اگر در شب قدر، مقدرات معیّن می‌گردد؛ پس تلاش و اختیار انسان چه معنا دارد؟
اینکه می‌گویند: در شب قدر همه مقدرات تقدیر می‌شود بدین معنا است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، به طور روشن اندازه‌گیری می‌شود. البته این اندازه‌گیری، بر اساس شرایط و موانعی است که پیش می‌آید و با ملاحظه اختیار و قابلیت انسان شکل می‌گیرد. با توجه به مقدمه یادشده، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و کردار اختیاری آنان، روشن می‌شود. قدر یعنی، پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر، این پیوند به دقّت اندازه‌گیری می‌شود یعنی: اولًا، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر می‌شود. ثانیاً، رابطه این پدیده‌ها با علل خود روشن می‌گردد. از یک سو خداوند متعال، بر اساس نظام حکیمانه جهان، چنان مقدّر کرده است که بین اشیاء، رابطه‌ای خاص برقرار باشد. برای مثال بین عزت و دفاع از کیان و ذلّت و پذیرش ستم هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز می‌شود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل می‌گردد این تقدیر الهی است. مثال دیگر اینکه بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترک بعضی از گناهان (مثل قطع صله رحم و دادن صدقه)، رابطه وجود دارد. بر این اساس هر کس طول عمر می‌خواهد، باید در این قالب قرار گیرد. آن‌که این شرایط را مهیا کرد، طول عمر می‌یابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه می‌گردد. پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه- که همان تقدیر الهی است رابطه مستقیم وجود دارد. انسان تا زنده است، جاده‌ای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار، کمیل بن زیاد نخعی می‌گردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعی، قاتل فرزندان مسلم می‌شود دو برادر از یک پدر و مادر: یکی سعید و دیگری شقی. پس تقدیر الهی یعنی، آن که با حسن اختیار خود به جاده مستقیم رفت، کمیل می‌شود و آن‌که با سوء اختیار خود، به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث می‌گردد. از سوی دیگر در شب قدر، معین می‌شود که هر انسان، بر اساس انتخاب و اختیار خود، کدام راه را انتخاب خواهد کرد و با توجه به دعاها، راز و نیازها و تصمیم‌ها، قابلیت چه نعمت‌ها و یا حوادثی را خواهد داشت. پس بین تقدیر الهی و اختیار آدمی، هیچ منافاتی وجود ندارد زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است. آن‌که با حسن اختیار خود، کردار نیک انجام می‌دهد یا مخلصانه دعایی می‌خواند، نتیجه آن را در این جهان می‌بیند و آن‌که بر اثر سوء اختیار گناهی مرتکب می‌شود، نتیجه تلخ آن را می‌چشد. پس اینکه در شب قدر، امور بندگان- اعم از مرگ و زندگی، ولادت و زیارت و تقدیر می‌شود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است و (اختیار) یکی از علت‌ها و شرایط آن به شمار می‌آید. به این جهت سفارش شده، در آن شب به شب زنده داری و عبادت و دعا بپردازید، تا این عمل در آن شب خاص- که از هزار شب برتر است شرایط نزول فیض الهی را فراهم آورد. نکته آخر اینکه خداوند می‌داند، هر چیزی در زمان و مکان خاص، به چه صورت و با توجّه به کدام شرایط و علل تحقق می‌یابد و می‌داند که فلان انسان‌با اختیار خود، کدام کار را انجام می‌دهد. فعل اختیاری انسان، متعلق علم خداوند است که در شب قدر، حدود آن مشخص می‌شود. این امر با اختیار منافات ندارد و حتی بر آن تأکید می‌کند برای مثال معلم کاردان و مجرب، به خوبی‌می‌داند کدام یک از دانش‌آموزانش، به دلیل تلاش فردی و استعداد لازم، با رتبه بالا قبول می‌شود و کدام یک به دلیل تلاش یا استعداد کمتر، در حد متوسط نمره می‌آورد و یا تجدید می‌شود. علم معلم، از راه دانش او به علت‌ها است و نفی کننده تلاش دانش‌آموزان نیست. در شب قدر همه کردار اختیاری انسان، اندازه‌گیری و قالب بندی می‌شود. خدای عالم به علت‌ها، بر اساس نظم موجود در میان اشیای این جهان، برنامه‌ریزی می‌کند و (اختیار) انسان یکی از علت‌های مؤثر است. از این جهت تأکید شده است: شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان را به عبادت، دعا و شب‌زنده‌داری مشغول باشیم، تا این اعمال خیر، زمینه آمادگی و توان برتر ما شود و بتوانیم فیض الهی را درک کنیم. اگر عنصر اختیار در میان نبود و هر چه ما می‌کردیم در سرنوشت ما تأثیر نداشت، هیچ دلیلی بر این همه تأکید بر شب‌زنده‌داری و عبادت نبود. پرسمان
عنوان سوال:

اگر در شب قدر، مقدرات معیّن می‌گردد؛ پس تلاش و اختیار انسان چه معنا دارد؟


پاسخ:

اینکه می‌گویند: در شب قدر همه مقدرات تقدیر می‌شود بدین معنا است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، به طور روشن اندازه‌گیری می‌شود. البته این اندازه‌گیری، بر اساس شرایط و موانعی است که پیش می‌آید و با ملاحظه اختیار و قابلیت انسان شکل می‌گیرد.
با توجه به مقدمه یادشده، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و کردار اختیاری آنان، روشن می‌شود. قدر یعنی، پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر، این پیوند به دقّت اندازه‌گیری می‌شود یعنی: اولًا، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر می‌شود. ثانیاً، رابطه این پدیده‌ها با علل خود روشن می‌گردد.
از یک سو خداوند متعال، بر اساس نظام حکیمانه جهان، چنان مقدّر کرده است که بین اشیاء، رابطه‌ای خاص برقرار باشد. برای مثال بین عزت و دفاع از کیان و ذلّت و پذیرش ستم هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز می‌شود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل می‌گردد این تقدیر الهی است. مثال دیگر اینکه بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترک بعضی از گناهان (مثل قطع صله رحم و دادن صدقه)، رابطه وجود دارد. بر این اساس هر کس طول عمر می‌خواهد، باید در این قالب قرار گیرد. آن‌که این شرایط را مهیا کرد، طول عمر می‌یابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه می‌گردد. پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه- که همان تقدیر الهی است رابطه مستقیم وجود دارد.
انسان تا زنده است، جاده‌ای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار، کمیل بن زیاد نخعی می‌گردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعی، قاتل فرزندان مسلم می‌شود دو برادر از یک پدر و مادر: یکی سعید و دیگری شقی.
پس تقدیر الهی یعنی، آن که با حسن اختیار خود به جاده مستقیم رفت، کمیل می‌شود و آن‌که با سوء اختیار خود، به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث می‌گردد.
از سوی دیگر در شب قدر، معین می‌شود که هر انسان، بر اساس انتخاب و اختیار خود، کدام راه را انتخاب خواهد کرد و با توجه به دعاها، راز و نیازها و تصمیم‌ها، قابلیت چه نعمت‌ها و یا حوادثی را خواهد داشت.
پس بین تقدیر الهی و اختیار آدمی، هیچ منافاتی وجود ندارد زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است. آن‌که با حسن اختیار خود، کردار نیک انجام می‌دهد یا مخلصانه دعایی می‌خواند، نتیجه آن را در این جهان می‌بیند و آن‌که بر اثر سوء اختیار گناهی مرتکب می‌شود، نتیجه تلخ آن را می‌چشد.
پس اینکه در شب قدر، امور بندگان- اعم از مرگ و زندگی، ولادت و زیارت و تقدیر می‌شود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است و (اختیار) یکی از علت‌ها و شرایط آن به شمار می‌آید. به این جهت سفارش شده، در آن شب به شب زنده داری و عبادت و دعا بپردازید، تا این عمل در آن شب خاص- که از هزار شب برتر است شرایط نزول فیض الهی را فراهم آورد.
نکته آخر اینکه خداوند می‌داند، هر چیزی در زمان و مکان خاص، به چه صورت و با توجّه به کدام شرایط و علل تحقق می‌یابد و می‌داند که فلان انسان‌با اختیار خود، کدام کار را انجام می‌دهد. فعل اختیاری انسان، متعلق علم خداوند است که در شب قدر، حدود آن مشخص می‌شود. این امر با اختیار منافات ندارد و حتی بر آن تأکید می‌کند برای مثال معلم کاردان و مجرب، به خوبی‌می‌داند کدام یک از دانش‌آموزانش، به دلیل تلاش فردی و استعداد لازم، با رتبه بالا قبول می‌شود و کدام یک به دلیل تلاش یا استعداد کمتر، در حد متوسط نمره می‌آورد و یا تجدید می‌شود. علم معلم، از راه دانش او به علت‌ها است و نفی کننده تلاش دانش‌آموزان نیست. در شب قدر همه کردار اختیاری انسان، اندازه‌گیری و قالب بندی می‌شود. خدای عالم به علت‌ها، بر اساس نظم موجود در میان اشیای این جهان، برنامه‌ریزی می‌کند و (اختیار) انسان یکی از علت‌های مؤثر است. از این جهت تأکید شده است: شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان را به عبادت، دعا و شب‌زنده‌داری مشغول باشیم، تا این اعمال خیر، زمینه آمادگی و توان برتر ما شود و بتوانیم فیض
الهی را درک کنیم. اگر عنصر اختیار در میان نبود و هر چه ما می‌کردیم در سرنوشت ما تأثیر نداشت، هیچ دلیلی بر این همه تأکید بر شب‌زنده‌داری و عبادت نبود.
پرسمان





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین