شرح پرسش: در حدیثی می خوانیم: (هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.) منظور از این شناخت، چه نوع شناختی است و در شکل گیری باور و رفتار ما چه نقشی دارد؟ پاسخ: 1. مراد از شناخت، می تواند شناخت ظاهری و معمولی باشد. از آن جا که پایداری و استواری و کمال دین به وجود امام وابسته است، لازم است امام از نظر قوم و قبیله و ویژگی های دیگر به خوبی شناخته شود. همچنین این شناخت می تواند شناختی معنوی باشد. در شناخت معنوی نیز شناخت حقیقت وجودی امام، جایگاه و بزرگی مقام و ولایت الهی او، شناخت راه و روش و سیره و اخلاقش و الگو قرار دادن وی در عبودیت و بندگی خدا مورد نظر است. در این نوع شناخت، به دیدن امام نیازی نیست، بلکه با دلایل عقلی و نقلی می توان نسبت به امام شناخت پیدا کرد. پس این که گفته می شود شناخت امامی که از دیده ها پنهان است، ممکن نیست، سخنی بی معناست. چه بسیار افرادی که امامان معصوم علیهم السلام را با چشم خود دیدند و کرامت های آنها را درک کردند، ولی همچنان کافر و گمراه ماندند. 2. شناخت امام در شکل گیری باور و رفتار انسان نقش و اثر فراوانی دارد. این اثرپذیری به چند دلیل است: الف) بنا بر احادیث بی شمار، معرفت خدا به طور صحیح و کامل، بدون معرفت امام حاصل نمی شود. در روایتی آمده است از حضرت سیدالشهدا علیه السلام پرسیدند: فَما مَعْرِفَة اللّهِ؟ قال: مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمانٍ إمَامَهُمُ الّذی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعتُهُ؛ شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: (معرفت اهل هر زمانی نسبت به امامشان که اطاعت او برایشان واجب است).1 علامه مجلسی رحمت الله علیه می نویسد: شاید تفسیر (معرفت خدا) به (معرفت امام)، برای بیان این نکته باشد که معرفت خدا حاصل نمی شود، مگر از راه [شناخت] امام یا برای بیان این که انتفاع و استفاده از معرفت خدا به معرفت امام مشروط است.2 ب) یکی از اسباب کمال معرفت، اطاعت از خداست که هر چه شخص عارف بیشتر در میدان عمل حرکت کند و عبادت و اطاعتش افزون تر گردد، شناختش بیشتر می شود و مددهای غیبی بیشتری به او می رسد. شناخت امام نیز این گونه است. هر چه این شناخت بیشتر شود، شوق و رغبت به عبادت و اطاعت الهی در انسان افزون تر می شود، به گونه ای که همه انگیزه های غیرالهی در انسان بی اثر می شود. ازاین رو، چون اطاعت و عبادت خدا و چگونگی آن، بدون دریافت برنامه و راه کار از امام و اطاعت از وی حاصل نمی شود، این مرتبه از معرفت کامل که خود نیز مراتبی دارد، بدون معرفت امام محقق نخواهد شد. ج) بیشترین سود شناخت خدا و اثر آن، در اعمال انسان ظاهر می شود و از میزان الزام فرد به اطاعت الهی و پیروی و فرمان بری او از آموزه های الهی می توان به معرفتش پی برد و مظهر کامل این معرفت، اطاعت از خلیفة اللّه و امام است که در گرو معرفت خدا است. البته خود معرفت را نیز می توان نوعی اطاعت خدا دانست. پینوشتها: 1. بحارالانوار، ج 5، ص 312. 2. همان. منبع: www.irc.ir
شرح پرسش:
در حدیثی می خوانیم: (هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.) منظور از این شناخت، چه نوع شناختی است و در شکل گیری باور و رفتار ما چه نقشی دارد؟
پاسخ:
1. مراد از شناخت، می تواند شناخت ظاهری و معمولی باشد. از آن جا که پایداری و استواری و کمال دین به وجود امام وابسته است، لازم است امام از نظر قوم و قبیله و ویژگی های دیگر به خوبی شناخته شود.
همچنین این شناخت می تواند شناختی معنوی باشد. در شناخت معنوی نیز شناخت حقیقت وجودی امام، جایگاه و بزرگی مقام و ولایت الهی او، شناخت راه و روش و سیره و اخلاقش و الگو قرار دادن وی در عبودیت و بندگی خدا مورد نظر است.
در این نوع شناخت، به دیدن امام نیازی نیست، بلکه با دلایل عقلی و نقلی می توان نسبت به امام شناخت پیدا کرد. پس این که گفته می شود شناخت امامی که از دیده ها پنهان است، ممکن نیست، سخنی بی معناست. چه بسیار افرادی که امامان معصوم علیهم السلام را با چشم خود دیدند و کرامت های آنها را درک کردند، ولی همچنان کافر و گمراه ماندند.
2. شناخت امام در شکل گیری باور و رفتار انسان نقش و اثر فراوانی دارد. این اثرپذیری به چند دلیل است:
الف) بنا بر احادیث بی شمار، معرفت خدا به طور صحیح و کامل، بدون معرفت امام حاصل نمی شود. در روایتی آمده است از حضرت سیدالشهدا علیه السلام پرسیدند:
فَما مَعْرِفَة اللّهِ؟ قال: مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمانٍ إمَامَهُمُ الّذی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعتُهُ؛
شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: (معرفت اهل هر زمانی نسبت به امامشان که اطاعت او برایشان واجب است).1
علامه مجلسی رحمت الله علیه می نویسد:
شاید تفسیر (معرفت خدا) به (معرفت امام)، برای بیان این نکته باشد که معرفت خدا حاصل نمی شود، مگر از راه [شناخت] امام یا برای بیان این که انتفاع و استفاده از معرفت خدا به معرفت امام مشروط است.2
ب) یکی از اسباب کمال معرفت، اطاعت از خداست که هر چه شخص عارف بیشتر در میدان عمل حرکت کند و عبادت و اطاعتش افزون تر گردد، شناختش بیشتر می شود و مددهای غیبی بیشتری به او می رسد. شناخت امام نیز این گونه است. هر چه این شناخت بیشتر شود، شوق و رغبت به عبادت و اطاعت الهی در انسان افزون تر می شود، به گونه ای که همه انگیزه های غیرالهی در انسان بی اثر می شود. ازاین رو، چون اطاعت و عبادت خدا و چگونگی آن، بدون دریافت برنامه و راه کار از امام و اطاعت از وی حاصل نمی شود، این مرتبه از معرفت کامل که خود نیز مراتبی دارد، بدون معرفت امام محقق نخواهد شد.
ج) بیشترین سود شناخت خدا و اثر آن، در اعمال انسان ظاهر می شود و از میزان الزام فرد به اطاعت الهی و پیروی و فرمان بری او از آموزه های الهی می توان به معرفتش پی برد و مظهر کامل این معرفت، اطاعت از خلیفة اللّه و امام است که در گرو معرفت خدا است. البته خود معرفت را نیز می توان نوعی اطاعت خدا دانست.
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 5، ص 312.
2. همان.
منبع: www.irc.ir
- [سایر] چرا اگر امام زمان علیه السلام را نشناسیم، به مرگ جاهلیت از دنیا رفتهایم؟
- [سایر] با سلا م خدمت شما در رابطه با امام زمان و اینکه هر کس امام زمان خودش رو نشناسه به مرگ جاهلیت مرده . ما در این دوره چطور باید امام زمانمان را بشناسیم و چطور پیرو او باشیم در حالی که غایب است؟
- [سایر] چرا اگر امام زمان خود را نشناسیم، به مرگ جاهلی از دنیا رفتهایم؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] اصلاً چرا باید امام زمان را بشناسیم و شناخت کافی از او داشته باشیم؟
- [سایر] اصلاً چرا باید امام زمان را بشناسیم و شناخت کافی از او داشته باشیم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در حدیثی داریم که هر کس امام زمان خود را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است . منظور از شناسایی چه نوع شناسایی است؟
- [سایر] آیا از شواهدی که در دنیا هست ، ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک است ؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام در چه زمانی و در کجا به دنیا آمده است؟
- [سایر] چرا امام زمان دارای دو غیبت صغری و کبری می باشد و چرا خداوند امام زمان را تا زمان فعلی نگه داشته و چرا خداوند در زمانی که صلاح میدانست امام زمان را به دنیا نیاورد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.