سال ولادت امام زمان (عج) بنابر نقل اکثر مورخین معتبر و محدثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال 255 (ه.ق) می باشد.[1] در آن روزگار سامرا پایتخت حکومت عباسی بود و امام حسن عسکری علیه السّلام تحت نظارت و مراقبت شدید قرار داشت. امام علیه السّلام در این موقعیت علاوه بر آنکه مسئولیت عام امامت و رهبری جامعه اسلامی به ویژه شیعیان را بر عهده داشت وظیفه سنگین و مهم تر دیگری را نیز عهده دار بود و آن زمینه سازی و مهیا ساختن جامعه اسلامی برای تولد جانشین پس از خود یعنی فرزندش حضرت مهدی علیه السّلام بود البته این امر خطیر باید به صورتی انجام می پذیرفت که نه تنها حکومت عباسی از آن مطلع نشود بلکه دیگران نیز ولو از بستگان امام باشند نباید از آن آگاه گردند چه اینکه اطلاع یافتن از ولادت مساوی یا به خطر افتادن جان امام مهدی علیه السّلام بود. این همه در حالی بود که حکومت از بشارت به تولد چنین فرزندی از امام عسکری علیه السّلام از سالیان قبل اطلاع یافته بود لذا تمام حرکات و سکنات امام عسکری علیه السّلام و خانواده و اطرافیان او را زیر نظر داشت به همین جهت گام اصلی را در این جهت برداشت و ابتداءَ امام علیه السّلام را به زندان و محاصره افکند و سپس با جاسوسان بسیاری بیت و خانواده امام را کنترل می کرد. به هر حال امام مهدی علیه السّلام در روزگاری پا به عرصه وجود نهاد که وضعیت سیاسی و اجتماعی بسیار تاریک بود و ترس و بیم سایه گستر بود ظلم و جور همه جا را فرا گرفته آشوب ها فراگیر بوده و شورش های داخلی همه جا به چشم می خورد و تمام این ها را می توان ناشی از علت های زیر دانست: الف. تسلط ترک ها بر اوضاع حکومت و خود سری آن ها در تمام شئوون سیاسی حکومت در حالی که هیچ آگاهی از سیاست و اداره مملکت نداشتند[2] ب. نادانی و بی خبری سلاطین عباسی و فرو رفتن آن ها در شهوت رانی ها ولخرجی ها و بی اعتنایی به تمام شؤون زندگی رعیت.[3] به عنوان نمونه در تاریخ آمده است هزینه مخارج جشن ختنه کنان عبدالله معتز پسر متوکل بالغ بر هشتاد و شش میلیون درهم شده بود و یا متوکل در هنگامی که قصر (جعفری) خود را تمام کرد مطربان و دلقکان را فراخواند و پس از انجام کارشان به آن ها دو میلیون درهم داد.[4] برخی از آثار وضعیت یاد شده عبارتنداز: 1.شکنجه علویان به بدترین وضع جسمی[5] و به تنگنا قرار دادن در مسائل مالی و اقتصادی مثلاً در تاریخ این دوره آمده است که حاکمان عباسی از جمله متوکل به ساکنین حجاز دستور داد تا هیچ گونه ارتباطی با علویان بر قرار نسازند و آن ها را از نظر مالی حمایت نکنند و از حداقل احتیاجات محروم بمانند.[6] 2. ظلم و جور وزراء[7]. 3. نهضت های داخلی[8] 4. نهضت زنگیان[9]. 5. خشونت در جمع آوری مالیات و سوء استفاده عباسیان از اموال دولتی در سال 254 (ه . ق) شورش جدّی در جنوب عراق صورت گرفت که مدت چهارده سال خطری برای دستگاه خلافت به شمار می رفت این شورش نتیجه دشواری های اجتماعی خاصی بود که تا آن زمان به آن ها توجه نشده بود رهبر این شورش را فردی به نام علی که مدعی بود از اخلاف علی علیه السّلام است بر عهده داشت و مشکلات فراوانی را به وجود آورد افرادی که در این شورش دست داشته گروه زیادی از بردگان سیاه بومی آفریقا بودند که در جنوب عراق به کشاورزی اشتغال داشتند و چون در اوضاع و احوال بسیار بدی می زیستند دست به شورشی زدند و این قیام به قیام صاحب زنج شهرت یافت.[10] علاوه بر این قبیل آشوب ها که حاکی از ستمگری و ظلم حاکمان عباسی بود فساد دستگاه حکومت نیز وضعیتی را برای جامعه اسلامی به وجود آورده بود که قابل تحمل نبود. جرجی زیدان با بررسی اوضاع این دوران درباره فساد عباسیان می نویسد: (فساد دستگاه عباسیان را فرا گرفته بود وزیران و سرداران برای کسب نفوذ و قدرت و مال با هم مبارزه داشتند و در عین حال از هر راهی که می توانستند پول به دست می آرودند و ذخیره روز مبادا می کردند.)[11] امام حسن عسکری علیه السّلام نیز اوضاع خطیر سیاسی اجتماعی حاکم در این عصر را در قالب دعا ترسیم کرده که خلاصه آن چنین است: 1. گسترش فتنه های وحشتناک میان مسلمانان. 2. خواری و پستی آنان. 3. فرمانروایی جنایت کاران و فرومایه گان، که نتایج و آثار این سیاست را در بارزترین نمونه های آن در امور زیر می توان دید: الف. تعطیلی احکام خداوند. ب. تبدیل بیت المال به اموال شخصی حکام و کارگزاران. ج.صرف بیت المال در راه های باطل. د.واگذاری مناصب دولتی به اصل ذمّه. ه. ولایت فاسقان و فاجران بر مردم مسلمان.[12] به هر حال امام مهدی علیه السّلام در شرائط و موقعیتی به دنیا آمد که حکومت عباسی با تمام قدرت و توان بر منصب زمامداری مسلمانان تکیه زده و علاوه بر سلطه بر اوضاع سیاسی نظامی و اجتماعی بر امور اقتصادی نیز چنگ انداخته بود و تمام این امور با سیاست گذاری عباسیان و وابستگان ایشان اداره می شد حال با توجه به چنین موقعیتی حضرت مهدی علیه السّلام در چنین خانواده ای به وجود می آید و به خواست خداوند متعال از گزند دشمنان و حوادث در امان می ماند تا روزی که به اذن خداوند ظهور نماید و ریشة ظلم و فساد و تباهی را از بیخ و بن بر کند. ان شاء الله پی نوشتها: [1] . شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، 1413ق، ج 2، ص 339؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، بیروت، دارالاضواء، 1405ق. ج 1، ص 514. [2] . ر.ک: مسعودی، مرو ج الذهب، بیروت، دارالمعرفه، 1403ق، ج 4، ص 145؛ باقر، شریف قرشی، زندگانی امام حسن عسکری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1371، ص 288. [3] . جاحظ، البیان و التبیین، ج 3، ص 370 371. [4] . ر.ک: پور سید آقایی، مسعود و همکاران، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص8991 به نقل از: العصر العباسی الثانی، دکتر شوقی ضعیف، ص 67 69. [5] . مسعودی، همان، ج 4، ص 180، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 395. [6] . جمعی از نویسندگان، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص 133. [7] . ر.ک، شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام حسن عسکری(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1371، ص 258. [8] . ابن اثیر، الکامل، بیروت، دارصادر، 1385، ج 5، ص 314 316. [9] . جمعی از نویسندگان، تاریخ اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1381، ص 87. [10] . ر.ک: تاریخ اسلام، ص 187 188، الکامل، ج 7، ص 205 به بعد. [11] . تاریخ التمدن الاسلامی، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ج 4، ص 461. [12] . سید ابن طاووس، مجمع الدعوات، قم،منشورات دارالذخائه، چاپ اول، 1411 ه، ص 63 67.
سال ولادت امام زمان (عج) بنابر نقل اکثر مورخین معتبر و محدثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال 255 (ه.ق) می باشد.[1] در آن روزگار سامرا پایتخت حکومت عباسی بود و امام حسن عسکری علیه السّلام تحت نظارت و مراقبت شدید قرار داشت. امام علیه السّلام در این موقعیت علاوه بر آنکه مسئولیت عام امامت و رهبری جامعه اسلامی به ویژه شیعیان را بر عهده داشت وظیفه سنگین و مهم تر دیگری را نیز عهده دار بود و آن زمینه سازی و مهیا ساختن جامعه اسلامی برای تولد جانشین پس از خود یعنی فرزندش حضرت مهدی علیه السّلام بود البته این امر خطیر باید به صورتی انجام می پذیرفت که نه تنها حکومت عباسی از آن مطلع نشود بلکه دیگران نیز ولو از بستگان امام باشند نباید از آن آگاه گردند چه اینکه اطلاع یافتن از ولادت مساوی یا به خطر افتادن جان امام مهدی علیه السّلام بود. این همه در حالی بود که حکومت از بشارت به تولد چنین فرزندی از امام عسکری علیه السّلام از سالیان قبل اطلاع یافته بود لذا تمام حرکات و سکنات امام عسکری علیه السّلام و خانواده و اطرافیان او را زیر نظر داشت به همین جهت گام اصلی را در این جهت برداشت و ابتداءَ امام علیه السّلام را به زندان و محاصره افکند و سپس با جاسوسان بسیاری بیت و خانواده امام را کنترل می کرد.
به هر حال امام مهدی علیه السّلام در روزگاری پا به عرصه وجود نهاد که وضعیت سیاسی و اجتماعی بسیار تاریک بود و ترس و بیم سایه گستر بود ظلم و جور همه جا را فرا گرفته آشوب ها فراگیر بوده و شورش های داخلی همه جا به چشم می خورد و تمام این ها را می توان ناشی از علت های زیر دانست:
الف. تسلط ترک ها بر اوضاع حکومت و خود سری آن ها در تمام شئوون سیاسی حکومت در حالی که هیچ آگاهی از سیاست و اداره مملکت نداشتند[2]
ب. نادانی و بی خبری سلاطین عباسی و فرو رفتن آن ها در شهوت رانی ها ولخرجی ها و بی اعتنایی به تمام شؤون زندگی رعیت.[3] به عنوان نمونه در تاریخ آمده است هزینه مخارج جشن ختنه کنان عبدالله معتز پسر متوکل بالغ بر هشتاد و شش میلیون درهم شده بود و یا متوکل در هنگامی که قصر (جعفری) خود را تمام کرد مطربان و دلقکان را فراخواند و پس از انجام کارشان به آن ها دو میلیون درهم داد.[4]
برخی از آثار وضعیت یاد شده عبارتنداز:
1.شکنجه علویان به بدترین وضع جسمی[5] و به تنگنا قرار دادن در مسائل مالی و اقتصادی مثلاً در تاریخ این دوره آمده است که حاکمان عباسی از جمله متوکل به ساکنین حجاز دستور داد تا هیچ گونه ارتباطی با علویان بر قرار نسازند و آن ها را از نظر مالی حمایت نکنند و از حداقل احتیاجات محروم بمانند.[6]
2. ظلم و جور وزراء[7].
3. نهضت های داخلی[8]
4. نهضت زنگیان[9].
5. خشونت در جمع آوری مالیات و سوء استفاده عباسیان از اموال دولتی در سال 254 (ه . ق) شورش جدّی در جنوب عراق صورت گرفت که مدت چهارده سال خطری برای دستگاه خلافت به شمار می رفت این شورش نتیجه دشواری های اجتماعی خاصی بود که تا آن زمان به آن ها توجه نشده بود رهبر این شورش را فردی به نام علی که مدعی بود از اخلاف علی علیه السّلام است بر عهده داشت و مشکلات فراوانی را به وجود آورد افرادی که در این شورش دست داشته گروه زیادی از بردگان سیاه بومی آفریقا بودند که در جنوب عراق به کشاورزی اشتغال داشتند و چون در اوضاع و احوال بسیار بدی می زیستند دست به شورشی زدند و این قیام به قیام صاحب زنج شهرت یافت.[10]
علاوه بر این قبیل آشوب ها که حاکی از ستمگری و ظلم حاکمان عباسی بود فساد دستگاه حکومت نیز وضعیتی را برای جامعه اسلامی به وجود آورده بود که قابل تحمل نبود. جرجی زیدان با بررسی اوضاع این دوران درباره فساد عباسیان می نویسد: (فساد دستگاه عباسیان را فرا گرفته بود وزیران و سرداران برای کسب نفوذ و قدرت و مال با هم مبارزه داشتند و در عین حال از هر راهی که می توانستند پول به دست می آرودند و ذخیره روز مبادا می کردند.)[11]
امام حسن عسکری علیه السّلام نیز اوضاع خطیر سیاسی اجتماعی حاکم در این عصر را در قالب دعا ترسیم کرده که خلاصه آن چنین است:
1. گسترش فتنه های وحشتناک میان مسلمانان.
2. خواری و پستی آنان.
3. فرمانروایی جنایت کاران و فرومایه گان، که نتایج و آثار این سیاست را در بارزترین نمونه های آن در امور زیر می توان دید:
الف. تعطیلی احکام خداوند.
ب. تبدیل بیت المال به اموال شخصی حکام و کارگزاران.
ج.صرف بیت المال در راه های باطل.
د.واگذاری مناصب دولتی به اصل ذمّه.
ه. ولایت فاسقان و فاجران بر مردم مسلمان.[12]
به هر حال امام مهدی علیه السّلام در شرائط و موقعیتی به دنیا آمد که حکومت عباسی با تمام قدرت و توان بر منصب زمامداری مسلمانان تکیه زده و علاوه بر سلطه بر اوضاع سیاسی نظامی و اجتماعی بر امور اقتصادی نیز چنگ انداخته بود و تمام این امور با سیاست گذاری عباسیان و وابستگان ایشان اداره می شد حال با توجه به چنین موقعیتی حضرت مهدی علیه السّلام در چنین خانواده ای به وجود می آید و به خواست خداوند متعال از گزند دشمنان و حوادث در امان می ماند تا روزی که به اذن خداوند ظهور نماید و ریشة ظلم و فساد و تباهی را از بیخ و بن بر کند. ان شاء الله
پی نوشتها:
[1] . شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، 1413ق، ج 2، ص 339؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، بیروت، دارالاضواء، 1405ق. ج 1، ص 514.
[2] . ر.ک: مسعودی، مرو ج الذهب، بیروت، دارالمعرفه، 1403ق، ج 4، ص 145؛ باقر، شریف قرشی، زندگانی امام حسن عسکری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1371، ص 288.
[3] . جاحظ، البیان و التبیین، ج 3، ص 370 371.
[4] . ر.ک: پور سید آقایی، مسعود و همکاران، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص8991 به نقل از: العصر العباسی الثانی، دکتر شوقی ضعیف، ص 67 69.
[5] . مسعودی، همان، ج 4، ص 180، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 395.
[6] . جمعی از نویسندگان، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، 1383، ص 133.
[7] . ر.ک، شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام حسن عسکری(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1371، ص 258.
[8] . ابن اثیر، الکامل، بیروت، دارصادر، 1385، ج 5، ص 314 316.
[9] . جمعی از نویسندگان، تاریخ اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1381، ص 87.
[10] . ر.ک: تاریخ اسلام، ص 187 188، الکامل، ج 7، ص 205 به بعد.
[11] . تاریخ التمدن الاسلامی، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ج 4، ص 461.
[12] . سید ابن طاووس، مجمع الدعوات، قم،منشورات دارالذخائه، چاپ اول، 1411 ه، ص 63 67.
- [سایر] وضعیت سیاسی اجتماعی عصر غیبت امام مهدی(علیه السلام) چگونه بود؟
- [سایر] وضعیت فرهنگی و سیاسی شیعیان در آستانه ولادت امام زمان (عج) چگونه بود؟
- [سایر] آیا امام هادی علیه السلام از ولادت حضرت مهدی علیه السلام خبر داده است؟
- [سایر] آیا امام باقر علیه السلام از ولادت حضرت مهدی علیه السلام خبر داده است؟
- [سایر] آیا امام عسکری علیه السلام از ولادت حضرت مهدی علیه السلام خبر داده است؟
- [سایر] وضعیت فرهنگی و سیاسی شیعیان در آستانة تولد امام زمان (عج) چگونه بود؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید ولادت امام زمان در چه سال و در چه هنگامی بود؟ شب ولادت امام زمان به چه شبی نامگذاری شده است؟ آغاز امامت امام زمان در چه روزی بود؟
- [سایر] آیا امام علی علیه السلام از ولادت امام مهدی علیه السلام خبر داده است؟
- [سایر] آیا امام حسن علیه السلام از ولادت حضرت مهدی علیه السلام خبر داده است؟
- [سایر] آیا امام سجاد علیه السلام از ولادت حضرت مهدی علیه السلام خبر داده است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.