برای (جهانی شدن)، تعریف های مختلفی ارائه شده است. برای پاسخ دادن به این سؤال باید این تعریف ها را بیان کنیم: 1. جهانی شدن، فرایند رو به گسترشی است که همه ی عرصه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را در نَوَردیده و تمامی کشورهای جهان، به گونه ای، با آن درگیر هستند. معتقدان به جهانی شدن، به دهکده ی جهانی ایده آلی می اندیشند که در آن، وظیفه ی مرزها، تعیین قلمرو کشورها است و همه چیز در میان جوامع، در حال انتقال است. سرمایه، نیروی کار، مواد اوّلیّه، تفکر و اندیشه، فرهنگ و رسوم، تولید و مصرف، هر آن چه که قابلیّت انتقال دارد، به برکت رشد فن آوری و ارتباطات، در اختیار جوامع قرار می گیرد.[1] 2. جهانی شدن، در مفهوم عام آن، درهم ادغام شدن بازارهای جهان در تجارت و سرمایه گذاری مستقیم و جا به جایی و انتقال سرمایه و نیروی کار و فرهنگ در چهارچوب سرمایه داری و آزادی بازار و نهایتاً سر فرود آوردن جهان در برابر قدرت های جهانی بازار است که منجر به شکافته شدن مرزهای ملّی و کاسته شدن از حاکمیّت دولت می شود. عنصر اصلی و اساسی در این پدیده، شرکت های بزرگ چند ملّیّتی و فرا ملّیّتی است.[2] 3. جهانی شدن، از پیامدهای سر برآوردن دولت های نیرومند ملّی و عالی ترین مرحله ی روابط سلطه گری و سلطه پذیری امپریالیستی است. جهانی شدن، اوج پیروزی سرمایه داران جهانی در عالم است و از بطن دولت ملّی که همچنان به تولید خود، در درون و بیرون مرزهایش، یک سان ادامه می دهد، زاده شده است.[3] 4. جهانی شدن، رقابت بی قید و شرط در سطح جهانی است. این رقابت، برای کشورهای غنی، درآمد بیش تر و برای کشورهای فقیر، فقر بیش تر می آورد.[4] 5. عصر جهانی شدن، عصر تحوّل عمیق سرمایه داری برای همه ی انسان ها است که در سایه ی چیرگی و رهبری کشورهای مرکز و نیز در سایه ی حاکمیّت نظام جهانی، مبادله ای نامتوازن و ناهمگون صورت می پذیرد.[5] بعد از این مقدمه، باید گفت، اگر نظر به زمینه های مثبت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) که استاد مطهری، به انتظار سازنده تعبیر نموده است[6] ، باشد، یعنی مؤمنین تلاش کنند که همه چیز جهانی شود تا حضرت سریع تر ظهور کند. باید گفت در تعریف های پنج گانه، غیر از تعریف اوّل، چنین بار مثبتی مشاهده نمی شود و قابل توصیه به مؤمنان نیست؛ چون، به ضرر جامعه ی بشری است؛ زیرا، جهانی شدن، یعنی سر فرود آوردن در مقابل قدرت های مالی و سست شدن حاکمیّت ها و قرار گرفتن همه چیز در اختیار شرکت های چند ملّیّتی و فرا ملّیّتی (تعریف دوم) و نهایتاً سر فرود آوردن جهان در برابر قدرت های جهانی بازار، و سلطه گری و سلطه پذیری امپریالیستی و پیروزی سرمایه داران (تعریف سوم) که برای کشور غنی، درآمد بیش تر و برای کشورهای فقیر، فقر بیش تری می آورد (تعریف چهارم)؛ چون، مبادله، یک مبادله ی نامتوازن و ناهمگون است (تعریف پنجم). این است که عدّه ای جهانی شدن را مساوی با آمریکایی شدن دانسته اند.[7] بنابراین، طبق چهار تعریف اخیر، جهانی شدن، باری مثبت در زمینه ی ظهور امام زمان (علیه السلام) ندارد، امّا طبق تعریف نخست، هر چند بار منفی نمایانی در آن مشاهده نمی شود، لکن بار مثبت آن هم خیلی مشهود نیست و باید با احتیاط برخورد کنیم و خیلی نمی شود مؤمنان را تشویق کرد که در جهانی شدن اقتصاد بکوشند. از این گذشته ما، نیازی به چنین توصیّه ای نداریم؛ چون، وظیفه ی اصلی ما، در این زمان، خودسازی و دیگرسازی روحی جامعه است، نه اقتصادی. هر چند آن هم باید انجام شود؛ زیرا، جهانی شدن به معنای درست و صحیح (نه تعریف های موجود) آن است که در زمان حضرت مهدی (علیه السلام) انجام می گیرد و می توان تحت عنوان (امام مهدی و اصلاحات اقتصادی و اجرای عدالت) به آن اشاره کرد. عناوینی در روایات آمده، چنین است: 1. فقر زدایی عمومی.[8] 2. سازندگی گسترده و از بین رفتن خرابی ها.[9] 3. پرداخت وام ها و تحت پوشش قرار گرفتن خانواده های بی سرپرست و آزادی بردگان.[10] 4. استخراج گنج ها و تقسیم مال ها میان همه ی مردم.[11] 5. بخشش گسترده، به اندازه ای که شخص بتواند حمل کند.[12] 6. گسترده شدن خوان حکمت و ثروت.[13] 7. مبارزه با ثروت اندوزی و مصرف گنج ها در راه مصالح مردم.[14] 8. عدالت جهانی[15] و اجرای آن درباره ی نیکان و بدان.[16] 9. بازپس گیری حقوق تا آن جا رسد که اگر در بُن دندان انسانی، حق دیگری باشد، باز پس گرفته می شود.[17] امّا اگر مراد، جنبه ی منفی زمینه های ظهور حضرت در جهانی شدن اقتصاد باشد - که اکثریت تعریف ها، نشانه ی بار منفی جهانی شدن بود - می شود آن را تحت عنوان بعضی از علائم ظهور، مثل زیاد شدن رشوه خواری و تقلب و تسلّط بیگانگان و کافران و اهل باطل و چیره شدن آنان بر مسلمانان و دنیازدگی و خودباختگی مسلمانان و... گنجانید. خلاصه، این که برای ظهور حضرت، علائمی مانند زیاد شدن ظلم و گناه و سلطه ی بیگانگان و... و حوادثی مانند ظهور سفیانی، سیّد حسنی، ... بیان شده است و عمده وظیفه ی ما، در زمان غیبت، خودسازی و دیگرسازی و انتظار سازنده است. پی نوشتها: [1]. رکیت گریفین، مروری بر جهانی شدن وگذار اقتصادی، ترجمه ی محمدرضا فرزین، ص 13. [2]. مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، ش 155 156، ص 152. [3]. همان، 152. [4]. همان، ص 152 153. [5]. همان، ص 153. [6]. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص 153. [7]. مجلّه اطّلاعات سیاسی اقتصادی، ش 155 - 156، ص 153. [8]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 397، روایت 212. [9]. ابوالقاسم خونی، منهاج البراعة، ج 8، ص 353. [10]. قزوینی، الامام المهدی، ص 631. [11]. لطف الله صافی، منتخب الاثر، ص 472. [12]. سنن ترمذی، ج 4، ص 439، ح 2232. [13]. نعمانی، الغیبة، ص 158. [14]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 4، ص 144، ح 402. [15]. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج 3، ص 328. [16]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص 161. [17]. علی کورانی، موسوعة أحادیث الأمام المهدی (علیه السلام) . منبع: امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
آیا جهانی شدن اقتصاد و ارتباطات و... زمینه های ظهور امام زمان (علیه السلام) را فراهم نمی کند؟
برای (جهانی شدن)، تعریف های مختلفی ارائه شده است. برای پاسخ دادن به این سؤال باید این تعریف ها را بیان کنیم:
1. جهانی شدن، فرایند رو به گسترشی است که همه ی عرصه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را در نَوَردیده و تمامی کشورهای جهان، به گونه ای، با آن درگیر هستند. معتقدان به جهانی شدن، به دهکده ی جهانی ایده آلی می اندیشند که در آن، وظیفه ی مرزها، تعیین قلمرو کشورها است و همه چیز در میان جوامع، در حال انتقال است. سرمایه، نیروی کار، مواد اوّلیّه، تفکر و اندیشه، فرهنگ و رسوم، تولید و مصرف، هر آن چه که قابلیّت انتقال دارد، به برکت رشد فن آوری و ارتباطات، در اختیار جوامع قرار می گیرد.[1]
2. جهانی شدن، در مفهوم عام آن، درهم ادغام شدن بازارهای جهان در تجارت و سرمایه گذاری مستقیم و جا به جایی و انتقال سرمایه و نیروی کار و فرهنگ در چهارچوب سرمایه داری و آزادی بازار و نهایتاً سر فرود آوردن جهان در برابر قدرت های جهانی بازار است که منجر به شکافته شدن مرزهای ملّی و کاسته شدن از حاکمیّت دولت می شود. عنصر اصلی و اساسی در این پدیده، شرکت های بزرگ چند ملّیّتی و فرا ملّیّتی است.[2]
3. جهانی شدن، از پیامدهای سر برآوردن دولت های نیرومند ملّی و عالی ترین مرحله ی روابط سلطه گری و سلطه پذیری امپریالیستی است. جهانی شدن، اوج پیروزی سرمایه داران جهانی در عالم است و از بطن دولت ملّی که همچنان به تولید خود، در درون و بیرون مرزهایش، یک سان ادامه می دهد، زاده شده است.[3]
4. جهانی شدن، رقابت بی قید و شرط در سطح جهانی است. این رقابت، برای کشورهای غنی، درآمد بیش تر و برای کشورهای فقیر، فقر بیش تر می آورد.[4]
5. عصر جهانی شدن، عصر تحوّل عمیق سرمایه داری برای همه ی انسان ها است که در سایه ی چیرگی و رهبری کشورهای مرکز و نیز در سایه ی حاکمیّت نظام جهانی، مبادله ای نامتوازن و ناهمگون صورت می پذیرد.[5]
بعد از این مقدمه، باید گفت، اگر نظر به زمینه های مثبت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) که استاد مطهری، به انتظار سازنده تعبیر نموده است[6] ، باشد، یعنی مؤمنین تلاش کنند که همه چیز جهانی شود تا حضرت سریع تر ظهور کند. باید گفت در تعریف های پنج گانه، غیر از تعریف اوّل، چنین بار مثبتی مشاهده نمی شود و قابل توصیه به مؤمنان نیست؛ چون، به ضرر جامعه ی بشری است؛ زیرا، جهانی شدن، یعنی سر فرود آوردن در مقابل قدرت های مالی و سست شدن حاکمیّت ها و قرار گرفتن همه چیز در اختیار شرکت های چند ملّیّتی و فرا ملّیّتی (تعریف دوم) و نهایتاً سر فرود آوردن جهان در برابر قدرت های جهانی بازار، و سلطه گری و سلطه پذیری امپریالیستی و پیروزی سرمایه داران (تعریف سوم) که برای کشور غنی، درآمد بیش تر و برای کشورهای فقیر، فقر بیش تری می آورد (تعریف چهارم)؛ چون، مبادله، یک مبادله ی نامتوازن و ناهمگون است (تعریف پنجم). این است که عدّه ای جهانی شدن را مساوی با آمریکایی شدن دانسته اند.[7]
بنابراین، طبق چهار تعریف اخیر، جهانی شدن، باری مثبت در زمینه ی ظهور امام زمان (علیه السلام) ندارد، امّا طبق تعریف نخست، هر چند بار منفی نمایانی در آن مشاهده نمی شود، لکن بار مثبت آن هم خیلی مشهود نیست و باید با احتیاط برخورد کنیم و خیلی نمی شود مؤمنان را تشویق کرد که در جهانی شدن اقتصاد بکوشند.
از این گذشته ما، نیازی به چنین توصیّه ای نداریم؛ چون، وظیفه ی اصلی ما، در این زمان، خودسازی و دیگرسازی روحی جامعه است، نه اقتصادی. هر چند آن هم باید انجام شود؛ زیرا، جهانی شدن به معنای درست و صحیح (نه تعریف های موجود) آن است که در زمان حضرت مهدی (علیه السلام) انجام می گیرد و می توان تحت عنوان (امام مهدی و اصلاحات اقتصادی و اجرای عدالت) به آن اشاره کرد. عناوینی در روایات آمده، چنین است:
1. فقر زدایی عمومی.[8]
2. سازندگی گسترده و از بین رفتن خرابی ها.[9]
3. پرداخت وام ها و تحت پوشش قرار گرفتن خانواده های بی سرپرست و آزادی بردگان.[10]
4. استخراج گنج ها و تقسیم مال ها میان همه ی مردم.[11]
5. بخشش گسترده، به اندازه ای که شخص بتواند حمل کند.[12]
6. گسترده شدن خوان حکمت و ثروت.[13]
7. مبارزه با ثروت اندوزی و مصرف گنج ها در راه مصالح مردم.[14]
8. عدالت جهانی[15] و اجرای آن درباره ی نیکان و بدان.[16]
9. بازپس گیری حقوق تا آن جا رسد که اگر در بُن دندان انسانی، حق دیگری باشد، باز پس گرفته می شود.[17]
امّا اگر مراد، جنبه ی منفی زمینه های ظهور حضرت در جهانی شدن اقتصاد باشد - که اکثریت تعریف ها، نشانه ی بار منفی جهانی شدن بود - می شود آن را تحت عنوان بعضی از علائم ظهور، مثل زیاد شدن رشوه خواری و تقلب و تسلّط بیگانگان و کافران و اهل باطل و چیره شدن آنان بر مسلمانان و دنیازدگی و خودباختگی مسلمانان و... گنجانید.
خلاصه، این که برای ظهور حضرت، علائمی مانند زیاد شدن ظلم و گناه و سلطه ی بیگانگان و... و حوادثی مانند ظهور سفیانی، سیّد حسنی، ... بیان شده است و عمده وظیفه ی ما، در زمان غیبت، خودسازی و دیگرسازی و انتظار سازنده است.
پی نوشتها:
[1]. رکیت گریفین، مروری بر جهانی شدن وگذار اقتصادی، ترجمه ی محمدرضا فرزین، ص 13.
[2]. مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، ش 155 156، ص 152.
[3]. همان، 152.
[4]. همان، ص 152 153.
[5]. همان، ص 153.
[6]. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص 153.
[7]. مجلّه اطّلاعات سیاسی اقتصادی، ش 155 - 156، ص 153.
[8]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 397، روایت 212.
[9]. ابوالقاسم خونی، منهاج البراعة، ج 8، ص 353.
[10]. قزوینی، الامام المهدی، ص 631.
[11]. لطف الله صافی، منتخب الاثر، ص 472.
[12]. سنن ترمذی، ج 4، ص 439، ح 2232.
[13]. نعمانی، الغیبة، ص 158.
[14]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 4، ص 144، ح 402.
[15]. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج 3، ص 328.
[16]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص 161.
[17]. علی کورانی، موسوعة أحادیث الأمام المهدی (علیه السلام) .
منبع: امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
- [سایر] آیا رفاه کامل مردم در عصر ظهور و حکومت جهانی امام زمان (عج) باعث دلزدگی میشود؟
- [سایر] زمامداری در حکومت جهانی امام مهدی(علیه السلام) چگونه است؟
- [سایر] یکی از شرایط ظهور امام زمان(عج)؛ فراهم آوردن زمینه ظهور آن حضرت است، چگونه بایستی زمینه ظهور را فراهم کرد؟
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] آیا از ظهور امام مهدی(علیه السلام) باید ترسید؟
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] شرایط ظهور امام مهدی(علیه السلام) را توضیح دهید.
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] ویژگی های حکومت واحد جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)چیست ؟
- [سایر] سؤال:مگر در جنگ جهانی اوّل و دوم، نهایت ظلم و تجاوز در دنیا حاکم نبوده است چرا حضرت مهدی((علیه السلام)) ظهور نکردند؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.