شرح شبهه: در هر زمانی حجتی در زمین وجود دارد، لذا امام هر زمان عمر محدودی دارد و بعد از مرگ، جانشینی خواهد داشت، پس امام زمان یک نفر با عمر طولانی مثلاً هزار سال نمیتواند باشد! پاسخ شبهه: مسأله طول عمر امام زمان (عج) همواره در طول تاریخ از سوی برخی مورد استبعاد واقع شده است. به طوری که سعدالدین تفتازانی داشتن حیات طولانی مدت آن حضرت را انکار و برخی هم به مقتضای ادله به ولادت ایشان معترف گشتهاند و لیکن گفتهاند: کسی نمیتواند تا این مدّت طولانی در قید حیات باشد. پس امام زمان از دنیا رفته است! امّا باید دانست که چنین باوری نه تنها با حدیث (من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتةً جاهلیةً؛ هر کس بمیرد ولی امام زمان خویش را نشناسد، همچون مردگان جاهلیت از دنیا رفته) منافات دارد.[1] بلکه به عقیده شیعه رشته امامت در هیچ عصری قطع نمیشود و همیشه یک امام زنده وجود دارد، گرچه این امام از دیدگان غایب باشد.[2] و ما در این پاسخ طول عمر امام زمان (عج) را هم از لحاظ اصل امکان و هم از لحاظ دلایل عقلی و نقلی ثابت و استبصاد حیات بلند مدت ایشان را برطرف میسازیم. امّا دلیل بر اصل امکان حیات طولانی مدت تردیدی نیست که زندگی طولانی مدت از دو حال خارج نیست، یا ممکن است یا محال. که مسلماً شخص با انصاف نمیتواند بگوید که زندگی طولانی مدت محال است، چون در این صورت هم منکر شواهد قرآنی است که (بعداً ذکر میشود) و هم منکر شواهد علمی و تاریخی،[3] در نتیجه امکان زندگی طولانی مدت نه تنها محال نیست بلکه ممکن هم هست. و در این صورت چه مانعی هست که خدای متعال عمر ولی خود را برای تحقق غرض از اغراض تشریع طولانی کند.[4] و امروزه قطعی شده است که زندگی بیش از (عمر طبیعی) یا آنچه فوق عمر طبیعی تصور میشود، از نظر پزشکی موضوعی محال نیست، چیزی که هست هنوز علم پزشکی برای طولانی ساختن عمر انسان راهی کشف نکرده است، ولی این ناتوانی مربوط به علم پزشکی است نه مربوط به قدرت خداوند، خداوند بر همه چیز قادر و تواناست.[5] در نتیجه امکان حیات طولانی مدت وجود دارد. امّا دلیل بر اصل امکان عقلی حیات طولانی مدت با بدن عنصری قبل از این که به تشریح اصل برهان بپردازیم لازم است از باب مقدمه، نکاتی را بیان کنیم: مقدمه اول: انسان گوهری جسمانی است که دارای اوصافی همچون شکل، جسم، صورت و... است و روح او گوهری نورانی و مجرد است که از عوارض طبیعت و ماده به دور است. مقدمه دوم: بدن عنصری از عالم طبیعت است که همیشه در تجدد است و صورت عالم طبیعت پیوسته در حال تبدیل و نو شدن است، زیرا طبیعت مبدأ (علت) قریب حرکت است و علت حرکت باید متجدد باشد. مقدمه سوم: عالم غایتی دارد که به تکمیل از ماده اولیه (هیولای اُولی) و اتحاد با صورتهای بسیط و مرکب حیوانی و انسانی و عقلی به مراتب عامی و فنای محض میرسد. مقدمه چهارم: انسان پیوسته به حرکت جوهری و تجدد امثال در ترقی است و از جهت لطافت و رقّت حجاب ثابت مینماید: هر نفس نو میشود دنیا و ما بیخبر از نو شدن اندر بقاء (مولوی) پس انسان ثابتِ سیال است، سیال در طبیعت و ثابت است در گوهر روح و چون انسان ثابت سیال است هم براهین تجرد نفس در او به قوت خود باقی است و هم ادلّه حرکت جوهری طبیعت.[6] اصل برهان: چون روح انسان بر اثر ارتقاء و اشتداد وجودی نوری از سنخ ملکوت و عالم قدرت میگردد، هر گاه طبیعتش را مسخر خود کند و بر آن غالب آید احکام عقول (تجرد و عدم فنا) و اوصاف اسمای پروردگار (دائم...) بر او ظاهر میگردد تا آنجا که ظرف وجودش، وعای مجردات و بسائط نوری دائم گردد و متخلق به اخلاق ربوبی شود. حاصل سخن این که از حیث عقلی هم امکان دوام چنین انسانی در حیات عنصری وجود دارد.[7] امّا دلایل نقلی بر امکان وقوع حیات بلند مدت مطابق آنچه قرآن خبر داده است میدانیم که عمر طولانی و مافوق حدود طبیعی عملاً درباره برخی از انبیاء محقق شده است که نمونههایی را ذکر میکنیم: 1. قرآن عظیم الشأن عمر شیخ الانبیاء حضرت نوح(ع) را نزدیک به هزار سال دانسته میفرماید: (و ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او در میان آنها 950 سال درنگ کرد.)[6] 2. در مورد حضرت یونس(ع) میفرماید: ( و اگر او از تسبیح کنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی میماند!)[7] اگر زندگی انسان در اعماق در شکم ماهی تا روز قیامت ممکن است چطور زندگی انسان در خشکی و آن هم به عنایت خدا تا زمانی که بخواهد ناممکن است.[8] 3. هم چنین قرآن درباره حضرت عیسی(ع) میفرماید: (خداوند او را به سوی خود بالا برد و خداوند توانا و حکیم است.)[9] 4. و در مورد حضرت ادریس(ع) میفرماید: (ما او را به مقام والایی رساندیم.)[10] 5. گذشته از اینها در مورد شیطان میفرماید: (شیطان از خدا خواست که پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده) بگذار، خداوند میفرماید: تو از مهلت یافتگانی).[11] و در روایات متواتری که از طریق اهل تسنن و شیعه از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است، آن حضرت حجتهای الهی را دوازده نفر بیان کرده است.[12] مضافاً به این که اسامی آنها را هم حضرت بازگو فرموده است.[13] و در مورد آخرین حجت خدا که فرزند امام حسن عسکری(ع) است فرموده: (اگر از عمر دنیا فقط یک روز مانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر طولانی میکند تا مردی از فرزندانم که اسم او همانند اسم من است ظهور کند و دنیا را با عدالت و دادگستری خود پر کند، آن گونه که از ظلم و ستم پر شده است.)[14] گذشته از آنها پیامبر مسأله غیبت آخرین جانشین خود را مطرح کرده و از شک در آن که به شک در امر خدا میانجامد، تحذیر نموده است.[15] نتیجهگیری: در یک جمعبندی نهایی باید گفت که از لحاظ اصل امکان زندگی طولانی، نه تنها ممکن است بلکه دلایل عقلی ونقلی هم دوام چنین زندگانی را تأیید میکند و بالاتر از همه حیات بلندمدت هم واقع شده است، چنانچه گفته شد. روی همین اساس مسأله طول عمر را نمیتوان با قیاس به عمرهای کوتاه مردود دانست و روشن شد که پیامبر اسلام(ص) حجتهای خود را بیان کرده و رشته امامت نمیتواند منقطع شود. و امام زمان(عج) در حال غیبت است و هر گاه خداوند اراده کند، زمین میراث صالحان خواهد بود. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. دادگستر جهان، امینی، ابراهیم، صص 182 187. 2. امامت و مهدویت، صافی گلپایگانی، لطف الله،ج 3، صص 187 197. 3. تذکرة الخواص الامه، سبط بن جوزی، ص 182. 4. فرائد السمطین، جوینی، امام الحرمین، ص 45. 5. البیان فی اخبار صاحب الزمان، گنجی شافعی، حافظ ابوعبدالله محمد بن یوسف. پی نوشت ها: [1]. ر.ک: میلانی، سید علی، الامام المهدی، چاپ مرکز الابحاث العقائدیه، طبع اول، 1420 ه .ق، ص 29 30. [2]. ر.ک: مظفر، محمد رضا، عقاید الامامیه، قم، انتشارات انصاریان، ص79. [3]. مولوی. [4]. ر.ک: سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، ج5، با تعلیقه علامه حسن زاده آملی، ص125، ادله تجرد نفس و ص192، چاپ اول، نشر ناب، چاپ باقری. [5]. ر.ک: حسن زاده آملی، حسن، نهج البلاغه، قم، قیام، چاپ اول، 1370 ش، ص12 16. [6]. عنکبوت / 14. [7]. صافات / 143 144. [8]. ر.ک: سبحانی، جعفر، محاضرات فی الالهیات، تلخیص، علی ربانی گلپایگانی، همان، ص574. [9]. نساء / 58. [10]. مریم / 57. [11]. حجر / 35 36. [12]. ر.ک: صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل، ج9، باب الاستخلاف، قم، 81، چاپ دار الفکر، بیروت. [13]. ینابیع الموده، قندوزی شیخ سلیمان، ج 3، باب 76، ص 441. [14]. ر.ک: مسند حنبل، الامام احمد، ج 1، رقم 99، و جلد 3، رقم 17 و 70، ناشر دار صادر، بیروت. [15]. ر.ک: تفسیر نور الثقلین، العروسی الحویزی، ، ج 1، ص 359، طبع چهارم، ناشر انتشارات اسماعیلیان، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی. منبع: اندیشه قم
شرح شبهه:
در هر زمانی حجتی در زمین وجود دارد، لذا امام هر زمان عمر محدودی دارد و بعد از مرگ، جانشینی خواهد داشت، پس امام زمان یک نفر با عمر طولانی مثلاً هزار سال نمیتواند باشد!
پاسخ شبهه:
مسأله طول عمر امام زمان (عج) همواره در طول تاریخ از سوی برخی مورد استبعاد واقع شده است. به طوری که سعدالدین تفتازانی داشتن حیات طولانی مدت آن حضرت را انکار و برخی هم به مقتضای ادله به ولادت ایشان معترف گشتهاند و لیکن گفتهاند: کسی نمیتواند تا این مدّت طولانی در قید حیات باشد. پس امام زمان از دنیا رفته است! امّا باید دانست که چنین باوری نه تنها با حدیث (من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتةً جاهلیةً؛ هر کس بمیرد ولی امام زمان خویش را نشناسد، همچون مردگان جاهلیت از دنیا رفته) منافات دارد.[1] بلکه به عقیده شیعه رشته امامت در هیچ عصری قطع نمیشود و همیشه یک امام زنده وجود دارد، گرچه این امام از دیدگان غایب باشد.[2] و ما در این پاسخ طول عمر امام زمان (عج) را هم از لحاظ اصل امکان و هم از لحاظ دلایل عقلی و نقلی ثابت و استبصاد حیات بلند مدت ایشان را برطرف میسازیم.
امّا دلیل بر اصل امکان حیات طولانی مدت
تردیدی نیست که زندگی طولانی مدت از دو حال خارج نیست، یا ممکن است یا محال. که مسلماً شخص با انصاف نمیتواند بگوید که زندگی طولانی مدت محال است، چون در این صورت هم منکر شواهد قرآنی است که (بعداً ذکر میشود) و هم منکر شواهد علمی و تاریخی،[3] در نتیجه امکان زندگی طولانی مدت نه تنها محال نیست بلکه ممکن هم هست. و در این صورت چه مانعی هست که خدای متعال عمر ولی خود را برای تحقق غرض از اغراض تشریع طولانی کند.[4] و امروزه قطعی شده است که زندگی بیش از (عمر طبیعی) یا آنچه فوق عمر طبیعی تصور میشود، از نظر پزشکی موضوعی محال نیست، چیزی که هست هنوز علم پزشکی برای طولانی ساختن عمر انسان راهی کشف نکرده است، ولی این ناتوانی مربوط به علم پزشکی است نه مربوط به قدرت خداوند، خداوند بر همه چیز قادر و تواناست.[5] در نتیجه امکان حیات طولانی مدت وجود دارد.
امّا دلیل بر اصل امکان عقلی حیات طولانی مدت با بدن عنصری
قبل از این که به تشریح اصل برهان بپردازیم لازم است از باب مقدمه، نکاتی را بیان کنیم:
مقدمه اول:
انسان گوهری جسمانی است که دارای اوصافی همچون شکل، جسم، صورت و... است و روح او گوهری نورانی و مجرد است که از عوارض طبیعت و ماده به دور است.
مقدمه دوم:
بدن عنصری از عالم طبیعت است که همیشه در تجدد است و صورت عالم طبیعت پیوسته در حال تبدیل و نو شدن است، زیرا طبیعت مبدأ (علت) قریب حرکت است و علت حرکت باید متجدد باشد.
مقدمه سوم:
عالم غایتی دارد که به تکمیل از ماده اولیه (هیولای اُولی) و اتحاد با صورتهای بسیط و مرکب حیوانی و انسانی و عقلی به مراتب عامی و فنای محض میرسد.
مقدمه چهارم:
انسان پیوسته به حرکت جوهری و تجدد امثال در ترقی است و از جهت لطافت و رقّت حجاب ثابت مینماید:
هر نفس نو میشود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقاء (مولوی)
پس انسان ثابتِ سیال است، سیال در طبیعت و ثابت است در گوهر روح و چون انسان ثابت سیال است هم براهین تجرد نفس در او به قوت خود باقی است و هم ادلّه حرکت جوهری طبیعت.[6]
اصل برهان:
چون روح انسان بر اثر ارتقاء و اشتداد وجودی نوری از سنخ ملکوت و عالم قدرت میگردد، هر گاه طبیعتش را مسخر خود کند و بر آن غالب آید احکام عقول (تجرد و عدم فنا) و اوصاف اسمای پروردگار (دائم...) بر او ظاهر میگردد تا آنجا که ظرف وجودش، وعای مجردات و بسائط نوری دائم گردد و متخلق به اخلاق ربوبی شود. حاصل سخن این که از حیث عقلی هم امکان دوام چنین انسانی در حیات عنصری وجود دارد.[7]
امّا دلایل نقلی بر امکان وقوع حیات بلند مدت
مطابق آنچه قرآن خبر داده است میدانیم که عمر طولانی و مافوق حدود طبیعی عملاً درباره برخی از انبیاء محقق شده است که نمونههایی را ذکر میکنیم:
1. قرآن عظیم الشأن عمر شیخ الانبیاء حضرت نوح(ع) را نزدیک به هزار سال دانسته میفرماید: (و ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او در میان آنها 950 سال درنگ کرد.)[6]
2. در مورد حضرت یونس(ع) میفرماید: ( و اگر او از تسبیح کنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی میماند!)[7]
اگر زندگی انسان در اعماق در شکم ماهی تا روز قیامت ممکن است چطور زندگی انسان در خشکی و آن هم به عنایت خدا تا زمانی که بخواهد ناممکن است.[8]
3. هم چنین قرآن درباره حضرت عیسی(ع) میفرماید: (خداوند او را به سوی خود بالا برد و خداوند توانا و حکیم است.)[9]
4. و در مورد حضرت ادریس(ع) میفرماید: (ما او را به مقام والایی رساندیم.)[10]
5. گذشته از اینها در مورد شیطان میفرماید: (شیطان از خدا خواست که پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده) بگذار، خداوند میفرماید: تو از مهلت یافتگانی).[11]
و در روایات متواتری که از طریق اهل تسنن و شیعه از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است، آن حضرت حجتهای الهی را دوازده نفر بیان کرده است.[12] مضافاً به این که اسامی آنها را هم حضرت بازگو فرموده است.[13] و در مورد آخرین حجت خدا که فرزند امام حسن عسکری(ع) است فرموده: (اگر از عمر دنیا فقط یک روز مانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر طولانی میکند تا مردی از فرزندانم که اسم او همانند اسم من است ظهور کند و دنیا را با عدالت و دادگستری خود پر کند، آن گونه که از ظلم و ستم پر شده است.)[14]
گذشته از آنها پیامبر مسأله غیبت آخرین جانشین خود را مطرح کرده و از شک در آن که به شک در امر خدا میانجامد، تحذیر نموده است.[15]
نتیجهگیری:
در یک جمعبندی نهایی باید گفت که از لحاظ اصل امکان زندگی طولانی، نه تنها ممکن است بلکه دلایل عقلی ونقلی هم دوام چنین زندگانی را تأیید میکند و بالاتر از همه حیات بلندمدت هم واقع شده است، چنانچه گفته شد. روی همین اساس مسأله طول عمر را نمیتوان با قیاس به عمرهای کوتاه مردود دانست و روشن شد که پیامبر اسلام(ص) حجتهای خود را بیان کرده و رشته امامت نمیتواند منقطع شود. و امام زمان(عج) در حال غیبت است و هر گاه خداوند اراده کند، زمین میراث صالحان خواهد بود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. دادگستر جهان، امینی، ابراهیم، صص 182 187.
2. امامت و مهدویت، صافی گلپایگانی، لطف الله،ج 3، صص 187 197.
3. تذکرة الخواص الامه، سبط بن جوزی، ص 182.
4. فرائد السمطین، جوینی، امام الحرمین، ص 45.
5. البیان فی اخبار صاحب الزمان، گنجی شافعی، حافظ ابوعبدالله محمد بن یوسف.
پی نوشت ها:
[1]. ر.ک: میلانی، سید علی، الامام المهدی، چاپ مرکز الابحاث العقائدیه، طبع اول، 1420 ه .ق، ص 29 30.
[2]. ر.ک: مظفر، محمد رضا، عقاید الامامیه، قم، انتشارات انصاریان، ص79.
[3]. مولوی.
[4]. ر.ک: سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، ج5، با تعلیقه علامه حسن زاده آملی، ص125، ادله تجرد نفس و ص192، چاپ اول، نشر ناب، چاپ باقری.
[5]. ر.ک: حسن زاده آملی، حسن، نهج البلاغه، قم، قیام، چاپ اول، 1370 ش، ص12 16.
[6]. عنکبوت / 14.
[7]. صافات / 143 144.
[8]. ر.ک: سبحانی، جعفر، محاضرات فی الالهیات، تلخیص، علی ربانی گلپایگانی، همان، ص574.
[9]. نساء / 58.
[10]. مریم / 57.
[11]. حجر / 35 36.
[12]. ر.ک: صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل، ج9، باب الاستخلاف، قم، 81، چاپ دار الفکر، بیروت.
[13]. ینابیع الموده، قندوزی شیخ سلیمان، ج 3، باب 76، ص 441.
[14]. ر.ک: مسند حنبل، الامام احمد، ج 1، رقم 99، و جلد 3، رقم 17 و 70، ناشر دار صادر، بیروت.
[15]. ر.ک: تفسیر نور الثقلین، العروسی الحویزی، ، ج 1، ص 359، طبع چهارم، ناشر انتشارات اسماعیلیان، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چگونه عمر طولانی امام زمان علیه السلام اثبات می شود؟
- [سایر] راز عمر طولانی امام زمان عج چیست؟
- [سایر] آیا وجود امام زمان علیه السلام و عمر طولانی ایشان، عقلاً ممکن است؟
- [سایر] سلام لطفا بفرمایید چگونه ممکن است حضرت مهدی (ع) تاکنون عمر طولانی کرده باشند
- [سایر] چگونه ممکن است امام زمان (عج) چنین عمر طولانی ای داشته باشند؟
- [سایر] طولانی بودن عمر حضرت ولی عصر (عج) را با استناد به منابع مورد قبول ثابت کنید.
- [سایر] آیا خداوند میتواند عمر امام زمان (عج) را به این حد طولانی کند؟
- [سایر] اثباتی محکم برای وجود امام عصر (عج) می خواستم:و همچنین طولانی شدن عمر مبارکشان.
- [سایر] شبهه: اگر حضرت مهدی علیه السلام زنده اند، چگونه قرن ها عمر کرده اند؟
- [سایر] چگونه عمر هزار ساله و پس از آن ظهور در قیافه چهل ساله امام زمان را باور کنیم؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که نمیتواند وضو بگیرد، یا غسل کند، نمیتواند نمازهای قضای خود را با تیمم بخواند؛ مگر آن که احتمال عقلایی بدهد که با تأخیر نتواند تا آخر عمر با وضو یا غسل نماز قضا را به جا آورد و مسّ نوشته قرآن و بودن در مسجد الحرام و مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و نیز ورود یا ماندن در سایر مساجد؛ ولو در حال عبور نباشد، با تیمم ظاهراً جایز است و احتیاط مستحب در ترک است.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر ان که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل ان که مردمان خوب در ان جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به ان جا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به ارامی از تابوت بگیرند و وارد قبر نمایند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از ان که میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از ان که لحد را بپوشانند کسی دست راست را به شانه راست میت بزند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارد و دهان را نزدیک گوش او ببرد و به شدت حرکتش دهد و سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا محمد بن علی پس از ان بگوید هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المومنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القایم الحجه المهدی صلوات الله علیهم ایمه المومنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ایمتک ایمه هدی ابرار یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سیلاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ایمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه واله وسلم نبیی و الاسلام دینی و القران کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المومنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی هولاء صلوات الله علیهم ایمتی و سادتی و قادتی و شفعایی بهم اتولی و من اعدایهم اتبرء فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الایمه الاثنی عشر نعم الایمه و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه واله وسلم حق و ان الموت حق و سوال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه اتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور پس بگوید افهمت یافلان و به جای فلان اسم میت را بگوید و پس از ان بگوید ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیایک فی مستقر من رحمته پس بگوید اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک
- [امام خمینی] خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا می روند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزد یک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند : "اسمع افهم یا فلان بن فلان". و بجای فلان، اسم میت و پدرش را بگویند. مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند: "اسمع افهم یا محمد بن علی". پس از آن بگویند: "هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجة المهدی صلوات الله علیهم ائمة المؤمنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ائمتک ائمة هدی بک ابرار یا فلان بن فلان" و بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید: "اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سالاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ائمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه و آله نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبة قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجة المنتظر امامی هؤلاء صلوات الله علیهم اجمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان" بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید: "ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمد صلی الله علیه و آله نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمة الاثنی عشر نعم الائمة و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه و آله حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور" پس بگوید: "ا فهمت یا فلان" و بجای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید: "ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته" پس بگوید: "اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک".