معاد بر چه اصولی مبتنی است؟
مسأله معاد و کلیت آن، یکی از سنت‌های الهی است که بر چند اصل کلی حاکم بر هستی، مبتنی است که به اختصار اشاره می‌شود: 1. اصل بقاء یکی از اصول کلی حاکم در وجود و بر وجود، آن است که هر موجودی پس از آن‌که پا به عرصه وجود گذاشت، دیگر معدوم نمی‌گردد. به این معنا که از صفحه وجود برچیده شده و باطل محض گردد. آنچه که به نظر ما معدوم شده می‌آید، صورت عوض کردن است؛ نه آن‌که معدوم شود. به بیان دیگر، موجود، تحوّل و تبدل دارد و صورت عوض می‌کند؛ ولی معدوم نمی‌گردد. 2. اصل حرکت‌ بر طبق این اصل، همه وجود در حرکت است؛ یعنی، هر موجودی در مسیر خاص خود بر اساس قوانین حساب شده به حرکت افتاده و پیوسته در حرکت می‌باشد تا جایی که با تبدل (وجود سرابی) به (وجود حقیقی) به مبدأ متعال برسد و قائم به او گردد. آنچه درنظام وجود دیده می‌شود، مسأله حرکت و در نتیجه همین حرکت، تبدل‌ها، تحول‌ها، صیرورت‌ها، شدن‌ها وصورت عوض کردن‌ها است، نه انعدام و بطلان محض بودن و از صفحه وجود برچیده شدن. 3. اصل علت و معلول‌ این اصل که مبتنی بر اصل سابق است، بیانگر این حقیقت و سنت حاکم بر هستی است که در حرکت هر موجودی، مرحله اول حرکت، نسبت به مرحله بعدی سازنده می‌باشد و هر مرحله بعدی، نسبت به مرحله قبلی نتیجه و معلول است. به بیان دیگر قدم‌های اول حرکت، سازنده قدم‌های بعدی و قدم‌های بعدی معلول قدم‌های اول است. 4. اصل تبعیت نتیجه حرکت از چگونگی حرکت‌ بر اساس این اصل - که در واقع بیان دیگری از اصل قبل است - نتیجه حرکت، دقیقا تابع حرکت و چگونگی آن است؛ یعنی، دو موجود که دارای جهاز وجودی متفاوتی‌اند و برای هر کدام مسیر خاص حرکت وجود دارد، در پایان حرکت دو نتیجه متفاوت خواهند داشت؛ مثلا دانه گندم - که دارای جهاز خاص وجودی است و مسیر خاص دارد - وقتی شروع به حرکت می‌کند، در مقطعی از مقاطع حرکت، به صورت سنبل در می‌آید و در مقابل، دانه درخت که دارای جهاز وجودی دیگر و مسیر دیگری است، وقتی حرکت می‌کند، در نقطه‌ای از نقاط حرکت، به صورت درخت معیّنی در می‌آید. هر دوی دانه‌ها، حرکت کرده‌اند؛ اما چون هر کدام دارای جهاز وجودی مخصوص است و هر کدام هم به تناسب جهاز خود، راه و مسیر خاصی را دارد و هر یک از راه و مسیر خود پیش رفته و طبعا دو حرکت متفاوت تحقق می‌یابد. در نتیجه قهراً دو نتیجه گوناگون بر این دو حرکت مختلف، مترتب می‌گردد و هرگز این دو حرکت، از دو موجود با دو جهاز در دو مسیر، به یک نتیجه منتهی نمی‌گردد. این اصول چهارگانه، در مسأله معاد و بازگشت وجود، ثابت است؛ چرا که اگر پرسیده شود: به چه دلیل همه هستی و موجودات، برگشت دارند و به سوی مبدأ وجود (ذات اقدس اله) در حرکت‌اند؟ پاسخ می‌دهیم: هر وجودی که به وجود می‌آید، دیگر معدوم نخواهد شد (اصل بقا) و همواره در حرکت و تحول و تبدل است (اصل حرکت). این حرکت‌ها، متوجه یک نقطه خاص؛ یعنی، ذات مقدس حق می‌باشد و هر مرحله از حرکت این موجود، سازنده حرکت بعد و حرکت بعد، نتیجه و معلول حرکت قبل است (اصل علت و معلول) و هر موجودی، بر اساس نوع و چگونگی حرکت، نتیجه خاص حرکت خویش را خواهد دید (اصل تبعیت نتیجه حرکت از چگونگی حرکت).ر.ک: بازگشت به هستی، صص 71 - 74، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، ص 81. eporsesh.com
عنوان سوال:

معاد بر چه اصولی مبتنی است؟


پاسخ:

مسأله معاد و کلیت آن، یکی از سنت‌های الهی است که بر چند اصل کلی حاکم بر هستی، مبتنی است که به اختصار اشاره می‌شود:
1. اصل بقاء
یکی از اصول کلی حاکم در وجود و بر وجود، آن است که هر موجودی پس از آن‌که پا به عرصه وجود گذاشت، دیگر معدوم نمی‌گردد. به این معنا که از صفحه وجود برچیده شده و باطل محض گردد. آنچه که به نظر ما معدوم شده می‌آید، صورت عوض کردن است؛ نه آن‌که معدوم شود. به بیان دیگر، موجود، تحوّل و تبدل دارد و صورت عوض می‌کند؛ ولی معدوم نمی‌گردد.
2. اصل حرکت‌
بر طبق این اصل، همه وجود در حرکت است؛ یعنی، هر موجودی در مسیر خاص خود بر اساس قوانین حساب شده به حرکت افتاده و پیوسته در حرکت می‌باشد تا جایی که با تبدل (وجود سرابی) به (وجود حقیقی) به مبدأ متعال برسد و قائم به او گردد. آنچه درنظام وجود دیده می‌شود، مسأله حرکت و در نتیجه همین حرکت، تبدل‌ها، تحول‌ها، صیرورت‌ها، شدن‌ها وصورت عوض کردن‌ها است، نه انعدام و بطلان محض بودن و از صفحه وجود برچیده شدن.
3. اصل علت و معلول‌
این اصل که مبتنی بر اصل سابق است، بیانگر این حقیقت و سنت حاکم بر هستی است که در حرکت هر موجودی، مرحله اول حرکت، نسبت به مرحله بعدی سازنده می‌باشد و هر مرحله بعدی، نسبت به مرحله قبلی نتیجه و معلول است. به بیان دیگر قدم‌های اول حرکت، سازنده قدم‌های بعدی و قدم‌های بعدی معلول قدم‌های اول است.
4. اصل تبعیت نتیجه حرکت از چگونگی حرکت‌
بر اساس این اصل - که در واقع بیان دیگری از اصل قبل است - نتیجه حرکت، دقیقا تابع حرکت و چگونگی آن است؛ یعنی، دو موجود که دارای جهاز وجودی متفاوتی‌اند و برای هر کدام مسیر خاص حرکت وجود دارد، در پایان حرکت دو نتیجه متفاوت خواهند داشت؛ مثلا دانه گندم - که دارای جهاز خاص وجودی است و مسیر خاص دارد - وقتی شروع به حرکت می‌کند، در مقطعی از مقاطع حرکت، به صورت سنبل در می‌آید و در مقابل، دانه درخت که دارای جهاز وجودی دیگر و مسیر دیگری است، وقتی حرکت می‌کند، در نقطه‌ای از نقاط حرکت، به صورت درخت معیّنی در می‌آید.
هر دوی دانه‌ها، حرکت کرده‌اند؛ اما چون هر کدام دارای جهاز وجودی مخصوص است و هر کدام هم به تناسب جهاز خود، راه و مسیر خاصی را دارد و هر یک از راه و مسیر خود پیش رفته و طبعا دو حرکت متفاوت تحقق می‌یابد. در نتیجه قهراً دو نتیجه گوناگون بر این دو حرکت مختلف، مترتب می‌گردد و هرگز این دو حرکت، از دو موجود با دو جهاز در دو مسیر، به یک نتیجه منتهی نمی‌گردد.
این اصول چهارگانه، در مسأله معاد و بازگشت وجود، ثابت است؛ چرا که اگر پرسیده شود: به چه دلیل همه هستی و موجودات، برگشت دارند و به سوی مبدأ وجود (ذات اقدس اله) در حرکت‌اند؟ پاسخ می‌دهیم: هر وجودی که به وجود می‌آید، دیگر معدوم نخواهد شد (اصل بقا) و همواره در حرکت و تحول و تبدل است (اصل حرکت).
این حرکت‌ها، متوجه یک نقطه خاص؛ یعنی، ذات مقدس حق می‌باشد و هر مرحله از حرکت این موجود، سازنده حرکت بعد و حرکت بعد، نتیجه و معلول حرکت قبل است (اصل علت و معلول) و هر موجودی، بر اساس نوع و چگونگی حرکت، نتیجه خاص حرکت خویش را خواهد دید (اصل تبعیت نتیجه حرکت از چگونگی حرکت).ر.ک: بازگشت به هستی، صص 71 - 74، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، ص 81.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین