با تدبّر و دقّت در الفاظ و معانی صلوات به عبارت‌های مختلفی که در روایات وارد شده است، مانند: «اللهم صل علی محمّد و آل محمد»، اصول دین؛[1] یعنی توحید، نبوّت، امامت، عدل و معاد، را می‌توان از روی ذوق کلامی برداشت کرد. «اللّهم»؛ اصل توحید اولین اصلی که در صلوات مطرح است، اصل توحید است که با گفتن کلمه «اللهم» تحقق پیدا می‌کند و گوینده صلوات، این اصلی را که پذیرفته با ندای «اللهم»، ایمان به یگانگی و وحدانیت پروردگار و دعا و اظهار پیوند با ذات مقدس او و نفی همه طاغوت‌ها و ستم‌کاران از خود بروز می‌دهد. ایمان و اعتقادی که به اندازه معرفت هر انسانی در تمام ابعاد زندگی او نقش داشته باشد و تحقق آن در همه گفتار و کردار انسان‌ها مشاهده شود. «صل علی محمد»؛ اصل نبوّت دومین اصل مطرح شده در صلوات، اصل نبوّت است که با جمله «صل علی محمد» بیان می‌شود. با فرستادن صلوات، ایمان به پیامبران مبعوث شده از سوی خداوند و نجات‌ دهندگان بشر از خرافات و سنت‌های غلط و آزاد کنندگان مستضعفان از غل و زنجیرهایی که به دست و پایشان بسته شده بود، آشکار می‌شود و ایمان آورندگان پیامبران، آنان را سمبل و سرمشق و الگو برای تمام حرکت تکاملی انسانی قرار می‌دهند. «و آل محمد»؛ اصل امامت سوّمین اصل، امامت است؛ یعنی ایمان به امامت امام علی بن ابی‌طالب(ع) و یازده فرزندش(ع). ایمان به این‌که امامان، روشنگران و ادامه دهندگان راه پیامبران و حاملان و پاسداران امر رسالت و نمونه‌های عینی دین اسلام‌اند. البته «آل محمد» مفهوم گسترده‌ای دارد، به طوری که شامل حضرت فاطمه زهرا(س) نیز می‌شود،[2] ولی چون بحث از اصل امامت بود، به دوازده امام(ع) اشاره شد. «صلّ»؛ عدل الهی و معاد عبارت «صلّ»، اشاره به رحمت خداوند دارد که شایسته پیامبر اسلام(ص) و خاندان مطهّر او است. خداوند در خلفت جهان هم عدالت را رعایت کرده و هر چیز را در جای مناسب خود قرار داده است و هم در قانون‌گذاری رعایت توان و طاقت بشر را کرده است و هم در جزا و پاداش رعایت استحقاق‌ها را می‌نماید. صلوات، نشانگر آن است که حضرت محمد(ص) و خاندان او از فضل و منزلتی برخوردارند و سزاوار درود فرستادن هستند و به آن تأکید شده است. از آن‌جا که عدل الهی از یک‌سو با اصل ایمان به وجود خدا ارتباط دارد و از سوی دیگر، با مسئله معاد، عبارت «صلّ»، اشاره به این دارد که؛ وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاک او زنده هستند و از جهانی به جهان دیگر انتقال یافته‌اند و وقتی صلوات فرستاده می‌شود که، خدایا! رحمتت را بر پیامبر و آل او نازل فرما، درجات آنها بالا می‌رود و از سوی دیگر، ثواب‌های زیادی در نامه اعمال فرستاننده صلوات ثبت می‌شود. [1] . ر.ک: «ارکان و اصول دین اسلام»، سؤال 1413. [2] . ر.ک: «صلوات صحیح و کامل»، سؤال 482؛ «اهل بیت»، سؤال 829؛ «ابعاد شخصیت حضرت زهرا (س)»، سؤال 1256.
با تدبّر و دقّت در الفاظ و معانی صلوات به عبارتهای مختلفی که در روایات وارد شده است، مانند: «اللهم صل علی محمّد و آل محمد»، اصول دین؛[1] یعنی توحید، نبوّت، امامت، عدل و معاد، را میتوان از روی ذوق کلامی برداشت کرد.
«اللّهم»؛ اصل توحید
اولین اصلی که در صلوات مطرح است، اصل توحید است که با گفتن کلمه «اللهم» تحقق پیدا میکند و گوینده صلوات، این اصلی را که پذیرفته با ندای «اللهم»، ایمان به یگانگی و وحدانیت پروردگار و دعا و اظهار پیوند با ذات مقدس او و نفی همه طاغوتها و ستمکاران از خود بروز میدهد. ایمان و اعتقادی که به اندازه معرفت هر انسانی در تمام ابعاد زندگی او نقش داشته باشد و تحقق آن در همه گفتار و کردار انسانها مشاهده شود.
«صل علی محمد»؛ اصل نبوّت
دومین اصل مطرح شده در صلوات، اصل نبوّت است که با جمله «صل علی محمد» بیان میشود. با فرستادن صلوات، ایمان به پیامبران مبعوث شده از سوی خداوند و نجات دهندگان بشر از خرافات و سنتهای غلط و آزاد کنندگان مستضعفان از غل و زنجیرهایی که به دست و پایشان بسته شده بود، آشکار میشود و ایمان آورندگان پیامبران، آنان را سمبل و سرمشق و الگو برای تمام حرکت تکاملی انسانی قرار میدهند.
«و آل محمد»؛ اصل امامت
سوّمین اصل، امامت است؛ یعنی ایمان به امامت امام علی بن ابیطالب(ع) و یازده فرزندش(ع). ایمان به اینکه امامان، روشنگران و ادامه دهندگان راه پیامبران و حاملان و پاسداران امر رسالت و نمونههای عینی دین اسلاماند. البته «آل محمد» مفهوم گستردهای دارد، به طوری که شامل حضرت فاطمه زهرا(س) نیز میشود،[2] ولی چون بحث از اصل امامت بود، به دوازده امام(ع) اشاره شد.
«صلّ»؛ عدل الهی و معاد
عبارت «صلّ»، اشاره به رحمت خداوند دارد که شایسته پیامبر اسلام(ص) و خاندان مطهّر او است. خداوند در خلفت جهان هم عدالت را رعایت کرده و هر چیز را در جای مناسب خود قرار داده است و هم در قانونگذاری رعایت توان و طاقت بشر را کرده است و هم در جزا و پاداش رعایت استحقاقها را مینماید. صلوات، نشانگر آن است که حضرت محمد(ص) و خاندان او از فضل و منزلتی برخوردارند و سزاوار درود فرستادن هستند و به آن تأکید شده است.
از آنجا که عدل الهی از یکسو با اصل ایمان به وجود خدا ارتباط دارد و از سوی دیگر، با مسئله معاد، عبارت «صلّ»، اشاره به این دارد که؛ وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاک او زنده هستند و از جهانی به جهان دیگر انتقال یافتهاند و وقتی صلوات فرستاده میشود که، خدایا! رحمتت را بر پیامبر و آل او نازل فرما، درجات آنها بالا میرود و از سوی دیگر، ثوابهای زیادی در نامه اعمال فرستاننده صلوات ثبت میشود. [1] . ر.ک: «ارکان و اصول دین اسلام»، سؤال 1413. [2] . ر.ک: «صلوات صحیح و کامل»، سؤال 482؛ «اهل بیت»، سؤال 829؛ «ابعاد شخصیت حضرت زهرا (س)»، سؤال 1256.
- [سایر] آیا این درست است؟ اصول دین 3 تا است: توحید، معاد، نبوت اما اصول مذهب شیعه 5 تا است: توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل
- [سایر] لطف کنید در خصوص اصول اعتقادی(توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت) توضیحاتی ارائه نمایید و یا جهت یادگیری این مسائل چند کتاب معرفی می نمایید؟
- [سایر] در کتب کلامی شیعه چرا این اصول پنجگانه دین( توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل) اصل شد؟ به چه دلیل قرآنی و روایی؟ در بین این اصول کدام مقدم و مؤخر است؟ به چه دلیل؟
- [سایر] یک سیر مطالعاتی در خصوص مسائل زیر برایم ارسال نمایید. به عبارت دیگر در خصوص یادگیری مسائل زیر چه کتبی را معرفی می نمایید؟ 1- اصول اعتقادی(توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت) 2- امام زمان(عج) را بهتر بشناسم.
- [سایر] منظور از (عدل) در اصول دین چیست؟
- [سایر] منظور از عدل در اصول دین چیست؟
- [سایر] در قرآن کریم به طور واضح اصول دین مثل توحید، معاد و نبوت بیان شده ولی چرا از امامت سخنی به میان نیامده است؟
- [سایر] چرا در اصول دین از صفت عدل برای خدا استفاده شده و صفت دیگری بهکار برده نشده است؟
- [سایر] چرا معاد را جزو اصول دین قرار دادهاند، در حالی که با پذیرش نبوت آن را هم باید پذیرفت؟ .
- [سایر] چرا در اصول دین از صفت عدل برای خدا استفاده شده و صفت دیگری به کار برده نشده است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله مظاهری] کافر (کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیامبری حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبداللَّه صلی الله علیه وآله وسلم را قبول ندارد، یا در یکی از اینها شک داشته باشد، یا ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند منکر شود، در صورتی که بداند انکار آن چیز به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمیگردد) احکام مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد، و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [آیت الله نوری همدانی] کافر ، یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء ، محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مساله ذکر میشود و هخمچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین ، یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیزبرگردد به انکار خدا ، یا توحید ، یا نبوت ، نجس می باشد و اگر ضروری دین بودن آن را نداند ، به طوری که انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاری که مانند یهود و نصاری اهل کتاب می باشند و تا هنگامی که علم به ملاقات بدن آنها با یکی از نجاسات که ذکر شد و می شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نیست .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز جمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم (علیه السلام) و نائب خاصّ او واجب عینی است امّا در زمان غیبت کبری واجب تخییری است یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد و نماز جمعه اقامه شود بهتر آن است که نماز جمعه خوانده شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازجمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) و نایب خاص او واجب عینی است، اما در زمان غیبت کبری واجب تخییری است، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیر است، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] الف: نمازجمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) و نایب خاصّ او واجب عینی است، امّا در زمان غیبت کبری واجب تخییری است، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.