آیا آیات و روایات منصوص و معتبر در حرمت غنا و موسیقی وجود دارد؟
آن‌چه از مجموع کلمات فقها و سخنان دانشمندان اسلامی در این زمینه می‌توان استفاده کرد، این است که غناء، آهنگ‌های طرب‌انگیز و لهو باطل است و به عبارت دیگر: غنا آهنگ‌هایی است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد می‌باشد که قوای شهوانی را در انسان تحریک می‌کند و گاه یک آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتوای آن، به این ترتیب که اشعار فساد انگیز را با آهنگ‌های رقص آور بخوانند. و گاه تنها آهنگ، غنا است به این ترتیب که اشعار پرمحتوا یا آیات قرآن و دعا و مناجات را به آهنگی بخوانند که مناسب مجالس لهو لعب است و در هر دو صورت حرام می‌باشد. در یک بررسی کوتاه، برخی از مفاسد غنا عبارتند از: الف تشویق به فساد اخلاق: مجالس غنا معمولاً مرکز انواع مفاسد است و آن‌چه به این مفاسد دامن می‌زند،همان غنا است. ب غافل شدن از یاد خدا: تعبیر به (لهو) که در تفسیر (غنا) در برخی از روایات اسلامی آمده، اشاره به همین حقیقت است که غنا انسان را آن چنان مست شهوات می‌کند که از یاد خدا غافل می سازد. ج آثار زیانبار بر اعصاب و روان: غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب، پیش می‌رود.[1] حرمت (غنا) در آیات و روایات: گرچه در قرآن کریم، تنها کلیات مسایل آمده و تبیین جزئیات و تعیین مصداق‌های آن، به پیامبر و امامان علیهم السلام واگذار شده است و مراجع عظام تقلید با توجه به آیات و روایات موجود، احکام را از آن‌ها استنباط می‌کنند، ولی در خصوص (غنا) و موسیقی ، قرآن کریم در برخی آیات به آن پرداخته و مخالفت خود را با غنا و موسیقی اعلام فرموده است از جمله: آیه‌ی اول: (ذلک و من یعظم حرمات الله خیرٌ له عند ربه واحلت لکم الانعام الاماتتلی علیکم فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور)؛[2] این است (آن‌چه مقرر شده) و هر کس مقررات خدا را بزرگ دارد، آن برای او نزد پروردگارش بهتر است و برای شما دام‌ها (چهارپایان) حلال شده است، مگر آن‌چه برشما خوانده می‌شود؛ (یعنی ممنوع بودن گوشت آن اعلام شود) پس از پلیدی بت‌ها و از گفتار باطل اجتناب ورزید). ابن بصیر می‌گوید: از امام صادق علیه السلام از آیه‌ی (... فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور) سؤال کردم. امام علیه السلام فرمود: منظور (غنا) است.[3] زید شَحّام نیز می‌گوید: از امام صادق علیه السلام در باره‌ی تفسیر قول زور پرسیدم، آن حضرت فرمود: منظور از قول زور، غنا است.[4] آیه‌ی دوم: (ومن الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین؛[5] بعضی از مردم، سخنان باطل و بیهوده می‌خرند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خوارکننده است.[6] امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (غنا) از مسایلی است که خداوند متعال وعده‌ی عذاب بر آن داده است و سپس آیه‌ی 6، سوره‌ی لقمان را تلاوت فرمود.[7] (لهوالحدیث) دارای معنای گسترده‌ای است که هرگونه سخن یا آهنگ‌های سرگرم‌کننده و غفلت‌زا را شامل می‌شود که موجب گمراهی و بیهودگی انسان می‌گردد، خواه از قبیل (غنا) و لحن‌ها و آهنگ‌های شهوت‌انگیز و هوس‌آلود باشد و یا سخنانی باشد که نه از طریق آهنگ، بلکه از طریق محتوا، انسان را به فساد و تباهی بکشاند.[8] امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (مجلس (غنا) و خوانندگی لهو و باطل، مجلسی است که خدا به اهل آن نمی نگرد و این مصداق قول خداوند متعال است که می‌فرماید: (بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می‌کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند.)[9] امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (الغنا یورث النفاق)[10] (غنا) نفاق را به ارث می‌گذارد و در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (بیت الغناء لا تومن فیه الفجیعة و لا تجاب فیه الدعوة، و لا یدخله الملک)[11] خانه‌ای که در آن غنا باشد، ایمن از مرگ و مصیبت دردناک نیست و دعا در آن به اجابت نمی‌رسد و فرشتگان وارد آن نمی‌شوند. در حدیثی از جابربن‌عبدالله از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: (کان ابلیس اوّل من تغنی)[12] شیطان اوّلین کسی بود که غنا خواند. ابن مسعود از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کند که فرمود: (الغناء ینبت النفاق فی القلب کما ینبت الماء البقل)[13] غناء روح نفاق را در قلب پرورش می‌دهد همان‌گونه که آب، گیاهان را پرورش می‌دهد. البته آهنگ‌ها و آوازهایی که از نظر محتوا (مضمون اشعار) دارای معنایی باشکوه و زیباست و از طرفی خوب و زیبا اجرا می‌شود و در عین حال تناسب و شباهتی با ساز و آوازهای مجالس لهو، عیش، عشرت و فساد ندارد، گوش دادن به این نوع آهنگ‌ها اشکال ندارد. سازها و آوازهایی که نسبت به آن‌ها شک داریم و نمی دانیم آیا از نوع (غنا) (موسیقی مبتذل) است و یا جز موسیقی‌های مجاز است، احتیاط آن است که به این‌گونه آهنگ‌ها نیز گوش داده نشود.[14] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تفسیر المیزان، علامة طباطبایی، (مؤسسة اعلمی بیروت)، ج 16، ص 209، 212. 2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 14، ص 91، و ج 16، ص 114؛ ج 17، ص 15، 27. 3. نظری به موسیقی از طریق کتاب و سنّت، مصطفی شریعت موسوی، انتشارات اسماعیلیان، قم. 4. غنا، موسیقی؛ ج3، رضا مختاری و محسن صادقی. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 17، ص 22. [2]. حج/ 30. [3]. الحسینی البحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه البعثه، ج 3، ص 881 882. [4]. همان. [5]. لقمان/ 6. [6]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، ج 15 16، ص 309. [7]. الحسینی البحرانی، سید هاشم، همان. [8]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 17، ص 15. [9]. ر.ک: الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، بیروت، مؤسسه الوفا، ج 6، ص 444. [10]. محمدی ری‌شهری، محمّد، میزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ج 7، ص 306. [11]. حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، آل البیت، ج 17، ص 364، 327. [12]. وسائل الشیعه، همان. [13]. محمدی ری‌شهری، محمّد، میزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ج 7، ص 306. [14]. ر.ک: فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، (استفتائات)، قم، مطبوعاتی امیر، چاپ دوم، ص 252.
عنوان سوال:

آیا آیات و روایات منصوص و معتبر در حرمت غنا و موسیقی وجود دارد؟


پاسخ:

آن‌چه از مجموع کلمات فقها و سخنان دانشمندان اسلامی در این زمینه می‌توان استفاده کرد، این است که غناء، آهنگ‌های طرب‌انگیز و لهو باطل است و به عبارت دیگر: غنا آهنگ‌هایی است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد می‌باشد که قوای شهوانی را در انسان تحریک می‌کند و گاه یک آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتوای آن، به این ترتیب که اشعار فساد انگیز را با آهنگ‌های رقص آور بخوانند. و گاه تنها آهنگ، غنا است به این ترتیب که اشعار پرمحتوا یا آیات قرآن و دعا و مناجات را به آهنگی بخوانند که مناسب مجالس لهو لعب است و در هر دو صورت حرام می‌باشد.
در یک بررسی کوتاه، برخی از مفاسد غنا عبارتند از:
الف تشویق به فساد اخلاق: مجالس غنا معمولاً مرکز انواع مفاسد است و آن‌چه به این مفاسد دامن می‌زند،همان غنا است.
ب غافل شدن از یاد خدا: تعبیر به (لهو) که در تفسیر (غنا) در برخی از روایات اسلامی آمده، اشاره به همین حقیقت است که غنا انسان را آن چنان مست شهوات می‌کند که از یاد خدا غافل می سازد.
ج آثار زیانبار بر اعصاب و روان: غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب، پیش می‌رود.[1]
حرمت (غنا) در آیات و روایات:
گرچه در قرآن کریم، تنها کلیات مسایل آمده و تبیین جزئیات و تعیین مصداق‌های آن، به پیامبر و امامان علیهم السلام واگذار شده است و مراجع عظام تقلید با توجه به آیات و روایات موجود، احکام را از آن‌ها استنباط می‌کنند، ولی در خصوص (غنا) و موسیقی ، قرآن کریم در برخی آیات به آن پرداخته و مخالفت خود را با غنا و موسیقی اعلام فرموده است از جمله:
آیه‌ی اول: (ذلک و من یعظم حرمات الله خیرٌ له عند ربه واحلت لکم الانعام الاماتتلی علیکم فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور)؛[2] این است (آن‌چه مقرر شده) و هر کس مقررات خدا را بزرگ دارد، آن برای او نزد پروردگارش بهتر است و برای شما دام‌ها (چهارپایان) حلال شده است، مگر آن‌چه برشما خوانده می‌شود؛ (یعنی ممنوع بودن گوشت آن اعلام شود) پس از پلیدی بت‌ها و از گفتار باطل اجتناب ورزید).
ابن بصیر می‌گوید: از امام صادق علیه السلام از آیه‌ی (... فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور) سؤال کردم. امام علیه السلام فرمود: منظور (غنا) است.[3]
زید شَحّام نیز می‌گوید: از امام صادق علیه السلام در باره‌ی تفسیر قول زور پرسیدم، آن حضرت فرمود: منظور از قول زور، غنا است.[4]
آیه‌ی دوم: (ومن الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین؛[5] بعضی از مردم، سخنان باطل و بیهوده می‌خرند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خوارکننده است.[6]
امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (غنا) از مسایلی است که خداوند متعال وعده‌ی عذاب بر آن داده است و سپس آیه‌ی 6، سوره‌ی لقمان را تلاوت فرمود.[7]
(لهوالحدیث) دارای معنای گسترده‌ای است که هرگونه سخن یا آهنگ‌های سرگرم‌کننده و غفلت‌زا را شامل می‌شود که موجب گمراهی و بیهودگی انسان می‌گردد، خواه از قبیل (غنا) و لحن‌ها و آهنگ‌های شهوت‌انگیز و هوس‌آلود باشد و یا سخنانی باشد که نه از طریق آهنگ، بلکه از طریق محتوا، انسان را به فساد و تباهی بکشاند.[8]
امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (مجلس (غنا) و خوانندگی لهو و باطل، مجلسی است که خدا به اهل آن نمی نگرد و این مصداق قول خداوند متعال است که می‌فرماید: (بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می‌کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند.)[9]
امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (الغنا یورث النفاق)[10] (غنا) نفاق را به ارث می‌گذارد و در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام می‌فرماید: (بیت الغناء لا تومن فیه الفجیعة و لا تجاب فیه الدعوة، و لا یدخله الملک)[11] خانه‌ای که در آن غنا باشد، ایمن از مرگ و مصیبت دردناک نیست و دعا در آن به اجابت نمی‌رسد و فرشتگان وارد آن نمی‌شوند.
در حدیثی از جابربن‌عبدالله از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: (کان ابلیس اوّل من تغنی)[12] شیطان اوّلین کسی بود که غنا خواند.
ابن مسعود از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کند که فرمود: (الغناء ینبت النفاق فی القلب کما ینبت الماء البقل)[13] غناء روح نفاق را در قلب پرورش می‌دهد همان‌گونه که آب، گیاهان را پرورش می‌دهد.
البته آهنگ‌ها و آوازهایی که از نظر محتوا (مضمون اشعار) دارای معنایی باشکوه و زیباست و از طرفی خوب و زیبا اجرا می‌شود و در عین حال تناسب و شباهتی با ساز و آوازهای مجالس لهو، عیش، عشرت و فساد ندارد، گوش دادن به این نوع آهنگ‌ها اشکال ندارد. سازها و آوازهایی که نسبت به آن‌ها شک داریم و نمی دانیم آیا از نوع (غنا) (موسیقی مبتذل) است و یا جز موسیقی‌های مجاز است، احتیاط آن است که به این‌گونه آهنگ‌ها نیز گوش داده نشود.[14]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر المیزان، علامة طباطبایی، (مؤسسة اعلمی بیروت)، ج 16، ص 209، 212.
2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 14، ص 91، و ج 16، ص 114؛ ج 17، ص 15، 27.
3. نظری به موسیقی از طریق کتاب و سنّت، مصطفی شریعت موسوی، انتشارات اسماعیلیان، قم.
4. غنا، موسیقی؛ ج3، رضا مختاری و محسن صادقی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 17، ص 22.
[2]. حج/ 30.
[3]. الحسینی البحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه البعثه، ج 3، ص 881 882.
[4]. همان.
[5]. لقمان/ 6.
[6]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، ج 15 16، ص 309.
[7]. الحسینی البحرانی، سید هاشم، همان.
[8]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 17، ص 15.
[9]. ر.ک: الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، بیروت، مؤسسه الوفا، ج 6، ص 444.
[10]. محمدی ری‌شهری، محمّد، میزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ج 7، ص 306.
[11]. حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، آل البیت، ج 17، ص 364، 327.
[12]. وسائل الشیعه، همان.
[13]. محمدی ری‌شهری، محمّد، میزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ج 7، ص 306.
[14]. ر.ک: فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، (استفتائات)، قم، مطبوعاتی امیر، چاپ دوم، ص 252.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین