البته که اسلام یکی است. اما به مجتهد وحی نازل نمیشود و او باید احکام الهی را از روی دلیل مبتنی بر قرآن کریم، سنت، عقل و اجماع به دست آورد و به همین دلیل نیز به او مجتهد میگویند. یعنی کسی که در فهم احکام فقهی جهد و تلاش دارد. لذا از آن جا که درک، فهم و استنتاج همگان در همهی موارد یکسان نمی باشند، اختلافهایی در فهم جزئیات برخی از احکام پیش میآید که هیچ کدام نافی دین و یا دلیلی بر چندتایی دین نمیباشد. در اولین بخش تمامی رسالههای مراجع محترم تقلید به این مسئلهی مهم اشاره شده است که تقلید باید از (اعلم) صورت پذیرد: رسالهی امام خمینی (ره) مسئله 2: (تقلید در احکام، عمل کردن به دستور مجتهد است، و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعهی دوازده امامی و حلالزاده و عادل باشد. و نیز بنا بر احتیاط واجب باید از مجتهدی تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد. یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود استادتر باشد.) اعلم، اسم فرد و تفضیلی است. یعنی به یک نفر تعلق میگیرد و اگر چند نفر باشند، به آنها (علما) اطلاق میشود و نه اعلم. اما، گاه در میان فقها و مجتهدین، برتری یک نفر در فهم احکام نسبت به دیگران، بر همهی اهل فن [کسانی که خود مجتهد بوده و میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند] مسجل و مبرهن میگردد. در چنین زمانی، تقلید باید از همان یک نفر صورت پذیرد. اما گاهی تشخیص چند فقیه میسر است، لیکن تشخیص (اعلم) یعنی استادترین آنها در فهم احکام خدا میسر نیست. مثلاً مشابه و نزدیک به هم هستند و یا اگر یکی در باب (طهارت) استادتر شناخته شد، آن یکی در باب (معاملات) استادتر شناخته میشود، در چنین شرایطی، همهی آنها قابل تقلید شناخته و معرفی میشوند. به عنوان مصداق: در یک دوره همه از مرحوم آیتالله العظمی حکیم تقلید میکردند و حتی سایر فقها در زمان ایشان تکلیفی بر خود نمیدیدند و شاید در زمان مرحوم آیتالله العظمی بروجردی نیز چنین بود. اما مثلاً در زمان حیات حضرت امام خمینی (ره)، آیات عظام دیگری چون: خویی، گلپایگانی و نجفی مرعشی نیز وجود داشتند که به لحاظ اهل علم، در باب فقاهت هم طراز ایشان بودند. و یا در زمان حاضر نیز تشخیص این که در میان فقها کدام یک در فهم احکام از همه استادتر است، میسر نیست، لذا تقلید از هر یک از آنان جایز میباشد. اما، تقلید از همه نیز فقط به دو شرط – که البته بسیار دشوار است – جایز است. اول آن که مرجع تقلید او در مسئلهای فتوا نداده باشد. لذا او میتواند در همان مسئله به مرجع دیگری رجوع کند و دوم آن که مقلد، عمل بر احتیاط نماید که البته بسیار دشوار است. از عمل به احتیاط یعنی: رسالهی امام خمینی (ره) مسئله 1: (... یا از راه احتیاط طوری به وظیفهی خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدهای دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را به جا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.) www.aviny.com
علت تعدد مراجع تقلید چیست؟ مگر اسلام چند تاست که نظرات مختلف است؟ اگر همه نظرات شرعی و اسلامی است پس چرا نمیتوان از چند مرجع تقلید کرد؟
البته که اسلام یکی است. اما به مجتهد وحی نازل نمیشود و او باید احکام الهی را از روی دلیل مبتنی بر قرآن کریم، سنت، عقل و اجماع به دست آورد و به همین دلیل نیز به او مجتهد میگویند. یعنی کسی که در فهم احکام فقهی جهد و تلاش دارد. لذا از آن جا که درک، فهم و استنتاج همگان در همهی موارد یکسان نمی باشند، اختلافهایی در فهم جزئیات برخی از احکام پیش میآید که هیچ کدام نافی دین و یا دلیلی بر چندتایی دین نمیباشد.
در اولین بخش تمامی رسالههای مراجع محترم تقلید به این مسئلهی مهم اشاره شده است که تقلید باید از (اعلم) صورت پذیرد:
رسالهی امام خمینی (ره) مسئله 2: (تقلید در احکام، عمل کردن به دستور مجتهد است، و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعهی دوازده امامی و حلالزاده و عادل باشد. و نیز بنا بر احتیاط واجب باید از مجتهدی تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد. یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود استادتر باشد.)
اعلم، اسم فرد و تفضیلی است. یعنی به یک نفر تعلق میگیرد و اگر چند نفر باشند، به آنها (علما) اطلاق میشود و نه اعلم. اما، گاه در میان فقها و مجتهدین، برتری یک نفر در فهم احکام نسبت به دیگران، بر همهی اهل فن [کسانی که خود مجتهد بوده و میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند] مسجل و مبرهن میگردد. در چنین زمانی، تقلید باید از همان یک نفر صورت پذیرد. اما گاهی تشخیص چند فقیه میسر است، لیکن تشخیص (اعلم) یعنی استادترین آنها در فهم احکام خدا میسر نیست. مثلاً مشابه و نزدیک به هم هستند و یا اگر یکی در باب (طهارت) استادتر شناخته شد، آن یکی در باب (معاملات) استادتر شناخته میشود، در چنین شرایطی، همهی آنها قابل تقلید شناخته و معرفی میشوند.
به عنوان مصداق: در یک دوره همه از مرحوم آیتالله العظمی حکیم تقلید میکردند و حتی سایر فقها در زمان ایشان تکلیفی بر خود نمیدیدند و شاید در زمان مرحوم آیتالله العظمی بروجردی نیز چنین بود. اما مثلاً در زمان حیات حضرت امام خمینی (ره)، آیات عظام دیگری چون: خویی، گلپایگانی و نجفی مرعشی نیز وجود داشتند که به لحاظ اهل علم، در باب فقاهت هم طراز ایشان بودند. و یا در زمان حاضر نیز تشخیص این که در میان فقها کدام یک در فهم احکام از همه استادتر است، میسر نیست، لذا تقلید از هر یک از آنان جایز میباشد.
اما، تقلید از همه نیز فقط به دو شرط – که البته بسیار دشوار است – جایز است. اول آن که مرجع تقلید او در مسئلهای فتوا نداده باشد. لذا او میتواند در همان مسئله به مرجع دیگری رجوع کند و دوم آن که مقلد، عمل بر احتیاط نماید که البته بسیار دشوار است. از عمل به احتیاط یعنی:
رسالهی امام خمینی (ره) مسئله 1: (... یا از راه احتیاط طوری به وظیفهی خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدهای دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را به جا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.)
www.aviny.com
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر نظرات مرجع تقلید واقف در امورات وقف با نظریات مراجع تقلید هیأت امنای مسجد که مجریان امور هستند فرق کند، کدام مقدّم است؟
- [سایر] آیا داشتن مرجع تقلید برای هر مسلمان واجب است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر حاکم اسلامی و مرجع تقلید متفاوت باشند وجوهات خمس را باید به کدامیک سپرد؟
- [سایر] علت اختلاف فتاوا و نظرات بین مراجع تقلید چیست؟
- [سایر] با وجود این که دین اسلام یکی است چرا مرجع تقلید و رساله های عملیه یکی نیست؟
- [سایر] با وجود این که دین اسلام یکی است چرا مرجع تقلید و رساله های عملیه یکی نیست؟
- [سایر] اگر مرجع تقلید کسی از دنیا برود و از مرجع زنده تقلید نکند، چه حکمی دارد؟
- [آیت الله بهجت] اگر مرجع تقلید کسی فوت کند و از مرجع زنده تقلید نکند، چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] آیا در یک مورد خاص می توان از یک مرجع تقلید ، غیر از مرجع تقلید خود تقلید کرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی از مرجعی تقلید می کرده است، پس از فوت او با اجازه مرجع دوّم زنده به تقلید مرجع اوّل باقی مانده است، سپس مرجع دوّم از دنیا رفته است و اکنون از مرجع سوّم که زنده است تقلید می کند، اکنون آیا با اجازه مرجع زنده باید بر تقلید از مرجع اوّل باقی بماند یا مرجع دوّم؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در صورت احتمال زوال برخی از شرایط صحت تقلید, یا احتمال عوض شدن فتوای مرجع, میتوان به فتوای سابق او عمل کرد و جستجو لازم نیست؛ چنانچه بعداً ثابت شود که فتوای مرجع تقلید یا شرایط او عوض شده بود, باید نسبت به گذشته, مطابق فتوای جدید یا فتوای مرجع جدید عمل کرد.
- [آیت الله جوادی آملی] .مرجع تقلید باید مجتهد، زنده،بالغ، عاقل، مرد، شیعه دوازده امامی، حلالزاده و عادل باشد و در فهمیدن احکام خدا از منابع دینی، هیچ مجتهدی از او داناتر ( یعنی ماهرتر) نباشد و بنا بر احتیاط لازم، مبتلا به حب دنیا نباشد. جواز تقلید زنان از زن مجتهدی که هیچ مجتهدی از او اعلم نباشد، بعید نیست.
- [آیت الله بهجت] شخصی که مقلد مرجعی بوده و بعد از وفات او بر طبق نظر مرجعی دیگر بر تقلید باقی مانده، ولی در بعضی از فتاوی ( از قبیل بلاد کبیره و شب مهتاب یا هرمسأله دیگر ) به مرجع دوم عدول کرده، بعد از وفات مرجع دوم، در صورت بقاء، نمی تواند در این مسائل به مرجع اول برگردد ولی می تواند به تقلید مرجع دوم باقی باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] تقلید در احکام; عمل نمودن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که: مرد بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده و عادل باشد و مقصود از عدالت آن است که قدرت نفسانیه ای بر انجام واجبات و ترک گناهان کبیره داشته باشد. و احتیاط واجب آن است که مرجع تقلید حریص به دنیا نباشد و لازم است از مجتهدین دیگر اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از همه مجتهدین عصر خودش عالمتر باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .تقلید مجتهد متوفّا در ابتدا جایز نیست؛ ولی بقای بر تقلید میت, اشکال ندارد و بقای بر تقلید مجتهد میت باید به فتوای مجتهد مطلق زنده باشد; خواه فرد به آن عمل کرده باشد یا نه. اگر مجتهد متوفّا اعلم باشد، بقای بر تقلید او احتیاطاً واجب است و اگر مجتهد زنده اعلم باشد، عدول از مجتهد متوفا به مرجع زنده, واجب است.
- [آیت الله مظاهری] در زمانی که در اعلمیّتِ مجتهدین اختلاف باشد یا مجتهدِ اعلم وجود نداشته باشد، مکلّف میتواند از هر مجتهدِ جامع الشرایطی تقلید کند. همچنین در چنین شرایطی از دو مرجع و یا بیشتر میشود تقلید کرد و رجوع از مرجعی به مرجع دیگر نیز جایز است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مرجع تقلید در مسألهای فتوا دهد و پیش از آن یا پس از آن احتیاط کند، مثلاً بفرماید )نماز جمعه در روز جمعه کافی است و احتیاطاً چهار رکعت ظهر را هم بخواند( که آن را احتیاط مستحب گویند مقلّد او نمیتواند به فتوای مرجع دیگر عمل کند, مگر آنکه فتوای مرجع دیگر به احتیاطْ نزدیکتر باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وقتی فتوای مرجع تقلید تغییر کرد عمل کردن مقلّد به فتوای قبلی جایز نیست ولی اگر فتوای قبلی مطابق احتیاط باشد عمل به آن بنابر احتیاط مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کسی بخواهد وجوهات شرعیّه¬ی خود را به مجتهدی که از او تقلید نمی کند بدهد در صورتی جایز است که مرجع تقلیدش اجازه دهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی مدّتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده، سپس تقلید کند، اگر اعمال سابق، مطابق فتوای این مجتهد باشد صحیح است و گرنه نظر مرجع خود را درباره¬ی آن سؤال کرده و مطابق آن عمل می¬کند، همچنین است اگر بدون تحقیق کافی از مجتهدی تقلید نموده باشد.