر الله به) قرار میگیرند، امّا در همین آیه علاوه بر آن اجمال این تفصیل هم آمده، و دور از شأن قرآن است که شامل سخن حشو و تکرار بیمورد باشد. بلکه همین تفصیل متضمّن یک تازگی و ابلاغ جدید است، ولو در امور جزئی. و علاوه بر این در دو آیه بعدی (آیات 4 و 5 سوره مائده) امور دیگری هم در رابطه با مأکولات بیان میشود که قبلاً به هیچ وجه بیان نشده بود (حکم شکارِ سگهای شکاری و نیز طعام اهل کتاب)، و کلّ این احکام به عنوان مأکولات حلال و حرام بیان شدهاند. در نتیجه آن سخن که حکم مأکولات حلال و حرام قبلاً بیان شده بود و اینجا تازگی ندارد باطل است؛ زیرا در این آیات هم چند مورد جدید بیان شده، و هیچ استحالهای ندارد که همینها آخرین احکام نازله و باعث اکمال دین باشند. با توجّه به این 4 استدلال آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) نمیتواند در مورد ولایت حضرت علی باشد. اگر اختلالی در هر کدام از این 4 برهان مییابید لطفاً تذکّر فرمائید. با تشکر فراوان
- [امام خمینی] اگر سر سوزنی خون حیض یا نفاس در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است، و بنابر احتیاط واجب باید خون استحاضه در بدن یا لباس نمازگزار نباشد. ولی خونهای دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت، و خون سگ و خوک و کافر و مردار و حیوان حرام گوشت، اگر چه در چند جای بدن و لباس باشد، در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد که تقریبا به اندازه یک اشرفی می شود نماز خواندن با آن اشکال ندارد. ولی احتیاط مستحب آن است که از خون سگ و کافر و مردار و حیوان حرام گوشت، اجتناب کند.
- [آیت الله اردبیلی] مردار حیوانی که خون جهنده دارد نجس است، چه حلال گوشت باشد و چه حرام گوشت، و چه خودش مرده باشد و چه به صورتی که شرع دستور داده، کشته نشده باشد، و ماهی چون خون جهنده ندارد اگرچه در آب بمیرد پاک است.
- [آیت الله سبحانی] اگر سر سوزنی خون حیض، در بدن یا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است و بنابر احتیاط واجب باید خون نفاس، و استحاضه، و خون سگ و خوک، و کافر و مردار و حیوان حرام گوشت در بدن، یا لباس نمازگزار نباشد، ولی خون های دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت اگرچه در چند جای بدن و لباس باشد در صورتی که روی هم کمتراز مقدار یک (درهم) باشد. نمازخواندن با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر سر سوزنی خون سگ یا خوک یا کافر، یا مردار، یا حیوان حرام گوشت یا حیض و بنابر احتیاط خون نفاس یا استحاضه در بدن، یا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است. ولی خون های دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت اگر چه در چند جای بدن و لباس باشد در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد، که تقریباً به اندازه یک اشرفی می شود نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر سر سوزنی خون حیض در بدن یا لباس نمازگزار باشد ، نماز او باطل است . و بنابر احتیاط واجب خون نجس العین مثل خوک و مردار ، و حیوان حرام گوشت و خون نفاس و استحاضه نیز چنین است . ولی خونهای دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت اگر چه در چند جای بدن و لباس باشد در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد نماز خواندن با آن اشکال ندارد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] دوم از موارد عفو، خون کمتر از درهم است (تقریباً به اندازه ¬ی یک بند انگشت اشاره) است که اگر در لباس یا بدن نمازگزار باشد، نماز خواندن با آن جایز است به شرط این که از خون حیض یا نفاس و استحاضه و خون سگ و خوک و مردار و حیوان حرام گوشت و خون کافر نباشد (بنابر احتیاط واجب).
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر سر سوزنی خون سگ؛ یا خوک؛ یا کافر؛ یا مردار؛ یا حیوان حرام گوشت در بدن یا لباس نمازگزار باشد؛ نماز او باطل است. و بنا بر احتیاط خون حیض و نفاس و استحاضه نیز چنین است؛ ولی خونهای دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت اگرچه در چند جای بدن و لباس باشد در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر سر سوزنی خون حیض، یا نفاس، یا استحاضه، یا خون سگ، یا خوک، یا کافر، یا مردار، یا حیوان حرام گوشت در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است، ولی خونهای دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت، اگر چه در چند جای بدن و لباس باشد، در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد (که تقریباً به اندازهی یک اشرفی میشود ) نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر سر سوزنی خون حیض، یا نفاس، یا استحاضه، یا خون سگ، یا خوک، یا کافر، یا مردار، یا حیوان حرام گوشت در بدن، یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است ولی خونهای دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت اگرچه در چند جای بدن ولباس باشد در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد )که تقریباً به اندازه گودی کف دست میشود( نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر سر سوزنی خون حیض یا سگ یا خوک یا کافر غیر کتابی یا مردار یا حیوان حرام گوشت در بدن یا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است و بنابر احتیاط واجب خون نفاس و استحاضه نیز چنین است ولی خونهای دیگر مثل خون بدن انسانی که نجس العین نیست یا خون حیوان حلال گوشت اگر چه در چند جای بدن و لباس باشد در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد نماز خواندن با ان اشکال ندارد