در روایتی از امام زمان علیه السلام در پاسخ به پرسش های اسحاق بن یعقوب چنین آمده است :... و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبها عن الابصار السحاب(1) ؛((و اما کیفیت نفع بردن به وسیله من در زمان غیبتم به مانند نفع بردن به واسطه خورشید است هنگامی که ابرها او را از دیدگان مستور می نمایند.)) از این حدیث شریف وجوهی از شباهت ها بین خورشید در پشت ابر و امام زمان علیه السلام در عصر غیبت استفاده می شود که به برخی از آنها اشاره می کنیم : 1- همان گونه که مردم ، هر آن انتظار خارج شدن خوشید از پس ابرها را دارند تا تمام و کامل از وجود و ظهورش استفاده ببرند ، در ایام غیبت آن حضرت نیز مردم منتظر ظهور و خروج اویند و از ظهورش مایوس نمی گردند. 2- منکر وجود حضرت علیه السلام در عصر غیبت همانند منکر وجود خورشید است هنگامی که در پشت ابرها از دیده ها پنهان گردد. 3- همان گونه که ابر کاملا خورشید را نمی پوشاند و نور خورشید به زمین و زمینیان می رسد غیبت هم مانع کامل و تمامی برای بهره دهی حضرت نیست ، مردم در زمان غیبت حضرت را نمی بینند اما از وجود او بهره می برند. توسل یکی از راه های بهره بردن از آن امام است . 4- همان گونه که در مناطقی که هوا غالبا ابری است گاهی خورشید ابرها را می شکافد و خود را از لابلای آنها بیرون می آورد و به عده ای از مردم نشان می دهد. هر از چند گاهی نیز عده ای به محضر امام زمان علیه السلام شرفیاب می شوند و از وجودش استفاده می برند و از این راه وجود آن حضرت برای مردم به اثبات می رسد. 5- همان گونه که ابرها خورشید را نابود نمی کنند و تنها مانع رویت اویند غیبت امام زمان علیه السلام هم تنها مانع رؤ یت ایشان است . پی نوشتها: 1- بحارالانوار ، ج 53 ، ص 180 ، ح 10. منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
در روایتی از امام زمان علیه السلام در پاسخ به پرسش های اسحاق بن یعقوب چنین آمده است :... و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبها عن الابصار السحاب(1) ؛((و اما کیفیت نفع بردن به وسیله من در زمان غیبتم به مانند نفع بردن به واسطه خورشید است هنگامی که ابرها او را از دیدگان مستور می نمایند.))
از این حدیث شریف وجوهی از شباهت ها بین خورشید در پشت ابر و امام زمان علیه السلام در عصر غیبت استفاده می شود که به برخی از آنها اشاره می کنیم :
1- همان گونه که مردم ، هر آن انتظار خارج شدن خوشید از پس ابرها را دارند تا تمام و کامل از وجود و ظهورش استفاده ببرند ، در ایام غیبت آن حضرت نیز مردم منتظر ظهور و خروج اویند و از ظهورش مایوس نمی گردند.
2- منکر وجود حضرت علیه السلام در عصر غیبت همانند منکر وجود خورشید است هنگامی که در پشت ابرها از دیده ها پنهان گردد.
3- همان گونه که ابر کاملا خورشید را نمی پوشاند و نور خورشید به زمین و زمینیان می رسد غیبت هم مانع کامل و تمامی برای بهره دهی حضرت نیست ، مردم در زمان غیبت حضرت را نمی بینند اما از وجود او بهره می برند. توسل یکی از راه های بهره بردن از آن امام است .
4- همان گونه که در مناطقی که هوا غالبا ابری است گاهی خورشید ابرها را می شکافد و خود را از لابلای آنها بیرون می آورد و به عده ای از مردم نشان می دهد. هر از چند گاهی نیز عده ای به محضر امام زمان علیه السلام شرفیاب می شوند و از وجودش استفاده می برند و از این راه وجود آن حضرت برای مردم به اثبات می رسد.
5- همان گونه که ابرها خورشید را نابود نمی کنند و تنها مانع رویت اویند غیبت امام زمان علیه السلام هم تنها مانع رؤ یت ایشان است .
پی نوشتها:
1- بحارالانوار ، ج 53 ، ص 180 ، ح 10.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
- [سایر] حکمت غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] فایده غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] فلسفه غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] چرا حضرت مهدی(عج) به خورشید پشت ابر تشبیه شده است؟
- [سایر] راز غیبت امام زمان(علیه السلام)چیست؟
- [سایر] امام حسین علیه السلام درباره غیبت امام زمان علیه السلام چه فرمودهاند؟
- [سایر] آیا امام علی علیه السلام به غیبت امام زمان علیه السلام اشاره کردهاند؟
- [سایر] آیا سرداب، محل غیبت امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] علل سیاسی- اجتماعی غیبت امام زمان(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] چگونه خداوند به غیبت امام زمان علیه السلام راضی است؟!
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای پاک شدن زمین و پشت بام با تابش آفتاب چند شرط است: اول این که چیز نجس دارای رطوبت مسری باشد، بنابراین اگر خشک باشد باید آن را قبلاً تر کنند، تا بوسیله آفتاب خشک گردد. دوم این که عین نجاست را قبلاً برطرف سازد. سوم این که آفتاب مستقیماً بر آن بتابد، نه از پشت ابر و مانند آن، مگر این که ابر بقدری نازک باشد که مانع تابش آفتاب نشود ولی تابش از پشت شیشه مانعی ندارد. چهارم این که چیز نجس به واسطه تابش آفتاب خشک شود، اما اگر به کمک باد یا وسیله حرارتی دیگری خشک شود کافی نیست، مگر این که بسیار کم باشد که بگویند با آفتاب خشک شده است.
- [آیت الله مظاهری] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امامعلیه السلام و در زمان غیبت ایشان از مستحبّات مؤکّد است و میتوان آن را به جماعت یا فرادی خواند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.