چرا امام زمان (عج) دارای اسامی، القاب و کنیه‌‌های مختلفی هستند؟
شرح پرسش: چرا به امام زمان علیه السلام، قائم، اباصالح، بقیة الله، صاحب الزمان، حجة الله، مهدی و ... گفته می‌‌شود؟ چرا موقع شنیدن بعضی از این نام‌‌ها (مثلاً قائم)، بلند شده و دست خود را بر سرمان می‌‌گذاریم؟! پاسخ: اصولاً اشخاص والا مرتبه و مشهور، دارای اسامی، القاب و کنیه‌‌های مختلفی هستند که هریک اشاره به بعدی از ابعاد شخصیتی و وجودی آنان دارد. در اینجا به تبیین و توضیح بعضی از این عناوین می‌‌پردازیم. الف. قائم یکی از مهم‌‌ترین و مشهورترین القاب حضرت مهدی(عج) (قائم) (قیام کننده و به پا خیزنده) است. این عنوان رسا و گویا، در بعضی از روایات مربوط به آن حضرت آمده و اشاره به قیام، مبارزه و جهاد بزرگ او و آمادگی استقامت وی دارد. روایات متعددی راجع به این لقب وارد شده است؛ از جمله: امام صادق(ع) فرمود: (اذا توالت ثلاثه اسماء: محمد و علی و الحسن، فالرابع القائم) (1) ؛ (هنگامی که سه اسم محمد و علی و حسن به دنبال هم آمدند، پس چهارمین آنان قائم است). امام جواد(ع) نیز می‌‌فرماید: (اِنّ القائم منّا هو المهدی الذی یجب ان ینتظهر فی غیبتهو یطاع فی ظهوره) (2) ؛ (به راستی که قائم از ما، مهدی است که در ایام غیبت، انتظار او در در دوران ظهور، اطاعت او واجب است). از آن جهت که امام مهدی در برابر وضعیت اسفناک سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده برای مردم قیام کرده، علیه ظالمان و مفسدان و زرمداران واردعمل خواهد شد؛ به آن حضرت قائم گفته می‌‌شود. از طرفی در این مدت طولانی، آن حضرت آماده‌‌ی انقلاب جهانی و مبارزه‌‌ی مسلحانه (قیام به شمشیر) بوده و همیشه در حال انتظار برای قیام به سر می‌‌برد. امام صادق(ع) فرموده است: (سمّی القائم لقیامه بالحق)(3) ؛ (قائم نامیده شده، به جهت اینکه قیام به حق خواهد کرد). امام رضا(ع) نیز فرموده است: (تمام الامر بقائم آل محمد)(4) ؛ (تمام امر به دست قائم آل محمد است). از امام جواد(ع) نیز سوال شد: چرا او را قائم می‌‌نامند؟ امام فرمود: (لانّه یقوم بعد موتِ ذکرِه و ارتدادِ اکثرِ القائلین بامامته) (5)؛ (چون پس از آن قیام می‌‌کند که از یادها رفته است و بیشتر معتقدان به امامتش برگشته‌‌اند). اما اینکه موقع سلام به امام زمان(عج) و رسیدن به نام مبارک (قائم) می‌‌ایستیم؛ به جهت ابراز احترام و بزرگداشت نام و یاد آن حضرت و اظهار پیوند و انتظار ظهور او است؛ یعنی، این کار در زمان امام صادق(ع) در میان شیعیان معمول بوده؛ حتی نقل شده است: در حضور امام رضا(ع) کلمه‌‌ی قائم ذکر شد، آن حضرت برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: (اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه). (6) امام صادق(ع) نیز فرموده است: (سزاوار است که وقت برده شدن نام قائم (برای احترام)، به پا خیزند و از خداوند تعجیل در فرجش را بخواهند). (7) ب. مهدی یکی از القاب مشهور امام زمان – که مسلمانان، منجی موعود را به این عنوان می‌‌شناسند - (مهدی) است. مهدی به معنای هدایت یافته و هدایت گر است؛ در واقع او تجلی واقعی (هدایت و راهنمایی) انسان‌‌ها در مهم‌‌ترین برهه از تاریخ بشری است. آن حضرت، همه‌‌ی انسان‌‌ها را به اوج کمال و تعالی رسانده و از غرقاب ضلالت و فساد نجات خواهد داد. در روایتی آمده است: (انّما سمّی القائمُ مَهدیاً لانُه یهدی الی اَمر مضلول عنه...)(8) ؛ (...قائم را بدان جهت مهدی گویند که مردم را به امری که گم کرده‌‌اند، هدایت می‌‌کند). امام صادق(ع) نیز فرموده است: (لانّه یهدی الی کُلِّ امر خَفی) (9)؛ (به جهت اینکه به تمامی امور پنهان هدایت می‌‌شود). بر این اساس مهدی (من هداه الله) است؛ کسی که خدا او را هدایت کرده است. مهدی همان راه مستقیم الهی و کمال معنویت و انسانیت است. او در اوج هدایت و راهیابی قرار دارد؛ بنابر این می‌‌تواند همگان را به قله‌‌ی رستگاری و ایمان رهنمون شود؛ چنان که پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی(ع) فرمود: (لقب مهدی بر او گذاشته شده؛ چون او مردم را به سوی خداوند هدایت می‌‌کند). (10) ج. اباصالح در منابع و مصادر روایی، چنین کنیه‌‌ای برای امام زمان ذکر نشده است؛ گویا خود مردم، آن را ابداع کرده و در گرفتاری‌‌ها و مشکلات خود با آن امام زمان را به کمک طلبیده‌‌اند. در بعضی از کتاب‌‌ها، اباصالح، به عنوان یکی از کنیه‌‌های حضرت مهدی(عج) ذکر شده است؛ شاید به خاطر این روایت باشد که امام صادق(ع) فرمود: (هرگاه همراه خود را در سفر گم کردی، بانگ برآور: (ای اباصالح) یا (ای صالح)؛ خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد؛ راه را به ما نشان ده).(11) باید به این حقیقت توجه کرد که در جهان هستی،، همه‌‌ی عوامل دست اندر کار، در خدمت حضرت مهدی(عج) هستند و اگر انسان گرفتار – به خصوص در بیابان – از او یاری بطلبد؛ به یقین خود آن حضرت یا کسانی که در خدمت او هستند، به کمکش شتافته و دستگیری‌‌اش خواهند کرد. البته بر اساس بعضی از روایات، موکل بیابان‌‌ها (صالح) نام دارد که می‌‌تواند طبق دستور امام زمان عمل کند. (12) در بعضی از نوشته‌‌ها دو وجه درباره‌‌ی (اباصالح) ذکر شده است: 1. در آیه 72 سوره‌‌ی انبیا (و کُلّاً جَعَلنا صالحین)، عنوان صالح به (نبی) اطلاق شده و کنیه‌‌ی (اباصالح) یعنی، پدر نبی و این بیانگر مقام والای حضرت مهدی(عج) است و چون آن حضرت از هر پیغمبری، خصوصیتی دارد و ویژگی‌‌های انبیا در او جمع است؛ لذا او را پدر انبیا می‌‌گویند. 2. در آیه‌‌ی (الحقنا بالصالحین)، مراد از صالح حضرت یوسف است. کنیه‌‌ی اباصالح یعنی (پدر یوسف) و این نشانگر زیبایی و نیکی فوق العاده‌‌ی امام مهدی است. یعنی، پدر زیبایی‌‌ها. (13) علامه‌‌ی مجلسی(ره) پس از بیان داستان نجات یافتن شخصی به نام شیخ قاسم – که با عبارت (یا اباصالح) به ساحت امام زمان متوسل شده و نجات یافته بود – می‌‌نویسد: (از علما و مومنان، کسانی را که با ما رفاقت و مصاحبت دارند، ایمان و تاکید دارند که نجات دادن درماندگان و گمشدگان در دشت و صحرا و نیز تحقق این گونه معجزات و کرامات در عالم امکان در عصر حاضر، جز از خلیفه الله، امام زمان(عج)، از شخص دیگری ساخته نیست؛ چرا که یکی از مقامات معنوی امام عصر(عج)، علم و آگاهی به احوال مردم و نجات دادن گرفتاران و گمشدگان است... مسئله‌‌ی دیگر این است که از قدیم الایام در میان عرب‌‌ها کنیه‌‌ی مبارک (اباصالح)، از کنیه‌‌های معروف و مشهور امام زمان بوده است. به همین دلیل، شاعران و خطیبان عرب، در میان سروده‌‌ها، اشعار و روضه‌‌های خود، آن حضرت را با این عنوان، یاد کرده و به کمک و یاری می‌‌طلبند. گمان می‌‌رود که ایشان، این اعتقاد را از حدیث (اربعامئه) (اصول چهارصدگانه) امیرمومنان(ع) به دست آورده باشند. د. بقیة الله (بقیة الله) به معنای باقی ماندن چیزی یا کسی، از ناحیه‌‌ی خداوند برای مردم است. به تعبیر دیگر، هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه‌‌ی خیر و سعادت او گردد، (بقیة الله) محسوب می‌‌شود و از آنجا که مهدی موعود(عج)، آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اکرم(ص) است، یکی از روشن‌‌ترین مصادیق (بقیة الله) می‌‌باشد و از همه به این لقب شایسته‌‌تر است. (14) به ویژه آنکه امام مهدی (عج) تنها باقی مانده پس از پیامبران و امامان است؛ از این رو در روایات متعددی به آن حضرت، لقب (بقیة الله) داده شده است. از جمله در روایتی آمده است: (چون مهدی خروج کند، پشت به کعبه می‌‌ایستد. با او 313 مرد جمع می‌‌شود و نخستین چیزی که تکلم می‌‌فرماید، این آیه است: (بقیة الله خیر لکم ان کنتم مومنین). پس می‌‌گوید: (منم بقیه الله و حجت و خلیفه‌‌ی او در میان شما). سپس هیچکس بر او سلام نمی‌‌کند، مگر اینکه می‌‌گوید: (السلام علیکم یا بقیه الله فی ارضه). (15) بقیة الله؛ یعنی کسی که در وجود او، همه‌‌ی مواریث انبیا و ائمه هست. در واقع وجه اختصاصی حضرت ولی عصر(عج) به این است که (بقیة الله) می‌‌باشد. مطابق روایتی که از خود ائمه رسیده، در وجود مبارک امام زمان (عج) تمام مظاهر علم، قدرت و حکمت الهی یک جا جمع شده است. ظهور ایشان و غلبه بر سراسر جهان، بزرگ‌‌ترین مظهر قدرت الهی است که به دست هیچ یک از ائمه واقع نشده است. روایت شده است: وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری به محضر امام حسن عسکری(ع) شرفیاب شد، درباره‌‌ی جانشین آن حضرت سوال کرد. امام کودکی خردسال را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: آیا نشانه‌‌ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و به زبان عربی فصیح فرمود: (انا بقیة الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثراً بعد عین یا احمد بن اسحاق)؛ (من بقیة الله بر روی زمین و منتقم از دشمنان او هستم، ای احمد اسحاق! بعد از دیدن این (کرامت) نشانه‌‌ای طلب نکن). (16) سلام مخصوص به آن حضرت نیز چنین است: (السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه). (17) ه. حجة الله حضرت مهدی(عج) آخرین حجت الهی است؛ از این رو به آن حضرت حجة الله و حجه بن الحسن العسکری گفته می‌‌شود. البته پیامبران و اوصیای آنان، همگی (حجت)اند؛ زیرا خداوند به وجود ایشان بر بندگان خود احتجاج می‌‌کند. بر اساس روایات فراوانی، هرگز زمین خالی از حجت نیست:(لو بقیت بغیر امام لساخت) (18)؛ (اگر زمین خالی از حجت باشد، اهلش را فرو می‌‌برد). حجت همچنین به معنای پیروزی و سلطنت خدا بر خلق است و آن حضرت بر عالم مسلط و پیروز می‌‌شود و حکم خدا را اجرا می‌‌کند. نقش نگین امام مهدی(عج) نیز (انا حجة الله) است. (19) داوود بن قاسم می‌‌گوید: (از امام دهم شنیدم که می‌‌فرمود: جانشین من پسرم حسن است؛ شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم: خداوند مرا فدایت کند، چرا؟ فرمود: برای آنکه شخص او را نمی‌‌تواند ببیند و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید: (الحجة من آل محمد). (20) و. صاحب الزمان حضرت ولی الله الاعظم، صاحب الزمان(عج) است؛ به این معنا که امام زمان خویش است. از آنجا که هیچگاه زمین از حجت خالی نیست. در هر زمان یک نفر از اولیای الهی، امام زمان خود و حجت الهی و خلیفه‌‌ی الهی در روی زمین است. بنابر این (صاحب الزمان) به معنای امام زمان و حجت خدا در روی زمین است و این امام، صاحب الامر به معنای پیشوایی است که اطاعتش بر همگان واجب است و اولوالامری است که در قرآن، اطاعتش همانند اطاعت خدا و رسول خدا واجب شده است: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ‌ مِنکُمْ) (21) ؛ (ای اهل ایمان، از خدا و از پیامبر و صاحبان امرتان اطاعت نمایید) طبیعی است که امام زمان و صاحب زمان و صاحب امر – به این معنا که حجت خدا بر روی زمین است – بر زمان و مکان و تمام موجودات امکانی احاطه دارد و این احاطه و تسلط، به اذن و اجازه‌‌ی الهی است. بر این اساس، از خصایص و مختصات حضرت ولی عصر(عج)، لقب مبارک (صاحب الزمان)، به معنای صاحب اختیار و مدبر این زمان است. از بعضی روایات استفاده می‌‌شود که آن حضرت، از آغاز زندگی بدین لقب، خوانده می-شد. حسین بن حسن علوی می‌‌گوید: (دخلتُ علی ابن محمد بسرَّ من رای فهنّیه سیدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد) (22) ؛ (در سامرا وارد بر حضرت عسکری شدم و او را در ولادت آقایمان، صاحب الزمان تهنیت و شادباش گفتم). در روایت اسماعیل نوبختی آمده است: حضرت عسکری خطاب به فرزند خود فرمود: (بشارت باد تو را که صاحب الزمانی...). ز. خاتم الوصیاء از خصایص حضرت مهدی(عج)، لقب زیبا و پرافتخار (خاتم الاوصیاء) است که او خانم همه‌‌ی اولیا و اوصیای الهی است؛ زیرا او آخرین امام و پیشوای بعد از پیامبر اکرم است و به تعبیری، آخرین وصی از اوصیای همه‌‌ی پیامبران الهی است. این لقب مبارک، به لسان پدر بزرگوارش جاری شده و او را بدین لقب خوانده است؛ چنان که در روایت اسماعیل نوبختی آمده است: بر حضرت عسکری وارد شدم (در همان کسالت و ناراحتی که از دنیا رفت)...پس فرزند حضرت، او را وضو داد؛ امام عسکری به وی فرمود: (البشر یا بنیّ فانت صاحب الزمان و انت المهدی و انت حجه الله فی ارضه و انت ولدی و وصیی...و انت خانم الاوصیاء الائمه الطاهرین...) (23) ؛ (بشارت باد تو را ای فرزند عزیزم؛ زیرا تو صاحب الزمانی و تویی مهدی و تویی حجت خدا در زمین و تویی فرزند و وصی من و تویی خاتم اوصیاء (یعنی)، ائمه-ی طاهرین...). ابونصر ظریف (خادم دودمان رسالت) می‌‌گوید: من روزهای اول ولادت حضرت مهدی(عج)، به خدمتشان رسیدم. به من نگاهی کرد و فرمود: آیا مرا می‌‌شناسی؟ گفتم: تو آقای من و فرزند آقا و مولای منی. فرمود: نه این مقدار نخواستم؛ عرض کردم: پس چه؟ فرمود: (انا خاتم الاوصیاء بی یدفع الله البلاء عن اهلی و شیعتی)(24) ؛ (من خاتم اوصیا هستم؛ به وجود من، بلا از شیعیان و خاندان من دفع می‌‌شود). ابن عربی در فتوحات مکیه می‌‌گوید: از آنجا که احکام شریعت محمدی(ص)با احکام دیگر شرایع و انبیا فرق دارد... و با آمدن او شریعت ختم شده است، آن حضرت این استحقاق را دارد که ولایت خاصه‌‌اش نیز ختم داشته باشد که این (خاتم اوصیا)، نامش مطابق نام حضرت(محمدص) و اخلاقش در برگیرنده‌‌ی اخلاق آن حضرت باشد. او همان کسی است که مهدی نام دارد. معروف و منتظر است و از عترت و سلاله‌‌ی پیامبر است...). (25) پی‌نوشت‌ها: 1. کمال الدین، ج 2، ص 333، ص 334 2. همان، ص 377 3. ارشاد، شیخ مفید، ص 364 4. توحید، صدوق، ص 232، ج 1 5. کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 378، ح 3 6.بحارالانوار، ج 51،ص30 7. الزام الناصب، ج 1، ص 271 8. بحارالانوار، ج 51، ص 30 9. کتاب الغیبه، ص 471؛ الغیبه النعمانی، ص 237 10. بحارالانوار، ج 51، ص 165 11. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 298؛ محاسن برقی، ج 2، ص 110 12. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 8، 325؛ بحارالانوار، ج 73، ص 253 13. سوال از امام مهدی در روایات، ص 47 و 48 14. تفسیر نمونه، ج 9، ص 204 15. منتهی الآمال، ج 2، ص 757 16. کمال الدین، ج 2، ص 384، ح1 17. همان، ص 653 18. علل الشرایع، ج 1، ص 198 19. منتهی الآمال، ج 2،ص 287 20. کافی، ج 1، ص 328، ح 13؛ کتاب الغیبه، ص 202، ح 169 21. نسا/59 22. بحارالانوار، ج 53، ص 324 (به نقل از: شمس ولایت، ص 56 23. اثبات الهداه، ج 3، ص 509 24. کتاب الغیبه، ص 246 25. فتوحات مکیه، ج 12، ص 127 و 128 منبع: پورتال جامع مهدویت
عنوان سوال:

چرا امام زمان (عج) دارای اسامی، القاب و کنیه‌‌های مختلفی هستند؟


پاسخ:

شرح پرسش:
چرا به امام زمان علیه السلام، قائم، اباصالح، بقیة الله، صاحب الزمان، حجة الله، مهدی و ... گفته می‌‌شود؟ چرا موقع شنیدن بعضی از این نام‌‌ها (مثلاً قائم)، بلند شده و دست خود را بر سرمان می‌‌گذاریم؟!

پاسخ:
اصولاً اشخاص والا مرتبه و مشهور، دارای اسامی، القاب و کنیه‌‌های مختلفی هستند که هریک اشاره به بعدی از ابعاد شخصیتی و وجودی آنان دارد. در اینجا به تبیین و توضیح بعضی از این عناوین می‌‌پردازیم.

الف. قائم
یکی از مهم‌‌ترین و مشهورترین القاب حضرت مهدی(عج) (قائم) (قیام کننده و به پا خیزنده) است. این عنوان رسا و گویا، در بعضی از روایات مربوط به آن حضرت آمده و اشاره به قیام، مبارزه و جهاد بزرگ او و آمادگی استقامت وی دارد. روایات متعددی راجع به این لقب وارد شده است؛ از جمله:
امام صادق(ع) فرمود: (اذا توالت ثلاثه اسماء: محمد و علی و الحسن، فالرابع القائم) (1) ؛ (هنگامی که سه اسم محمد و علی و حسن به دنبال هم آمدند، پس چهارمین آنان قائم است).
امام جواد(ع) نیز می‌‌فرماید: (اِنّ القائم منّا هو المهدی الذی یجب ان ینتظهر فی غیبتهو یطاع فی ظهوره) (2) ؛ (به راستی که قائم از ما، مهدی است که در ایام غیبت، انتظار او در در دوران ظهور، اطاعت او واجب است).
از آن جهت که امام مهدی در برابر وضعیت اسفناک سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده برای مردم قیام کرده، علیه ظالمان و مفسدان و زرمداران واردعمل خواهد شد؛ به آن حضرت قائم گفته می‌‌شود. از طرفی در این مدت طولانی، آن حضرت آماده‌‌ی انقلاب جهانی و مبارزه‌‌ی مسلحانه (قیام به شمشیر) بوده و همیشه در حال انتظار برای قیام به سر می‌‌برد.
امام صادق(ع) فرموده است:
(سمّی القائم لقیامه بالحق)(3) ؛ (قائم نامیده شده، به جهت اینکه قیام به حق خواهد کرد).
امام رضا(ع) نیز فرموده است:
(تمام الامر بقائم آل محمد)(4) ؛ (تمام امر به دست قائم آل محمد است).
از امام جواد(ع) نیز سوال شد: چرا او را قائم می‌‌نامند؟ امام فرمود:
(لانّه یقوم بعد موتِ ذکرِه و ارتدادِ اکثرِ القائلین بامامته) (5)؛ (چون پس از آن قیام می‌‌کند که از یادها رفته است و بیشتر معتقدان به امامتش برگشته‌‌اند).
اما اینکه موقع سلام به امام زمان(عج) و رسیدن به نام مبارک (قائم) می‌‌ایستیم؛ به جهت ابراز احترام و بزرگداشت نام و یاد آن حضرت و اظهار پیوند و انتظار ظهور او است؛ یعنی، این کار در زمان امام صادق(ع) در میان شیعیان معمول بوده؛ حتی نقل شده است: در حضور امام رضا(ع) کلمه‌‌ی قائم ذکر شد، آن حضرت برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: (اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه). (6)
امام صادق(ع) نیز فرموده است: (سزاوار است که وقت برده شدن نام قائم (برای احترام)، به پا خیزند و از خداوند تعجیل در فرجش را بخواهند). (7)

ب. مهدی
یکی از القاب مشهور امام زمان – که مسلمانان، منجی موعود را به این عنوان می‌‌شناسند - (مهدی) است. مهدی به معنای هدایت یافته و هدایت گر است؛ در واقع او تجلی واقعی (هدایت و راهنمایی) انسان‌‌ها در مهم‌‌ترین برهه از تاریخ بشری است. آن حضرت، همه‌‌ی انسان‌‌ها را به اوج کمال و تعالی رسانده و از غرقاب ضلالت و فساد نجات خواهد داد.
در روایتی آمده است: (انّما سمّی القائمُ مَهدیاً لانُه یهدی الی اَمر مضلول عنه...)(8) ؛ (...قائم را بدان جهت مهدی گویند که مردم را به امری که گم کرده‌‌اند، هدایت می‌‌کند).
امام صادق(ع) نیز فرموده است: (لانّه یهدی الی کُلِّ امر خَفی) (9)؛ (به جهت اینکه به تمامی امور پنهان هدایت می‌‌شود).
بر این اساس مهدی (من هداه الله) است؛ کسی که خدا او را هدایت کرده است. مهدی همان راه مستقیم الهی و کمال معنویت و انسانیت است. او در اوج هدایت و راهیابی قرار دارد؛ بنابر این می‌‌تواند همگان را به قله‌‌ی رستگاری و ایمان رهنمون شود؛ چنان که پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی(ع) فرمود: (لقب مهدی بر او گذاشته شده؛ چون او مردم را به سوی خداوند هدایت می‌‌کند). (10)

ج. اباصالح
در منابع و مصادر روایی، چنین کنیه‌‌ای برای امام زمان ذکر نشده است؛ گویا خود مردم، آن را ابداع کرده و در گرفتاری‌‌ها و مشکلات خود با آن امام زمان را به کمک طلبیده‌‌اند. در بعضی از کتاب‌‌ها، اباصالح، به عنوان یکی از کنیه‌‌های حضرت مهدی(عج) ذکر شده است؛ شاید به خاطر این روایت باشد که امام صادق(ع) فرمود: (هرگاه همراه خود را در سفر گم کردی، بانگ برآور: (ای اباصالح) یا (ای صالح)؛ خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد؛ راه را به ما نشان ده).(11) باید به این حقیقت توجه کرد که در جهان هستی،، همه‌‌ی عوامل دست اندر کار، در خدمت حضرت مهدی(عج) هستند و اگر انسان گرفتار – به خصوص در بیابان – از او یاری بطلبد؛ به یقین خود آن حضرت یا کسانی که در خدمت او هستند، به کمکش شتافته و دستگیری‌‌اش خواهند کرد. البته بر اساس بعضی از روایات، موکل بیابان‌‌ها (صالح) نام دارد که می‌‌تواند طبق دستور امام زمان عمل کند. (12)
در بعضی از نوشته‌‌ها دو وجه درباره‌‌ی (اباصالح) ذکر شده است:
1. در آیه 72 سوره‌‌ی انبیا (و کُلّاً جَعَلنا صالحین)، عنوان صالح به (نبی) اطلاق شده و کنیه‌‌ی (اباصالح) یعنی، پدر نبی و این بیانگر مقام والای حضرت مهدی(عج) است و چون آن حضرت از هر پیغمبری، خصوصیتی دارد و ویژگی‌‌های انبیا در او جمع است؛ لذا او را پدر انبیا می‌‌گویند.
2. در آیه‌‌ی (الحقنا بالصالحین)، مراد از صالح حضرت یوسف است. کنیه‌‌ی اباصالح یعنی (پدر یوسف) و این نشانگر زیبایی و نیکی فوق العاده‌‌ی امام مهدی است. یعنی، پدر زیبایی‌‌ها. (13)
علامه‌‌ی مجلسی(ره) پس از بیان داستان نجات یافتن شخصی به نام شیخ قاسم – که با عبارت (یا اباصالح) به ساحت امام زمان متوسل شده و نجات یافته بود – می‌‌نویسد: (از علما و مومنان، کسانی را که با ما رفاقت و مصاحبت دارند، ایمان و تاکید دارند که نجات دادن درماندگان و گمشدگان در دشت و صحرا و نیز تحقق این گونه معجزات و کرامات در عالم امکان در عصر حاضر، جز از خلیفه الله، امام زمان(عج)، از شخص دیگری ساخته نیست؛ چرا که یکی از مقامات معنوی امام عصر(عج)، علم و آگاهی به احوال مردم و نجات دادن گرفتاران و گمشدگان است...
مسئله‌‌ی دیگر این است که از قدیم الایام در میان عرب‌‌ها کنیه‌‌ی مبارک (اباصالح)، از کنیه‌‌های معروف و مشهور امام زمان بوده است. به همین دلیل، شاعران و خطیبان عرب، در میان سروده‌‌ها، اشعار و روضه‌‌های خود، آن حضرت را با این عنوان، یاد کرده و به کمک و یاری می‌‌طلبند. گمان می‌‌رود که ایشان، این اعتقاد را از حدیث (اربعامئه) (اصول چهارصدگانه) امیرمومنان(ع) به دست آورده باشند.

د. بقیة الله
(بقیة الله) به معنای باقی ماندن چیزی یا کسی، از ناحیه‌‌ی خداوند برای مردم است. به تعبیر دیگر، هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه‌‌ی خیر و سعادت او گردد، (بقیة الله) محسوب می‌‌شود و از آنجا که مهدی موعود(عج)، آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اکرم(ص) است، یکی از روشن‌‌ترین مصادیق (بقیة الله) می‌‌باشد و از همه به این لقب شایسته‌‌تر است. (14) به ویژه آنکه امام مهدی (عج) تنها باقی مانده پس از پیامبران و امامان است؛ از این رو در روایات متعددی به آن حضرت، لقب (بقیة الله) داده شده است.
از جمله در روایتی آمده است: (چون مهدی خروج کند، پشت به کعبه می‌‌ایستد. با او 313 مرد جمع می‌‌شود و نخستین چیزی که تکلم می‌‌فرماید، این آیه است: (بقیة الله خیر لکم ان کنتم مومنین). پس می‌‌گوید: (منم بقیه الله و حجت و خلیفه‌‌ی او در میان شما). سپس هیچکس بر او سلام نمی‌‌کند، مگر اینکه می‌‌گوید: (السلام علیکم یا بقیه الله فی ارضه). (15)
بقیة الله؛ یعنی کسی که در وجود او، همه‌‌ی مواریث انبیا و ائمه هست. در واقع وجه اختصاصی حضرت ولی عصر(عج) به این است که (بقیة الله) می‌‌باشد. مطابق روایتی که از خود ائمه رسیده، در وجود مبارک امام زمان (عج) تمام مظاهر علم، قدرت و حکمت الهی یک جا جمع شده است. ظهور ایشان و غلبه بر سراسر جهان، بزرگ‌‌ترین مظهر قدرت الهی است که به دست هیچ یک از ائمه واقع نشده است.
روایت شده است: وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری به محضر امام حسن عسکری(ع) شرفیاب شد، درباره‌‌ی جانشین آن حضرت سوال کرد. امام کودکی خردسال را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: آیا نشانه‌‌ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و به زبان عربی فصیح فرمود: (انا بقیة الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثراً بعد عین یا احمد بن اسحاق)؛ (من بقیة الله بر روی زمین و منتقم از دشمنان او هستم، ای احمد اسحاق! بعد از دیدن این (کرامت) نشانه‌‌ای طلب نکن). (16)
سلام مخصوص به آن حضرت نیز چنین است: (السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه). (17)

ه. حجة الله
حضرت مهدی(عج) آخرین حجت الهی است؛ از این رو به آن حضرت حجة الله و حجه بن الحسن العسکری گفته می‌‌شود. البته پیامبران و اوصیای آنان، همگی (حجت)اند؛ زیرا خداوند به وجود ایشان بر بندگان خود احتجاج می‌‌کند. بر اساس روایات فراوانی، هرگز زمین خالی از حجت نیست:(لو بقیت بغیر امام لساخت) (18)؛ (اگر زمین خالی از حجت باشد، اهلش را فرو می‌‌برد).
حجت همچنین به معنای پیروزی و سلطنت خدا بر خلق است و آن حضرت بر عالم مسلط و پیروز می‌‌شود و حکم خدا را اجرا می‌‌کند. نقش نگین امام مهدی(عج) نیز (انا حجة الله) است. (19)
داوود بن قاسم می‌‌گوید: (از امام دهم شنیدم که می‌‌فرمود: جانشین من پسرم حسن است؛ شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم: خداوند مرا فدایت کند، چرا؟ فرمود: برای آنکه شخص او را نمی‌‌تواند ببیند و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید: (الحجة من آل محمد). (20)

و. صاحب الزمان
حضرت ولی الله الاعظم، صاحب الزمان(عج) است؛ به این معنا که امام زمان خویش است. از آنجا که هیچگاه زمین از حجت خالی نیست. در هر زمان یک نفر از اولیای الهی، امام زمان خود و حجت الهی و خلیفه‌‌ی الهی در روی زمین است.
بنابر این (صاحب الزمان) به معنای امام زمان و حجت خدا در روی زمین است و این امام، صاحب الامر به معنای پیشوایی است که اطاعتش بر همگان واجب است و اولوالامری است که در قرآن، اطاعتش همانند اطاعت خدا و رسول خدا واجب شده است: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ‌ مِنکُمْ) (21) ؛ (ای اهل ایمان، از خدا و از پیامبر و صاحبان امرتان اطاعت نمایید) طبیعی است که امام زمان و صاحب زمان و صاحب امر – به این معنا که حجت خدا بر روی زمین است – بر زمان و مکان و تمام موجودات امکانی احاطه دارد و این احاطه و تسلط، به اذن و اجازه‌‌ی الهی است.
بر این اساس، از خصایص و مختصات حضرت ولی عصر(عج)، لقب مبارک (صاحب الزمان)، به معنای صاحب اختیار و مدبر این زمان است. از بعضی روایات استفاده می‌‌شود که آن حضرت، از آغاز زندگی بدین لقب، خوانده می-شد. حسین بن حسن علوی می‌‌گوید: (دخلتُ علی ابن محمد بسرَّ من رای فهنّیه سیدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد) (22) ؛ (در سامرا وارد بر حضرت عسکری شدم و او را در ولادت آقایمان، صاحب الزمان تهنیت و شادباش گفتم).
در روایت اسماعیل نوبختی آمده است: حضرت عسکری خطاب به فرزند خود فرمود: (بشارت باد تو را که صاحب الزمانی...).

ز. خاتم الوصیاء
از خصایص حضرت مهدی(عج)، لقب زیبا و پرافتخار (خاتم الاوصیاء) است که او خانم همه‌‌ی اولیا و اوصیای الهی است؛ زیرا او آخرین امام و پیشوای بعد از پیامبر اکرم است و به تعبیری، آخرین وصی از اوصیای همه‌‌ی پیامبران الهی است.
این لقب مبارک، به لسان پدر بزرگوارش جاری شده و او را بدین لقب خوانده است؛ چنان که در روایت اسماعیل نوبختی آمده است: بر حضرت عسکری وارد شدم (در همان کسالت و ناراحتی که از دنیا رفت)...پس فرزند حضرت، او را وضو داد؛ امام عسکری به وی فرمود: (البشر یا بنیّ فانت صاحب الزمان و انت المهدی و انت حجه الله فی ارضه و انت ولدی و وصیی...و انت خانم الاوصیاء الائمه الطاهرین...) (23) ؛ (بشارت باد تو را ای فرزند عزیزم؛ زیرا تو صاحب الزمانی و تویی مهدی و تویی حجت خدا در زمین و تویی فرزند و وصی من و تویی خاتم اوصیاء (یعنی)، ائمه-ی طاهرین...).
ابونصر ظریف (خادم دودمان رسالت) می‌‌گوید: من روزهای اول ولادت حضرت مهدی(عج)، به خدمتشان رسیدم. به من نگاهی کرد و فرمود: آیا مرا می‌‌شناسی؟ گفتم: تو آقای من و فرزند آقا و مولای منی. فرمود: نه این مقدار نخواستم؛ عرض کردم: پس چه؟ فرمود: (انا خاتم الاوصیاء بی یدفع الله البلاء عن اهلی و شیعتی)(24) ؛ (من خاتم اوصیا هستم؛ به وجود من، بلا از شیعیان و خاندان من دفع می‌‌شود).
ابن عربی در فتوحات مکیه می‌‌گوید: از آنجا که احکام شریعت محمدی(ص)با احکام دیگر شرایع و انبیا فرق دارد... و با آمدن او شریعت ختم شده است، آن حضرت این استحقاق را دارد که ولایت خاصه‌‌اش نیز ختم داشته باشد که این (خاتم اوصیا)، نامش مطابق نام حضرت(محمدص) و اخلاقش در برگیرنده‌‌ی اخلاق آن حضرت باشد. او همان کسی است که مهدی نام دارد. معروف و منتظر است و از عترت و سلاله‌‌ی پیامبر است...). (25)

پی‌نوشت‌ها:
1. کمال الدین، ج 2، ص 333، ص 334
2. همان، ص 377
3. ارشاد، شیخ مفید، ص 364
4. توحید، صدوق، ص 232، ج 1
5. کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 378، ح 3
6.بحارالانوار، ج 51،ص30
7. الزام الناصب، ج 1، ص 271
8. بحارالانوار، ج 51، ص 30
9. کتاب الغیبه، ص 471؛ الغیبه النعمانی، ص 237
10. بحارالانوار، ج 51، ص 165
11. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 298؛ محاسن برقی، ج 2، ص 110
12. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 8، 325؛ بحارالانوار، ج 73، ص 253
13. سوال از امام مهدی در روایات، ص 47 و 48
14. تفسیر نمونه، ج 9، ص 204
15. منتهی الآمال، ج 2، ص 757
16. کمال الدین، ج 2، ص 384، ح1
17. همان، ص 653
18. علل الشرایع، ج 1، ص 198
19. منتهی الآمال، ج 2،ص 287
20. کافی، ج 1، ص 328، ح 13؛ کتاب الغیبه، ص 202، ح 169
21. نسا/59
22. بحارالانوار، ج 53، ص 324 (به نقل از: شمس ولایت، ص 56
23. اثبات الهداه، ج 3، ص 509
24. کتاب الغیبه، ص 246
25. فتوحات مکیه، ج 12، ص 127 و 128
منبع: پورتال جامع مهدویت





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین