الف.فواید و آثاری بر دیدار ولی عصر(علیه السلام) مترتب است از جمله: اثبات وجود حضرت، انسان با دیدن امام خویش اطمینان قلبی بیشتری به وجودش پیدا میکند و دچار تردید نمیشود. حضور حضرت، دیدار باعث میشود آدمی دریابد حضرت، در میان مردم حضور دارد و آنان را میبیند و بر احوالشان آگاه است، لذا خود را تنها نمیداند. برکات و آثار، ملاقات با امام زمان(علیه السلام) و استشمام نفس روحانی او و هم نفس شدن با عبد صالح خدا، در جان و روح انسان اثر معنوی دارد. انسان را با خدا آشناتر و به او نزدیکتر میکند و از شیطان و آلودگیها دورتر میکند، و خواستههایی که بنابر مصلحت است، مورد اجابت کامل واقع میشود، تزکیه نفس و طهارت باطن را در آدمی تقویت میکند، و روحیه عبادت و عبودیت و عمل به وظایف دینی را در انسان شدیدتر میکند. ب. دیدار ولی خدا پاسخی است به یک نیاز و میل درونی انسان. انسان از لحاظ وجودی و روحی با امام زمان(علیه السلام) رابطه دارد. از این رو، در درون جان خود حضور در محضر او را خواستار است، و با دیدن او آرامشی خاص در آدمی ایجاد میشود. همان گونه که ابراهیم خلیل(علیه السلام) با درخواست دیدن چگونگی زنده شدن مردگان به دنبال آن آرامش و اطمینان نفس بود. به علاوه در این دیدارها، هدایت و راهنمایی و عنایت ویژه شامل حال انسان میشود. ج. دیدار حضرت، لطفی است که شامل حال فرد میگردد و لذا باید با طهارت نفس بیشتر این حال با صفا و این لطف را حفظ کند. آدمی باید بداند حضرت او را دوست دارد، و انسانیت، عبودیت و سعادت او را میخواهد. از این رو، باید در طریق بندگی بیشتر خدا گام بردارد و خود و محیط و جامعه را در مسیر صحیح زندگی قرار دهد و یاد و معرفت نسبت به حضرت را زنده کند.
الف.فواید و آثاری بر دیدار ولی عصر(علیه السلام) مترتب است از جمله:
اثبات وجود حضرت، انسان با دیدن امام خویش اطمینان قلبی بیشتری به وجودش پیدا میکند و دچار تردید نمیشود.
حضور حضرت، دیدار باعث میشود آدمی دریابد حضرت، در میان مردم حضور دارد و آنان را میبیند و بر احوالشان آگاه است، لذا خود را تنها نمیداند.
برکات و آثار، ملاقات با امام زمان(علیه السلام) و استشمام نفس روحانی او و هم نفس شدن با عبد صالح خدا، در جان و روح انسان اثر معنوی دارد. انسان را با خدا آشناتر و به او نزدیکتر میکند و از شیطان و آلودگیها دورتر میکند، و خواستههایی که بنابر مصلحت است، مورد اجابت کامل واقع میشود، تزکیه نفس و طهارت باطن را در آدمی تقویت میکند، و روحیه عبادت و عبودیت و عمل به وظایف دینی را در انسان شدیدتر میکند.
ب. دیدار ولی خدا پاسخی است به یک نیاز و میل درونی انسان. انسان از لحاظ وجودی و روحی با امام زمان(علیه السلام) رابطه دارد. از این رو، در درون جان خود حضور در محضر او را خواستار است، و با دیدن او آرامشی خاص در آدمی ایجاد میشود. همان گونه که ابراهیم خلیل(علیه السلام) با درخواست دیدن چگونگی زنده شدن مردگان به دنبال آن آرامش و اطمینان نفس بود. به علاوه در این دیدارها، هدایت و راهنمایی و عنایت ویژه شامل حال انسان میشود.
ج. دیدار حضرت، لطفی است که شامل حال فرد میگردد و لذا باید با طهارت نفس بیشتر این حال با صفا و این لطف را حفظ کند. آدمی باید بداند حضرت او را دوست دارد، و انسانیت، عبودیت و سعادت او را میخواهد. از این رو، باید در طریق بندگی بیشتر خدا گام بردارد و خود و محیط و جامعه را در مسیر صحیح زندگی قرار دهد و یاد و معرفت نسبت به حضرت را زنده کند.
- [سایر] آیا دیدار حضرت مهدی(علیه السلام) امکان دارد ؟
- [سایر] آیا 313 یار خاص امام زمان (عج) قبل از ظهور با آن حضرت دیدار دارند؟
- [سایر] آیا 313 یار امام زمان علیه السلام قبل از ظهور با آن حضرت دیدار دارند؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت مهدی علیه السلام بعد از آغاز غیبت کبری امکان دارد؟
- [سایر] چگونه می توان دیدار صالحان با امام مهدی علیه السلام را اثبات نمود؟
- [سایر] آیا می توان به دیدار حضرت مهدی(علیه السلام) نایل شد ؟
- [سایر] آیا در دوران غیبت کبری کسی به دیدار حضرت مهدی (علیه السلام) می رسد ؟
- [سایر] آیا در زمان ما امام زمان (عج) ظهور خواهد کرد و سعادت دیدار حضرت را خواهیم داشت؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.