یکی از وظایف مهمی که بنا به تصریح حضرت صاحب الامر علیه السلام بر عهده همه منتظران گذاشته شده، دعا برای تعجیل فرج است. امام عصر علیه السلام در توقیعی که خطاب به (اسحاق بن یعقوب ) صادر شده، می فرمایند: برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما همان است. امام حسن عسکری علیه السلام نیز دعا برای تعجیل فرج را شرط رهایی از فتنه های دوران غیبت دانسته، می فرماید: به خدا سوگند غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می یابند که خداوند آنها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است. دعا برای تعجیل فرج از چنان اهمیتی برخوردار است که امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: (خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ایشان تعجیل کن ) نمیرد تا قائم را دریابد. در روایت دیگری نیز آمده است که هر کس چنین کند خداوند شصت حاجت او را برآورده می سازد؛ سی حاجت از حوائج دنیا و سی حاجت از حوائج آخرت. بنابراین همه شیعیان باید در طول شبانه روز، در اوقات نماز و در همه ایامی که در آنها دعا سفارش شده، دعا برای تعجیل فرج را به عنوان یک تکلیف و وظیفه مهم عصر غیبت فراموش نکنند. بلکه این دعا را بر همه دعاهای خود مقدم کنند تا خداوند به برکت این دعا آنها را آنها را از همه فتنه ها و آشوب های زمان غیبت در امان نگهدارد و همه گرفتاری ها و غم و غصه های آنها را برطرف سازد. این دعا و استغاثه ضمن این که اسباب نزدیک شدن فرج مولایمان حضرت صاحب الامر علیه السلام را فراهم می کند موجبات ارتباط مستمر و همیشگی ما با آن حجت الهی را فراهم آورده و جلوی یاس و ناامیدی ما را در دوران طولانی غیبت می گیرد. بنابراین شایسته است که همه منتظران امام عصر علیه السلام، که امیدوارند شاهد ظهور آن حضرت باشند، بیش از پیش به دعا و توسل برای تعجیل فرج روی آورند و آتش سوزان سینه خود را با خنکای دعاهای دلنشینی همچون دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آل یاسین و دیگر ادعیه و توسلات، آرامش بخشند. باشد تا خداوند رحمان بر همه ما ترحم کند و ظهور پربرکت آن امام انس و جان را نزدیک سازد. بر اساس روایات خود آن حضرت نیز منتظر زمان ظهور است و به همین دلیل بارها توصیه فرموده تا برای تعجیل ظهورش دعا کنند، چون آن حضرت نمی تواند همه ظلم و ستم و فساد را ببیند و ساکت باشد، اما در عین حال تابع دستورات الهی و راضی به قضای او است و می داند که خداوند هر وقت مصلحت ببیند و زمینه ها و شرایط ظهور فراهم باشد، اذن قیام می دهد. ما نیز در کنار دعا، باید صابر و راضی به قضای الهی باشیم و خود را همیشه آماده آن روز موعود کنیم. در هر حال ظهور امام زمان علیه السلام به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق می یابد. مهزم اسدی از امام صادق علیه السلام پرسید: (فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟) حضرت فرمود: (تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجله کنندگان هلاک می شوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات می یابند.) (بحارالانوار، ج 52، ص 103) خود امام زمان علیه السلام در این باره فرموده اند: (ظهور فرج، به اراده خداوند متعالی بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین می کنند، دروغ گو هستند.) (کمال الدین، ج 2 ،ص 484) بنابراین،هیچ کس نمی تواند زمان ظهور را پیش بینی کند. البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص می کنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم. غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد. مراد از تعجیل فرج آن است که مردم از خدا بخواهند تا زمینهها و شرایط ظهور فراهم شود و موانع ظهور برطرف گردد تا ظهور واقع شود. البته باید بدانیم که تلاش مردم نیز مهم است، یعنی آنان نیز، با انجام وظایف دینی و آماده کردن خود برای ظهور ، میتوانند امر ظهور را سرعت ببخشند. باید بدانیم قضای الهی، به معنای اجتماع جمیع علل و شرایط و فقدان هر گونه مانعی است که مسلما انجام می گیرد و هیچ گونه برگشتی در آن نیست. چه بسا، همین قضایی که مجموعه شروط متعدد دارد، یکی از آن شروط، دعای بندگان باشد. آمیختگی و هم سویی دعا و قضا، در روایات به خوبی مشهود است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در انتهای نامه سی و یکم نهج البلاغه به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام میفرماید: دین و دنیای تو را به خدا می سپارم و بهترین خواسته الهی را در آینده و هم اکنون در دنیا و آخرت برای تو می خواهم. اجتماع درخواست از خدا و قضا، بسیار زیبا است. در روایت آمده که حضرت علی علیه السلام از زیر دیواری که در شرف خراب شدن بود حرکت کردند و به جای دیگر رفتند. از آن جناب سؤال شد آیا قضای الهی (حکم حتمی الهی) فرار می کنید؟ آن امام بزرگوار فرمودند: از قضای الهی به سوی قدر الهی فرار می کنم!(میزان الحکمه، ج8، ص162) به این معنا که در صورت توقف تمام مقدمات لازم برای زیر آوار ماندن مهیا می گردد و قضای الهی تحقق می پذیرد، امکام با حرکت سوی مکانی دیگر مقدمه ای از آن مقدمات ناقص می گردد و هندسه ای دیگر شکل می گیرد که آن تحقق سلامت و امنیت است. لذا منافات ندارد که حتی دعا، قضای الهی را متبدل سازد، دعایی که از جمله مقدمات و شروط حکم الهی است. در روایت از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله وارد شده که: لایرد القضاء الا الدعاء؛ قضای الهی رارد نمی کند مگر دعا.(منتخب المیزان الحکمه، روایت 2101). یعنی، گاه، مقدرات یک امر فراهم شده است و باید قضا بیاید ولی دعا در تقدیرات اثر می گذارد و باید تعغییر در تقدیرات قضا و نتیجه محقق نمی شود. بنابراین، در عین حال که همه امور به قضای الهی تحقق می پذیرد، منافات ندارد که ما موظف به دعا کردن باشیم، نه صرفا به علت یک امری صوری و ظاهری، بلکه چون دعا، خود، در سلسله طولی تحقق اشیا تأثیر جوهری دارد و این تأثیر به اذن و اراده الهی انجام می گیرد. خود حضرت حق، ما را مأمور به دعا کردن کرده است و برای این دعا، تاثیر قائل شده است. نتیجه این که، زمان ظهور حضرت حجت علیه السلام مثل بقیه امور و اسرار به قضای الهی است در عین حال، ما موظف به دعای در جهت تعجیل فرج آن بزرگوار هستیم و دعای ما، می تواند در مجموعه علل ظهور موثر باشد. البته باید توجه داشت هر چند دعا و درخواست از حضرت حق در تسریع فرج بسیار مؤثر است ولی آنچه مهمتر میباشد آن است که شیعیان و عاشقان حقیقت انتظار را در زندگی خود جاری کنند، بدین معنی که سعی کنند حقیقتاً دستورات اسلام را عمل نمایند، با تلاش در تهذیب نفس و خدمت به مردم لیاقت یاری حضرت را کسب نمایند، برای امر فرج زمینه سازی کرده و مردم را برای پذیرش حرکت عدالتخواهانه حضرت آماده کنند. منبع: porseman.org
یکی از وظایف مهمی که بنا به تصریح حضرت صاحب الامر علیه السلام بر عهده همه منتظران گذاشته شده، دعا برای تعجیل فرج است. امام عصر علیه السلام در توقیعی که خطاب به (اسحاق بن یعقوب ) صادر شده، می فرمایند:
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما همان است.
امام حسن عسکری علیه السلام نیز دعا برای تعجیل فرج را شرط رهایی از فتنه های دوران غیبت دانسته، می فرماید: به خدا سوگند غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می یابند که خداوند آنها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است.
دعا برای تعجیل فرج از چنان اهمیتی برخوردار است که امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: (خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ایشان تعجیل کن ) نمیرد تا قائم را دریابد.
در روایت دیگری نیز آمده است که هر کس چنین کند خداوند شصت حاجت او را برآورده می سازد؛ سی حاجت از حوائج دنیا و سی حاجت از حوائج آخرت.
بنابراین همه شیعیان باید در طول شبانه روز، در اوقات نماز و در همه ایامی که در آنها دعا سفارش شده، دعا برای تعجیل فرج را به عنوان یک تکلیف و وظیفه مهم عصر غیبت فراموش نکنند. بلکه این دعا را بر همه دعاهای خود مقدم کنند تا خداوند به برکت این دعا آنها را آنها را از همه فتنه ها و آشوب های زمان غیبت در امان نگهدارد و همه گرفتاری ها و غم و غصه های آنها را برطرف سازد.
این دعا و استغاثه ضمن این که اسباب نزدیک شدن فرج مولایمان حضرت صاحب الامر علیه السلام را فراهم می کند موجبات ارتباط مستمر و همیشگی ما با آن حجت الهی را فراهم آورده و جلوی یاس و ناامیدی ما را در دوران طولانی غیبت می گیرد.
بنابراین شایسته است که همه منتظران امام عصر علیه السلام، که امیدوارند شاهد ظهور آن حضرت باشند، بیش از پیش به دعا و توسل برای تعجیل فرج روی آورند و آتش سوزان سینه خود را با خنکای دعاهای دلنشینی همچون دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آل یاسین و دیگر ادعیه و توسلات، آرامش بخشند. باشد تا خداوند رحمان بر همه ما ترحم کند و ظهور پربرکت آن امام انس و جان را نزدیک سازد.
بر اساس روایات خود آن حضرت نیز منتظر زمان ظهور است و به همین دلیل بارها توصیه فرموده تا برای تعجیل ظهورش دعا کنند، چون آن حضرت نمی تواند همه ظلم و ستم و فساد را ببیند و ساکت باشد، اما در عین حال تابع دستورات الهی و راضی به قضای او است و می داند که خداوند هر وقت مصلحت ببیند و زمینه ها و شرایط ظهور فراهم باشد، اذن قیام می دهد. ما نیز در کنار دعا، باید صابر و راضی به قضای الهی باشیم و خود را همیشه آماده آن روز موعود کنیم.
در هر حال ظهور امام زمان علیه السلام به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق می یابد.
مهزم اسدی از امام صادق علیه السلام پرسید: (فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟) حضرت فرمود: (تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجله کنندگان هلاک می شوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات می یابند.) (بحارالانوار، ج 52، ص 103) خود امام زمان علیه السلام در این باره فرموده اند: (ظهور فرج، به اراده خداوند متعالی بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین می کنند، دروغ گو هستند.) (کمال الدین، ج 2 ،ص 484)
بنابراین،هیچ کس نمی تواند زمان ظهور را پیش بینی کند. البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص می کنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم. غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد.
مراد از تعجیل فرج آن است که مردم از خدا بخواهند تا زمینهها و شرایط ظهور فراهم شود و موانع ظهور برطرف گردد تا ظهور واقع شود. البته باید بدانیم که تلاش مردم نیز مهم است، یعنی آنان نیز، با انجام وظایف دینی و آماده کردن خود برای ظهور ، میتوانند امر ظهور را سرعت ببخشند.
باید بدانیم قضای الهی، به معنای اجتماع جمیع علل و شرایط و فقدان هر گونه مانعی است که مسلما انجام می گیرد و هیچ گونه برگشتی در آن نیست. چه بسا، همین قضایی که مجموعه شروط متعدد دارد، یکی از آن شروط، دعای بندگان باشد. آمیختگی و هم سویی دعا و قضا، در روایات به خوبی مشهود است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در انتهای نامه سی و یکم نهج البلاغه به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام میفرماید: دین و دنیای تو را به خدا می سپارم و بهترین خواسته الهی را در آینده و هم اکنون در دنیا و آخرت برای تو می خواهم.
اجتماع درخواست از خدا و قضا، بسیار زیبا است. در روایت آمده که حضرت علی علیه السلام از زیر دیواری که در شرف خراب شدن بود حرکت کردند و به جای دیگر رفتند. از آن جناب سؤال شد آیا قضای الهی (حکم حتمی الهی) فرار می کنید؟ آن امام بزرگوار فرمودند: از قضای الهی به سوی قدر الهی فرار می کنم!(میزان الحکمه، ج8، ص162) به این معنا که در صورت توقف تمام مقدمات لازم برای زیر آوار ماندن مهیا می گردد و قضای الهی تحقق می پذیرد، امکام با حرکت سوی مکانی دیگر مقدمه ای از آن مقدمات ناقص می گردد و هندسه ای دیگر شکل می گیرد که آن تحقق سلامت و امنیت است. لذا منافات ندارد که حتی دعا، قضای الهی را متبدل سازد، دعایی که از جمله مقدمات و شروط حکم الهی است. در روایت از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله وارد شده که: لایرد القضاء الا الدعاء؛ قضای الهی رارد نمی کند مگر دعا.(منتخب المیزان الحکمه، روایت 2101). یعنی، گاه، مقدرات یک امر فراهم شده است و باید قضا بیاید ولی دعا در تقدیرات اثر می گذارد و باید تعغییر در تقدیرات قضا و نتیجه محقق نمی شود.
بنابراین، در عین حال که همه امور به قضای الهی تحقق می پذیرد، منافات ندارد که ما موظف به دعا کردن باشیم، نه صرفا به علت یک امری صوری و ظاهری، بلکه چون دعا، خود، در سلسله طولی تحقق اشیا تأثیر جوهری دارد و این تأثیر به اذن و اراده الهی انجام می گیرد. خود حضرت حق، ما را مأمور به دعا کردن کرده است و برای این دعا، تاثیر قائل شده است.
نتیجه این که، زمان ظهور حضرت حجت علیه السلام مثل بقیه امور و اسرار به قضای الهی است در عین حال، ما موظف به دعای در جهت تعجیل فرج آن بزرگوار هستیم و دعای ما، می تواند در مجموعه علل ظهور موثر باشد.
البته باید توجه داشت هر چند دعا و درخواست از حضرت حق در تسریع فرج بسیار مؤثر است ولی آنچه مهمتر میباشد آن است که شیعیان و عاشقان حقیقت انتظار را در زندگی خود جاری کنند، بدین معنی که سعی کنند حقیقتاً دستورات اسلام را عمل نمایند، با تلاش در تهذیب نفس و خدمت به مردم لیاقت یاری حضرت را کسب نمایند، برای امر فرج زمینه سازی کرده و مردم را برای پذیرش حرکت عدالتخواهانه حضرت آماده کنند.
منبع: porseman.org
- [سایر] اگر امام مهدی از زمان ظهورشان مطلع اند، چرا باید برای تعجیل ظهور دعا کنیم؟
- [سایر] چرا باید برای تعجیل فرج امام زمان (عج) دعا کنیم و وظایف منتظران ظهور ایشان چیست؟
- [سایر] اگر زمان ظهور امام زمان (ع) مشخص است، تقاضای تعجیل فرج چه معنی دارد؟
- [سایر] برای تعجیل در ظهور امام زمان (عج) باید جامعه را اصلاح کنیم یا فساد را گسترش دهیم؟
- [سایر] امام زمان (عج) چه سفارشی برای تعجیل در فرج نمودند؟
- [سایر] آیا طبق روایات معصومین (ع) میتوانیم برای ظهور امام زمان (عج) زمان تعیین کنیم؟
- [سایر] تعجیل فرج امام زمان (عج) به چه معناست؟
- [سایر] اگر فراگیری ظلم از شرایط ظهور امام زمان است، چرا برای فرج ایشان دعا میکنیم؟
- [سایر] اگر با ظهور امام زمان (عج) دنیا به پایان میرسد، چرا برای ظهور آن حضرت دعا میکنیم؟
- [سایر] اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند ، چه حوادثی رخ می دهد ؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ذکر خدا، قرائت قرآن دعا، در هر جای نماز جایز است اگر جمله ای را مانند (الله اکْبر) به قصد ذکر خدا بگوید، اما در موقع گفتن، صدا را بلندکند که چیزی را به دیگری بفهماند اشکال ندارد، ولی دعا و ذکر به زبانهای غیر عربی اشکال دارد.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.