در احادیث بسیاری از پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام، غیبت حضرت مهدی عجل الله فرجه به دو بخش کوتاه مدت (غیبت صغرا) و دراز مدت (غیبت کبرا) تقسیم شده است. امام صادق علیه السلام در این باره ‌فرمودند: (همانا برای قائم دو غیبت است که در یکی از آن دو به خانواده‌اش برمی‌گردد و در دیگری معلوم نیست کجاست؛ هرسال در مناسک حج حاضر می‌گردد و مردم را می‌بیند در حالی که مردم او را نمی‌بینند).[1] افزون بر دوگونه بودن، در روایاتی به کوتاه بودن یکی و بلند بودن دیگری نیز اشاره شده است. همان حضرت در سخنی دیگر فرمودند: (برای قائم دو غیبت است: یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری دراز مدت...).[2] غیبت صغرا: اگر چه این تعبیر در روایات معصومین علیهم السلام به این صورت نیامده است، رفته رفته به خاطر کوتاه بودن دوران نخست غیبت, به این عنوان مشهور شده است. البته بهتر بود به جای (غیبت صغرا)، آن را (غیبت ناقصه) می نامیدند،چرا که با پایان یافتن این دوران، غیبت تامّه آغاز شده است، و مهمترین تفاوت این دوره ها در تامّ بودن و ناقص بودن آنها است؛ وگرنه با توجه به پیوستگی هر دو غیبت به یک دیگر تفکیک آن دو به کوتاه و بلند، معنای قابل قبولی نخواهد داشت. بر اساس دیدگاه مشهور، غیبت صغرا در اصطلاح مهدویّت عبارت است از: پنهان زیستی کوتاه مدت حضرت مهدی علیه السلام با ویژگیهای خاص، پس از شهادت امام عسکری علیه السلام تا آغاز (غیبت کبرا). اگرچه برخی آغاز این دوران را از همان ابتدای ولادت دانسته،[3] مدت آن را 74 سال ذکر کردهاند، مشهور آن است که آغاز آن از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و مدت آن حدود 69سال است.[4] به دلیل این که اگرچه حضرت مهدی علیه السلام در زمان حیات پدر بزرگوار خود گاهی به صورت پنهانی زندگی میکردند، فراوانیِ کسانی که در این دوره به دیدن حضرت نایل شدهاند، گویای آن است که آشکار بودن حضرت برای عدهای فراوان بیش از پنهانی بودن ایشان بوده است. علاوه آن، پنهانی اندک در دوران امام حسن عسکری علیه السلام میتوانسته مقدمه ای برای دوران غیبت صغرا باشد، زیرا همانگونه که غیبت کبرا بدون مقدمه ممکن بود مشکلاتی را برای جامعة شیعی پدید آورد، غیبت صغرا بدون مقدمه نیز مشکلاتی ایجاد میکرد. با این بیان، پارهای از ویژگی‌های غیبت صغرا که آن را از دورة بعد متمایز کرد عبارت است از: 1. غیبت صغرا از نظر زمان محدود بوده، ولی غیبت کبرا بسیار طولانی است و غیر از خداوند کسی از مدت آن آگاهی ندارد. 2. در دوران غیبت صغرا، پنهان زیستی امام همه جانبه و عمومی نبود؛ امام اگرچه از نگاهها پنهان بود، کسانی مانند نواب خاص، برخی از وکلای آن حضرت و نیز افرادی با ویژگیهای ممتاز، می‌توانستند با آن حضرت در تماس باشند و پرسشها و نامه‌های مردم را خدمت امام ببرند و پاسخ او را به مردم برسانند، و یا به دیدار آن حضرت نایل شوند. اما در غیبت تامه (کبرا) امام به طور کلی از نگاه‌ها پنهان است و باب مکاتبه و نامه‌نگاری بسته است؛ یعنی، بنای غیبت کبرا و اقتضای آن این است که حضرت دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود، زیرا ممکن است بعضی افراد، حضرت را ببینند. 3. در غیبت صغرا، حضرت مهدی علیه السلام چهار نماینده داشت که آنها را به صورت معیّن برگزیده بودند.مهمترین وظیفه آنها برقراری ارتباط بین امام و مردم بود؛ ایشان اقامتگاه و مکان حضرت را نیز می‌دانستند، ولی در غیبت کبرا چنین نیست. 4. درغیبت صغرا افزون بر سفیران چهارگانه ممکن ‌بود اشخاصی آن حضرت را ببینند و بشناسند؛ ولی‌ درغیبت‌ کبرا کسی او را نمی‌بیند واگر ببیند نمی‌شناسد. اما چرا از همان ابتدا غیبت کبرا صورت نگرفت؟ زیرا در مشیت الهی از ابتدا چنین مقدر بوده که آن حضرت پس از رسیدن به امامت، میبایست بیدرنگ از دید عمومی پنهان شود و در ظاهر از آن چه در جامعه رخ می‌دهد، فاصله بگیرد؛ هر چند در واقع او از نزدیک، همه وقایع را احساس و ادراک می‌کند. باید توجّه داشت که اگر آن حضرت، یک باره رخ در نقاب غیبت کامل میبرد، ضربه سنگینی به پایگاه‌های مردمی و طرف داران امامت وارد می‌شد، زیرا مردم پیش از آن سالها با امام خود ارتباطی تنگاتنگی داشتند، در مشکلات و نیازهای خود به ایشان رجوع می‌کردند، و اگر ناگهان امام پنهان می‌شد و مردم احساس می‌کردند که دیگر دست رسی به رهبر فکری و معنوی خود ندارند، ممکن بود مشکلاتی جدّی برای جامعه پدید آید. بنابراین لازم بود که برای (غیبت تامه) زمینهسازی شود تا مردم به تدریج با آن خو بگیرند و خود را بر اساس آن بسازند. با غیبت صغرا در واقع این زمینهسازی صورت گرفت. در این زمان حضرت مهدی عجل الله فرجه ازدیده‌ها پنهان بود، ولی ایشان از راه نمایندگان، وکیلان و یاران مورد اطمینان، با شیعیان خود ارتباط داشتند.[5] رفته رفته با پدیدآمدن آمادگی (پس از گذشت مدت شصت و نه سال) به دستور خداوند، آن حضرت در پرده پنهان زیستیِ تمام و کامل قرار گرفتند. پی نوشتها: [1] . (اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَتَینِ یَرْجِعُ فِی اِحداهُما وَفِی الاُخْری لایُدری اَیْنَ هُوَ یَشْهَدُ المَواسِمَ یَری الناسَ وَلایَرْونَهُ)؛ نعمانی، الغیبة، ص 175، ح 15. [2] . (لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ اِحْداهُما قَصِیرَةٌ وَالاُخْری طَوِیلَةٌ ...)؛ شیخ کلینی، کافی، ج 1، ص 340. [3] . شیخ مفید, ارشاد، ج 2، ص 340. [4] . شیخ طوسی, کتاب الغیبة، ص 159؛ شیخ کلینی, کافی، ج 1، ص 341؛ نعمانی, الغیبة، ص 149. [5] . ر.ک: رهبری بر فراز قرون، ص 101. www. salimian.com
در احادیث بسیاری از پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام، غیبت حضرت مهدی عجل الله فرجه به دو بخش کوتاه مدت (غیبت صغرا) و دراز مدت (غیبت کبرا) تقسیم شده است.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: (همانا برای قائم دو غیبت است که در یکی از آن دو به خانوادهاش برمیگردد و در دیگری معلوم نیست کجاست؛ هرسال در مناسک حج حاضر میگردد و مردم را میبیند در حالی که مردم او را نمیبینند).[1]
افزون بر دوگونه بودن، در روایاتی به کوتاه بودن یکی و بلند بودن دیگری نیز اشاره شده است.
همان حضرت در سخنی دیگر فرمودند: (برای قائم دو غیبت است: یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری دراز مدت...).[2]
غیبت صغرا: اگر چه این تعبیر در روایات معصومین علیهم السلام به این صورت نیامده است، رفته رفته به خاطر کوتاه بودن دوران نخست غیبت, به این عنوان مشهور شده است. البته بهتر بود به جای (غیبت صغرا)، آن را (غیبت ناقصه) می نامیدند،چرا که با پایان یافتن این دوران، غیبت تامّه آغاز شده است، و مهمترین تفاوت این دوره ها در تامّ بودن و ناقص بودن آنها است؛ وگرنه با توجه به پیوستگی هر دو غیبت به یک دیگر تفکیک آن دو به کوتاه و بلند، معنای قابل قبولی نخواهد داشت. بر اساس دیدگاه مشهور، غیبت صغرا در اصطلاح مهدویّت عبارت است از: پنهان زیستی کوتاه مدت حضرت مهدی علیه السلام با ویژگیهای خاص، پس از شهادت امام عسکری علیه السلام تا آغاز (غیبت کبرا).
اگرچه برخی آغاز این دوران را از همان ابتدای ولادت دانسته،[3] مدت آن را 74 سال ذکر کردهاند، مشهور آن است که آغاز آن از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و مدت آن حدود 69سال است.[4] به دلیل این که اگرچه حضرت مهدی علیه السلام در زمان حیات پدر بزرگوار خود گاهی به صورت پنهانی زندگی میکردند، فراوانیِ کسانی که در این دوره به دیدن حضرت نایل شدهاند، گویای آن است که آشکار بودن حضرت برای عدهای فراوان بیش از پنهانی بودن ایشان بوده است. علاوه آن، پنهانی اندک در دوران امام حسن عسکری علیه السلام میتوانسته مقدمه ای برای دوران غیبت صغرا باشد، زیرا همانگونه که غیبت کبرا بدون مقدمه ممکن بود مشکلاتی را برای جامعة شیعی پدید آورد، غیبت صغرا بدون مقدمه نیز مشکلاتی ایجاد میکرد.
با این بیان، پارهای از ویژگیهای غیبت صغرا که آن را از دورة بعد متمایز کرد عبارت است از:
1. غیبت صغرا از نظر زمان محدود بوده، ولی غیبت کبرا بسیار طولانی است و غیر از خداوند کسی از مدت آن آگاهی ندارد.
2. در دوران غیبت صغرا، پنهان زیستی امام همه جانبه و عمومی نبود؛ امام اگرچه از نگاهها پنهان بود، کسانی مانند نواب خاص، برخی از وکلای آن حضرت و نیز افرادی با ویژگیهای ممتاز، میتوانستند با آن حضرت در تماس باشند و پرسشها و نامههای مردم را خدمت امام ببرند و پاسخ او را به مردم برسانند، و یا به دیدار آن حضرت نایل شوند. اما در غیبت تامه (کبرا) امام به طور کلی از نگاهها پنهان است و باب مکاتبه و نامهنگاری بسته است؛ یعنی، بنای غیبت کبرا و اقتضای آن این است که حضرت دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود، زیرا ممکن است بعضی افراد، حضرت را ببینند.
3. در غیبت صغرا، حضرت مهدی علیه السلام چهار نماینده داشت که آنها را به صورت معیّن برگزیده بودند.مهمترین وظیفه آنها برقراری ارتباط بین امام و مردم بود؛ ایشان اقامتگاه و مکان حضرت را نیز میدانستند، ولی در غیبت کبرا چنین نیست.
4. درغیبت صغرا افزون بر سفیران چهارگانه ممکن بود اشخاصی آن حضرت را ببینند و بشناسند؛ ولی درغیبت کبرا کسی او را نمیبیند واگر ببیند نمیشناسد.
اما چرا از همان ابتدا غیبت کبرا صورت نگرفت؟ زیرا در مشیت الهی از ابتدا چنین مقدر بوده که آن حضرت پس از رسیدن به امامت، میبایست بیدرنگ از دید عمومی پنهان شود و در ظاهر از آن چه در جامعه رخ میدهد، فاصله بگیرد؛ هر چند در واقع او از نزدیک، همه وقایع را احساس و ادراک میکند. باید توجّه داشت که اگر آن حضرت، یک باره رخ در نقاب غیبت کامل میبرد، ضربه سنگینی به پایگاههای مردمی و طرف داران امامت وارد میشد، زیرا مردم پیش از آن سالها با امام خود ارتباطی تنگاتنگی داشتند، در مشکلات و نیازهای خود به ایشان رجوع میکردند، و اگر ناگهان امام پنهان میشد و مردم احساس میکردند که دیگر دست رسی به رهبر فکری و معنوی خود ندارند، ممکن بود مشکلاتی جدّی برای جامعه پدید آید.
بنابراین لازم بود که برای (غیبت تامه) زمینهسازی شود تا مردم به تدریج با آن خو بگیرند و خود را بر اساس آن بسازند. با غیبت صغرا در واقع این زمینهسازی صورت گرفت. در این زمان حضرت مهدی عجل الله فرجه ازدیدهها پنهان بود، ولی ایشان از راه نمایندگان، وکیلان و یاران مورد اطمینان، با شیعیان خود ارتباط داشتند.[5] رفته رفته با پدیدآمدن آمادگی (پس از گذشت مدت شصت و نه سال) به دستور خداوند، آن حضرت در پرده پنهان زیستیِ تمام و کامل قرار گرفتند.
پی نوشتها:
[1] . (اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَتَینِ یَرْجِعُ فِی اِحداهُما وَفِی الاُخْری لایُدری اَیْنَ هُوَ یَشْهَدُ المَواسِمَ یَری الناسَ وَلایَرْونَهُ)؛ نعمانی، الغیبة، ص 175، ح 15.
[2] . (لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ اِحْداهُما قَصِیرَةٌ وَالاُخْری طَوِیلَةٌ ...)؛ شیخ کلینی، کافی، ج 1، ص 340.
[3] . شیخ مفید, ارشاد، ج 2، ص 340.
[4] . شیخ طوسی, کتاب الغیبة، ص 159؛ شیخ کلینی, کافی، ج 1، ص 341؛ نعمانی, الغیبة، ص 149.
[5] . ر.ک: رهبری بر فراز قرون، ص 101.
www. salimian.com
- [سایر] درباره غیبت صغرای امام زمان(علیه السلام) و ضرورت آن قبل از غیبت کبری توضیح دهید.
- [سایر] غیبت صغرای امام زمان (عج) از چه زمانی آغاز و نواب ایشان در این مدت چه کسانی بودند؟
- [سایر] علت غیبت حضرت مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] حکمت غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] غیبت حضرت مهدی علیه السلام به چه کیفیتی است ؟
- [سایر] چگونگی غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) را توضیح دهید.
- [سایر] فلسفه غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] آیا امام عسکری علیه السلام برای غیبت فرزندشان، حضرت مهدی علیه السلام زمینه سازی نموده اند ؟
- [سایر] آیا امام باقر علیه السلام از غیبت حضرت مهدی علیه السلام خبر دادهاند؟
- [سایر] آیا امام رضا علیه السلام از غیبت حضرت مهدی علیه السلام خبر دادهاند؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.