آیا بشر بدون ایمان و تقدیس می تواند زندگی کند؟
گرایش به سوی حقایق و واقعیاتی مقدس و قابل پرستش در سرشت همه افراد بشر هست. انسان کانون یک سلسله تمایلات و استعدادهای غیر مادی بالقوه است که آماده پرورش اند. تمایلات انسان منحصر به تمایلات مادی نیست و گرایش های معنوی صرفا تلقینی و اکتسابی نیست. این حقیقتی است که علم آن را تأیید می کند. این میل ها، چون وجود دارد باید پرورش یابد و اگر درست پرورش نیابد و مورد بهره برداری صحیح واقع نشود، در مسیر انحرافی واقع می شود و زیان های غیر قابل تصوری به بار می آورد. هم چنان که بت پرستی ها، انسان پرستی ها، طبیعت پرستی ها و هزاران پرستش های دیگر معلول همین جریان است. اریک فروم می گوید: هیچ کس نیست که نسبت به دینی نیازمند نباشد و حدودی برای جهت یابی و موضوعی برای دل بستگی خویش نخواهد. خود او ممکن است از مجموعه معتقداتش به عنوان دین، ممتاز از عقاید غیردینی آگاه نباشد و ممکن است برعکس فکر کند که هیچ دینی ندارد و معنای دلبستگی خود را به غایاتی ظاهراً غیر دینی مانند قدرت و پول یا کام یابی فقط نشانه علاقه به امور عملی و موافق مصلحت بداند. مسئله بر سر این نیست که انسان دین دارد یا ندارد بلکه این است که کدام (دین) را دارد. مقصود این روان شناس آن است که انسان بدون تقدیس و بدون پرستش نمی تواند زندگی کند. فرضاً خدای یگانه را نشناسد و نپرستد، چیزی دیگر را به عنوان حقیقت برتر خواهد ساخت و او را موضوع ایمان و پرستش خود قرار خواهد داد. پس ضرورت دارد که بشر ایده و آرمان و ایمانی داشته باشد. از طرفی، ایمان مذهبی تنها ایمانی است که قادر است بشر را زیر نفوذ واقعی خود قرار دهد و از طرف دیگر، انسان به حکم سرشت خویش در جست وجوی چیزی است که آن را تقدیس و پرستش کند. [بنابراین،] تنها راه این است که ایمان مذهبی را تقویت کنیم. قرآن کریم اولین کتابی است که اولا در کمال صراحت، ایمان مذهبی را نوعی هماهنگی با دستگاه آفرینش خوانده است: أَ فَغَیْرَ دینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ (آل عمران:83) آیا چیز دیگری جز دین خدا را جست وجو می کنند و حال آن که هر که در آسمان ها و زمین است، سر به فرمان او است. و ثانیاً ایمان مذهبی را جزو سرشت انسان ها معرفی کرده است: فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها. (روم: 30) حق گرایانه روی خود را به سوی دین کن؛ همان که سرشت خدایی است و مردم را بر آن سرشته است. منبع: علامه شهید مطهری(ره)، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، صص 31 33 .
عنوان سوال:

آیا بشر بدون ایمان و تقدیس می تواند زندگی کند؟


پاسخ:

گرایش به سوی حقایق و واقعیاتی مقدس و قابل پرستش در سرشت همه افراد بشر هست. انسان کانون یک سلسله تمایلات و استعدادهای غیر مادی بالقوه است که آماده پرورش اند. تمایلات انسان منحصر به تمایلات مادی نیست و گرایش های معنوی صرفا تلقینی و اکتسابی نیست. این حقیقتی است که علم آن را تأیید می کند.
این میل ها، چون وجود دارد باید پرورش یابد و اگر درست پرورش نیابد و مورد بهره برداری صحیح واقع نشود، در مسیر انحرافی واقع می شود و زیان های غیر قابل تصوری به بار می آورد. هم چنان که بت پرستی ها، انسان پرستی ها، طبیعت پرستی ها و هزاران پرستش های دیگر معلول همین جریان است. اریک فروم می گوید:
هیچ کس نیست که نسبت به دینی نیازمند نباشد و حدودی برای جهت یابی و موضوعی برای دل بستگی خویش نخواهد. خود او ممکن است از مجموعه معتقداتش به عنوان دین، ممتاز از عقاید غیردینی آگاه نباشد و ممکن است برعکس فکر کند که هیچ دینی ندارد و معنای دلبستگی خود را به غایاتی ظاهراً غیر دینی مانند قدرت و پول یا کام یابی فقط نشانه علاقه به امور عملی و موافق مصلحت بداند. مسئله بر سر این نیست که انسان دین دارد یا ندارد بلکه این است که کدام (دین) را دارد.
مقصود این روان شناس آن است که انسان بدون تقدیس و بدون پرستش نمی تواند زندگی کند. فرضاً خدای یگانه را نشناسد و نپرستد، چیزی دیگر را به عنوان حقیقت برتر خواهد ساخت و او را موضوع ایمان و پرستش خود قرار خواهد داد.
پس ضرورت دارد که بشر ایده و آرمان و ایمانی داشته باشد. از طرفی، ایمان مذهبی تنها ایمانی است که قادر است بشر را زیر نفوذ واقعی خود قرار دهد و از طرف دیگر، انسان به حکم سرشت خویش در جست وجوی چیزی است که آن را تقدیس و پرستش کند. [بنابراین،] تنها راه این است که ایمان مذهبی را تقویت کنیم. قرآن کریم اولین کتابی است که اولا در کمال صراحت، ایمان مذهبی را نوعی هماهنگی با دستگاه آفرینش خوانده است:
أَ فَغَیْرَ دینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ (آل عمران:83)
آیا چیز دیگری جز دین خدا را جست وجو می کنند و حال آن که هر که در آسمان ها و زمین است، سر به فرمان او است.
و ثانیاً ایمان مذهبی را جزو سرشت انسان ها معرفی کرده است:
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها. (روم: 30)
حق گرایانه روی خود را به سوی دین کن؛ همان که سرشت خدایی است و مردم را بر آن سرشته است.
منبع: علامه شهید مطهری(ره)، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، صص 31 33 .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین