در پاسخ به این سؤال باید گفت: ادامه حیات شیطان به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، که مؤثر نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان، در درون خود ما، غرائز مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل می دهند که در این میدان پیشرفت، تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد. ادامه حیات شیطان نیز تقویت مبانی این تضاد است. به تعبیر دیگر همیشه وجود یک راه راست با توجه به خطوط انحرافی پیرامون آن مشخص می شود، و تا چنین مقایسه ای در میان نباشد، راه راست بازشناخته نخواهد شد. از این گذشته، همان طور که در بعضی از احادیث می خوانیم، شیطان بعد از انجام آن گناه، سعادت و نجات خود را در جهان دیگر به کلی به خطر انداخت، و لذا در برابر عباداتی که کرده بود، تقاضای عمر طولانی در این دنیا کرد که طبق قانون عدالت پروردگار، این تقاضا پذیرفته شد. این (نکته) مهم را نیز باید توجه داشت که: خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی دفاع قرار نداده است; زیرا: اوّلاً نیروی عقل و خرد به او بخشیده که می تواند سدّ نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد (مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود). ثانیاً فطرت پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده. ثالثاً فرشتگانی که الهام بخش نیکی ها هستند، به کمک انسان هائی که می خواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آن چنان که قرآن می فرماید: إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ: (آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج می دهند، فرشتگان بر آنها نازل می شوند) (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارت ها و دلگرمی ها را به آنها الهام می دهند).و در جای دیگر می خوانیم: إِذْ یُوحی رَبُّکَ إِلَی الْمَلائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذینَ آمَنُوا: (پروردگار تو به فرشتگان وحی می کرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید). منبع:تفسیر نمونه، جلد 6، صفحه 140
در پاسخ به این سؤال باید گفت: ادامه حیات شیطان به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، که مؤثر نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان، در درون خود ما، غرائز مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل می دهند که در این میدان پیشرفت، تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد. ادامه حیات شیطان نیز تقویت مبانی این تضاد است. به تعبیر دیگر همیشه وجود یک راه راست با توجه به خطوط انحرافی پیرامون آن مشخص می شود، و تا چنین مقایسه ای در میان نباشد، راه راست بازشناخته نخواهد شد. از این گذشته، همان طور که در بعضی از احادیث می خوانیم، شیطان بعد از انجام آن گناه، سعادت و نجات خود را در جهان دیگر به کلی به خطر انداخت، و لذا در برابر عباداتی که کرده بود، تقاضای عمر طولانی در این دنیا کرد که طبق قانون عدالت پروردگار، این تقاضا پذیرفته شد. این (نکته) مهم را نیز باید توجه داشت که: خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی دفاع قرار نداده است; زیرا:
اوّلاً نیروی عقل و خرد به او بخشیده که می تواند سدّ نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد (مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود).
ثانیاً فطرت پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده.
ثالثاً فرشتگانی که الهام بخش نیکی ها هستند، به کمک انسان هائی که می خواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آن چنان که قرآن می فرماید: إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ: (آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج می دهند، فرشتگان بر آنها نازل می شوند) (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارت ها و دلگرمی ها را به آنها الهام می دهند).و در جای دیگر می خوانیم: إِذْ یُوحی رَبُّکَ إِلَی الْمَلائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذینَ آمَنُوا: (پروردگار تو به فرشتگان وحی می کرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید).
منبع:تفسیر نمونه، جلد 6، صفحه 140
- [سایر] فلسفه وجود شیطان و حدود نفوذش را در انسان بیان کنید؟
- [سایر] فلسفه وجودی شیطان که موجودی اغواگر و گمراه کننده است، چیست؟ و چرا خداوند او را خلق کرد؟
- [سایر] فلسفه ی وجودی شیطان که موجودی اغواگر و گمراه کننده است، چیست؟ و چرا خداوند او را خلق کرد؟
- [سایر] لطفا یک سیر مطالعاتی برای مطالعه مباحث زیر ارائه دهید: کلام اسلامی- فلسفه اسلامی عرفان اسلامی -فقه اسلامی -فلسفه غرب.
- [سایر] چرا خداوند به شیطان مهلت داد تا سبب گمراهی انسان ها گردد؟
- [سایر] فلسفه ایجاد نظام اسلامی چیست ؟
- [سایر] تفاوت فلسفه اسلامی با غیر اسلامی کدامند؟
- [سایر] فلسفه نماز چیست؟ و آیا این فلسفه در نظر شیعه و اهل سنت تفاوت دارد؟
- [سایر] خداوند در سوره «ص» آیه 81 به شیطان مهلت داده است؛ آن روز چه روزی است؟
- [سایر] آیا از آن رو که خداوند به شیطان تا قیامت مهلت داد، در ازلی و ابدی بودن همانند خداوند است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بعد از فرا رسیدن مدت، مشتری نتواند پول را بپردازد باید او را مهلت داد.
- [آیت الله مظاهری] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره میریزد یا نمیتواند از بیرون آمدن باد یا غائط خودداری کند چنانچه یقین دارد که از اوّل وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا میکند باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا میکند بخواند و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب نماز است، باید در وقتی که مهلت دارد فقط کارهای واجب نماز را به جا آورد و کارهای مستحب آن مانند اذان و اقامه را ترک نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره می ریزد یا نمی تواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند ، چنانچه یقین دارد که از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا می کند ، باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا می کند بخواند و اگر مهلت او به مقدارکارهای واجب نماز است ، باید در وقتی که مهلت داردفقط کارهای واجب نماز را بجا آورد و کارهای مستحب آن مانند اذان و اقامه را ترک نماید .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره می ریزد یا نمی تواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند، چنان چه یقین دارد که از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا می کند، باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا می کند بخواند و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب نماز است، باید در وقتی که مهلت دارد، فقط کارهای واجب نماز را به جا آورد و کارهای مستحب آن مانند اذان و اقامه و قنوت را ترک نماید.
- [آیت الله بروجردی] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره میریزد، یا نمیتواند از بیرون آمدن غائط خود داری کند، چنانچه یقین دارد که از اوّل وقت نماز تا آخر آن، به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا میکند، باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا میکند بخواند و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب نماز است، باید در وقتی که مهلت دارد فقط کارهای واجب نماز را به جا آورد و کارهای مستحب آن مانند اذان و اقامه و قنوت را ترک نماید.
- [آیت الله خوئی] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره میریزد، یا نمیتواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند، چنانچه یقین دارد که از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا میکند، باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا میکند بخواند، و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب نماز است، باید در وقتی که مهلت دارد، فقط کارهای واجب نماز را بهجا آورد و کارهای مستحب آن مانند اذان و اقامه و قنوت را ترک نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره میریزد، (که به وی مسلوس گفته میشود) یا نمیتواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند (که به وی مبطون گفته میشود)، چنانچه یقین دارد که از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا میکند، باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا میکند بخواند و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب نماز است، باید در وقتی که مهلت دارد فقط کارهای واجب نماز را به جا آورد و کارهای مستحب مانند اذان و اقامه و قنوت، بلکه سوره را ترک نماید.
- [آیت الله سبحانی] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره می ریزد یا نمی تواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند چنانچه یقین دارد که از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نمازخواندن مهلت پیدا می کند، باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا می کند بخواند و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب نماز است، باید در وقتی که مهلت دارد فقط کارهای واجب نماز را بجا آورد و کارهای مستحب آن مانند اذان و اقامه را ترک کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره می ریزد یا نمی تواند از بیرون امدن غایط خودداری کند چنانچه یقین دارد که از اول وقت نماز تا اخر ان به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا می کند باید وضو و نماز را در وقتی که مهلت پیدا می کند انجام دهد و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب وضو و نماز است باید در وقتی که مهلت دارد فقط کارهای واجب وضو و نماز را به جا اورد و کارهای مستحب را ترک نماید
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره می ریزد یا نمی تواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند؛ چنانچه یقین دارد که از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا می کند باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا می کند بخواند و اگر مهلت او به مقدار کارهای واجب نماز است؛ باید در وقتی که مهلت دارد؛ فقط کارهای واجب نماز را به جا آورد و کارهای مستحب مانند اذان و اقامه و قنوت را ترک نماید.