واقع‌بینی و ژرف‌نگری در تشریع حفظ سلامت جسم و جان بشر، بالاترین هدفی است که اسلام در قانون‌گذاری خود آن را تعقیب می‌کند و هرچیز را که با سلامت جسمی و سعادت روحی ناسازگار باشد، بشدت ممنوع کرده است و در این جا به هوسهای افراد، داد و فریاد گروهی که از طریق محرمات زیانبار کسب و ارتزاق می‌کنند و به سخنان کسانی که می‌گویند از طریق بستن مالیات بر شراب و قمار و فحشاء عوائد سرشاری به صندوق دولت سرازیر می‌گردد، گوش فرانداده و پشیزی احترام نگذارده است، و به عبارت دیگر احکام الهی پیرو مصالح و مفاسدیست که به خاطر همانها اشیائی را حلال و مباح شمرده و چیزهائی را حرام و ممنوع معرفی کرده است. توضیح اینکه وجود و هستی در هر مرحله‌ای با یک رشته آثار و خواص توأم و همراه است و هر موجودی با آثار ویژه خود، جزئی از نظام آفرینش است که با مجموع اجزاء جهان هماهنگی خاصی دارد و هر موجودی بجای خود، خوب و زیبا، و یا لازم و ضروری است و جهان با تمام موجودات مختلف و گوناگون خود، نمونه نظام احسن است. اعتراف به این که هر موجودی بجای خویش نکو و زیبا است و مجموع جهان چهره روشنی از نظام کامل است نه به این معنی است که هیچ تصادم و تزاحمی میان دو جزء از اجزاء جهان وجود ندارد. قرآن در تقنین و تشریع با ژرف‌نگری خود، عوامل مضر و ناسازگاری سعادت بشر را به دقت بررسی کرده و آنها را یک‌یک شناخته و از نزدیکی به آنها به شدت جلوگیری نموده است. خون در میان عروق انسان مایه حیات و وسیله بقاء انسان است ولی خوردن خون هر چند تمیز و نظیف و استرلیزه شده باشد قساوت و سنگدلی خاصی در روح انسان پدید می‌آورد، که از ریختن خون افراد بی‌گناه نه تنها رنج نمی‌برد، بلکه احیاناً لذت می‌برد. الکل و شراب سلامت روحی و جسمی انسان را تهدید می‌کند و ضربت شکننده‌ای بر دستگاه تفکر وارد می‌سازد. قمار بذر عداوت و دشمنی را میان افراد انسان می‌پاشد، و جامعه را از هر نوع خلاقیت و پیشرفت در طریق علم و دانش، تقوی و پرهیزگاری و دیگر فضائل انسانی، بازمیداردو... . دروغ و تهمت، نمامی و سخن‌چینی، غیبت و بدگوئی پشت سر مردم و دیگر محرمات اخلاقی، مفاسد روشن و غیر قابل انکاری دارند و این آثار پیوسته با این موضوعات توأم و همراه است. الکل کهنه و نو نمی‌شناسد، او در هر حال (ام الخبائث) و سرچشمه بسیاری از گناهان است و تشریعی که بر شناسائی آثار و خواص این نوع موضوعات صورت بگیرد، قطعاً جاوید و پیوسته خواهد بود. با مراجعه به آیات قرآن روشن می‌گردد که چگونه اسلام با ژرف‌نگری، موضوعات ضررآور و زیان‌بار را تحریم کرده، و در تحریم خود به آثار و خواص آنها اشاره کرده است چنانکه پیرامون شراب و قمار می‌فرماید: (اِنَّما یُریدُ الشَیْطانُ اَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَالبَغْضاءَ فی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ فَهَلْ اَنْتُم مُنْتَهُون) مائده/91. [شیطان از طریق شراب و قمار می‌خواهد میان شما بذر عداوت پخش کند آیا از آنها دوری نمی‌جوئید.] مدت‌ها بود بشر به علل و مفاسد بسیاری از محرمات پی نبرده بود و گاهی درباره برخی از محرمات انگشت تعجب به دندان می‌گرفت ولی تحولات علمی شگفت‌انگیز امروز بشر، از روی بسیاری از محرمات و مکروهات پرده برداشته و حقایق را روشن کرده است. میانه‌روی در تشریع در قوانین اسلام به نیازمندی‌های مادی و معنوی انسان توجه کامل شده است، وجود انسان ترکیبی است از جسم و روح، و نیاز او به امور مادی و لذایذ جسمانی کمتر از نیاز او به امور معنوی نیست. انسان یک واحد صنعتی نیست که تنها تأمین بنزین بدن او (غذا) نیازهای او را برطرف سازد، و بهره‌گیری از لذایذ جسمانی برای او یک زندگی سعادتمندانه‌ای پی‌ریزی کند، همچنانکه او فرشته نیست که تنها برای عبادت و پرستش ساخته شده باشد، و غرق شدن در معنویات و روی‌گردانی از مظاهر طبیعت او را برای کمالی که برای آن آفریده شده است، رهنمون گردد. از این جهت اسلام در تشریع قوانین خود، جنبه‌های مادی و معنوی او را درنظر گرفته و به جهت خاصی از ماده یا معنی توجه ننموده است. آئین کنونی مسیح، در دعوت به امور معنوی راه افراط را در پیش گرفته و رهبانیت و زندگی در دیرها و شکاف کوهها و نقاط دور از اجتماع را متن آئین خود قرار داده است، و انسان‌ها را از مداخله در امور اجتماعی و سیاسی بازداشته است و به افراد دستور می‌دهد که در برابر ظلم و ستم مهر خاموشی بر لب زنند و اگر بر چهره کسی سیلی زدند آن سوی صورت را نیز در اختیار ظالم بگذارد تا سیلی دیگری بزند. و لذا در مجموع اناجیل چهارگانه یک قانون سیاسی و اجتماعی به چشم نمی‌خورد، و در سراسر این کتابها جز شرح حال حضرت مسیح و یک مشت برنامه‌های اخلاقی چیز دیگر پیدا نمی‌شود. آئین کنونی یهود درست در نقطه مقابل آئین مسیح قرار گرفته و در سراسر تورات حتی یک اشاره هم به معاد و روز رستاخیز وجود ندارد، و در توجه به امور مادی آنچنان راه افراط را در پیش گرفته است که اثر وضعی اطاعت و فرمانبرداری را ثروتمندی و تسلط بر مردم، و اثر وضعی معصیت و گناه را مرگ و از دست دادن مال و قدرت می‌داند. (انجیل متی، فصل 5، جمله 39) اسلام با واقع‌بینی خاصی انسان را آنچنان که هست مورد بررسی قرار داده و در تشریع خود به یک طرف توجه ننموده است، زیرا بخوبی تشخیص داده است که انسان موجود یک بعدی نیست و انسان یک بعدی بسیار بدبخت است، و در میان انسانها آن فرد سعادتمند است که مقتصد و میانه‌رو باشد و به هر دو جنبه جسمی و روانی متوجه گردد، از این جهت امت اسلامی را امت وسط معرفی کرده می‌گوید: (وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً) بقره/143. [ما همچنان شما را امت میانه قرار دادیم.] دستورات اسلام در رهبری تمایلات مادی و بهره‌برداری ا زمظاهر زندگی بیش از آن است که حتی بتوانیم به گوشه‌ای از آن اشاره کنیم. شما می‌توانید با ملاحظه آیات و روایاتی که پیرامون موضوعاتی از قبیل قضاوت و داوری، کار و کوشش، کشاورزی و دامداری، رعایت پیوند خویشاوندی، ضیافت و مهمان‌نوازی، مجالست و هم‌نشینی، حسن خلق و خوش‌روئی، رعایت عهد و پیمان، احترام به امانت و حقوق مردم، عیادت و دیدار بیماران، همدردی با مصیبت‌زدگان، مشاوره و تبادل نظر در کارها، مسافرت و جهانگردی، جهاد در نبرد با دشمن، احترام به گذشتگان، و حمایت از حیوانات و... وارد شده‌اند از بسیاری از قوانین اجتماعی آگاه گردید و در نتیجه معلوم گردد که اسلام در عین دعوت به معنویت و روحانیت از تشریع قانون برای اداره امور زندگانی بندگان غفلت نورزیده است و قوانین و تشریعات اسلام منحصر به برخی آداب اخلاقی و مراسم بی‌روح نیایش که بر معابد و کلیساها حکمفرماست نیست، بلکه آئین اسلام در قلب اجتماع قرار گرفته و از تدبیر امور زندگی بندگان از سیاست و کشورداری و دیگر امور چشم نپوشیده است. اسلام در مبارزه با عفریت جهل و نادانی، در گسترش نظارت عمومی، در تعلیم فرزندان، در خدمت به خلق و بندگان خدا، در یاری مظلومان و ستمدیدگان، در نحوه روابط مسلمانان با ملت‌های اجانب و بیگانگان، در نحوه رفتار با خدمتکاران، در پرداخت حقوق مالی و مالیات‌های اسلامی، در بخشش در راه خدا، در عفو و اغماض، در دوری از نفاق و دوروئی، در حسن ظن و اعتماد به دیگران... بیانات بس شیوا دارد که منعکس کننده روح اعتدال و میانه‌روی اسلام در امور زندگی و بهره‌برداری از لذایذ دنیا است. eporsesh.com
برخی از امتیازهای قوانین قرآن را بیان کنید.
واقعبینی و ژرفنگری در تشریع
حفظ سلامت جسم و جان بشر، بالاترین هدفی است که اسلام در قانونگذاری خود آن را تعقیب میکند و هرچیز را که با سلامت جسمی و سعادت روحی ناسازگار باشد، بشدت ممنوع کرده است و در این جا به هوسهای افراد، داد و فریاد گروهی که از طریق محرمات زیانبار کسب و ارتزاق میکنند و به سخنان کسانی که میگویند از طریق بستن مالیات بر شراب و قمار و فحشاء عوائد سرشاری به صندوق دولت سرازیر میگردد، گوش فرانداده و پشیزی احترام نگذارده است، و به عبارت دیگر احکام الهی پیرو مصالح و مفاسدیست که به خاطر همانها اشیائی را حلال و مباح شمرده و چیزهائی را حرام و ممنوع معرفی کرده است.
توضیح اینکه وجود و هستی در هر مرحلهای با یک رشته آثار و خواص توأم و همراه است و هر موجودی با آثار ویژه خود، جزئی از نظام آفرینش است که با مجموع اجزاء جهان هماهنگی خاصی دارد و هر موجودی بجای خود، خوب و زیبا، و یا لازم و ضروری است و جهان با تمام موجودات مختلف و گوناگون خود، نمونه نظام احسن است.
اعتراف به این که هر موجودی بجای خویش نکو و زیبا است و مجموع جهان چهره روشنی از نظام کامل است نه به این معنی است که هیچ تصادم و تزاحمی میان دو جزء از اجزاء جهان وجود ندارد.
قرآن در تقنین و تشریع با ژرفنگری خود، عوامل مضر و ناسازگاری سعادت بشر را به دقت بررسی کرده و آنها را یکیک شناخته و از نزدیکی به آنها به شدت جلوگیری نموده است.
خون در میان عروق انسان مایه حیات و وسیله بقاء انسان است ولی خوردن خون هر چند تمیز و نظیف و استرلیزه شده باشد قساوت و سنگدلی خاصی در روح انسان پدید میآورد، که از ریختن خون افراد بیگناه نه تنها رنج نمیبرد، بلکه احیاناً لذت میبرد.
الکل و شراب سلامت روحی و جسمی انسان را تهدید میکند و ضربت شکنندهای بر دستگاه تفکر وارد میسازد.
قمار بذر عداوت و دشمنی را میان افراد انسان میپاشد، و جامعه را از هر نوع خلاقیت و پیشرفت در طریق علم و دانش، تقوی و پرهیزگاری و دیگر فضائل انسانی، بازمیداردو... .
دروغ و تهمت، نمامی و سخنچینی، غیبت و بدگوئی پشت سر مردم و دیگر محرمات اخلاقی، مفاسد روشن و غیر قابل انکاری دارند و این آثار پیوسته با این موضوعات توأم و همراه است.
الکل کهنه و نو نمیشناسد، او در هر حال (ام الخبائث) و سرچشمه بسیاری از گناهان است و تشریعی که بر شناسائی آثار و خواص این نوع موضوعات صورت بگیرد، قطعاً جاوید و پیوسته خواهد بود.
با مراجعه به آیات قرآن روشن میگردد که چگونه اسلام با ژرفنگری، موضوعات ضررآور و زیانبار را تحریم کرده، و در تحریم خود به آثار و خواص آنها اشاره کرده است چنانکه پیرامون شراب و قمار میفرماید: (اِنَّما یُریدُ الشَیْطانُ اَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَالبَغْضاءَ فی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ فَهَلْ اَنْتُم مُنْتَهُون) مائده/91.
[شیطان از طریق شراب و قمار میخواهد میان شما بذر عداوت پخش کند آیا از آنها دوری نمیجوئید.]
مدتها بود بشر به علل و مفاسد بسیاری از محرمات پی نبرده بود و گاهی درباره برخی از محرمات انگشت تعجب به دندان میگرفت ولی تحولات علمی شگفتانگیز امروز بشر، از روی بسیاری از محرمات و مکروهات پرده برداشته و حقایق را روشن کرده است.
میانهروی در تشریع
در قوانین اسلام به نیازمندیهای مادی و معنوی انسان توجه کامل شده است، وجود انسان ترکیبی است از جسم و روح، و نیاز او به امور مادی و لذایذ جسمانی کمتر از نیاز او به امور معنوی نیست.
انسان یک واحد صنعتی نیست که تنها تأمین بنزین بدن او (غذا) نیازهای او را برطرف سازد، و بهرهگیری از لذایذ جسمانی برای او یک زندگی سعادتمندانهای پیریزی کند، همچنانکه او فرشته نیست که تنها برای عبادت و پرستش ساخته شده باشد، و غرق شدن در معنویات و رویگردانی از مظاهر طبیعت او را برای کمالی که برای آن آفریده شده است، رهنمون گردد. از این جهت اسلام در تشریع قوانین خود، جنبههای مادی و معنوی او را درنظر گرفته و به جهت خاصی از ماده یا معنی توجه ننموده است.
آئین کنونی مسیح، در دعوت به امور معنوی راه افراط را در پیش گرفته و رهبانیت و زندگی در دیرها و شکاف کوهها و نقاط دور از اجتماع را متن آئین خود قرار داده است، و انسانها را از مداخله در امور اجتماعی و سیاسی بازداشته است و به افراد دستور میدهد که در برابر ظلم و ستم مهر خاموشی بر لب زنند و اگر بر چهره کسی سیلی زدند آن سوی صورت را نیز در اختیار ظالم بگذارد تا سیلی دیگری بزند.
و لذا در مجموع اناجیل چهارگانه یک قانون سیاسی و اجتماعی به چشم نمیخورد، و در سراسر این کتابها جز شرح حال حضرت مسیح و یک مشت برنامههای اخلاقی چیز دیگر پیدا نمیشود.
آئین کنونی یهود درست در نقطه مقابل آئین مسیح قرار گرفته و در سراسر تورات حتی یک اشاره هم به معاد و روز رستاخیز وجود ندارد، و در توجه به امور مادی آنچنان راه افراط را در پیش گرفته است که اثر وضعی اطاعت و فرمانبرداری را ثروتمندی و تسلط بر مردم، و اثر وضعی معصیت و گناه را مرگ و از دست دادن مال و قدرت میداند. (انجیل متی، فصل 5، جمله 39)
اسلام با واقعبینی خاصی انسان را آنچنان که هست مورد بررسی قرار داده و در تشریع خود به یک طرف توجه ننموده است، زیرا بخوبی تشخیص داده است که انسان موجود یک بعدی نیست و انسان یک بعدی بسیار بدبخت است، و در میان انسانها آن فرد سعادتمند است که مقتصد و میانهرو باشد و به هر دو جنبه جسمی و روانی متوجه گردد، از این جهت امت اسلامی را امت وسط معرفی کرده میگوید:
(وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً) بقره/143.
[ما همچنان شما را امت میانه قرار دادیم.]
دستورات اسلام در رهبری تمایلات مادی و بهرهبرداری ا زمظاهر زندگی بیش از آن است که حتی بتوانیم به گوشهای از آن اشاره کنیم.
شما میتوانید با ملاحظه آیات و روایاتی که پیرامون موضوعاتی از قبیل قضاوت و داوری، کار و کوشش، کشاورزی و دامداری، رعایت پیوند خویشاوندی، ضیافت و مهماننوازی، مجالست و همنشینی، حسن خلق و خوشروئی، رعایت عهد و پیمان، احترام به امانت و حقوق مردم، عیادت و دیدار بیماران، همدردی با مصیبتزدگان، مشاوره و تبادل نظر در کارها، مسافرت و جهانگردی، جهاد در نبرد با دشمن، احترام به گذشتگان، و حمایت از حیوانات و... وارد شدهاند از بسیاری از قوانین اجتماعی آگاه گردید و در نتیجه معلوم گردد که اسلام در عین دعوت به معنویت و روحانیت از تشریع قانون برای اداره امور زندگانی بندگان غفلت نورزیده است و قوانین و تشریعات اسلام منحصر به برخی آداب اخلاقی و مراسم بیروح نیایش که بر معابد و کلیساها حکمفرماست نیست، بلکه آئین اسلام در قلب اجتماع قرار گرفته و از تدبیر امور زندگی بندگان از سیاست و کشورداری و دیگر امور چشم نپوشیده است.
اسلام در مبارزه با عفریت جهل و نادانی، در گسترش نظارت عمومی، در تعلیم فرزندان، در خدمت به خلق و بندگان خدا، در یاری مظلومان و ستمدیدگان، در نحوه روابط مسلمانان با ملتهای اجانب و بیگانگان، در نحوه رفتار با خدمتکاران، در پرداخت حقوق مالی و مالیاتهای اسلامی، در بخشش در راه خدا، در عفو و اغماض، در دوری از نفاق و دوروئی، در حسن ظن و اعتماد به دیگران... بیانات بس شیوا دارد که منعکس کننده روح اعتدال و میانهروی اسلام در امور زندگی و بهرهبرداری از لذایذ دنیا است.
eporsesh.com
- [سایر] چرا ثابت بودن خورشید بر خلاف قوانین علمی در قران نقض شده است؟
- [سایر] چه چیز باعث شده که قوانین قرآن از جامعیت و گستردگی برخوردار باشد؟
- [سایر] فرق میان قوانین بشری و قوانین الهی از نظر روح عمل، چیست؟
- [آیت الله سبحانی] آیا رعایت تمام قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران واجب است مثل قوانین راهنمایی و رانندگی؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا تخلّف از قوانین جمهوری اسلامی، مثل قوانین راهنمایی و رانندگی و مانند آن اشکال شرعی دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] مخالفت با قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و به طور کلی همه قوانین دولتی چه حکمی دارد؟ و آیا موارد ترک عمل به قوانین از موارد امر به معروف ونهی از منکر محسوب می شوند؟
- [سایر] در خلقت جهان و موجودات از قوانین طبیعی بهره گرفته شده یا در مواردی مانند معجزات، خلاف این قوانین هم صورت گرفته است؟
- [آیت الله بهجت] آیا کارفرماها و کارگران باید در حال حاضر تابع قوانین اداره کار باشند؟ یا می توانند بدون توجه به قوانین بین خود توافقاتی داشته باشند؟
- [آیت الله جوادی آملی] اجرای قوانین و مقررات جمهوری اسلامی، تا چه حدی واجب است؟ آیا اگر در نظر شخص، برخی از قوانین با شرع منافات داشته باشد، باز هم واجب است؟
- [سایر] شیهه: قوانین طلاق مبنای فقهی ندارد.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.