در متون دینی ما آمده است که همه کس و همه چیز نزد امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف حاضر است و امام بر احوال مردم آگاه است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ( وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُوْمِنُونَ ؛ بگو عمل کنید، خداوند و فرستادة او و مومنان اعمال شما را میبینند.) (1) درباره این آیه شریفه، روایات بسیاری نقل شده و شاید به حد تواتر برسد(2) که علاوه بر خداوند متعال، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام از اعمال همة امت آگاه میشوند. در باب (عرضه اعمال) کتاب اصول کافی روایات متعددی در ذیل همین آیه شریفه ذکر شده است که مراد از (مومنون)، ائمه اطهار علیهم السلام هستند، از جمله این روایت: شخصی خدمت امام رضا علیه السلام آمد و عرض کرد: برای من و خانوادهام دعا کنید. امام علیه السلام فرمودند: (مگر دعا نمیکنم؛ وَاللهِ إنَّ أعمالَکُم لَتَعرضُ علَیَّ فی کلِّ یَوم وَ لَیلَة؛ به خدا سوگند، اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه میشود.) راوی میگوید: این سخن بر من گران آمد، امام علیه السلام متوجه شدند و به من فرمودند: (أمَا تَقرَأُ کِتابَ اللهِ عزَّوجلَّ: (وَ قُل اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُومِنُونَ)، و هُوَ وَاللهِ علیُّ بنَ أبیطالِب؛ آیا کتاب خداوند عزوجل را نمیخوانی که میفرماید: عمل کنید خدا و پیامبرش و مومنان، عمل شما را میبینند. به خدا سوگند! منظور از مومنان علی بن ابیطالب (و امامان دیگر از فرزندان او) هستند.) (3) امام علی علیه السلام هم میفرمایند: (لیسَ یَغیبُ عَنّا مومنٌ فی شَرقِ الأرضِ و لا فی غَربِها؛ هیچ مومنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست.) (4) امام صادق علیه السلام هم میفرمایند: (إنَّ الدُّنیا لَتَمَثَّلَ لِلإمامِ مِثل فَلقَةِ الجَوز فَلایَعزُبُ عَنهُ شَیءٌ... ؛ دنیا (آسمان و زمین) در نزد امام چون پاره گردویی حاضر و نمایان است و چیزی از او پوشیده نیست.) (5) یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید شاید که نگاهی کند آگاه نباشید روشن است که اعمال، اعم از جوارحی (بدنی) و جوانحی (قلبی) است، لذا امام از هر نوع نیت و عملی که در کارنامه انسان ثبت شود، آگاه است. امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف هم در این زمان، چشم خدا در میان خلایق است(6) و بر احوال و اعمال ما آگاهی دارد. نکته قابل توجه در این باره آن است که علم امام همانند علم ما نیست؛ زیرا انسانها معمولاً علومشان از راه تحصیل به دست میآید و در محدودة عالم شهود و مادی است، در حالی که علم امام منحصر به عالم شهود نیست، بلکه عالم به غیب نیز هست. لذا به راحتی و در کمترین زمان از دعاها و خواستههای ما اطلاع پیدا میکند؛ مثلاً سید بن طاووس نقل میکند که شخصی طی نامهای از امام رضا علیه السلام سوال میکند: (ما وقتی به شما احتیاج داریم چه کنیم؟) حضرت در جواب فرمودند: (اگر حاجتی داری لبهایت را تکان بده، جوابت میرسد؛)(7) یعنی اگر تنها زمزمه کنی و صدایت را هم کسی نشنود، من میشنوم. برای توضیح این مطلب لازم است نکاتی را متذکر شویم: 1. مأموریت امام از لحاظ زمان و مکان، بسیار گسترده است. او تنها امام زمین و زمان نیست، بلکه امام ملک و ملکوت است. 2. مأموریت و تسلط امام تنها به ظاهر عالم ختم نمیشود، بلکه در برگیرندة ظاهر و باطن اجتماع و انسانها نیز هست. 3. علم امام حضوری است، نه کسبی و از راه تحصیل؛ یعنی ما به دلایل متعدد (مذکور در کتب کلامی شیعه) معتقدیم که علم امام موهبتی الهی و علم لدنّی است.(8) 4. علم الهی نیز از ویژگیهای خاصی برخوردار است که آن را در مقایسه با سایر علوم ممتاز میکند: الف) علم الهی روشن است و هیچ نقطة تاریکی در آن نیست. لذا در آن اختلافی نیست و چیزی به نام واضح و واضحتر در آن وجود ندارد؛ ب) علم الهی نزد ائمه اطهار علیهم السلام حاضر است، لذا آنان در هیچ پرسشی نگفتند بعداً جواب میدهیم و یا نیاز به تأمل و تفکر داریم؛ ج) علم الهی نیازمند مقدمه چینی نیست؛ چون در آن اختلافی دیده نمیشود، لذا بین انبیا و امامان علیهم السلام در هیچ امری اختلاف نیست؛ د) علم الهی نیاز به تجدید نظر ندارد، بلکه به قوّت و ظهور آغازین خود باقی است؛(9) 5. روایات به کیفیت علوم ائمه اطهار علیهم السلام اشاره دارند: الف) امام نسبت به هرچه دربارة آسمان و زمین و بهشت و جهنم (تا قیامت) واقع میشود، عالم است و چیزی نیست که ائمه اطهار علیهم السلام نسبت به آن علم نداشته باشند؛(10) ب) جمیع علوم ملائکه و انبیا، نزد ائمه اطهار علیهم السلام موجود است و هر امامی جمیع علوم امام قبل از خود را داراست؛(11) ج) روایاتی داریم که دلالت بر این دارند که ائمه اطهار علیهم السلام بر همة احتیاجات و اعمال بشر و بر احوال شیعیان آگاهی دارند، و حتی اگر بلا یا مصیبتی به آنان برسد آگاهند؛ یعنی به همة بلایا و منایا، (زمان و کیفیت آنها) آگاهی دارند؛ همچنین به آن چه در دل انسانها میگذرد، آگاهی دارند؛(12) در این زمینه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی که برای شیخ مفید فرستادند، فرمودند: (انّا نحیط علماً بانبائکم و لمایعزب عنّا شیءٌ من اخبارکم؛ به همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.) نکتة آخر این که، اگرچه علم امام از ناحیه خداوند است، ولی بین علم خداوند و علم امام تفاوت وجود دارد؛ زیرا علوم الهی برای خداوند ذاتی و استقلالی است (علم بر اموری که بر ما غیب است، ذاتی خداوند است). به عبارت دیگر، تنها کسی که ذاتاً و به خودی خود بر همه امور آگاه است، خدای سبحان است و این بدان معنا نیست که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم، ائمه علیهم السلام یا ملائکه به غیب علم نداشته باشند؛ بلکه علم دارند، اما علم آنها ذاتی نیست، بلکه تبعی است و به خواست پروردگار، عالِماند.(13) پی نوشت ها: 1 . سوره توبه/105. 2 . تفسیر نمونه، ج8، ص125. 3 . کافی، ج1، ص171. 4 . الزام الناصب، ص6، روزگار رهایی، ص648. 5 . شیخ مفید، اختصاص، ص217. 6 . (السلام علیک یا عین الله فی خلقه)، (مفاتیح الجنان، دعای روز جمعه). 7 . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص155، ح42. 8 . حبیبالله طاهری، تحقیقی پیرامون امامت عامه وخاصه، ص76-85. 9 . محسن خرازی، بدایة المعارف، بحث صفات امام (علم امام). 10 . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج26، ص109، (حدود22 روایت نقل شده است). 11 . همان، باب 12، ص159 به بعد. 12 . همان، باب 8و9، ص132، 154. 13 . مهدویت، پرسشها و پاسخهای، معاونت پژوهش موسسه آینده روشن.
در متون دینی ما آمده است که همه کس و همه چیز نزد امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف حاضر است و امام بر احوال مردم آگاه است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ( وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُوْمِنُونَ ؛ بگو عمل کنید، خداوند و فرستادة او و مومنان اعمال شما را میبینند.) (1)
درباره این آیه شریفه، روایات بسیاری نقل شده و شاید به حد تواتر برسد(2) که علاوه بر خداوند متعال، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام از اعمال همة امت آگاه میشوند.
در باب (عرضه اعمال) کتاب اصول کافی روایات متعددی در ذیل همین آیه شریفه ذکر شده است که مراد از (مومنون)، ائمه اطهار علیهم السلام هستند، از جمله این روایت: شخصی خدمت امام رضا علیه السلام آمد و عرض کرد: برای من و خانوادهام دعا کنید. امام علیه السلام فرمودند: (مگر دعا نمیکنم؛ وَاللهِ إنَّ أعمالَکُم لَتَعرضُ علَیَّ فی کلِّ یَوم وَ لَیلَة؛ به خدا سوگند، اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه میشود.) راوی میگوید: این سخن بر من گران آمد، امام علیه السلام متوجه شدند و به من فرمودند: (أمَا تَقرَأُ کِتابَ اللهِ عزَّوجلَّ: (وَ قُل اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُومِنُونَ)، و هُوَ وَاللهِ علیُّ بنَ أبیطالِب؛ آیا کتاب خداوند عزوجل را نمیخوانی که میفرماید: عمل کنید خدا و پیامبرش و مومنان، عمل شما را میبینند. به خدا سوگند! منظور از مومنان علی بن ابیطالب (و امامان دیگر از فرزندان او) هستند.) (3)
امام علی علیه السلام هم میفرمایند: (لیسَ یَغیبُ عَنّا مومنٌ فی شَرقِ الأرضِ و لا فی غَربِها؛ هیچ مومنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست.) (4)
امام صادق علیه السلام هم میفرمایند: (إنَّ الدُّنیا لَتَمَثَّلَ لِلإمامِ مِثل فَلقَةِ الجَوز فَلایَعزُبُ عَنهُ شَیءٌ... ؛ دنیا (آسمان و زمین) در نزد امام چون پاره گردویی حاضر و نمایان است و چیزی از او پوشیده نیست.) (5)
یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید
شاید که نگاهی کند آگاه نباشید
روشن است که اعمال، اعم از جوارحی (بدنی) و جوانحی (قلبی) است، لذا امام از هر نوع نیت و عملی که در کارنامه انسان ثبت شود، آگاه است. امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف هم در این زمان، چشم خدا در میان خلایق است(6) و بر احوال و اعمال ما آگاهی دارد.
نکته قابل توجه در این باره آن است که علم امام همانند علم ما نیست؛ زیرا انسانها معمولاً علومشان از راه تحصیل به دست میآید و در محدودة عالم شهود و مادی است، در حالی که علم امام منحصر به عالم شهود نیست، بلکه عالم به غیب نیز هست. لذا به راحتی و در کمترین زمان از دعاها و خواستههای ما اطلاع پیدا میکند؛ مثلاً سید بن طاووس نقل میکند که شخصی طی نامهای از امام رضا علیه السلام سوال میکند: (ما وقتی به شما احتیاج داریم چه کنیم؟) حضرت در جواب فرمودند: (اگر حاجتی داری لبهایت را تکان بده، جوابت میرسد؛)(7) یعنی اگر تنها زمزمه کنی و صدایت را هم کسی نشنود، من میشنوم.
برای توضیح این مطلب لازم است نکاتی را متذکر شویم:
1. مأموریت امام از لحاظ زمان و مکان، بسیار گسترده است. او تنها امام زمین و زمان نیست، بلکه امام ملک و ملکوت است.
2. مأموریت و تسلط امام تنها به ظاهر عالم ختم نمیشود، بلکه در برگیرندة ظاهر و باطن اجتماع و انسانها نیز هست.
3. علم امام حضوری است، نه کسبی و از راه تحصیل؛ یعنی ما به دلایل متعدد (مذکور در کتب کلامی شیعه) معتقدیم که علم امام موهبتی الهی و علم لدنّی است.(8)
4. علم الهی نیز از ویژگیهای خاصی برخوردار است که آن را در مقایسه با سایر علوم ممتاز میکند:
الف) علم الهی روشن است و هیچ نقطة تاریکی در آن نیست. لذا در آن اختلافی نیست و چیزی به نام واضح و واضحتر در آن وجود ندارد؛
ب) علم الهی نزد ائمه اطهار علیهم السلام حاضر است، لذا آنان در هیچ پرسشی نگفتند بعداً جواب میدهیم و یا نیاز به تأمل و تفکر داریم؛
ج) علم الهی نیازمند مقدمه چینی نیست؛ چون در آن اختلافی دیده نمیشود، لذا بین انبیا و امامان علیهم السلام در هیچ امری اختلاف نیست؛
د) علم الهی نیاز به تجدید نظر ندارد، بلکه به قوّت و ظهور آغازین خود باقی است؛(9)
5. روایات به کیفیت علوم ائمه اطهار علیهم السلام اشاره دارند:
الف) امام نسبت به هرچه دربارة آسمان و زمین و بهشت و جهنم (تا قیامت) واقع میشود، عالم است و چیزی نیست که ائمه اطهار علیهم السلام نسبت به آن علم نداشته باشند؛(10)
ب) جمیع علوم ملائکه و انبیا، نزد ائمه اطهار علیهم السلام موجود است و هر امامی جمیع علوم امام قبل از خود را داراست؛(11)
ج) روایاتی داریم که دلالت بر این دارند که ائمه اطهار علیهم السلام بر همة احتیاجات و اعمال بشر و بر احوال شیعیان آگاهی دارند، و حتی اگر بلا یا مصیبتی به آنان برسد آگاهند؛ یعنی به همة بلایا و منایا، (زمان و کیفیت آنها) آگاهی دارند؛ همچنین به آن چه در دل انسانها میگذرد، آگاهی دارند؛(12) در این زمینه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی که برای شیخ مفید فرستادند، فرمودند: (انّا نحیط علماً بانبائکم و لمایعزب عنّا شیءٌ من اخبارکم؛ به همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.)
نکتة آخر این که، اگرچه علم امام از ناحیه خداوند است، ولی بین علم خداوند و علم امام تفاوت وجود دارد؛ زیرا علوم الهی برای خداوند ذاتی و استقلالی است (علم بر اموری که بر ما غیب است، ذاتی خداوند است). به عبارت دیگر، تنها کسی که ذاتاً و به خودی خود بر همه امور آگاه است، خدای سبحان است و این بدان معنا نیست که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم، ائمه علیهم السلام یا ملائکه به غیب علم نداشته باشند؛ بلکه علم دارند، اما علم آنها ذاتی نیست، بلکه تبعی است و به خواست پروردگار، عالِماند.(13)
پی نوشت ها:
1 . سوره توبه/105.
2 . تفسیر نمونه، ج8، ص125.
3 . کافی، ج1، ص171.
4 . الزام الناصب، ص6، روزگار رهایی، ص648.
5 . شیخ مفید، اختصاص، ص217.
6 . (السلام علیک یا عین الله فی خلقه)، (مفاتیح الجنان، دعای روز جمعه).
7 . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص155، ح42.
8 . حبیبالله طاهری، تحقیقی پیرامون امامت عامه وخاصه، ص76-85.
9 . محسن خرازی، بدایة المعارف، بحث صفات امام (علم امام).
10 . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج26، ص109، (حدود22 روایت نقل شده است).
11 . همان، باب 12، ص159 به بعد.
12 . همان، باب 8و9، ص132، 154.
13 . مهدویت، پرسشها و پاسخهای، معاونت پژوهش موسسه آینده روشن.
- [سایر] اگر خدا ستار العیوب است، پس چرا امام زمان ناظر اعمال ما است؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] چگونه حضرت مهدی (عج) که در یک مکان هستند، ناظر همه جا میباشند؟
- [سایر] اعمال ما چگونه بر امام عصر(عج) عرضه می شود؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام فرزند کیست؟
- [سایر] شباهتهای امام مهدی (عج) با امام حسین (ع) چیست؟
- [سایر] امام مهدی (عج) چگونه به یاد امام حسین (ع) هستند؟
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] آیا از ظهور امام مهدی(علیه السلام) باید ترسید؟
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.