بی تردید، همه‌ی ادیان آسمانی بر ضد هواپرستی و هوس‌رانی قیام کرده‌اند و اسلام نیز هواپرستی را در ردیف بت‌پرستی قرار داده و آدم ذواق - کسی که هدفش کام‌جویی از زنان مختلف است - را ملعون معرفی کرده است؛ اما در عین مبارزه با هواپرستی، اسلام ریاضت را نیز مردود می‌شمارد و از نظر اسلام، تمام غرایز انسان باید در حدود اقتضای طبیعت پاسخ داده شود.در اسلام آنچه اصل است ازدواج دائم و تشکیل کانون دائمی خانواده است، اما اگر کسی به دلایل مختلف از عهده‌ی تشکیل خانواده بر نیامد، چه کار باید بکند؟ برای مثال، خاصیت عصر جدید این است که فاصله‌ی بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل خانواده زیاد کرده است و در چنین شرایطی با طبیعت و غریزه چه کنیم؟ آیا جوانان حاضرند یک دوره رهبانیت موقت را طی کنند تا امکانات ازدواج دائم فراهم شود؟ و به فرض که جوانی حاضر شود، آیا طبیعت از ایجاد عوارض روانی ناشی از ممانعت از اعمال غریزه‌ی جنسی صرف‌نظر می‌کند؟ راه دیگر این است که کمونیسم جنسی را بپذیریم و اجازه دهیم یک پسر با صدها دختر و یک دختر با صدها پسر رابطه‌ی نامشروع داشته باشد و دختر چندین بار سقط جنین کند و... در آن صورت، آیا چنین پسران و دخترانی با چنین روابطی در دوران تحصیل، بعدا مرد زندگی و زن خانواده خواهند بود؟ اما راهی که اسلام پیشنهاد می‌کند، ازدواج موقت است که در درجه‌ی اول زن را محدود می‌کند - که در آن واحد، همسر دو مرد نباشد - و بدیهی است که محدود شدن زن، مستلزم محدود شدن مرد نیز هست. بدین ترتیب، جوانان دوران تحصیل خود را می‌گذرانند، بدون این که مجبور به رهبانیت یا مبتلا به کمونیسم جنسی شوند. در پایان باید توجه کرد که بر خلاف آنچه در سؤال مطرح شده، ازدواج موقت به حفظ نظام خانواده در کل اجتماع نیز کمک می‌کند. غربیان وجود عده‌ای زن بدکاره را در محل معینی از هر شهر تحت نظر دولت لازم می‌دانند، زیرا مردان مجردی که قادر به ازدواج نیستند، را خطر بزرگی برای خانواده‌ها می‌دانند. ]به علاوه، زنان بیوه‌ای که طعم ازدواج را چشیده‌اند و دیگر کسی با آنان ازدواج دائم نمی‌کند، نیز می‌توانند خطر دیگری برای خانواده‌ها به حساب آیند.[ و ازدواج موقت، بهترین راه‌حل این معضل است. )مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص 45 - 54 و 65 - 67. توضیحات بیشتر در این زمینه در پاسخ سؤال اول فصل بعد خواهد آمد. .
بی تردید، همهی ادیان آسمانی بر ضد هواپرستی و هوسرانی قیام کردهاند و اسلام نیز هواپرستی را در ردیف بتپرستی قرار داده و آدم ذواق - کسی که هدفش کامجویی از زنان مختلف است - را ملعون معرفی کرده است؛ اما در عین مبارزه با هواپرستی، اسلام ریاضت را نیز مردود میشمارد و از نظر اسلام، تمام غرایز انسان باید در حدود اقتضای طبیعت پاسخ داده شود.در اسلام آنچه اصل است ازدواج دائم و تشکیل کانون دائمی خانواده است، اما اگر کسی به دلایل مختلف از عهدهی تشکیل خانواده بر نیامد، چه کار باید بکند؟
برای مثال، خاصیت عصر جدید این است که فاصلهی بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل خانواده زیاد کرده است و در چنین شرایطی با طبیعت و غریزه چه کنیم؟ آیا جوانان حاضرند یک دوره رهبانیت موقت را طی کنند تا امکانات ازدواج دائم فراهم شود؟ و به فرض که جوانی حاضر شود، آیا طبیعت از ایجاد عوارض روانی ناشی از ممانعت از اعمال غریزهی جنسی صرفنظر میکند؟ راه دیگر این است که کمونیسم جنسی را بپذیریم و اجازه دهیم یک پسر با صدها دختر و یک دختر با صدها پسر رابطهی نامشروع داشته باشد و دختر چندین بار سقط جنین کند و... در آن صورت، آیا چنین پسران و دخترانی با چنین روابطی در دوران تحصیل، بعدا مرد زندگی و زن خانواده خواهند بود؟ اما راهی که اسلام پیشنهاد میکند، ازدواج موقت است که در درجهی اول زن را محدود میکند - که در آن واحد، همسر دو مرد نباشد - و بدیهی است که محدود شدن زن، مستلزم محدود شدن مرد نیز هست. بدین ترتیب، جوانان دوران تحصیل خود را میگذرانند، بدون این که مجبور به رهبانیت یا مبتلا به کمونیسم جنسی شوند.
در پایان باید توجه کرد که بر خلاف آنچه در سؤال مطرح شده، ازدواج موقت به حفظ نظام خانواده در کل اجتماع نیز کمک میکند. غربیان وجود عدهای زن بدکاره را در محل معینی از هر شهر تحت نظر دولت لازم میدانند، زیرا مردان مجردی که قادر به ازدواج نیستند، را خطر بزرگی برای خانوادهها میدانند. ]به علاوه، زنان بیوهای که طعم ازدواج را چشیدهاند و دیگر کسی با آنان ازدواج دائم نمیکند، نیز میتوانند خطر دیگری برای خانوادهها به حساب آیند.[ و ازدواج موقت، بهترین راهحل این معضل است. )مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص 45 - 54 و 65 - 67. توضیحات بیشتر در این زمینه در پاسخ سؤال اول فصل بعد خواهد آمد. .
- [سایر] آیا تجویز ازدواج موقت، ترویج هوسرانی و مخالف حفظ نظام خانواده نیست؟
- [سایر] چرا در اسلام ازدواج موقّت و تعدّد زوج ها تجویز شده؟ آیا اینها تبعیض و خلاف حقوق زن نیست؟
- [سایر] حفظ نظام اسلامی چه ضرورتی دارد؟
- [سایر] حفظ نظام جمهوری اسلامی درست تر است یا حفظ ارزش های نظام؟ و اگر قرار بر انتخاب شد کدام ارجحیت دارد؟
- [سایر] آیا سلاح هستهای برای حفظ نظام لازم نیست؟
- [آیت الله خامنه ای] آقایی بخاطر محرم شدن با خانواده ای، با دختر آن خانواده صیغه عقد موقت خوانده است مسأله ازدواج این دختر با پسری که نوه دختری آن آقا می باشد، چگونه است؟
- [آیت الله بهجت] اشخاصی که مخالف انقلاب یا نظام جمهوری اسلامی و یا مخالف ولایت فقیه هستند، آیا اقتدا به آن ها جایز است یا خیر؟
- [سایر] لطفا در مورد این جمله حضرت امام(ره) توضیح دهید، حفظ نظام از اوجب واجبات است. آیا در زمان تعارض بین حفظ نظام و خواندن نماز یا هر فرعی از فروع دین چه باید کرد؟ در مورد تشخیص مصداقهای حفظ نظام هم راهکار
- [سایر] ازدواج موقت بر حسب عرف شیعی و آن گونه که فقها آن را تجویز میکنند، چیزی به جز تجویز اعمال جنسی نیست. و این عمل فقط مشروط به یک شرط است و آن شرط این است که زن در عقد مرد دیگری نباشد، در بعضی روایات حتی متعه با زن شوهردار نیز جایز شمرده شده است: التهذیب (2/187)، در این شرایط مرد میتواند با ادای صیغه ازدواج که در دو کلمه خلاصه شده و احتیاج به هیچ شاهد و نفقه ای ندارد، زن را به عقد خود در بیاورد. در این نوع عقد زمان و مدت ازدواج در اختیار مرد است و او میتواند با حفظ سلطه مطلق برای خود، هزار زن را با این نوع ازدواج در زیر سقف واحدی گرد آورد.
- [سایر] سلام.20ساله هستم دو خواهر بزرگتر از خودم 24 و 21 ساله دارم.با پسری 26ساله به همدیگر علاقه مندیم و خانواده هایمان نیز در جریانندولی پدرمن با ازدواج ما مخالف است چرا که دخترآخرخانواده هستم.آیا امکان دارد صیغه ی محرمیت بینمان جاری کنیم تا بتوانیم رفت و آمد داشته باشیم؟خواهشمندم جوابم را حتما حتما برایم ارسال کنید.
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج موقّت از راههای مناسب جلوگیری از فحشا و انحرافات جنسی است و اولیاء دین به آن سفارش کردهاند. از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که: (اگر از ازدواج موقّت منع نشده بود، هیچ مؤمنی تن به زنا نمیداد و جز محروم از سعادت و نیکبختی، کسی زنا نمیکرد.)(1) بنابر این کسی که امکان ازدواج دائم را نداشته باشد و نتواند خود را از گناه بازدارد یا بترسد دچار فحشا گردد، باید با ازدواج موقّت خود را حفظ نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ازدواج موقّت هر چند برای لذّت بردن هم نباشد صحیح است، همسر موقّت را (متعه) یا (صیغه) نیز میگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زن مسلمان نمیتواند به عقد مرد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با غیر اهل کتاب و مجوس ازدواج کند، نه به صورت ازدواج دائم و نه به صورت ازدواج موقّت و ظاهراً ازدواج دائم یا موقّت با زن یهودی و نصرانی باطل نیست؛ بلکه مکروه و مخالف احتیاط استحبابیست به ویژه ازدواج دائم. ازدواج با زن مجوسی به صورت دائم صحیح نیست و به صورت موقّت مکروه و مخالف احتیاط استحبابیست و در صورتی که مرد و زن کافر با یکدیگر ازدواج کنند و سپس شوهر مسلمان شود و زن وی بر دین مسیحیّت یا یهودیّت یا مجوسیّت باقی بماند ازدواج باطل نمیگردد. در مورد اسلام زن یا شوهر احکام چندی وجود دارد که در کتب مفصّل فقهی آمده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسب و کار و تلاش برای زندگی از طریق تجارت و زراعت و صنعت و مانند آن برای کسانی که مخارج همسر و فرزند خود را ندارند واجب است، همچنین برای حفظ نظام و تأمین احتیاجات جامعه اسلامی، و در غیر این صورت، مستحب مؤکد است، مخصوصاً برای کمک به فقرا و یا وسعت بخشیدن به زندگی خانواده.
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط میداند که صیغه عقد، به این لفظ جاری میشود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمهاش را بخواند، و اکتفا کردن او به عربی خالی از تأمل نیست، و اگر نمیتوانند صیغه عربی را بخوانند و یا وکیل بگیرند، قطعاً ترجمه کافی است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (ودیعه) آن است که انسان مال خود را به دیگری به عنوان امانت و به منظور حفظ و نگهداری بسپارد هر گاه این مطلب را با صیغه لفظی بگوید، یا بدون این که صیغه ای بخواند به شخص امانتدار بفهماند که مال را برای نگهداری به او می دهد و او هم به همین قصد بگیرد، باید به احکام ودیعه و امانت که بعداً گفته می شود عمل نماید.
- [آیت الله خوئی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند بیکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافیاست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنان صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به اینکه وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله اردبیلی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است، کفایت نمیکند؛ ولی اگر وکیل بگوید: (صیغه را خواندهام) کافی است.