روش برداشت از قرآن یا منطق تفسیر قرآن چیست؟
فهم و برداشت هر متن مقدمات و مبانی و روش و شرایطی دارد که اگر رعایت شود، فهم صحیح و معتبر از متن حاصل می‌شود و اگر رعایت نشود، فهمنده را به بیراهه می‌بردو برداشت و تفسیری غیر حقیقی از متن و مقصود نویسنده ارائه می‌کند. برداشت از قرآن کریم یا به عبارت دیگر فهم و تفسیر متن مقدس مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین لازم است که در پی‌ریزی نظام‌واره‌ای برای منطق فهم و تفسیر قرآن باشیم. البته فقدان فهم و تفسیر قرآن یا عدم رعایت آن موجب لغزش‌ها و آسیب‌هایی می‌شود، که در برخی از تفسیرها شاهد آن بوده‌ایم، بنابراین لازم است که سنجش‌های فهم و تفسیر روشن شود و آسیب‌ها و موانع فهم مشخص گردد تا مفّسر قرآن گرفتار آن دام‌ها نگردد. منطق تفسیر قرآن، موضوعی نو پدید است که در حوزه تفسیر مطرح شده است هر چند که در مورد زیر مجموعه‌های آن در برخی کتاب‌ها مطالبی بیان شده و ریشه‌های اصلی بحث را در برخی آیات و احادیث و برخی مقدمه‌های تفسیرها و مقالات می‌توانیم پیدا کنیم. که در ادامه به مناسبت به آنها اشاره می‌کنیم: منطق فهم و تفسیر قرآن یا شیوه صحیح برداشت از قرآن: برای آنکه برداشت صحیحی از قرآن داشته باشیم، ناچاریم که حداقل مراحل زیر را طی کنیم: اول: آماده سازی زیر ساخت‌های تفسیر و کسب آمادگی‌ها و مقدمات: 1. بدست آوردن شرایط مفسر قرآن: از جمله: تسلّط بر ادبیات عرب (صرف، نحو، لغت،...)، آگاهی از شأن نزول آیات، اطلاع از علوم قرآن، علم فقه، علم اصول فقه، آگاهی از احادیث و مراجعه به آنها، علم به قرائات قرآن، آگاهی از بینش‌های فلسفی، علمی، اجتماعی و اخلاقی، آشنایی با تفاسیر. البته روشن است که تفسیر قرآن همچون هر علم دیگر نیازمند تخصص است و کسی که بدون شرایط لازم به سراغ تفسیر قرآن برود همچون کسی است که بدون تخصص به جراحّی قلب بپردازد که البته کاری ناپسند در نظر عقلاء است و در نتیجه قرآن چنین کاری موجب تفسیر به رأی می‌گردد که ممنوع است. برای اطلاع از کمیت و کیفیت این شرایط و دیدگاههای دیگر در این زمینه به کتاب‌های زیر مراجعه کنید: الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده، روش‌شناسی تفسیر، رجبی و دیگران، شروط و آداب تفسیر و مفسر، کامران ایزدی. 2. تفکر و تعقّل و تدّبر در آیات قرآن: قرآن کریم در موارد متعدد افراد را به تفکر در آیات1 یعنی اندیشه‌ورزی در جزئیات و مقدمات و علل و زمینه‌ها فرا می‌خواند. و در برخی از آیات، افراد را به تعقّل در آیات2 یعنی اندیشه‌ورزی در امور کلّی فرا می‌خواند. و گاهی افراد را به تدّبر یعنی پیامدهای امور فرا می‌خواند.3 - 4 البته هر سه مورد فوق برای فهم آیات و برداشت از آنها لازم است. برای مثال اگر قرآن به سرگذشت عذاب آلود قوم عاد اشاره می‌کند ما باید در مورد زمینه‌ها و علل جزئی این حادثه تفکر کنیم. و نیز در مورد سنت و قانون کلی الهی در مورد اقوام سرکش در طول تاریخ تعقّل نماییم و نیز در مورد پیامدهای این حادثه تاریخی و تأثیر آن در سرنوشت افراد و ملت‌ها تدّبر کنیم و در مجموع عبرت‌های این حادثه را بدست آوریم و بیان کنیم. این نوع برخورد با آیات منتهی به برداشت‌های جالب می‌شود که اگر با رعایت ضوابط صورت گیرد قابل انطباق با هر زمان و مکان مشابه است. دوم: انتخاب مبانی در تفسیر: در این مورد لازم است به این پرسش‌های اساسی پاسخ داده شود: 1. آیا تفسیر قرآن جایز است؟ (جواز بمعنی امکان یا جواز بمعنای جواز شرعی). 2. آیا ظواهر قرآن حجّت است؟ 3. آیا قرآن علاوه بر ظاهر، باطن یا باطن‌هایی دارد، یعنی آیا قرآن دارای ساخت‌های معرفتی و چند لایه است یا یک ساخت دارد؟ 4. آیا قرآن تحریف شده است یا از تحریف مصون مانده است؟ 5. آیا استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا جایز است؟ 6. کدام منابع در تفسیر قرآن معتبر است؟ مثل قرآن، سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، عقل، شهود و اجماع و اقوال صحابه و تابعین و... 7. آیا خبر واحد در ضوابط تفسیر قرآن (همچون فقه) حجّت است یا نه؟ 8. آیا قرآن کلامی منسجم و حکیمانه است و در هر سوره اهداف مشخصی را دنبال می‌کنند؟ انتخاب یک نظر و مبنا در مورد هریک از موارد بالا، برای مفسّر لازم است، چرا که خط اساسی او را در تفسیر و برداشت‌های قرآنی مشخص می‌سازد. و این مبنا همچون پیش فرض در تمام مراحل یک مفسّر یاری می‌رساند. برای مثال: اگر کسی ظاهر قرآن را حجّت نداند و فقط تفسیر را منحصر به معصوم بداند در نتیجه هر کجا که قرائن روائی وجود ندارد، نمی‌تواند با استفاده از قرائن عقلی تفسیر کند و از آیات برداشت نماید. مثال دیگر: اگر کسی شهود عرفانی و اجماع و اقوال صحابه و تابعین را در تفسیر معتبر و حجّت بداند، تفسیر او رنگ خاصی به خود می‌گیرد اما اگر اینها را معتبر نداند و در پی قرائن عقلی و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ص) باشد تفسیر و برداشت او جهت و رنگ دیگری می‌گیرد. یادآوری: برای اطلاع از مبانی تفسیر و دیدگاهها در این زمینه به کتاب‌های زیر مراجعه شود: روش‌شناسی تفسیر، رجبی و دیگران، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده، اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبدالرحمن العک و مبانی و روشهای تفسیر، دکتر محمد کاظم شاکر. سوم: قواعد فهم و ضوابط تفسیر قرآن: قبل از برداشت و تفسیر قرآن لازم است قواعد تفسیری یا مؤثر در تفسیر قرآن را بشناسیم تا بتوانیم فهم معتبری از قرآن داشته باشیم؛ از جمله: 1. قاعده سیاق یعنی فضای حاکم بر آیه با توجه به آیات مرتبط قبل و بعد که در فهم آیه و تفسیر آن مؤثر است. 2. قواعد ادبی که معمولاً در علوم صرف ونحو ومعانی و بیان، تبین می‌شود. 3. قواعد اصول الفقه مثل عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید و... که معمولاً در علم اصول الفقه توضیح داده می‌شود. 4. قواعد فقهی و معلومات فقهی برای فهم آیات الاحکام. 5. قاعده ممنوعیت کاربرد اسرائیلیات در تفسیر، یعنی مفسر حق ندارد از مطالب یهود و مسیحیت برای تفسیر آیات کمک بگیرد. همانطور که کعب الاحبارها در طول تاریخ این کار را کرده‌اند و در برخی تفاسیر مثل تفسیر طبری وارد شده است.5 6. قاعده عدم جواز کاربرد غیر علم (عادی) در تفسیر: چرا که تفسیر بیان کلام خداست امور غیر علمی به خدا جایز نیست. از این رو برخی مفسران تفسیر قرآن با خبر واحد ظنی را معتبر ندانسته‌اند.6 7.ضوابط فهم تفسیر معتبر قران مثل اینکه: الف: تفسیر قرآن مخالف آیات دیگر قرآن نباشد. ب: تفسیر قرآن مخالف سنت قطعی نباشد. ج: تفسیر قرآن مخالف عقل نباشد. د: تفسیر قرآن مخالف علم تجربی قطعی نباشد. اگر مفسر قرآن این قواعد و ضوابط را نشناسد، نمی‌تواند برداشت صحیح و معتبری از قرآن داشته باشد. برای مثال اگر مفسر قرآن، قاعده پنجم را نداند یا رعایت نکند. ممکن است در داستان آدم و حوا روایتی را بپذیرد که می‌گوید: زن از دنده چپ آدم پیدا شد، در حالی که این روایت اسرائیلی است و اصل آن در تورات است.7 مثال دیگر: اگر مفسر قرآن قواعد ادبی یا اصول یا فقهی را نداند در تفسیر آیات با مشکل جدّی روبرو می‌شود.و حتّی در ترجمه قرآن نیز با مشکل روبرو می‌شود.8 (البته ترجمه قرآن نوعی خلاصه تفسیر است.) یادآوری: برای اطلاع بیشتر از قواعد و ضوابط تفسیر به کتاب‌های زیر مراجعه کنید: مبانی و روش‌های تفسیر، دکتر محمد کاظم شاکر، روش‌شناسی تفسیر، رجبی و دیگران، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده، قواعد التفسیر، خالد بن عثمان السبت، اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبد الرحمن العک. چهارم: شناخت روش‌های تفسیری معتبر و بهره‌گیری از آنها: مفسران قرآن بر اساس منبع خاصی که در تفسیر قرآن استفاده می‌کنند، روش خاصی را در تفسیر می‌پویند، این روشها متفاوت است پس برای فهم قرآن و تفسیر آن لازم است که روش‌های صحیح و معتبر شناخته شود و نیز روش‌های غیر صحیح و غیر معتبر مشخص گردد، تا برداشت و تفسیر ما به بیراهه نرود و گرفتار خطای روشی نشویم. چرا که انتخاب روش صحیح در تفسیر موضوعیت دارد همانطور که علامه طباطبائی(ره) ذیل آیه 7 / آل عمران از این حدیث: (من قال فی القرآن برأیه فاصاب فقد اخطاء)9 (هرکس در مورد قرآن بر اساس برداشت شخصی سخنی بگوید و به واقع برسد [و مطلب صحیح باشد] باز هم خطا کرده است.) استفاده کرده‌اند.10 یعنی اگر کسی با روش غلط، اقدام به جراحی قلب بیمار کند و اتفاقاً نتیجه خوب باشد، باز هم مورد سرزنش عقلاء قرار می‌گیرد و از ادامه کار او جلوگیری می‌شود، چرا که نزد عقلاء وجود پزشک متخصص و ابزار و اتاق عمل و شیوه صحیح عمل برای هر جراحی لازم است؛ و روش تفسیر نیز همینگونه است. روش‌های معتبر فهم و تفسیر قرآن عبارتند از: 1. روش تفسیر قرآن با قرآن (مثل تفسیر المیزان علامه طباطبائی و تفسیر القرآنی للقرآن، عبدالکریم خطیب.) 2. روش تفسیر قرآن با احادیث (مثل تفسیر البرهان، محدث بحرانی و تفسیر الدّر المنثور، سیوطی.) 3. روش تفسیر قرآن با عقل (برهان‌های قطعی عقل) (مثل تفسیر القرآن و العقل، نورالدین اراکی.) 4. روش تفسیر قرآن با علوم تجربی قطعی (مثل تفسیر الجواهر، طنطاوی.) 5. روش تفسیر اشاری قرآن (با طلنی صحیح) (مثل تفسیر حقایق التفسیر سُلّمی و تفسیر القرآن العظیم، تستری و کشف الاسرار، میبدی.) و روش غیر معتبر در تفسیر قرآن همان روش تفسیر به رأی است که گاهی در شیوه‌های فرعی برخی روش‌های فوق نیز سایه می‌افکند. و در احادیث اسلامی به شدّت محکوم شده است.11 روش تفسیر به رأی بدان معناست که مفسر قرآن بدون توجه به قرائن عقلی و نقلی (آیات دیگر قرآن و احادیث) به تفسیر قرآن بپردازد و یا نظر خود را بر قرآن تحمیل کند، یعنی تفسیر او برداشت شخصی باشد نه برداشت علمی.12 توضیح کامل هم از این روش‌ها در حوصله این نوشتار نیست ولی تأثیر آنها در فهم آیات قرآن قابل انکار نیست از این رو کاربرد آنها در تفسیر و احتراز از تفسیر به رأی کاملاً ضروری است تا بتوانیم تفسیر معتبر و برداشت صحیحی از آیه داشته باشیم. مثال: إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (قدر/ 1) اگر این آیه تفسیر بر اساس هر کدام از روش‌های فوق تفسیر شود نکته و برداشت خاص تفسیری را بدنبال دارد. الف: تفسیر قرآن به قرآن آیه، با مراجعه به آیه: (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ) (بقره / 185) روشن می‌شود که شب قدر در ماه رمضان است، همانطور که برکت آن شب و جداسازی امور از آیه 3 - 4 / دخان استفاده می‌شود. ب: تفسیر روائی آیه: با مراجعه به احادیث و تفسیر روائی آیه روشن می‌شود که این شب بیست و یکم یا بیست و سوم ماه رمضان است.13 ج: تفسیر باطنی آیه: در برخی از احادیث آمده است که شب لیلة القدر فاطمه(س) است14 که شاید اشاره به آن باشد که همانطور که شب قدر ظرف نزول قرآن صامت است فاطمه ظرف نزول قرآن‌های ناطق یعنی ائمه(ع) است و یا اینکه همانطور که شب قدر نامعلوم است، قبر فاطمه(س) نیز مجهول است. د. تفسیر علمی آیه: در تفسیر نمونه، مورد توجه واقع شده که با طرح یک پرسش شروع می‌شود: با توجه به اختلافات طلوع و غروب خورشید در مناطق مختلف زمین، شب قدر در آمریکا چه موقع است و در نهایت نتیجه می‌گیرند که شب کره زمین هنگامی است که سایه آن یک دور می‌چرخد پس مقصود از شب قدر 24 ساعت است.15 البته مانعی ندارد که یک آیه با روش‌های مختلف تفسیر شود و همه تفاسیر لازم و صحیح باشد چون سطح معرفتی این روشها با همدیگر متفاوت است بلکه تفسیر کامل آیه با اعمال روش‌های معتبر امکان دارد و در آن صورت که ما به تفسیر جامع آیه دست می‌یابیم. یادآوری: برای مطالعه بیشتر در مورد روش‌های تفسیری می‌توانید به کتاب‌های زیر مراجعه کنید: مبانی و روش‌های تفسیر قرآن، عباسعلی عمید زنجانی، درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، از نگارنده، روشها و گرایشهای تفسیری، حسین علوی‌مهر، اتجاهات التفسیر فی القرآن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن بن سلیمان الرومی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده (در مورد روش تفسیر علمی)، التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، دکتر احمد عمر ابوحجر، التفسیر و المفسرون، دکتر ذهبی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، آیت‌اللَّه معرفت، اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبدالرحمن العک، مذاهب التفسیر الاسلامی، گلدزیهر، روش‌های تفسیر قرآن، دکتر سیدرضا مودب.16 پنجم: شناخت گرایش‌های تفسیری مفسران و استفاده از آنها در جای مناسب: مفسران قرآن براساس باورهای مذهبی، کلامی و جهت‌گیری‌های عصری و تخصص‌های علمی و سلیقه و علاقه شخصی، رنگ خاصی به تفسیر خود می‌دهند که موارد زیر را شکل می‌دهد: 1. مذاهب تفسیری: مثل تفاسیر اسماعیلیه، تفاسیر شیعه، تفاسیر اهل سنت. 2. مکاتب تفسیری: مثل تفاسیر معتزله همچون متشابه القرآن، قاضی عبدالجبار و تفسیر ابومسلم و تفاسیر اشاعره همچون تفسیر نسفی و تفسیر کبیر فخررازی و تفاسیر شیعه همچون متشابه القرآن ابن شهر آشوب. 3. سبک‌های تفسیری (الوان تفسیری): الف. تفاسیر ادبی همچون کشاف زمخشری؛ ب. تفاسیر فقهی مثل تفسیر قرطبی و زبدة البیان (مقدس اردبیلی)؛ ج. تفاسیر فلسفی همچون تفسیر قرآن کریم، ملاصدرای شیرازی؛ د. تفاسیر اجتماعی همچون تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب و تفسیر نمونه آیت‌اللَّه مکارم شیرازی؛ ه . تفاسیر اخلاقی همچون تفسیر من وحی القرآن، علامه سید محمدحسین فضل اللَّه؛ و. تفاسیر تاریخی همچون تفسیر طبری (که علاوه بر روائی بودن به جنبه تاریخی نیز پرداخته است)؛ ز. تفاسیر علمی همچون تفسیر الجواهر الطنطاوی.17 4. جهت‌گیری‌های تفسیری (اتجاهات) همچون تفاسیر جهادی، تقریبی، سیاسی، معنوی و تربیتی. مثل تفسیر الکاشف مغینه و من وحی القرآن، علامه فضل اللَّه. شناخت گرایش‌های تفسیری برای استفاده از تفاسیر و مفسران پیشین بسیار ضروری است، برای مثال کسی که می‌خواهد آیات فقهی قرآن را تفسیر کند لازم است تفاسیر فقهی مذاهب پنج گانه را بشناسد و بدانها مراجعه کند تا بتواند مجتهدانه آیات الاحکام را تفسیر کند. و نیز برای بررسی آیات العقاید قرآن لازم است به تفاسیر مذاهب مختلف اسلامی و مکاتب کلامی مراجعه کند یا از دیدگاههای آنها اطلاع یابد. وگرنه تصویری ناقص از مباحث خواهد داشت. البته روشن است که در مورد هر آیه ممکن است چند روش یا گرایش خاص مورد استفاده قرار گیرد و همه روشها یا گرایشهای مناسب یک آیه نباشد. ولی استفاده مناسب از گرایشهای مختلف در تفسیر آیات، برداشت تفسیری را کامل و مفسر را جامع‌نگر می‌کند. یادآوری: برای اطلاع از ویژگی‌ها و تاریخچه و منابع گرایشهای تفسیری مراجعه به منابعی که ذیل روشهای تفسیری معرفی کردیم مناسب است. ششم: شناخت آسیب‌های تفسیر قرآن و پرهیز از آنها:18 آسیب‌های تفسیر قرآن به چند دسته اساسی تقسیم می‌شود: الف: آسیب‌های معرفتی: همچون انحراف عقیدتی مفسر و ارائه تفسیرهای غیرصحیح از قرآن. ب: آسیب‌های اخلاقی: همچون عدم طهارت روح و در نتیجه عدم پایبندی به ضوابط تفسیر قرآن و تحمیل نظرات خویش بر قرآن که منتهی به تفسیر به رأی می‌شود. ج: آسیب‌های علمی: همچون نداشتن شرایط علمی مفسر و در نتیجه ضعف علمی در ناحیه ادبیات، علوم قرآن و... که موجب بی‌اعتبار شدن تفسیر می‌شود. د: آسیب‌های روشی: همچون عدم آگاهی از روشهای تفسیر قرآن و عدم شناخت نسبت به تفسیر به رأی که نتیجه آن گرفتار شدن در دام تفسیر به رأی است. در مجموع می‌توان گفت مهمترین آسیب تفسیر قرآن همان تفسیر به رأی است (که در مباحث قبل بیان شد) تفسیر به رأی می‌تواند بر همه روشها و گرایشهای تفسیری سایه گستر شود و تفسیر را از اعتبار ساقط کند.19 تذکر: روشهای تفسیر متن را به دو شیوه سمانتیک و هرمنوتیک تقسیم می‌کنند،20 روش سمانتیک (= سنتی SEMANTICS) تفسیر کتاب‌های مقدس از جمله قرآن، در پی کشف قصد مولف است، یعنی مفسر می‌خواهد مراد خدای متعال (= دلالت تصدیقی) را از آیات قرآن بدست آورد. و روش دیگر هرمنوتیک21 (HERMENUITICE) است که در پی کشف نیّت مولف نیست بلکه بر مطلق فهم تاکید دارند و معتقدند که هر متن از دیدگاه خاص مفسر مورد تفسیر قرار می‌گیرد؛ این نوع دوم همان تفسیر به رأی است یعنی محور فهم متن رأی و دیدگاه مفسر است و هدف مفسر آن است که نظر خود را بجای مؤلف متن بیان کند. در حالی که در دیدگاه سمانتیک (و براساس تعریفی که ما از تفسیر بیان کردیم) مفسر در پی فهم هدف و قصد مولف است که با توجه به قرائن عقلی و نقلی بدست می‌آورد. نتیجه‌گیری: برداشت از قرآن مستلزم طی مراحل شش گانه کلی فوق است که منتهی به تفسیر معتبر می‌گرد، که این مراحل منطق فهم و تفسیر قرآن است البته هر کدام از این مراحل نیازمند توضیح و تفصیل بیشتر و مقاله مستقل است که مجال دیگری را می‌طلبد. ما در این نوشتار نمای کلی مطالب را بیان کردیم، امید است توفیق توضیح و تفصیل بیشتر را بیابیم. پی نوشتها: 1 . نک: نحل / 44. 2 . نک: یوسف / 2. 3 . نک: ص / 29. 4 . برای اطلاع از تفاوت سه واژه تفکر، تدبر و تعقل نک: تفسیر نمونه، ج 21، ص 9 - 467 و کتاب انس با قرآن ص 115 - 112 به بعد از نگارنده. 5 . نک: التفسیر و المفسرون فی ثوب القشیب، آیة اللَّه معرفت، اسرائیلیات در تفسیر، دکتر حمید محمد قاسمی، پژوهشی در اسرائیلیات، دکتر دیاری و... 6 . تبیان، شیخ طوسی، ج 1، ص 4 و المیزان ج 12، ص 262 (ذیل آیه 44 / نحل). 7 . نک: المیزان، ج 1، ص 147 (ذیل آیه 39 / بقره) و نیز نک: کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب اول، شماره 7 به بعد. 8 . ما موارد لغزش‌های مترجمان قرآن را در مورد فوق تحت عنوان: (نقش دانش‌های مترجم در ترجمه قرآن) جمع آوری کردیم که در مجله ترجمان وحی، ش 12 منتشر شد. 9 . سنن ترمذی، ابوداد سجستانی، ج 4، کتاب تفسیر القرآن، حدیث 2961. 10 . المیزان، ج 3، ص 75. 11 . نک: عیون اخبار الرضا، الصدوق، ج 1، ص 116 و بحارالانوار، ج 89، ص 107 و تفسیر برهان بحرانی، ج 1، ص 19 و تفسیر قرطبی، ج 1، ص 27 و کنز العمال، ج 2، ص 10. 12 . نک: درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، ص 352 - 410. 13 . نورالثقلین، ج 5، ص 626 - 625. 14 . اصول کافی، ج 1، ص 390 و بحارالانوار / 43 / 65 / 58. 15 . تفسیر نمونه، ج 27، ص 193. 16 . مادر کتاب درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، که انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی آن را چاپ کرده و به دو زبان عربی و اردو نیز ترجمه شده است، کتابشناسی حاوی 138 عنوان کتاب در زمینه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن معرفی کرده‌ایم. 17 . برخی کتاب‌ها در روشهای تفسیری و گرایشهای تفسیری هر دو جای می‌گیرد چرا که از جهتی از منبع خاص استفاده کرده‌اند از این رو روش بشمار می‌آیند و از طرف دیگر براساس علاقه و ذوق مفسر مطالب خاصی در آن زیاد به کار رفته که گرایش بشمار می‌رود. 18 . شاید مشکل باشد که (شناخت آسیب‌های تفسیر) را یک مرحله از مراحل برداشت تفسیر قرآن بدانیم، اما با توجه به اینکه این مطلب بر کل منطق تفسیر قرآن سایه می‌اندازد، آسیب‌های تفسیر یک مانع اساسی فهم و تفسیر معتبر بشمار می‌آید، از این رو می‌توانیم آن را با تسامح یک مرحله (مرحله رفع مانع فهم و تفسیر) بشمار آوریم. 19 . نک: تفسیر به رأی، آیت‌اللَّه مکارم شیرازی، درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، از نگارنده و... 20 . نک: روش‌شناسی مطالعات دینی، احد فرامرز قراملکی، ص 204. 21 . البته براساس برخی از دیدگاههای هرمنوتیکی مثل شلایر ماخر (1834 - 1767 م) هدف تفسیر کشف نیّت مولف است. اما براساس دیدگاههای دیگر همچون هایدگر و بابنز اینگونه نیست. و نقش نیت مولف را کم کردند. نک: درآمدی بر هرمنوتیک، احمد واعظی، ص 47 به بعد و کتاب نقد، ش 6 - 5، ص 59 به بعد و درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، از نگارنده، ص 267 به بعد. eporsesh.com
عنوان سوال:

روش برداشت از قرآن یا منطق تفسیر قرآن چیست؟


پاسخ:

فهم و برداشت هر متن مقدمات و مبانی و روش و شرایطی دارد که اگر رعایت شود، فهم صحیح و معتبر از متن حاصل می‌شود و اگر رعایت نشود، فهمنده را به بیراهه می‌بردو برداشت و تفسیری غیر حقیقی از متن و مقصود نویسنده ارائه می‌کند.
برداشت از قرآن کریم یا به عبارت دیگر فهم و تفسیر متن مقدس مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین لازم است که در پی‌ریزی نظام‌واره‌ای برای منطق فهم و تفسیر قرآن باشیم.
البته فقدان فهم و تفسیر قرآن یا عدم رعایت آن موجب لغزش‌ها و آسیب‌هایی می‌شود، که در برخی از تفسیرها شاهد آن بوده‌ایم، بنابراین لازم است که سنجش‌های فهم و تفسیر روشن شود و آسیب‌ها و موانع فهم مشخص گردد تا مفّسر قرآن گرفتار آن دام‌ها نگردد.
منطق تفسیر قرآن، موضوعی نو پدید است که در حوزه تفسیر مطرح شده است هر چند که در مورد زیر مجموعه‌های آن در برخی کتاب‌ها مطالبی بیان شده و ریشه‌های اصلی بحث را در برخی آیات و احادیث و برخی مقدمه‌های تفسیرها و مقالات می‌توانیم پیدا کنیم. که در ادامه به مناسبت به آنها اشاره می‌کنیم:
منطق فهم و تفسیر قرآن یا شیوه صحیح برداشت از قرآن:
برای آنکه برداشت صحیحی از قرآن داشته باشیم، ناچاریم که حداقل مراحل زیر را طی کنیم:
اول: آماده سازی زیر ساخت‌های تفسیر و کسب آمادگی‌ها و مقدمات:
1. بدست آوردن شرایط مفسر قرآن:
از جمله: تسلّط بر ادبیات عرب (صرف، نحو، لغت،...)، آگاهی از شأن نزول آیات، اطلاع از علوم قرآن، علم فقه، علم اصول فقه، آگاهی از احادیث و مراجعه به آنها، علم به قرائات قرآن، آگاهی از بینش‌های فلسفی، علمی، اجتماعی و اخلاقی، آشنایی با تفاسیر.
البته روشن است که تفسیر قرآن همچون هر علم دیگر نیازمند تخصص است و کسی که بدون شرایط لازم به سراغ تفسیر قرآن برود همچون کسی است که بدون تخصص به جراحّی قلب بپردازد که البته کاری ناپسند در نظر عقلاء است و در نتیجه قرآن چنین کاری موجب تفسیر به رأی می‌گردد که ممنوع است. برای اطلاع از کمیت و کیفیت این شرایط و دیدگاههای دیگر در این زمینه به کتاب‌های زیر مراجعه کنید: الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده، روش‌شناسی تفسیر، رجبی و دیگران، شروط و آداب تفسیر و مفسر، کامران ایزدی.
2. تفکر و تعقّل و تدّبر در آیات قرآن:
قرآن کریم در موارد متعدد افراد را به تفکر در آیات1 یعنی اندیشه‌ورزی در جزئیات و مقدمات و علل و زمینه‌ها فرا می‌خواند.
و در برخی از آیات، افراد را به تعقّل در آیات2 یعنی اندیشه‌ورزی در امور کلّی فرا می‌خواند.
و گاهی افراد را به تدّبر یعنی پیامدهای امور فرا می‌خواند.3 - 4
البته هر سه مورد فوق برای فهم آیات و برداشت از آنها لازم است.
برای مثال اگر قرآن به سرگذشت عذاب آلود قوم عاد اشاره می‌کند ما باید در مورد زمینه‌ها و علل جزئی این حادثه تفکر کنیم. و نیز در مورد سنت و قانون کلی الهی در مورد اقوام سرکش در طول تاریخ تعقّل نماییم و نیز در مورد پیامدهای این حادثه تاریخی و تأثیر آن در سرنوشت افراد و ملت‌ها تدّبر کنیم و در مجموع عبرت‌های این حادثه را بدست آوریم و بیان کنیم. این نوع برخورد با آیات منتهی به برداشت‌های جالب می‌شود که اگر با رعایت ضوابط صورت گیرد قابل انطباق با هر زمان و مکان مشابه است.
دوم: انتخاب مبانی در تفسیر:
در این مورد لازم است به این پرسش‌های اساسی پاسخ داده شود:
1. آیا تفسیر قرآن جایز است؟ (جواز بمعنی امکان یا جواز بمعنای جواز شرعی).
2. آیا ظواهر قرآن حجّت است؟
3. آیا قرآن علاوه بر ظاهر، باطن یا باطن‌هایی دارد، یعنی آیا قرآن دارای ساخت‌های معرفتی و چند لایه است یا یک ساخت دارد؟
4. آیا قرآن تحریف شده است یا از تحریف مصون مانده است؟
5. آیا استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا جایز است؟
6. کدام منابع در تفسیر قرآن معتبر است؟ مثل قرآن، سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، عقل، شهود و اجماع و اقوال صحابه و تابعین و...
7. آیا خبر واحد در ضوابط تفسیر قرآن (همچون فقه) حجّت است یا نه؟
8. آیا قرآن کلامی منسجم و حکیمانه است و در هر سوره اهداف مشخصی را دنبال می‌کنند؟
انتخاب یک نظر و مبنا در مورد هریک از موارد بالا، برای مفسّر لازم است، چرا که خط اساسی او را در تفسیر و برداشت‌های قرآنی مشخص می‌سازد. و این مبنا همچون پیش فرض در تمام مراحل یک مفسّر یاری می‌رساند.
برای مثال: اگر کسی ظاهر قرآن را حجّت نداند و فقط تفسیر را منحصر به معصوم بداند در نتیجه هر کجا که قرائن روائی وجود ندارد، نمی‌تواند با استفاده از قرائن عقلی تفسیر کند و از آیات برداشت نماید.
مثال دیگر: اگر کسی شهود عرفانی و اجماع و اقوال صحابه و تابعین را در تفسیر معتبر و حجّت بداند، تفسیر او رنگ خاصی به خود می‌گیرد اما اگر اینها را معتبر نداند و در پی قرائن عقلی و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ص) باشد تفسیر و برداشت او جهت و رنگ دیگری می‌گیرد.
یادآوری: برای اطلاع از مبانی تفسیر و دیدگاهها در این زمینه به کتاب‌های زیر مراجعه شود: روش‌شناسی تفسیر، رجبی و دیگران، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده، اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبدالرحمن العک و مبانی و روشهای تفسیر، دکتر محمد کاظم شاکر.
سوم: قواعد فهم و ضوابط تفسیر قرآن:
قبل از برداشت و تفسیر قرآن لازم است قواعد تفسیری یا مؤثر در تفسیر قرآن را بشناسیم تا بتوانیم فهم معتبری از قرآن داشته باشیم؛ از جمله:
1. قاعده سیاق یعنی فضای حاکم بر آیه با توجه به آیات مرتبط قبل و بعد که در فهم آیه و تفسیر آن مؤثر است.
2. قواعد ادبی که معمولاً در علوم صرف ونحو ومعانی و بیان، تبین می‌شود.
3. قواعد اصول الفقه مثل عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید و... که معمولاً در علم اصول الفقه توضیح داده می‌شود.
4. قواعد فقهی و معلومات فقهی برای فهم آیات الاحکام.
5. قاعده ممنوعیت کاربرد اسرائیلیات در تفسیر، یعنی مفسر حق ندارد از مطالب یهود و مسیحیت برای تفسیر آیات کمک بگیرد. همانطور که کعب الاحبارها در طول تاریخ این کار را کرده‌اند و در برخی تفاسیر مثل تفسیر طبری وارد شده است.5
6. قاعده عدم جواز کاربرد غیر علم (عادی) در تفسیر: چرا که تفسیر بیان کلام خداست امور غیر علمی به خدا جایز نیست. از این رو برخی مفسران تفسیر قرآن با خبر واحد ظنی را معتبر ندانسته‌اند.6
7.ضوابط فهم تفسیر معتبر قران مثل اینکه:
الف: تفسیر قرآن مخالف آیات دیگر قرآن نباشد.
ب: تفسیر قرآن مخالف سنت قطعی نباشد.
ج: تفسیر قرآن مخالف عقل نباشد.
د: تفسیر قرآن مخالف علم تجربی قطعی نباشد.
اگر مفسر قرآن این قواعد و ضوابط را نشناسد، نمی‌تواند برداشت صحیح و معتبری از قرآن داشته باشد.
برای مثال اگر مفسر قرآن، قاعده پنجم را نداند یا رعایت نکند. ممکن است در داستان آدم و حوا روایتی را بپذیرد که می‌گوید: زن از دنده چپ آدم پیدا شد، در حالی که این روایت اسرائیلی است و اصل آن در تورات است.7
مثال دیگر: اگر مفسر قرآن قواعد ادبی یا اصول یا فقهی را نداند در تفسیر آیات با مشکل جدّی روبرو می‌شود.و حتّی در ترجمه قرآن نیز با مشکل روبرو می‌شود.8 (البته ترجمه قرآن نوعی خلاصه تفسیر است.)
یادآوری: برای اطلاع بیشتر از قواعد و ضوابط تفسیر به کتاب‌های زیر مراجعه کنید: مبانی و روش‌های تفسیر، دکتر محمد کاظم شاکر، روش‌شناسی تفسیر، رجبی و دیگران، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده، قواعد التفسیر، خالد بن عثمان السبت، اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبد الرحمن العک.

چهارم: شناخت روش‌های تفسیری معتبر و بهره‌گیری از آنها:
مفسران قرآن بر اساس منبع خاصی که در تفسیر قرآن استفاده می‌کنند، روش خاصی را در تفسیر می‌پویند، این روشها متفاوت است پس برای فهم قرآن و تفسیر آن لازم است که روش‌های صحیح و معتبر شناخته شود و نیز روش‌های غیر صحیح و غیر معتبر مشخص گردد، تا برداشت و تفسیر ما به بیراهه نرود و گرفتار خطای روشی نشویم.
چرا که انتخاب روش صحیح در تفسیر موضوعیت دارد همانطور که علامه طباطبائی(ره) ذیل آیه 7 / آل عمران از این حدیث:
(من قال فی القرآن برأیه فاصاب فقد اخطاء)9
(هرکس در مورد قرآن بر اساس برداشت شخصی سخنی بگوید و به واقع برسد [و مطلب صحیح باشد] باز هم خطا کرده است.) استفاده کرده‌اند.10
یعنی اگر کسی با روش غلط، اقدام به جراحی قلب بیمار کند و اتفاقاً نتیجه خوب باشد، باز هم مورد سرزنش عقلاء قرار می‌گیرد و از ادامه کار او جلوگیری می‌شود، چرا که نزد عقلاء وجود پزشک متخصص و ابزار و اتاق عمل و شیوه صحیح عمل برای هر جراحی لازم است؛ و روش تفسیر نیز همینگونه است.
روش‌های معتبر فهم و تفسیر قرآن عبارتند از:
1. روش تفسیر قرآن با قرآن (مثل تفسیر المیزان علامه طباطبائی و تفسیر القرآنی للقرآن، عبدالکریم خطیب.)
2. روش تفسیر قرآن با احادیث (مثل تفسیر البرهان، محدث بحرانی و تفسیر الدّر المنثور، سیوطی.)
3. روش تفسیر قرآن با عقل (برهان‌های قطعی عقل) (مثل تفسیر القرآن و العقل، نورالدین اراکی.)
4. روش تفسیر قرآن با علوم تجربی قطعی (مثل تفسیر الجواهر، طنطاوی.)
5. روش تفسیر اشاری قرآن (با طلنی صحیح) (مثل تفسیر حقایق التفسیر سُلّمی و تفسیر القرآن العظیم، تستری و کشف الاسرار، میبدی.)
و روش غیر معتبر در تفسیر قرآن همان روش تفسیر به رأی است که گاهی در شیوه‌های فرعی برخی روش‌های فوق نیز سایه می‌افکند. و در احادیث اسلامی به شدّت محکوم شده است.11
روش تفسیر به رأی بدان معناست که مفسر قرآن بدون توجه به قرائن عقلی و نقلی (آیات دیگر قرآن و احادیث) به تفسیر قرآن بپردازد و یا نظر خود را بر قرآن تحمیل کند، یعنی تفسیر او برداشت شخصی باشد نه برداشت علمی.12
توضیح کامل هم از این روش‌ها در حوصله این نوشتار نیست ولی تأثیر آنها در فهم آیات قرآن قابل انکار نیست از این رو کاربرد آنها در تفسیر و احتراز از تفسیر به رأی کاملاً ضروری است تا بتوانیم تفسیر معتبر و برداشت صحیحی از آیه داشته باشیم.
مثال:
إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (قدر/ 1)
اگر این آیه تفسیر بر اساس هر کدام از روش‌های فوق تفسیر شود نکته و برداشت خاص تفسیری را بدنبال دارد.
الف: تفسیر قرآن به قرآن آیه، با مراجعه به آیه: (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ) (بقره / 185) روشن می‌شود که شب قدر در ماه رمضان است، همانطور که برکت آن شب و جداسازی امور از آیه 3 - 4 / دخان استفاده می‌شود.
ب: تفسیر روائی آیه: با مراجعه به احادیث و تفسیر روائی آیه روشن می‌شود که این شب بیست و یکم یا بیست و سوم ماه رمضان است.13
ج: تفسیر باطنی آیه: در برخی از احادیث آمده است که شب لیلة القدر فاطمه(س) است14 که شاید اشاره به آن باشد که همانطور که شب قدر ظرف نزول قرآن صامت است فاطمه ظرف نزول قرآن‌های ناطق یعنی ائمه(ع) است و یا اینکه همانطور که شب قدر نامعلوم است، قبر فاطمه(س) نیز مجهول است.
د. تفسیر علمی آیه: در تفسیر نمونه، مورد توجه واقع شده که با طرح یک پرسش شروع می‌شود: با توجه به اختلافات طلوع و غروب خورشید در مناطق مختلف زمین، شب قدر در آمریکا چه موقع است و در نهایت نتیجه می‌گیرند که شب کره زمین هنگامی است که سایه آن یک دور می‌چرخد پس مقصود از شب قدر 24 ساعت است.15 البته مانعی ندارد که یک آیه با روش‌های مختلف تفسیر شود و همه تفاسیر لازم و صحیح باشد چون سطح معرفتی این روشها با همدیگر متفاوت است بلکه تفسیر کامل آیه با اعمال روش‌های معتبر امکان دارد و در آن صورت که ما به تفسیر جامع آیه دست می‌یابیم.
یادآوری: برای مطالعه بیشتر در مورد روش‌های تفسیری می‌توانید به کتاب‌های زیر مراجعه کنید:
مبانی و روش‌های تفسیر قرآن، عباسعلی عمید زنجانی، درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، از نگارنده، روشها و گرایشهای تفسیری، حسین علوی‌مهر، اتجاهات التفسیر فی القرآن الرابع عشر، فهد بن عبدالرحمن بن سلیمان الرومی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، از نگارنده (در مورد روش تفسیر علمی)، التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، دکتر احمد عمر ابوحجر، التفسیر و المفسرون، دکتر ذهبی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، آیت‌اللَّه معرفت، اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبدالرحمن العک، مذاهب التفسیر الاسلامی، گلدزیهر، روش‌های تفسیر قرآن، دکتر سیدرضا مودب.16

پنجم: شناخت گرایش‌های تفسیری مفسران و استفاده از آنها در جای مناسب:
مفسران قرآن براساس باورهای مذهبی، کلامی و جهت‌گیری‌های عصری و تخصص‌های علمی و سلیقه و علاقه شخصی، رنگ خاصی به تفسیر خود می‌دهند که موارد زیر را شکل می‌دهد:
1. مذاهب تفسیری: مثل تفاسیر اسماعیلیه، تفاسیر شیعه، تفاسیر اهل سنت.
2. مکاتب تفسیری: مثل تفاسیر معتزله همچون متشابه القرآن، قاضی عبدالجبار و تفسیر ابومسلم و تفاسیر اشاعره همچون تفسیر نسفی و تفسیر کبیر فخررازی و تفاسیر شیعه همچون متشابه القرآن ابن شهر آشوب.
3. سبک‌های تفسیری (الوان تفسیری):
الف. تفاسیر ادبی همچون کشاف زمخشری؛
ب. تفاسیر فقهی مثل تفسیر قرطبی و زبدة البیان (مقدس اردبیلی)؛
ج. تفاسیر فلسفی همچون تفسیر قرآن کریم، ملاصدرای شیرازی؛
د. تفاسیر اجتماعی همچون تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب و تفسیر نمونه آیت‌اللَّه مکارم شیرازی؛
ه . تفاسیر اخلاقی همچون تفسیر من وحی القرآن، علامه سید محمدحسین فضل اللَّه؛
و. تفاسیر تاریخی همچون تفسیر طبری (که علاوه بر روائی بودن به جنبه تاریخی نیز پرداخته است)؛
ز. تفاسیر علمی همچون تفسیر الجواهر الطنطاوی.17
4. جهت‌گیری‌های تفسیری (اتجاهات) همچون تفاسیر جهادی، تقریبی، سیاسی، معنوی و تربیتی. مثل تفسیر الکاشف مغینه و من وحی القرآن، علامه فضل اللَّه.
شناخت گرایش‌های تفسیری برای استفاده از تفاسیر و مفسران پیشین بسیار ضروری است، برای مثال کسی که می‌خواهد آیات فقهی قرآن را تفسیر کند لازم است تفاسیر فقهی مذاهب پنج گانه را بشناسد و بدانها مراجعه کند تا بتواند مجتهدانه آیات الاحکام را تفسیر کند.
و نیز برای بررسی آیات العقاید قرآن لازم است به تفاسیر مذاهب مختلف اسلامی و مکاتب کلامی مراجعه کند یا از دیدگاههای آنها اطلاع یابد. وگرنه تصویری ناقص از مباحث خواهد داشت.
البته روشن است که در مورد هر آیه ممکن است چند روش یا گرایش خاص مورد استفاده قرار گیرد و همه روشها یا گرایشهای مناسب یک آیه نباشد. ولی استفاده مناسب از گرایشهای مختلف در تفسیر آیات، برداشت تفسیری را کامل و مفسر را جامع‌نگر می‌کند.
یادآوری: برای اطلاع از ویژگی‌ها و تاریخچه و منابع گرایشهای تفسیری مراجعه به منابعی که ذیل روشهای تفسیری معرفی کردیم مناسب است.
ششم: شناخت آسیب‌های تفسیر قرآن و پرهیز از آنها:18
آسیب‌های تفسیر قرآن به چند دسته اساسی تقسیم می‌شود:
الف: آسیب‌های معرفتی: همچون انحراف عقیدتی مفسر و ارائه تفسیرهای غیرصحیح از قرآن.
ب: آسیب‌های اخلاقی: همچون عدم طهارت روح و در نتیجه عدم پایبندی به ضوابط تفسیر قرآن و تحمیل نظرات خویش بر قرآن که منتهی به تفسیر به رأی می‌شود.
ج: آسیب‌های علمی: همچون نداشتن شرایط علمی مفسر و در نتیجه ضعف علمی در ناحیه ادبیات، علوم قرآن و... که موجب بی‌اعتبار شدن تفسیر می‌شود.
د: آسیب‌های روشی: همچون عدم آگاهی از روشهای تفسیر قرآن و عدم شناخت نسبت به تفسیر به رأی که نتیجه آن گرفتار شدن در دام تفسیر به رأی است.
در مجموع می‌توان گفت مهمترین آسیب تفسیر قرآن همان تفسیر به رأی است (که در مباحث قبل بیان شد) تفسیر به رأی می‌تواند بر همه روشها و گرایشهای تفسیری سایه گستر شود و تفسیر را از اعتبار ساقط کند.19
تذکر: روشهای تفسیر متن را به دو شیوه سمانتیک و هرمنوتیک تقسیم می‌کنند،20 روش سمانتیک (= سنتی SEMANTICS) تفسیر کتاب‌های مقدس از جمله قرآن، در پی کشف قصد مولف است، یعنی مفسر می‌خواهد مراد خدای متعال (= دلالت تصدیقی) را از آیات قرآن بدست آورد.
و روش دیگر هرمنوتیک21 (HERMENUITICE) است که در پی کشف نیّت مولف نیست بلکه بر مطلق فهم تاکید دارند و معتقدند که هر متن از دیدگاه خاص مفسر مورد تفسیر قرار می‌گیرد؛ این نوع دوم همان تفسیر به رأی است یعنی محور فهم متن رأی و دیدگاه مفسر است و هدف مفسر آن است که نظر خود را بجای مؤلف متن بیان کند. در حالی که در دیدگاه سمانتیک (و براساس تعریفی که ما از تفسیر بیان کردیم) مفسر در پی فهم هدف و قصد مولف است که با توجه به قرائن عقلی و نقلی بدست می‌آورد.
نتیجه‌گیری:
برداشت از قرآن مستلزم طی مراحل شش گانه کلی فوق است که منتهی به تفسیر معتبر می‌گرد، که این مراحل منطق فهم و تفسیر قرآن است البته هر کدام از این مراحل نیازمند توضیح و تفصیل بیشتر و مقاله مستقل است که مجال دیگری را می‌طلبد. ما در این نوشتار نمای کلی مطالب را بیان کردیم، امید است توفیق توضیح و تفصیل بیشتر را بیابیم.
پی نوشتها:
1 . نک: نحل / 44.
2 . نک: یوسف / 2.
3 . نک: ص / 29.
4 . برای اطلاع از تفاوت سه واژه تفکر، تدبر و تعقل نک: تفسیر نمونه، ج 21، ص 9 - 467 و کتاب انس با قرآن ص 115 - 112 به بعد از نگارنده.
5 . نک: التفسیر و المفسرون فی ثوب القشیب، آیة اللَّه معرفت، اسرائیلیات در تفسیر، دکتر حمید محمد قاسمی، پژوهشی در اسرائیلیات، دکتر دیاری و...
6 . تبیان، شیخ طوسی، ج 1، ص 4 و المیزان ج 12، ص 262 (ذیل آیه 44 / نحل).
7 . نک: المیزان، ج 1، ص 147 (ذیل آیه 39 / بقره) و نیز نک: کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب اول، شماره 7 به بعد.
8 . ما موارد لغزش‌های مترجمان قرآن را در مورد فوق تحت عنوان: (نقش دانش‌های مترجم در ترجمه قرآن) جمع آوری کردیم که در مجله ترجمان وحی، ش 12 منتشر شد.
9 . سنن ترمذی، ابوداد سجستانی، ج 4، کتاب تفسیر القرآن، حدیث 2961.
10 . المیزان، ج 3، ص 75.
11 . نک: عیون اخبار الرضا، الصدوق، ج 1، ص 116 و بحارالانوار، ج 89، ص 107 و تفسیر برهان بحرانی، ج 1، ص 19 و تفسیر قرطبی، ج 1، ص 27 و کنز العمال، ج 2، ص 10.
12 . نک: درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، ص 352 - 410.
13 . نورالثقلین، ج 5، ص 626 - 625.
14 . اصول کافی، ج 1، ص 390 و بحارالانوار / 43 / 65 / 58.
15 . تفسیر نمونه، ج 27، ص 193.
16 . مادر کتاب درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، که انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی آن را چاپ کرده و به دو زبان عربی و اردو نیز ترجمه شده است، کتابشناسی حاوی 138 عنوان کتاب در زمینه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن معرفی کرده‌ایم.
17 . برخی کتاب‌ها در روشهای تفسیری و گرایشهای تفسیری هر دو جای می‌گیرد چرا که از جهتی از منبع خاص استفاده کرده‌اند از این رو روش بشمار می‌آیند و از طرف دیگر براساس علاقه و ذوق مفسر مطالب خاصی در آن زیاد به کار رفته که گرایش بشمار می‌رود.
18 . شاید مشکل باشد که (شناخت آسیب‌های تفسیر) را یک مرحله از مراحل برداشت تفسیر قرآن بدانیم، اما با توجه به اینکه این مطلب بر کل منطق تفسیر قرآن سایه می‌اندازد، آسیب‌های تفسیر یک مانع اساسی فهم و تفسیر معتبر بشمار می‌آید، از این رو می‌توانیم آن را با تسامح یک مرحله (مرحله رفع مانع فهم و تفسیر) بشمار آوریم.
19 . نک: تفسیر به رأی، آیت‌اللَّه مکارم شیرازی، درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، از نگارنده و...
20 . نک: روش‌شناسی مطالعات دینی، احد فرامرز قراملکی، ص 204.
21 . البته براساس برخی از دیدگاههای هرمنوتیکی مثل شلایر ماخر (1834 - 1767 م) هدف تفسیر کشف نیّت مولف است. اما براساس دیدگاههای دیگر همچون هایدگر و بابنز اینگونه نیست. و نقش نیت مولف را کم کردند. نک: درآمدی بر هرمنوتیک، احمد واعظی، ص 47 به بعد و کتاب نقد، ش 6 - 5، ص 59 به بعد و درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، از نگارنده، ص 267 به بعد.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین