می‌گویند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از خیر و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آینده با آن مواجه می‌شوند، تقدیر و معین می‌گردد. اگر چنین باشد، هر کس سرنوشتش تا سال آینده مشخص است. بنابراین، در دایره همین سرنوشت معین حرکت می‌کند و اختیاری از خود ندارد؛ زیرا با توجه به سرنوشتی که در شب قدر برایش رقم خورده، حرکت کرده است. بنابراین، زندگی جبر مطلق است؛ مخصوصاً با عنایت به این که شب قدر هر سال تکرار می‌شود، انسان از ولادت تا مرگ در سرنوشتی از پیش تعیین شده حرکت می‌کند؛ اختیاری از خود ندارد و مانند عروسک خیمه شب بازی، اختیارش دست کسی است که او را به بازی گرفته است. آیا چنین نیست؟ برای پاسخ به پرسش دقیق شما اشاره به چند مسأله ضرورت دارد: 1- منظور از شب قدر چیست؟ شب قدر یکی از شب‌های دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات ما، یکی از شب‌های نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیاد بیست و سوم ماه مبارک رمضان، شب قدر است.1 در این شب که شب نزول قرآن به شمار می‌آید، امور خیر و شر مردم و ولادت و مرگ و روزی و حج و طاعت و گناه و خلاصه هر حادثه‌ای که در طول سال واقع می‌شود، تقدیر می‌گردد.2 شب قدر همیشه و هر سال تکرار می‌شود. عبادت در آن شب فضیلت فراوان دارد و در نیکویی سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است.3 در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه می‌شود و وی از سرنوشت خود و دیگران با خبر می‌گردد. امام باقر - سلام الله علیه - می‌فرماید: "انه ینزل فی لیلة القدر الی ولی الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فی امر نفسه بکذا و کذا و فی امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به ولی امر(امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل می‌شود و وی درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایی می‌شود."4 پس شب قدر شبی است که (1) قرآن در آن نازل شده است، (2) حوادث سال آینده در آن تقدیر می‌شود، (3) این حوادث بر امام زمان - روحی فداه - عرضه و آن حضرت مأمور به کارهایی می‌گردد. بنابراین، می‌توان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازه‌گیری و شب تعیین حوادث جهان ماده است. 2- معنای قدر و تقدیر چیست؟ قدر در لغت به معنای اندازه و اندازه‌گیری است.5 تقدیر نیز به معنای اندازه‌گیری و تعیین است.6 اما معنای اصطلاحی قدر عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن؛7 به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیز قدر نام دارد.8 یعنی در نظام آفرینش هر چیزی اندازه‌ای خاص دارد و هیچ چیز بی حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد، بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده و گذشته و حال و آینده آن با هم ارتباط دارد. استاد مطهری در تعریف قدر می‌فرماید: "... قدر به معنای اندازه و تعیین است... حوادث جهان... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آن‌ها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الاهی است."9 پس در یک کلام قدر به معنای ویژگی‌های طبیعی و جسمانی چیزها است که شامل اندازه و حدود و طول و عرض و موقعیت‌های مکانی و زمانی آن‌ها می‌گردد و تمام موجودات مادی و طبیعی را در بر می‌گیرد. این معنا از روایات استفاده می‌شود؛ چنان که در روایتی از امام رضا - سلام الله علیه - پرسیده شد: معنای قدر چیست؟ فرمود: "تقدیر الشی‌ء طوله و عرضه؛ اندازه‌گیری هر چیز اعم از طول و عرض آن 10 در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معنای قدر فرمود: "هندسة شی‌ء من طول و العرض و البقاء؛ اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا."11 بنابراین، معنای تقدیر الاهی این است که در جهان مادی آفریده‌ها از حیث هستی و آثار و و یژگی‌هایشان محدوده‌ای خاص دارند. این محدوده با اموری خاص مرتبط است؛ اموری که علت‌ها و شرایط آن‌ها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستی و آثار و ویژگی‌های موجودات مادی نیز متفاوت است. هر موجود مادی به وسیله قالب‌هایی از داخل و خارج اندازه‌گیری و قالب‌گیری می‌شود. این قالب حدود یعنی طول و عرض و شکل و رنگ و موقعیت مکانی و زمانی و سایر عوارض و ویژگی‌های مادی آن به شمار می‌آید. پس معنای تقدیر الاهی در موجودات مادی یعنی هدایت آن‌ها به سوی مسیر هستی شان که برای آن‌ها مقدر گردیده است و در آن قالب‌گیری شده‌اند.12 3- تعبیر فلسفی قدر، اصل علیت است. "اصل علیت همان پیوند ضروری و قطعی حوادث با یکدیگر و این که هر حادثه‌ای تحتّم و قطعیت ضروری و قطعی خود را و همچنین تقدّر و خصوصیات وجودی خود را از امری یا اموری مقدم بر خود گرفته است.13 اصل علیت عمومی و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرما است و هر حادثی، ضرورت و قطعیت وجود خود را و همچنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستی میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودی و علل متقدمه او هست."14 اما علل موجودات مادی ترکیبی از فاعل و ماده و شرایط و عدم موانع است که هر یک تأثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تأثیرها قالب وجودی خاصی را شکل می‌دهند. اگر تمام این علل و شرایط و عدم موانع کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته می‌شود و معلول خود را ضرورت و وجود می‌دهد که از آن در متون دینی به قضای الاهی تعبیر می‌شود. اما هر موجودی با توجه به علل و شرایط خود قالبی خاص دارد که عوارض و ویژگی‌های وجودی‌اش را می‌سازد و در متون دینی از آن به قدر الاهی تعبیر می‌شود. پس این که می‌گویند در شب قدر همه مقدرات تقدیر می‌گردد، معنایش آن است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده روشن و اندازه‌گیری می‌شود. این اندازه‌گیری حتمی نیست؛ زیرا در عالم طبیعت رخ می‌دهد که جهان تغییر است و شرایط و موانعی خاص دارد. در این عالم، وجود اشیا تنها در صورتی قطعیت می‌یابد که علت تامه شان موجود شود؛ یعنی تمام شرایط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نیز تأثیر بخشد.15 با توجه به مقدمه فوق، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و کردار اختیاری آن ها روشن می‌شود. قدر یعنی پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر این پیوند دقیقاً اندازه‌گیری می‌گردد. اولاً، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر می‌شود؛ و ثانیاً، رابطه این پدیده‌ها با علل خود روشن می‌گردد. خداوند متعال چنان مقدر کرده است که بین اشیا رابطه‌ای خاص برقرار باشد؛ مثلاً بین عزت و دفاع از کیان و ذلت و پذیرش ستم. هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز می‌شود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل می‌گردد. این تقدیر الاهی است. یا بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترک بعضی گناهان مثل قطع صله رحم و دادن صدقه رابطه بر قرار کرده و فرموده است: هر کس طول عمر می‌خواهد باید در این قالب قرار گیرد. آن که این شرایط را مهیا کرد، طول عمر می‌یابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه می‌گردد. پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه که همان تقدیر الاهی است، رابطه مستقیم وجود دارد. انسان تا زنده است، جاده‌ای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار کمیل بن زیاد نخعی، که صاحب سرّ امیر مؤمنان - سلام الله علیه - می‌گردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعی، قاتل فرزندان مسلم، می‌شود. دو برادر از یک پدر و مادر، یکی سعید و دیگری شقی. پس معنای صحیح تقدیر الاهی این است: آن که با حسن اختیار خود به جاده صواب رفت، کمیل می‌شود و آن که با سوء اختیار خود به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث می‌گردد. بین تقدیر الاهی و اختیار آدمی هیچ منافاتی وجود ندارد، زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است و قدر جانشین اراده و اختیار آدمی نمی‌شود تا همچون عروسک خیمه شب بازی جلوه کند. در کردار اختیاری، بین کردار و تقدیر رابطه مستقیم از نوع رابطه شرایط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختیاری ما، یکی از عوامل و اسباب و علل، فعل اختیاری انسان است. دیدیم که جهان بر اساس نظم ریاضی برپا شده است و هر پدیده‌ای علت و سبب خاص دارد. تأثیر آتش گرما و سوختن است و تأثیر آب سرما و خاموش کردن. ما به دلیل این که در بند زندگانی مادی محصوریم، از گذشته و حال و آینده بی خبریم و جریان حوادث و پدیده‌ها برایمان نامعلوم است و گرنه تقدیر الاهی بی حساب و کتاب نیست و بر اساس نظمی خاص قرار دارد. آن که با حسن اختیار خود کردار نیک انجام دهد یا مخلصانه دعایی بخواند، نتیجه آن را در این جهان می‌بیند و آن که بر اثر سوء اختیار گناهی مرتکب شود، نتیجه تلخ آن را می‌چشد. پس این که فرموده‌اند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از مرگ و زندگی و ولادت و زیارت و... تقدیر می‌شود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است که اختیار یکی از علل و شرایط آن به شمار می‌آید. به این دلیل است که سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده داری و عبادت و دعا سپری کنید، تا این عمل در آن شب خاص که از هزار شب برتر است، شرایط نزول فیض الاهی را فراهم آورد. چنین نیست که اگر کسی در طول سال کاری انجام داد، این تقدیر را تغییر ندهد؛ زیرا تقدیر تغییرپذیر است و با توجه به مقدمات آن تغییر می‌کند. نکته آخر این که خداوند می‌داند هر چیز در زمان و مکان خاص به چه صورت و با توجه به کدام شرایط و علل تحقق می‌یابد و می‌داند که فلان انسان با اختیار خود، کاری خاص انجام می‌دهد. فعل اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن متعلق علم ازلی خداوند است که در شب قدر و بلکه در تمام زمان‌ها به امام زمان - سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف - منتقل می‌شود. این امر با اختیار منافات ندارد و حتی بر آن تأکید می‌ورزد؛ مثلاً معلم کاردان و مجرب به خوبی می‌داند کدام یک از دانش‌آموزانش به دلیل تلاش فردی و استعداد لازم با رتبه بالا قبول می‌شود و کدام یک به دلیل تلاش یا استعداد کم‌تر در حد متوسط نمره می‌آورد و کدام یک به دلیل تنبلی تجدید می‌شود. علم معلم به دلیل علم او به علت‌ها است و نفی کننده تلاش دانش‌آموزانش نیست. در شب قدر همه کردار اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن مقدر و اندازه‌گیری و قالب بندی می‌شود. خدای عالم به علت‌ها، بر اساس نظم خود ساخته، اشیای این جهان را برنامه ریزی می‌کند و اختیار یکی از مبادی این جهان مادی است.16 پی نوشت: 1- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومی اصفهانی، ج‌1، ص 312 و 313 و 374 و 375. 2- الکافی، کلینی، ج‌4، ص 157. 3- المراقبات، ملکی تبریزی، ص، 237 - 252. 4- الکافی، ج‌1، ص 248. 5- قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج‌5، ص 246 و 247. 6- همان، ص 248. 7- المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج‌12 ص 150 و 151. 8- همان، ج‌19، ص 101. 9- انسان و سرنوشت، شهید مطهری، ص 52. 10- المحاسن البرقی، ج‌1، ص 244. 11- بحار الانوار، ج‌5، ص 122. 12- المیزان، ج‌19، ص 101 - 103. 13- انسان و سرنوشت، ص 53. 14- همان، ص 55 و 56. 15- برای مطالعه بیش‌تر بحث حاضر به ویژه از دیدگاه فلسفی نگا: انسان و سرنوشت اثر متفکر شهید استاد مطهری 16- درباره علم پیشین خداوند و اختیار انسان، نگا: علم پیشین الاهی و اختیار انسان اثر محمد سعیدی مهر، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
میگویند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از خیر و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آینده با آن مواجه میشوند، تقدیر و معین میگردد. اگر چنین باشد، هر کس سرنوشتش تا سال آینده مشخص است. بنابراین، در دایره همین سرنوشت معین حرکت میکند و اختیاری از خود ندارد؛ زیرا با توجه به سرنوشتی که در شب قدر برایش رقم خورده، حرکت کرده است. بنابراین، زندگی جبر مطلق است؛ مخصوصاً با عنایت به این که شب قدر هر سال تکرار میشود، انسان از ولادت تا مرگ در سرنوشتی از پیش تعیین شده حرکت میکند؛ اختیاری از خود ندارد و مانند عروسک خیمه شب بازی، اختیارش دست کسی است که او را به بازی گرفته است. آیا چنین نیست؟
برای پاسخ به پرسش دقیق شما اشاره به چند مسأله ضرورت دارد:
1- منظور از شب قدر چیست؟
شب قدر یکی از شبهای دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات ما، یکی از شبهای نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیاد بیست و سوم ماه مبارک رمضان، شب قدر است.1 در این شب که شب نزول قرآن به شمار میآید، امور خیر و شر مردم و ولادت و مرگ و روزی و حج و طاعت و گناه و خلاصه هر حادثهای که در طول سال واقع میشود، تقدیر میگردد.2 شب قدر همیشه و هر سال تکرار میشود. عبادت در آن شب فضیلت فراوان دارد و در نیکویی سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است.3 در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه میشود و وی از سرنوشت خود و دیگران با خبر میگردد. امام باقر - سلام الله علیه - میفرماید: "انه ینزل فی لیلة القدر الی ولی الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فی امر نفسه بکذا و کذا و فی امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به ولی امر(امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل میشود و وی درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایی میشود."4
پس شب قدر شبی است که (1) قرآن در آن نازل شده است، (2) حوادث سال آینده در آن تقدیر میشود، (3) این حوادث بر امام زمان - روحی فداه - عرضه و آن حضرت مأمور به کارهایی میگردد. بنابراین، میتوان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازهگیری و شب تعیین حوادث جهان ماده است.
2- معنای قدر و تقدیر چیست؟
قدر در لغت به معنای اندازه و اندازهگیری است.5 تقدیر نیز به معنای اندازهگیری و تعیین است.6 اما معنای اصطلاحی قدر عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن؛7 به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیز قدر نام دارد.8 یعنی در نظام آفرینش هر چیزی اندازهای خاص دارد و هیچ چیز بی حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد، بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده و گذشته و حال و آینده آن با هم ارتباط دارد. استاد مطهری در تعریف قدر میفرماید: "... قدر به معنای اندازه و تعیین است... حوادث جهان... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الاهی است."9 پس در یک کلام قدر به معنای ویژگیهای طبیعی و جسمانی چیزها است که شامل اندازه و حدود و طول و عرض و موقعیتهای مکانی و زمانی آنها میگردد و تمام موجودات مادی و طبیعی را در بر میگیرد. این معنا از روایات استفاده میشود؛ چنان که در روایتی از امام رضا - سلام الله علیه - پرسیده شد: معنای قدر چیست؟ فرمود: "تقدیر الشیء طوله و عرضه؛ اندازهگیری هر چیز اعم از طول و عرض آن 10 در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معنای قدر فرمود: "هندسة شیء من طول و العرض و البقاء؛ اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا."11
بنابراین، معنای تقدیر الاهی این است که در جهان مادی آفریدهها از حیث هستی و آثار و و یژگیهایشان محدودهای خاص دارند. این محدوده با اموری خاص مرتبط است؛ اموری که علتها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستی و آثار و ویژگیهای موجودات مادی نیز متفاوت است. هر موجود مادی به وسیله قالبهایی از داخل و خارج اندازهگیری و قالبگیری میشود. این قالب حدود یعنی طول و عرض و شکل و رنگ و موقعیت مکانی و زمانی و سایر عوارض و ویژگیهای مادی آن به شمار میآید. پس معنای تقدیر الاهی در موجودات مادی یعنی هدایت آنها به سوی مسیر هستی شان که برای آنها مقدر گردیده است و در آن قالبگیری شدهاند.12
3- تعبیر فلسفی قدر، اصل علیت است.
"اصل علیت همان پیوند ضروری و قطعی حوادث با یکدیگر و این که هر حادثهای تحتّم و قطعیت ضروری و قطعی خود را و همچنین تقدّر و خصوصیات وجودی خود را از امری یا اموری مقدم بر خود گرفته است.13 اصل علیت عمومی و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرما است و هر حادثی، ضرورت و قطعیت وجود خود را و همچنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستی میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودی و علل متقدمه او هست."14 اما علل موجودات مادی ترکیبی از فاعل و ماده و شرایط و عدم موانع است که هر یک تأثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تأثیرها قالب وجودی خاصی را شکل میدهند. اگر تمام این علل و شرایط و عدم موانع کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته میشود و معلول خود را ضرورت و وجود میدهد که از آن در متون دینی به قضای الاهی تعبیر میشود. اما هر موجودی با توجه به علل و شرایط خود قالبی خاص دارد که عوارض و ویژگیهای وجودیاش را میسازد و در متون دینی از آن به قدر الاهی تعبیر میشود. پس این که میگویند در شب قدر همه مقدرات تقدیر میگردد، معنایش آن است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده روشن و اندازهگیری میشود. این اندازهگیری حتمی نیست؛ زیرا در عالم طبیعت رخ میدهد که جهان تغییر است و شرایط و موانعی خاص دارد. در این عالم، وجود اشیا تنها در صورتی قطعیت مییابد که علت تامه شان موجود شود؛ یعنی تمام شرایط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نیز تأثیر بخشد.15
با توجه به مقدمه فوق، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و کردار اختیاری آن ها روشن میشود. قدر یعنی پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر این پیوند دقیقاً اندازهگیری میگردد. اولاً، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر میشود؛ و ثانیاً، رابطه این پدیدهها با علل خود روشن میگردد. خداوند متعال چنان مقدر کرده است که بین اشیا رابطهای خاص برقرار باشد؛ مثلاً بین عزت و دفاع از کیان و ذلت و پذیرش ستم. هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز میشود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل میگردد. این تقدیر الاهی است. یا بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترک بعضی گناهان مثل قطع صله رحم و دادن صدقه رابطه بر قرار کرده و فرموده است: هر کس طول عمر میخواهد باید در این قالب قرار گیرد. آن که این شرایط را مهیا کرد، طول عمر مییابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه میگردد. پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه که همان تقدیر الاهی است، رابطه مستقیم وجود دارد. انسان تا زنده است، جادهای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار کمیل بن زیاد نخعی، که صاحب سرّ امیر مؤمنان - سلام الله علیه - میگردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعی، قاتل فرزندان مسلم، میشود. دو برادر از یک پدر و مادر، یکی سعید و دیگری شقی. پس معنای صحیح تقدیر الاهی این است: آن که با حسن اختیار خود به جاده صواب رفت، کمیل میشود و آن که با سوء اختیار خود به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث میگردد. بین تقدیر الاهی و اختیار آدمی هیچ منافاتی وجود ندارد، زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است و قدر جانشین اراده و اختیار آدمی نمیشود تا همچون عروسک خیمه شب بازی جلوه کند. در کردار اختیاری، بین کردار و تقدیر رابطه مستقیم از نوع رابطه شرایط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختیاری ما، یکی از عوامل و اسباب و علل، فعل اختیاری انسان است.
دیدیم که جهان بر اساس نظم ریاضی برپا شده است و هر پدیدهای علت و سبب خاص دارد. تأثیر آتش گرما و سوختن است و تأثیر آب سرما و خاموش کردن. ما به دلیل این که در بند زندگانی مادی محصوریم، از گذشته و حال و آینده بی خبریم و جریان حوادث و پدیدهها برایمان نامعلوم است و گرنه تقدیر الاهی بی حساب و کتاب نیست و بر اساس نظمی خاص قرار دارد. آن که با حسن اختیار خود کردار نیک انجام دهد یا مخلصانه دعایی بخواند، نتیجه آن را در این جهان میبیند و آن که بر اثر سوء اختیار گناهی مرتکب شود، نتیجه تلخ آن را میچشد.
پس این که فرمودهاند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از مرگ و زندگی و ولادت و زیارت و... تقدیر میشود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است که اختیار یکی از علل و شرایط آن به شمار میآید. به این دلیل است که سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده داری و عبادت و دعا سپری کنید، تا این عمل در آن شب خاص که از هزار شب برتر است، شرایط نزول فیض الاهی را فراهم آورد. چنین نیست که اگر کسی در طول سال کاری انجام داد، این تقدیر را تغییر ندهد؛ زیرا تقدیر تغییرپذیر است و با توجه به مقدمات آن تغییر میکند.
نکته آخر این که خداوند میداند هر چیز در زمان و مکان خاص به چه صورت و با توجه به کدام شرایط و علل تحقق مییابد و میداند که فلان انسان با اختیار خود، کاری خاص انجام میدهد. فعل اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن متعلق علم ازلی خداوند است که در شب قدر و بلکه در تمام زمانها به امام زمان - سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف - منتقل میشود. این امر با اختیار منافات ندارد و حتی بر آن تأکید میورزد؛ مثلاً معلم کاردان و مجرب به خوبی میداند کدام یک از دانشآموزانش به دلیل تلاش فردی و استعداد لازم با رتبه بالا قبول میشود و کدام یک به دلیل تلاش یا استعداد کمتر در حد متوسط نمره میآورد و کدام یک به دلیل تنبلی تجدید میشود. علم معلم به دلیل علم او به علتها است و نفی کننده تلاش دانشآموزانش نیست. در شب قدر همه کردار اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن مقدر و اندازهگیری و قالب بندی میشود. خدای عالم به علتها، بر اساس نظم خود ساخته، اشیای این جهان را برنامه ریزی میکند و اختیار یکی از مبادی این جهان مادی است.16
پی نوشت:
1- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومی اصفهانی، ج1، ص 312 و 313 و 374 و 375.
2- الکافی، کلینی، ج4، ص 157.
3- المراقبات، ملکی تبریزی، ص، 237 - 252.
4- الکافی، ج1، ص 248.
5- قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج5، ص 246 و 247.
6- همان، ص 248.
7- المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج12 ص 150 و 151.
8- همان، ج19، ص 101.
9- انسان و سرنوشت، شهید مطهری، ص 52.
10- المحاسن البرقی، ج1، ص 244.
11- بحار الانوار، ج5، ص 122.
12- المیزان، ج19، ص 101 - 103.
13- انسان و سرنوشت، ص 53.
14- همان، ص 55 و 56.
15- برای مطالعه بیشتر بحث حاضر به ویژه از دیدگاه فلسفی نگا: انسان و سرنوشت اثر متفکر شهید استاد مطهری
16- درباره علم پیشین خداوند و اختیار انسان، نگا: علم پیشین الاهی و اختیار انسان اثر محمد سعیدی مهر، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- [سایر] اگر در شب قدر، مقدرات معیّن میگردد؛ پس تلاش و اختیار انسان چه معنا دارد؟
- [سایر] شب قدر کدام شب است؟
- [سایر] آیا لیلة القدر متعدد است؟ و آیا روز هم جزو شب قدر است؟
- [سایر] آیا لیلة القدر متعدد است؟ و آیا روز هم جزو شب قدر است؟
- [سایر] آیا لیلة القدر متعدد است؟ و آیا روز هم جزو شب قدر است؟
- [سایر] اهمیت شب قدر چیست؟
- [سایر] (لیلة القدر) کدام شب از سال است؟ با توجه به اختلاف تقویم در کشورها، آیا ممکن است چند شب قدر وجود داشته باشد؟
- [سایر] (لیلة القدر) کدام شب از سال است؟ با توجه به اختلاف تقویم در کشورها، آیا ممکن است چند شب قدر وجود داشته باشد؟
- [سایر] شب قدر در کره زمین چند شب است؟
- [سایر] معنای قضا و قدر و تعیین آن در شب قدر چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در شهری اول ماه ثابت شود ، در شهرهای دیگر چه دور باشند چه نزدیک در افق متحد باشند یا نه همین قدر که در شب بودن آن شب متل مکه و کراچی یا لندن و کابل نه مثل تهران و واشنگتن اشتراک داشته باشند ثابت می شود .
- [آیت الله سبحانی] اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطه خوردن آن، در روز بی اختیار قی می کند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطة خوردن آن ، در روز بی اختیار قی می کند ، احتیاط واجب آن است که روزة آن روز را قضا نماید .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطه خوردن ان در روز بی اختیار قی می کند روزه اش باطل نمی شود و احتیاط مستحب ان است که روزه ان روز را قضا نماید
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطه خوردن آن؛ در روز بی اختیار قی می کند؛ احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر در شب چیزی بخورد که می داند در روز بی اختیار قی می کند روزه باطل نمی شود، ولی احتیاط مستحب این است که چنین کاری نکند و اگر کرد، روزه را قضا نماید.
- [آیت الله سیستانی] اگر از روی اختیار نماز مغرب یا عشا را تا نصف شب نخواند بنابر احتیاط واجب باید تا قبل از اذان صبح بدون اینکه نیّت اداء و قضاء کند آن نماز را بجا آورد. وقت نماز صبح :
- [امام خمینی] اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطه خوردن آن در روز بی اختیار قی می کند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که وصیت می کند باید عاقل باشد، و از روی اختیار وصیت کند، و باید سفیه نباشد یعنی: مال خود را در کارهای بیهوده مصرف نکند، ولی بالغ بودن شرط صحت وصیت نیست، و همین قدر که وصیت کننده ده سال داشته باشد و راه های خیر و کارهای نیک را بشناسد، می تواند به کارهای خیر وصیت کند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است در شب اوّل قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میّت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اوّل بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوّم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر بخوانند.