در چند سوره قرآن‌، داستان‌هایی از حیوانات آمده است‌، لطفاً چند داستان را بیان کنید؟
سوره‌هایی که به گونه‌ای‌، داستان حیوانات در آن‌ها بیان شده‌، به قرار زیر است‌: 1. بقره‌: در این سوره‌، داستان گاو بنی‌اسرائیل نقل شده که خلاصة آن این است‌: فردی از بنی اسرائیل‌، به طور مرموزی کشته می‌شود، و هر قبیله‌، قتل را به گردن قبیلة دیگر می‌اندازد و برای این که این مسئله‌، سبب آشوب نشود، موسی‌غ از خدا خواست که معجزه آسا قاتل را معین کند. از طرف خداوند فرمان آمد که گاوی را بکشید. با آمدن این فرمان‌، بنی اسرائیل برای فرار از انجام فرمان الهی با بهانه جویی‌های مکرّر، نسبت به مشخصات گاو، کار را بر خود سخت کردند. خداوند به درخواست آنان عمل کرد و مشخصات دقیق گاو را به آنان فرمود، و آنان نیز مجبور شدند گاوی با آن مشخصات معیّن را به سختی پیدا کنند و با قیمت گزافی بخرند و آن را سر ببرند. بعد از آن دستور آمد که دم گاو را به مقتول بزنند تا قاتل مشخص شود. جالب است که بنی اسرائیل‌، عاقبت گاو مشخص شده را نزد جوانی که به پدرش احترام زیاد می‌گذاشت پیدا کردند و چون پسر نمی‌خواست گاوش را بفروشد و بنی اسرائیل هم چاره‌ای جز خریدن آن نداشتند، از این رو با قیمت زیاد آن را خریدند. به این طریق از احترام آن جوان به پدرش قدردانی نمود. این سوره‌، به مناسبت این داستان‌، بقره (=گاو ماده‌) نامیده شد. 2. سوره‌های "اعراف‌، شعرأ، هود، قمر و شمس‌": در این سوره‌ها به داستان ناقة صالح (=ماده شتری که معجزة حضرت صالح‌غ‌، بود و به آن "ناقة الله" گفته می‌شد) اشاره شده است‌.(اعراف / 73.) قوم صالح‌، بر خلاف فرمان الهی‌، شتر را می‌کشند و به عذاب الهی دچار می‌شوند. این داستان‌، به طور مفصّل در سورة "هود" آمده است‌. 3. سورة کهف‌: ماجرای اصحاب کهف و سگ آنان در این سوره آمده است‌. 4. سورة نمل‌: 1 ماجرای سلیمان‌غ‌، در وادی مورچگان‌: تا ]سلیمان و لشکریان او[ به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه‌ای گفت‌: ای مورچگان‌; به لانه‌های خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند، در حالی که نمی‌فهمند!، ]سلیمان‌[ از سخن او تبسّمی کرد و خندید و گفت‌:..."(نمل / 1819.) 2. ماجرای سلیمان و ناپدید شدن هدهد و خبرآوردن او از ملکة سبا: هدهد پس از غیبتی نه چندان طولانی که باعث شد حضرت سلیمان‌غ او را به طور جدّی مورد بازخواست قرار بدهد برگشت و از وجود کشوری وسیع به نام "سبا" و پادشاه آن که یک زن بود و تختی عظیم داشت خبر داد. سلیمان نیز، با نامه نوشتن به ملکة آنان‌، سرانجام هدایت آنان را که خورشید پرست بودند فراهم کرد. 5. سورة فیل‌: در این سورة کوتاه‌، به لشکرکشی ابرهه (=فرماندة سپاه حبشه‌) با تعدادی فیل به خانة کعبه اشاره شده است‌. ماجرا از این قرار بود که ابرهه از اهمیت دادن مردم به خانة کعبه‌، سخت به خشم آمده بود، زیرا می‌دید مردم به جای آن که به معبد زیبایی که او درست کرده بود روی آورده‌اند، به خانة کعبه که بسیار ساده و از سنگ و گل درست شده بود روی آورند; به همین جهت‌، تصمیم گرفت کعبه را نابود کند. و با لشکریان فیل سوارش‌، تا نزدیک مکه آمد، ولی به اذن خداوند متعال‌، فیل‌ها از نزدیک شدن به کعبه امتناع کردند و تلاش لشکر نیز برای به فرمان آوردن فیل‌ها، بی‌نتیجه ماند; افزون بر آن‌، برای گوش مالی و عبرت دیگران خداوند پرندگانی را که از سمت دریا آمدند به سوی آنان فرستاد که هر کدام سه سنگ‌ریزه یکی به منقار و دو تا به چنگال همراه داشتند. پرندگانی که "ابابیل‌" نام داشتند، به لشکر حمله کردند و سنگ‌ریزه‌ها را بر سر لشکر ریختند. هر کدام از سنگ‌ریزه‌ها که به کسی اصابت می‌کرد، بدن او را سوراخ کرده از طرف دیگر بدن او خارج می‌شد. ابرهه نیز با همین سنگ‌ریزه‌ها مجروح و عاقبت هلاک شد. پیامبر6 در همین سال متولد شد و آن سال را "عام الفیل‌" نام نهادند.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران‌، سوره‌های بقره‌، اعراف‌، هود، کهف‌، نمل و فیل‌، نشر دارالکتب الاسلامیة‌.) eporsesh.com
عنوان سوال:

در چند سوره قرآن‌، داستان‌هایی از حیوانات آمده است‌، لطفاً چند داستان را بیان کنید؟


پاسخ:

سوره‌هایی که به گونه‌ای‌، داستان حیوانات در آن‌ها بیان شده‌، به قرار زیر است‌:
1. بقره‌: در این سوره‌، داستان گاو بنی‌اسرائیل نقل شده که خلاصة آن این است‌: فردی از بنی اسرائیل‌، به طور مرموزی کشته می‌شود، و هر قبیله‌، قتل را به گردن قبیلة دیگر می‌اندازد و برای این که این مسئله‌، سبب آشوب نشود، موسی‌غ از خدا خواست که معجزه آسا قاتل را معین کند.
از طرف خداوند فرمان آمد که گاوی را بکشید. با آمدن این فرمان‌، بنی اسرائیل برای فرار از انجام فرمان الهی با بهانه جویی‌های مکرّر، نسبت به مشخصات گاو، کار را بر خود سخت کردند. خداوند به درخواست آنان عمل کرد و مشخصات دقیق گاو را به آنان فرمود، و آنان نیز مجبور شدند گاوی با آن مشخصات معیّن را به سختی پیدا کنند و با قیمت گزافی بخرند و آن را سر ببرند. بعد از آن دستور آمد که دم گاو را به مقتول بزنند تا قاتل مشخص شود.
جالب است که بنی اسرائیل‌، عاقبت گاو مشخص شده را نزد جوانی که به پدرش احترام زیاد می‌گذاشت پیدا کردند و چون پسر نمی‌خواست گاوش را بفروشد و بنی اسرائیل هم چاره‌ای جز خریدن آن نداشتند، از این رو با قیمت زیاد آن را خریدند. به این طریق از احترام آن جوان به پدرش قدردانی نمود. این سوره‌، به مناسبت این داستان‌، بقره (=گاو ماده‌) نامیده شد.
2. سوره‌های "اعراف‌، شعرأ، هود، قمر و شمس‌": در این سوره‌ها به داستان ناقة صالح (=ماده شتری که معجزة حضرت صالح‌غ‌، بود و به آن "ناقة الله" گفته می‌شد) اشاره شده است‌.(اعراف / 73.) قوم صالح‌، بر خلاف فرمان الهی‌، شتر را می‌کشند و به عذاب الهی دچار می‌شوند. این داستان‌، به طور مفصّل در سورة "هود" آمده است‌.
3. سورة کهف‌: ماجرای اصحاب کهف و سگ آنان در این سوره آمده است‌.
4. سورة نمل‌: 1 ماجرای سلیمان‌غ‌، در وادی مورچگان‌: تا ]سلیمان و لشکریان او[ به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه‌ای گفت‌: ای مورچگان‌; به لانه‌های خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند، در حالی که نمی‌فهمند!، ]سلیمان‌[ از سخن او تبسّمی کرد و خندید و گفت‌:..."(نمل / 1819.)
2. ماجرای سلیمان و ناپدید شدن هدهد و خبرآوردن او از ملکة سبا: هدهد پس از غیبتی نه چندان طولانی که باعث شد حضرت سلیمان‌غ او را به طور جدّی مورد بازخواست قرار بدهد برگشت و از وجود کشوری وسیع به نام "سبا" و پادشاه آن که یک زن بود و تختی عظیم داشت خبر داد.
سلیمان نیز، با نامه نوشتن به ملکة آنان‌، سرانجام هدایت آنان را که خورشید پرست بودند فراهم کرد.
5. سورة فیل‌: در این سورة کوتاه‌، به لشکرکشی ابرهه (=فرماندة سپاه حبشه‌) با تعدادی فیل به خانة کعبه اشاره شده است‌. ماجرا از این قرار بود که ابرهه از اهمیت دادن مردم به خانة کعبه‌، سخت به خشم آمده بود، زیرا می‌دید مردم به جای آن که به معبد زیبایی که او درست کرده بود روی آورده‌اند، به خانة کعبه که بسیار ساده و از سنگ و گل درست شده بود روی آورند; به همین جهت‌، تصمیم گرفت کعبه را نابود کند. و با لشکریان فیل سوارش‌، تا نزدیک مکه آمد، ولی به اذن خداوند متعال‌، فیل‌ها از نزدیک شدن به کعبه امتناع کردند و تلاش لشکر نیز برای به فرمان آوردن فیل‌ها، بی‌نتیجه ماند; افزون بر آن‌، برای گوش مالی و عبرت دیگران خداوند پرندگانی را که از سمت دریا آمدند به سوی آنان فرستاد که هر کدام سه سنگ‌ریزه یکی به منقار و دو تا به چنگال همراه داشتند. پرندگانی که "ابابیل‌" نام داشتند، به لشکر حمله کردند و سنگ‌ریزه‌ها را بر سر لشکر ریختند. هر کدام از سنگ‌ریزه‌ها که به کسی اصابت می‌کرد، بدن او را سوراخ کرده از طرف دیگر بدن او خارج می‌شد. ابرهه نیز با همین سنگ‌ریزه‌ها مجروح و عاقبت هلاک شد. پیامبر6 در همین سال متولد شد و آن سال را "عام الفیل‌" نام نهادند.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران‌، سوره‌های بقره‌، اعراف‌، هود، کهف‌، نمل و فیل‌، نشر دارالکتب الاسلامیة‌.)
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین