ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از وقایع بسیار مهم و سرنوشت ساز تاریخ بشریت و بستر تحقق وعدههای الهی است. از این رو وقایع گذشته و آینده تاریخ میتواند تأثیر مثبت یا منفی در آن داشته باشد. ارتباط غرب با ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دو بخش قابل بررسی است: بخش اول: مراد از غرب معنای کلی آن یعنی تمدن غربی باشد که شامل متفکران و سیاستمداران و عموم مردم دنیای غرب است. این معنا عمدتاً در مقابل تمدن اسلامی مطرح میگردد. غرب به این معنا در دو جهت میتواند تأثیرگزار در ظهور باشد: 1. تأثیر مثبت: الف. از آنجا که شاخصهی غرب و تمدن غربی قبل از رنسانس و بعد از آن به دو شکل مختلف نماد فساد و ظلم و تبعیض بوده است، همواره میزان ناامیدی انسانها به برقراری عدالت کامل در تمام ابعاد را بیشتر کرده است. و این نا امیدی بشریت را به یک نقطه امید و نجات، آرزومند ساخته است. انسانها از وعدههای غیر واقعی غرب برای حاکمیت دموکراسی و آزادی و عدالت نا امید شدهاند، و به عجز برنامههای دست ساخته بشر و در رأس آنها برنامه غرب برای حاکمیت نهایی و مطلق در پایان تاریخ، پی بردهاند. گرایش و حمایت مردم دنیا از نداهای عدالتخواهی و صلح طلبی در کشورهای مختلف مؤید خوبی برای این ادعاست. این نا امیدی از حاکمان بشری و گرایش به عدالت خواهی، انسانها را برای پذیرش یک رهبر الهی و یک حکومت جهانی جهت برقراری عدالت در جهان آماده میسازد و این میتواند زمینهساز حکومت و ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. البته این تأثیر به صورت غیر مستقیم و بدون خواست غرب صورت میگیرد. ب. پیشرفت علم، تکنولوژی و فناوری در جهان که عمدتاً در غرب اتفاق افتاده است و روز به روز بیشتر میشود باعث شده که ارتباطات مردم جهان، مرزهای خاکی را در نوردد و فرهنگهای جوامع را به تعامل وا دارد. این تعامل فرهنگی و استفاده مشترک و همگانی از علوم و پیشرفتهای آن، باعث هم گرایی و نزدیکی نوع تفکرها خواهد شد و این میتواند یکی از زمینههای ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) باشد. زیرا یک حکومت واحد جهانی لازمهاش توحید در فرهنگ و تفکر از سویی، و بهرهبرداری مشترک و یکسان از مواهب طبیعی برای عموم مردم جهان از سوی دیگر، است. پس میتوان گفت تمدن غربی از لحاظ سیاسی و علمی به طور ناخواسته و غیر مستقیم عاملی برای حرکت جهان به سوی ظهور است. 2. تأثیر منفی: تمدن غربی در مقابل اندیشه مهدویت ساکت نمانده است و عمدتاً از دو زاویه به مبارزه و ستیز با این تفکر پرداخته است. از یک سو با رواج کفر و الحاد و دور کردن انسانها از تفکر الهی و اندیشه دین مداری، مبارزه منفی خود را برنامه ریزی کرده است و برای اجرای این نقشه از اهرم فساد و رواج بی بند و باری بین مردم دنیا اعم از جوامع غربی و اسلامی ، باعث نوعی "غفلت حداکثری" از عدالت خواهی و انسانیت شده است. این عدالت خواهی شاخصه اندیشه مهدویت و نجات بخش است و غفلت از آن دوری از زمان ظهور را رقم میزند. از سوی دیگر با برنامه ریزی متقابل و رودر رو با اندیشه مهدویت به مبارزه جویی میپردازد. برای نمونه میتوان به موارد زیر اشاره نمود: الف. تهیه فیلمهای ضد دینی و ضد مهدوی مانند "پیشگوییهای نوستراداموس" و بازی کامپیوتری جنگ خلیج "یا مهدی"؛ ب. مهدی تراشی و حمایت از چنین حرکتهایی که باعث لوث شدن و تردید مردم در اصل اندیشه مهدویت است؛ ج. تهیه بازیهای کامپیوتری ضد دینی و ضد اخلاقی و ضد مهدوی برای تأثیر گذاری در تفکر و رفتار نسل آینده؛ د. مقابله با حرکتهای عدالت خواهی در جوامع دنیا و توسل به قدرت نظامی برای سرکوبی آن مانند حمله آمریکا به افغانستان، عراق و توطئه مستقیم و غیر مستقیم برای سرکوبی حرکت عظیم عدالت طلبی در جمهوری اسلامی ایران از آغاز تا کنون. بخش دوم: غرب امروز را میتوان به دو شاخه تقسیم نمود: 1. متفکران 2. سیاستمداران هر دسته نیز به دو گروه تقسیم میشوند و مجموعاً چهار گروه را تشکیل میدهند: متفکران دینی، متفکران مادی؛ سیاستمداران عدالت خواه، سیاست مداران قدرت طلب. هر یک از این چهار گروه به نوعی تأثیر مثبت یا منفی در زمان ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارند: الف. متفکران دینی و سیاستمداران عدالت خواه: این دو گروه بر اساس رشد، آگاهی و بیداری فطرت انسانی و الهی خود میتوانند تأثیر مثبت در ظهور داشته باشند. زیرا مردم جهان را برای پذیرش آن واقعه عظیم تاریخ یعنی ظهور و حاکمیت عدالت نهایی در جهان آماده میسازند. ب. متفکران مادی و سیاستمداران قدرت طلب: این دو گروه برای رسیدن به حاکمیت بر مردم جهان و استثمار آنها در تمامی ابعاد علمی، فرهنگی، اخلاقی، فکری و نظامی، و طبیعتاً در جهت مقابله با تفکر عدالتخواهی و حق طلبی و رفع ظلم و فساد از جوامع قدم برداشته و تمام تلاش خویش را برای دور نمودن مردم جهان از این تفکر بکار خواهند گرفت. و لذا تأثیر منفی و مستقیم در دور شدن ظهور خواهند داشت. لذا با توجه به تأثیرات مثبت و منفی غرب در نزدیکی و یا دور شدن ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، باید در جهت تقویت تأثیر مثبت و یا مقابله با تأثیر منفی برنامه ریزی نمود. برای آگاهی بیشتر به منابع زیر رجوع فرمایید: 1. مجله انتظار مقاله مهدی ستیزی، حکومت حهانی و جهانی ساز، 2. انتظار شماره 6، 3.کتاب در انتظار ققنوس ص309، 4.مجله موعود، 5. مجله انتظار نوجوان ،شماره 5.
ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از وقایع بسیار مهم و سرنوشت ساز تاریخ بشریت و بستر تحقق وعدههای الهی است. از این رو وقایع گذشته و آینده تاریخ میتواند تأثیر مثبت یا منفی در آن داشته باشد.
ارتباط غرب با ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دو بخش قابل بررسی است:
بخش اول:
مراد از غرب معنای کلی آن یعنی تمدن غربی باشد که شامل متفکران و سیاستمداران و عموم مردم دنیای غرب است. این معنا عمدتاً در مقابل تمدن اسلامی مطرح میگردد. غرب به این معنا در دو جهت میتواند تأثیرگزار در ظهور باشد:
1. تأثیر مثبت:
الف. از آنجا که شاخصهی غرب و تمدن غربی قبل از رنسانس و بعد از آن به دو شکل مختلف نماد فساد و ظلم و تبعیض بوده است، همواره میزان ناامیدی انسانها به برقراری عدالت کامل در تمام ابعاد را بیشتر کرده است. و این نا امیدی بشریت را به یک نقطه امید و نجات، آرزومند ساخته است.
انسانها از وعدههای غیر واقعی غرب برای حاکمیت دموکراسی و آزادی و عدالت نا امید شدهاند، و به عجز برنامههای دست ساخته بشر و در رأس آنها برنامه غرب برای حاکمیت نهایی و مطلق در پایان تاریخ، پی بردهاند.
گرایش و حمایت مردم دنیا از نداهای عدالتخواهی و صلح طلبی در کشورهای مختلف مؤید خوبی برای این ادعاست. این نا امیدی از حاکمان بشری و گرایش به عدالت خواهی، انسانها را برای پذیرش یک رهبر الهی و یک حکومت جهانی جهت برقراری عدالت در جهان آماده میسازد و این میتواند زمینهساز حکومت و ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. البته این تأثیر به صورت غیر مستقیم و بدون خواست غرب صورت میگیرد.
ب. پیشرفت علم، تکنولوژی و فناوری در جهان که عمدتاً در غرب اتفاق افتاده است و روز به روز بیشتر میشود باعث شده که ارتباطات مردم جهان، مرزهای خاکی را در نوردد و فرهنگهای جوامع را به تعامل وا دارد. این تعامل فرهنگی و استفاده مشترک و همگانی از علوم و پیشرفتهای آن، باعث هم گرایی و نزدیکی نوع تفکرها خواهد شد و این میتواند یکی از زمینههای ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) باشد. زیرا یک حکومت واحد جهانی لازمهاش توحید در فرهنگ و تفکر از سویی، و بهرهبرداری مشترک و یکسان از مواهب طبیعی برای عموم مردم جهان از سوی دیگر، است.
پس میتوان گفت تمدن غربی از لحاظ سیاسی و علمی به طور ناخواسته و غیر مستقیم عاملی برای حرکت جهان به سوی ظهور است.
2. تأثیر منفی: تمدن غربی در مقابل اندیشه مهدویت ساکت نمانده است و عمدتاً از دو زاویه به مبارزه و ستیز با این تفکر پرداخته است. از یک سو با رواج کفر و الحاد و دور کردن انسانها از تفکر الهی و اندیشه دین مداری، مبارزه منفی خود را برنامه ریزی کرده است و برای اجرای این نقشه از اهرم فساد و رواج بی بند و باری بین مردم دنیا اعم از جوامع غربی و اسلامی ، باعث نوعی "غفلت حداکثری" از عدالت خواهی و انسانیت شده است. این عدالت خواهی شاخصه اندیشه مهدویت و نجات بخش است و غفلت از آن دوری از زمان ظهور را رقم میزند.
از سوی دیگر با برنامه ریزی متقابل و رودر رو با اندیشه مهدویت به مبارزه جویی میپردازد.
برای نمونه میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
الف. تهیه فیلمهای ضد دینی و ضد مهدوی مانند "پیشگوییهای نوستراداموس" و بازی کامپیوتری جنگ خلیج "یا مهدی"؛
ب. مهدی تراشی و حمایت از چنین حرکتهایی که باعث لوث شدن و تردید مردم در اصل اندیشه مهدویت است؛
ج. تهیه بازیهای کامپیوتری ضد دینی و ضد اخلاقی و ضد مهدوی برای تأثیر گذاری در تفکر و رفتار نسل آینده؛
د. مقابله با حرکتهای عدالت خواهی در جوامع دنیا و توسل به قدرت نظامی برای سرکوبی آن مانند حمله آمریکا به افغانستان، عراق و توطئه مستقیم و غیر مستقیم برای سرکوبی حرکت عظیم عدالت طلبی در جمهوری اسلامی ایران از آغاز تا کنون.
بخش دوم:
غرب امروز را میتوان به دو شاخه تقسیم نمود:
1. متفکران 2. سیاستمداران
هر دسته نیز به دو گروه تقسیم میشوند و مجموعاً چهار گروه را تشکیل میدهند:
متفکران دینی، متفکران مادی؛ سیاستمداران عدالت خواه، سیاست مداران قدرت طلب.
هر یک از این چهار گروه به نوعی تأثیر مثبت یا منفی در زمان ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارند:
الف. متفکران دینی و سیاستمداران عدالت خواه:
این دو گروه بر اساس رشد، آگاهی و بیداری فطرت انسانی و الهی خود میتوانند تأثیر مثبت در ظهور داشته باشند. زیرا مردم جهان را برای پذیرش آن واقعه عظیم تاریخ یعنی ظهور و حاکمیت عدالت نهایی در جهان آماده میسازند.
ب. متفکران مادی و سیاستمداران قدرت طلب:
این دو گروه برای رسیدن به حاکمیت بر مردم جهان و استثمار آنها در تمامی ابعاد علمی، فرهنگی، اخلاقی، فکری و نظامی، و طبیعتاً در جهت مقابله با تفکر عدالتخواهی و حق طلبی و رفع ظلم و فساد از جوامع قدم برداشته و تمام تلاش خویش را برای دور نمودن مردم جهان از این تفکر بکار خواهند گرفت. و لذا تأثیر منفی و مستقیم در دور شدن ظهور خواهند داشت.
لذا با توجه به تأثیرات مثبت و منفی غرب در نزدیکی و یا دور شدن ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، باید در جهت تقویت تأثیر مثبت و یا مقابله با تأثیر منفی برنامه ریزی نمود.
برای آگاهی بیشتر به منابع زیر رجوع فرمایید: 1. مجله انتظار مقاله مهدی ستیزی، حکومت حهانی و جهانی ساز، 2. انتظار شماره 6، 3.کتاب در انتظار ققنوس ص309، 4.مجله موعود، 5. مجله انتظار نوجوان ،شماره 5.
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] <strong>ارتباط غرب با ظهور امام مهدی چیست؟ </strong>
- [سایر] آیا از ظهور امام مهدی(علیه السلام) باید ترسید؟
- [سایر] شرایط ظهور امام مهدی(علیه السلام) را توضیح دهید.
- [سایر] انواع ارتباط با حضرت مهدی(علیه السلام) را بیان کنید.
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] شرایط ظهور امام مهدی(علیه السلام) با علائم ظهور آن حضرت، چه فرقی دارد؟
- [سایر] اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند ، چه حوادثی رخ می دهد ؟
- [سایر] حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در موقع ظهور چگونه تایید می شوند ؟
- [سایر] چه چیزی موجب تاخیر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می شود؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.