الف. تنها راه برای نزدیک شدن به امام عصر(علیه السلام) حرکت در مسیر رضایت اوست. و رضایت آن بزرگوار فقط در سایه عمل به دین و انجام وظایف و دستورات ان ممکن پذیر می باشد. آیا کسی که به خاطر هواپرستی و پیروی از شیطان، نسبت به تکالیف الهی و اوامر و نواهی او سهل انگار باشد و غضب خدا را برای خدا بخرد می تواند رضایت امام زمان(علیه السلام) را کسب کند؟ خداوند می فرماید: " إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا "؛" به درستی که کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند(خدای) رحمن دوستی و محبت برای (بین) آنان قرار می دهد".(مریم، 96) طبق این آیه شریفه شرط ایجاد محبت و ارتباط، ایمان همراه با عمل صالح است. در میان اعمال صالح توجه به چند عمل ارزش بیشتری دارد. توجه به نماز خصوصا نماز اول وقت؛ در توقیع و نامه ای که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده آمده است: "هیچ عملی بهتر از نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد،پس نماز بخوان و بینی او را به خاک بمال."(بحار الانوار، ج3، ص182). و در کلام دیگری از ایشان چینن نقل شده است:"از رحمت خداوند به دور است کسی که (نماز) مغرب را تا پدیدار شدن ستارگان و نماز صبح را تا ناپدید شدن ستارگان به تاخیر اندازد".(بحار الانوار، ج52، ص15، ح13). دقت در کسب و مصرف مال حلال؛ در نامه ای که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده است آمده:"آنچه را برای ما فرستادی (از اموال) از آن رو می پذیریم که پاکیزه و طاهر می باشند... اما کسانی که اموال ما را با اموال خودشان درمی آمیزند، هر کس چیزی از اموال ما را حلال شمارد و آن را بخورد همانا آتش خورده است".(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10). کمک به دیگران و توجه به امور مسلمین؛ امام زمان(علیه السلام) در نامه ای می فرماید: "ما در مراعات شما کوتاهی نکرده و یاد شما را فراموش نکردیم".(بحار الانوار، ج53، ص174، ح7) طبیعی است فردی که خود را مرید و پیرو امام می داند همچون او عمل کند. زمینه سازی برای ظهور؛ خواست امام زمان(علیه السلام) این است که دوستان در این امر مهم همت گمارند و به تأسی از آن بزرگوار برای تعجیل در امر ظهور تلاش کنند، و در این راه هم از دعا استفاده کنند "اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم، برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید که این فرج شماست"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) و هم در امور زندگی به علما مراجعه کنند " فاما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم؛ در حوادث و رویداد ها به راویان حدیث ما (علما) رجوع کنید به درستی که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) زیرا رجوع به علما باعث حفظ دین مردم و وحدت و انسجام میان آنان است، و هم به عهدها و پیمان های الهی که همان اطاعت از اهل بیت(علیهم السلام) و عمل در طریق آن است استوار باشند. "اگر شیعیان ما در وفا بر عهد ، قلوبشان اجتماع کند لقا(و فرج ما) برای آنان به تاخیر نمی افتاد"(بحارالانوار، ج53، ص176، ح8). تلاوت قرآن؛ که مورد امر خاص الهی است و حتی در یک آیه دو بار امر به قرائت و تلاوت آن شده است " فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ قرائت کنید از قرآن آنچه میسر است"(مزمل؛20). زیارات امامان معصوم(علیهم السلام) به ویژه زیارت عاشورا؛ و به عبارت دیگر حقیقت انتظار و عمل به لوازم آن خواست امام است. حقیقت انتظار آن است که انسان منتظر و چشم به راه، خود و محیطش را برای آمدن منتظر و منجی موعود آماده کند. این آمادگی بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مییابد. برای مثال کسی که انتظار زائر بیت الله را میکشد و مسافر او از سفر مکه میآید، طبعا معنای انتظار برای او این است که خانه را مرتب کند و وسایل پذیرایی را فراهم سازد و... ، منتظر امام زمان(علیه السلام) نیز به کسی گفته میشود که خود را برای آمدن چنین بزرگ مردی آماده کند. و طبیعی است که باید خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دین را در زندگی خود جاری سازد و دیگران و محیط را برای آمدنش مهیا کند. از این رو انتظار فرج بنا بر فرمایش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) افضل اعمال است. و هر کس تلاش درونی او برای عبادت و عبودیت و کوشش بیرونی او برای زمینه سازی و جهت دهی مردم و محیط بیشتر باشد، موفق تر است. بنابراین قدم اول کسب معرفت نسبت به جایگاه ائمه(علیهم السلام) و امام زمان(علیه السلام) است. در روایتی از ابونصر طریف نقل شده است: "بر امام زمان(علیه السلام) [در ایام کودکی ایشان] وارد شدم. فرمودند: مرا میشناسی؟ گفتم: آری؛ فرمودند: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. فرمودند: از این نپرسیدم، عرض کردم: فدای شما شوم! خودتان بیان کنید. فرمودند: من خاتم اوصیا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهلم و شیعیان رفع میکند" (بحار الانوار، ج 52، ص30). زیارت جامعه کبیره در اوآخر مفاتیح الجنان آمده در این زمینه منبع خوبی است. پس از معرفت، ایمان و پذیرش این عقیده است؛ چرا که فردی که به امری عقیده نداشته باشد، در راستای آن فعالیت نمیکند. ایمان به خدا و معارف دین لازمه حرکت است. مرحله بعد آن است که آدمی به وظایف دینی (انجام واجبات و ترک محرمات و پرهیز از گناهان) اهتمام ورزد و به نماز اول وقت توجه داشته باشد؛زیرا حقیقت انسان بندگی و عبودیت خدا است و راه بندگی؛ نیز عبادت است: "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ" (ذاریات، 56). بنابراین خداوند ایمان را در کنار عمل صالح قرار داده است. در سوره "عصر" پس از آن که سخن از خسران و زیان کار بودن انسان به میان آورد، میگوید: "الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" و وقتی میخواهد وعده خلافت و حکومت روی زمین را به مؤمنان بدهد، میفرماید: "وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"(نور، آیه 55) و سر انجام زمین را برای عباد صالح میداند: "یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ" (انبیا، آیه 105). عمل صالح و توبه باعث طهارت و نورانیت دل شده و آیینه دل آمادگی پیدا میکند تا انوار الهی را در خود جلوهگر کند و خود را در محضر خدا و امام بداند. البته در کنار انجام وظایف، لازم است آدمی دست به توسل بردارد و از خداوند متعال به واسطه ائمه(علیهم السلام) برای کسب معرفت و درک بالاتر مدد بگیرد: "وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ" (مائده، آیه 35). ب. ابراز محبت و علاقه به امام که بر اساس عمل به دستورات دین حاصل می شود شامل بانوان نیز می شود و چنان که از قرآن (سوره مریم آیه 96) استفاده می گردد این نوع دوستی، الهی بوده و پایه گزار آن نیز خداوند است. طبیعی است این نوع علاقه، با علاقه و محبت و مراوده ای که در زندگی عادی مردم و بین آنها است فرق دارد. زیرا محبت ها و مراودات عادی بین مردم مربوط به حالت های مادی و گرایش های نفسانی است که به نوعی مرتبط با غرایز حیوانی نیز هست، ولی محبت هایی که بر اساس حالات انسان و برخواسته از دین و معنویت است الهی باشد ، نزدیکی روحی با امام را در سایه تقرب به خداوند به همراه دارد. از این رو پیدایش و تقویت چنین محبت و علاقه به امام فقط در سایه عمل به دین و حرکت تکاملی معنوی حاصل می شود. امام مجسمه تقوا و طهارت و صفا و نورانیت، پاکی و فضیلت است و طبیعی است که مراوده با امام و نزدیکی و تقرب به او نیز فقط با طهارت و معنویت و کسب فضایل و جدا شدن از رذایل ممکن خواهد بود.
الف. تنها راه برای نزدیک شدن به امام عصر(علیه السلام) حرکت در مسیر رضایت اوست. و رضایت آن بزرگوار فقط در سایه عمل به دین و انجام وظایف و دستورات ان ممکن پذیر می باشد. آیا کسی که به خاطر هواپرستی و پیروی از شیطان، نسبت به تکالیف الهی و اوامر و نواهی او سهل انگار باشد و غضب خدا را برای خدا بخرد می تواند رضایت امام زمان(علیه السلام) را کسب کند؟ خداوند می فرماید: " إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا "؛" به درستی که کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند(خدای) رحمن دوستی و محبت برای (بین) آنان قرار می دهد".(مریم، 96) طبق این آیه شریفه شرط ایجاد محبت و ارتباط، ایمان همراه با عمل صالح است. در میان اعمال صالح توجه به چند عمل ارزش بیشتری دارد.
توجه به نماز خصوصا نماز اول وقت؛ در توقیع و نامه ای که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده آمده است: "هیچ عملی بهتر از نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد،پس نماز بخوان و بینی او را به خاک بمال."(بحار الانوار، ج3، ص182). و در کلام دیگری از ایشان چینن نقل شده است:"از رحمت خداوند به دور است کسی که (نماز) مغرب را تا پدیدار شدن ستارگان و نماز صبح را تا ناپدید شدن ستارگان به تاخیر اندازد".(بحار الانوار، ج52، ص15، ح13).
دقت در کسب و مصرف مال حلال؛ در نامه ای که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده است آمده:"آنچه را برای ما فرستادی (از اموال) از آن رو می پذیریم که پاکیزه و طاهر می باشند... اما کسانی که اموال ما را با اموال خودشان درمی آمیزند، هر کس چیزی از اموال ما را حلال شمارد و آن را بخورد همانا آتش خورده است".(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10).
کمک به دیگران و توجه به امور مسلمین؛ امام زمان(علیه السلام) در نامه ای می فرماید: "ما در مراعات شما کوتاهی نکرده و یاد شما را فراموش نکردیم".(بحار الانوار، ج53، ص174، ح7) طبیعی است فردی که خود را مرید و پیرو امام می داند همچون او عمل کند.
زمینه سازی برای ظهور؛ خواست امام زمان(علیه السلام) این است که دوستان در این امر مهم همت گمارند و به تأسی از آن بزرگوار برای تعجیل در امر ظهور تلاش کنند، و در این راه هم از دعا استفاده کنند "اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم، برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید که این فرج شماست"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) و هم در امور زندگی به علما مراجعه کنند " فاما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم؛ در حوادث و رویداد ها به راویان حدیث ما (علما) رجوع کنید به درستی که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) زیرا رجوع به علما باعث حفظ دین مردم و وحدت و انسجام میان آنان است، و هم به عهدها و پیمان های الهی که همان اطاعت از اهل بیت(علیهم السلام) و عمل در طریق آن است استوار باشند. "اگر شیعیان ما در وفا بر عهد ، قلوبشان اجتماع کند لقا(و فرج ما) برای آنان به تاخیر نمی افتاد"(بحارالانوار، ج53، ص176، ح8).
تلاوت قرآن؛ که مورد امر خاص الهی است و حتی در یک آیه دو بار امر به قرائت و تلاوت آن شده است " فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ قرائت کنید از قرآن آنچه میسر است"(مزمل؛20).
زیارات امامان معصوم(علیهم السلام) به ویژه زیارت عاشورا؛
و به عبارت دیگر حقیقت انتظار و عمل به لوازم آن خواست امام است.
حقیقت انتظار آن است که انسان منتظر و چشم به راه، خود و محیطش را برای آمدن منتظر و منجی موعود آماده کند. این آمادگی بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مییابد. برای مثال کسی که انتظار زائر بیت الله را میکشد و مسافر او از سفر مکه میآید، طبعا معنای انتظار برای او این است که خانه را مرتب کند و وسایل پذیرایی را فراهم سازد و... ، منتظر امام زمان(علیه السلام) نیز به کسی گفته میشود که خود را برای آمدن چنین بزرگ مردی آماده کند. و طبیعی است که باید خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دین را در زندگی خود جاری سازد و دیگران و محیط را برای آمدنش مهیا کند. از این رو انتظار فرج بنا بر فرمایش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) افضل اعمال است. و هر کس تلاش درونی او برای عبادت و عبودیت و کوشش بیرونی او برای زمینه سازی و جهت دهی مردم و محیط بیشتر باشد، موفق تر است.
بنابراین قدم اول کسب معرفت نسبت به جایگاه ائمه(علیهم السلام) و امام زمان(علیه السلام) است. در روایتی از ابونصر طریف نقل شده است: "بر امام زمان(علیه السلام) [در ایام کودکی ایشان] وارد شدم. فرمودند: مرا میشناسی؟ گفتم: آری؛ فرمودند: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. فرمودند: از این نپرسیدم، عرض کردم: فدای شما شوم! خودتان بیان کنید. فرمودند: من خاتم اوصیا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهلم و شیعیان رفع میکند" (بحار الانوار، ج 52، ص30).
زیارت جامعه کبیره در اوآخر مفاتیح الجنان آمده در این زمینه منبع خوبی است.
پس از معرفت، ایمان و پذیرش این عقیده است؛ چرا که فردی که به امری عقیده نداشته باشد، در راستای آن فعالیت نمیکند. ایمان به خدا و معارف دین لازمه حرکت است.
مرحله بعد آن است که آدمی به وظایف دینی (انجام واجبات و ترک محرمات و پرهیز از گناهان) اهتمام ورزد و به نماز اول وقت توجه داشته باشد؛زیرا حقیقت انسان بندگی و عبودیت خدا است و راه بندگی؛ نیز عبادت است: "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ" (ذاریات، 56). بنابراین خداوند ایمان را در کنار عمل صالح قرار داده است. در سوره "عصر" پس از آن که سخن از خسران و زیان کار بودن انسان به میان آورد، میگوید: "الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" و وقتی میخواهد وعده خلافت و حکومت روی زمین را به مؤمنان بدهد، میفرماید: "وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"(نور، آیه 55) و سر انجام زمین را برای عباد صالح میداند: "یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ" (انبیا، آیه 105).
عمل صالح و توبه باعث طهارت و نورانیت دل شده و آیینه دل آمادگی پیدا میکند تا انوار الهی را در خود جلوهگر کند و خود را در محضر خدا و امام بداند.
البته در کنار انجام وظایف، لازم است آدمی دست به توسل بردارد و از خداوند متعال به واسطه ائمه(علیهم السلام) برای کسب معرفت و درک بالاتر مدد بگیرد: "وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ" (مائده، آیه 35).
ب. ابراز محبت و علاقه به امام که بر اساس عمل به دستورات دین حاصل می شود شامل بانوان نیز می شود و چنان که از قرآن (سوره مریم آیه 96) استفاده می گردد این نوع دوستی، الهی بوده و پایه گزار آن نیز خداوند است. طبیعی است این نوع علاقه، با علاقه و محبت و مراوده ای که در زندگی عادی مردم و بین آنها است فرق دارد. زیرا محبت ها و مراودات عادی بین مردم مربوط به حالت های مادی و گرایش های نفسانی است که به نوعی مرتبط با غرایز حیوانی نیز هست، ولی محبت هایی که بر اساس حالات انسان و برخواسته از دین و معنویت است الهی باشد ، نزدیکی روحی با امام را در سایه تقرب به خداوند به همراه دارد. از این رو پیدایش و تقویت چنین محبت و علاقه به امام فقط در سایه عمل به دین و حرکت تکاملی معنوی حاصل می شود. امام مجسمه تقوا و طهارت و صفا و نورانیت، پاکی و فضیلت است و طبیعی است که مراوده با امام و نزدیکی و تقرب به او نیز فقط با طهارت و معنویت و کسب فضایل و جدا شدن از رذایل ممکن خواهد بود.
- [سایر] مطابق توقیع امام زمان علیه السلام به علی بن محمد سمری آیا در عصر غیبت کبرا ملاقات حضرت ممنوع است ؟
- [سایر] کیفیت ملاقات مردم با حضرت مهدی علیه السلام چگونه است؟
- [سایر] آیا اصرار و الحاح به جهت ملاقات با حضرت مهدی علیه السلام مطلوب است ؟
- [سایر] چه کسانی در عصر غیبت صغرا حضرت مهدی(علیه السلام) را ملاقات نموده اند؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت حضرت مهدی(علیه السلام) فایده ای دارد ؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] آیا در عصر حاضر و یا در چند سال پیش کسی به ملاقات حضرت صاحب الزمان(علیه السلام) مشرف گردیده است ؟
- [سایر] آیا حضرت مسیح (علیه السلام)بعد از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پشت سر امام نماز می خواند ؟
- [سایر] آیا می توان طبق قاعده سد ذرایع ، ادعای ملاقات با حضرت مهدی علیه السلام را دروغ دانست ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.