عصمت فرع بر تکلیف است، پس چگونه کسی که کودک است و تکلیفی ندارد معصوم خوانده می شود؟
1. این که عصمت فرع بر تکلیف باشد چندان دلیل روشن و استواری ندارد، زیرا هیچ مانعی ندارد که غیرمکلّف نیز از خطاها و آنچه در دین حرام اعلام شده، به علّت زشتی و بدی آن ها خودداری کند، هرچند برای شخص او به خاطر مکلّف نبودن عقاب و مجازات نداشته باشد. 2. بر فرض این که عصمت فرع بر تکلیف باشد، می توان گفت زمان تکلیف و مسؤلیت پذیری، در انسان های عادی و اولیای برگزیده الهی متفاوت است. چنانکه برخی از انبیا و امامان علیهم السلام در نوزادی و خردسالی برانگیخته شده اند و این بزرگترین تکلیف و رسالت الهی است و از تکلیف عادی بسیار برتر و بالاتر می باشد. (قالَ إِنِّی عَبْدُ اللّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا. وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا. وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیًّا)1؛ ([کودک ]گفت: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است، و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته، و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است، و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است...). درباره حضرت یحیی علیه السلام نیز می فرماید: (یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا. وَ حَناناً مِنْ لَدُنّا وَ زَکاةً وَ کانَ تَقِیًّا. وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُنْ جَبّاراً عَصِیًّا)2؛ (ای یحیی، کتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر، و از کودکی به او نبوت دادیم. و [نیز] از جانب خود، مهربانی و پاکی [به او دادیم] و تقوا پیشه بود. و با پدر و مادر خود نیکو رفتار بود و زورگویی نافرمان نبود). 3. آنچه قبل از سنّ تکلیف از دوش انسان ها برداشته شده مکافات و مجازات الهی است که بر اساس لطف و تفضّل خداوند می باشد. اما ثواب و عنایت الهی در دنیا و آخرت برای انسان های شایسته هیچ مانع عقلی ندارد بلکه با لطف و تفضّل الهی سازگار نیز می باشد. پی نوشت: 1. مریم 19، آیات 30 - 32. 2. مریم 19، آیات 12 - 14 منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

عصمت فرع بر تکلیف است، پس چگونه کسی که کودک است و تکلیفی ندارد معصوم خوانده می شود؟


پاسخ:

1. این که عصمت فرع بر تکلیف باشد چندان دلیل روشن و استواری ندارد، زیرا هیچ مانعی ندارد که غیرمکلّف نیز از خطاها و آنچه در دین حرام اعلام شده، به علّت زشتی و بدی آن ها خودداری کند، هرچند برای شخص او به خاطر مکلّف نبودن عقاب و مجازات نداشته باشد.
2. بر فرض این که عصمت فرع بر تکلیف باشد، می توان گفت زمان تکلیف و مسؤلیت پذیری، در انسان های عادی و اولیای برگزیده الهی متفاوت است. چنانکه برخی از انبیا و امامان علیهم السلام در نوزادی و خردسالی برانگیخته شده اند و این بزرگترین تکلیف و رسالت الهی است و از تکلیف عادی بسیار برتر و بالاتر می باشد.
(قالَ إِنِّی عَبْدُ اللّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا. وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا. وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیًّا)1؛
([کودک ]گفت: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است، و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته، و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است، و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است...).
درباره حضرت یحیی علیه السلام نیز می فرماید:
(یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا. وَ حَناناً مِنْ لَدُنّا وَ زَکاةً وَ کانَ تَقِیًّا. وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُنْ جَبّاراً عَصِیًّا)2؛
(ای یحیی، کتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر، و از کودکی به او نبوت دادیم. و [نیز] از جانب خود، مهربانی و پاکی [به او دادیم] و تقوا پیشه بود. و با پدر و مادر خود نیکو رفتار بود و زورگویی نافرمان نبود).
3. آنچه قبل از سنّ تکلیف از دوش انسان ها برداشته شده مکافات و مجازات الهی است که بر اساس لطف و تفضّل خداوند می باشد. اما ثواب و عنایت الهی در دنیا و آخرت برای انسان های شایسته هیچ مانع عقلی ندارد بلکه با لطف و تفضّل الهی سازگار نیز می باشد.
پی نوشت:
1. مریم 19، آیات 30 - 32.
2. مریم 19، آیات 12 - 14
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین