برای فلسفه ظهور، ادله مختلفی میتوان بیان کرد؛ از جمله: در فطرت انسانها، حق طلبی و عدالت خواهی نهفته و در درون جان و خمیرمایه آنان رشد و تعالی، مهر ورزی و نیک خواهی، آسایش و آرامش همگانی، بیزاری از ظلم و فریب کاری، نفرت از تباهی و آلودگی نهادینه شده است. انسانها واقعاً زیبایی و رفاه را برای همه خواسته و از مشکلات و کاستیهای دیگران رنج میبرند و لذا در مواقع بروز بلاها به یاری یکدیگر برمیخیزند. طبیعی است انسانی که دارای حیات اجتماعی است، زمانی میتواند به امیال فطری خود پاسخ دهد که جامعه، تحت مدیریت صحیح قرار گیرد. آدمی وقتی میبیند مکتبهای دستساز بشر و حاکمیت انسانهای بریده از خدا، نه تنها نتوانسته محیط مطلوب را فراهم آورد؛ بلکه با فراوانی ظلم و فساد، دردهای بیشماری را بر او تحمیل کرده است؛ از درون جان آرزو میکند که روزی مردی آسمانی، عالم به نیازها و توانا بر رفع آنها بیاید و در سایه سار حکومتش، حقیقت، زیبایی خویش را جلوهگر سازد. بنابراین ظهور امام مهدی علیه السلام امری است که فطرت آن را میطلبد و خداوند در پاسخ به این نیاز فطری، ظهور منجی را نوید داده است. اگر از راه عقل بخواهیم به این مطلب بنگریم، میتوانیم بگوییم: یکی از صفات زیبای الهی، لطف است. هر کجا فیض الهی امکان داشته باشد، لطف او میطلبد این فیض را برساند و از این رو امامت طبق تعریف شیعه پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله معنا پیدا میکند؛ چرا که وجود امام و راهبری او، انسان را به خدا نزدیکتر و از معصیت دورتر میکند. حال اگر مردم به گونهای آماده شدند که مدیریت و حاکم امام معصوم را پذیرا گردند تا در سایه حکومت او، به طرف تعالی و قرب الهی حرکت کنند، لطف خدا میطلبد که ظهور چنین فردی رقم بخورد.
برای فلسفه ظهور، ادله مختلفی میتوان بیان کرد؛ از جمله:
در فطرت انسانها، حق طلبی و عدالت خواهی نهفته و در درون جان و خمیرمایه آنان رشد و تعالی، مهر ورزی و نیک خواهی، آسایش و آرامش همگانی، بیزاری از ظلم و فریب کاری، نفرت از تباهی و آلودگی نهادینه شده است. انسانها واقعاً زیبایی و رفاه را برای همه خواسته و از مشکلات و کاستیهای دیگران رنج میبرند و لذا در مواقع بروز بلاها به یاری یکدیگر برمیخیزند. طبیعی است انسانی که دارای حیات اجتماعی است، زمانی میتواند به امیال فطری خود پاسخ دهد که جامعه، تحت مدیریت صحیح قرار گیرد. آدمی وقتی میبیند مکتبهای دستساز بشر و حاکمیت انسانهای بریده از خدا، نه تنها نتوانسته محیط مطلوب را فراهم آورد؛ بلکه با فراوانی ظلم و فساد، دردهای بیشماری را بر او تحمیل کرده است؛ از درون جان آرزو میکند که روزی مردی آسمانی، عالم به نیازها و توانا بر رفع آنها بیاید و در سایه سار حکومتش، حقیقت، زیبایی خویش را جلوهگر سازد. بنابراین ظهور امام مهدی علیه السلام امری است که فطرت آن را میطلبد و خداوند در پاسخ به این نیاز فطری، ظهور منجی را نوید داده است.
اگر از راه عقل بخواهیم به این مطلب بنگریم، میتوانیم بگوییم: یکی از صفات زیبای الهی، لطف است. هر کجا فیض الهی امکان داشته باشد، لطف او میطلبد این فیض را برساند و از این رو امامت طبق تعریف شیعه پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله معنا پیدا میکند؛ چرا که وجود امام و راهبری او، انسان را به خدا نزدیکتر و از معصیت دورتر میکند. حال اگر مردم به گونهای آماده شدند که مدیریت و حاکم امام معصوم را پذیرا گردند تا در سایه حکومت او، به طرف تعالی و قرب الهی حرکت کنند، لطف خدا میطلبد که ظهور چنین فردی رقم بخورد.
- [سایر] فلسفه ظهور امام زمان(ع)را بیان کنید؟
- [سایر] فلسفه غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] فلسفه تغییر بعضی احکام بعد از ظهور امام مهدی چیست؟
- [سایر] چرا وقتی امام زمان (عج) ظهور می کنند تمامی اسلحه ها از کار می افتد؟چه فلسفه ای دارد؟
- [سایر] فلسفه وجودی امام زمان(عج) در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] فلسفه توسل به امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی امام زمان (عج) در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] فلسفه انتظار فرج امام زمان (عج) چیست؟
- [سایر] ارتباط غرب با ظهور امام مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] آیا از ظهور امام مهدی(علیه السلام) باید ترسید؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.