ابن تیمیه می گوید: (بسیاری از صحابه و تابعین، بغض علی را داشته، او را سب کرده و با او جنگ نموده اند). پاسخ: اوّلا اینکه ابن تیمیه می گوید: بسیاری از صحابه و تابعین حضرت علی(علیه السلام) را دشمن داشته و سبّ نموده اند. چرا او اسم این افراد را نمی برد؟ ثانیاً: اگر بعضی از صحابه بغض حضرت علی(علیه السلام) را داشته باشند، این نقص آنان است نه نقصی بر حضرت علی(علیه السلام) زیرا پیامبر(صلی الله علیه وآله) در شأن او فرمود: (لا یحبّک إلاّ مؤمن و لایبغضک إلاّ منافق) تو را به جز مؤمن دوست ندارد و نیز به جز منافق تو را دشمن نمی دارد). مگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) در شأن او نفرمود: (من آذی علیّاً فقد آذانی)؛ ( هر کس علی را اذیت کند مرا اذیت کرده است). و مگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نفرمود: (من سبّ علیّاً فقد سبّنی)؛ ( هر کس علی را دشنام دهد مرا دشنام داده است). مگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نفرمود: (من أحبّ علیّاً فقد أحبّنی، و من أبغض علیّاً فقد أبغضنی)؛ (هر کس علی را دوست بدارد به طور حتم مرا دوست داشته و هر کس علی را دشمن بدارد به طور حتم مرا دشمن داشته است). چگونه کسی جرأت دارد که علی(علیه السلام) را دشمن بدارد؛ در حالی که بخاری به سندش از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: (أنت منّی و أنا منک)، تو از من و من از تو هستم). و نیز بخاری از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل کرده که خطاب به حضرت علی(علیه السلام) فرمود: (أما ترضی أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسی إلاّ أنّه لا نبیّ بعدی)؛ (آیا راضی نمی شوی که تو نزد من به منزله هارون نزد موسی باشی، جز آن که بعد از من نبی نیست). و نیز در شأن او فرمود: (إنّی دافعٌ و الرّایة غداً إلی رجل یحبّ الله و رسوله و یحبّه الله و رسوله)؛ ( هرآینه من فردا پرچم را به دست کسی می دهم، که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند...). منبع: علی اصغر رضوانی، سلفی گری و پاسخ به شبهات، ص101.
ابن تیمیه می گوید: (بسیاری از صحابه و تابعین، بغض علی را داشته، او را سب کرده و با او جنگ نموده اند).
پاسخ: اوّلا اینکه ابن تیمیه می گوید: بسیاری از صحابه و تابعین حضرت علی(علیه السلام) را دشمن داشته و سبّ نموده اند. چرا او اسم این افراد را نمی برد؟
ثانیاً: اگر بعضی از صحابه بغض حضرت علی(علیه السلام) را داشته باشند، این نقص آنان است نه نقصی بر حضرت علی(علیه السلام) زیرا پیامبر(صلی الله علیه وآله) در شأن او فرمود: (لا یحبّک إلاّ مؤمن و لایبغضک إلاّ منافق) تو را به جز مؤمن دوست ندارد و نیز به جز منافق تو را دشمن نمی دارد).
مگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) در شأن او نفرمود: (من آذی علیّاً فقد آذانی)؛ ( هر کس علی را اذیت کند مرا اذیت کرده است).
و مگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نفرمود: (من سبّ علیّاً فقد سبّنی)؛ ( هر کس علی را دشنام دهد مرا دشنام داده است).
مگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نفرمود: (من أحبّ علیّاً فقد أحبّنی، و من أبغض علیّاً فقد أبغضنی)؛
(هر کس علی را دوست بدارد به طور حتم مرا دوست داشته و هر کس علی را دشمن بدارد به طور حتم مرا دشمن داشته است).
چگونه کسی جرأت دارد که علی(علیه السلام) را دشمن بدارد؛ در حالی که بخاری به سندش از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: (أنت منّی و أنا منک)، تو از من و من از تو هستم).
و نیز بخاری از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل کرده که خطاب به حضرت علی(علیه السلام) فرمود: (أما ترضی أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسی إلاّ أنّه لا نبیّ بعدی)؛ (آیا راضی نمی شوی که تو نزد من به منزله هارون نزد موسی باشی، جز آن که بعد از من نبی نیست).
و نیز در شأن او فرمود: (إنّی دافعٌ و الرّایة غداً إلی رجل یحبّ الله و رسوله و یحبّه الله و رسوله)؛ ( هرآینه من فردا پرچم را به دست کسی می دهم، که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند...).
منبع: علی اصغر رضوانی، سلفی گری و پاسخ به شبهات، ص101.
- [سایر] آیا ادعای ابن تیمه درباره بغض صحابه نسبت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) صحیح است؟
- [سایر] وهابیت می گوید شیعه معتقد به الوهیت علی ابن ابیطالب است؟ آیا این مطلب صحیح است؟
- [سایر] (اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ) علی ابن الحسین کیست؟ علی اکبر یا امام سجاد؟ لطفا دلیل خود را بگویید. آیا قرائنی وجود دارد که نشان دهد منظور کیست؟
- [سایر] علی ابن ابی طالب امام اول شیعیان در کجا مدفون شده است؟
- [سایر] چرا ابن ملجم امیرالمومنین علی علیه السلام را به شهادت رساند؟ مگر وی از یاران حضرت نبود؟
- [سایر] ابن حجر عسقلانی در مورد نظرات ابن تیمیه در مورد حضرت علی ع چه نظری دارد؟
- [سایر] ابن تیمیه در مورد ابن ملجم- قاتل حضرت علی ع- چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] علت این که عبدالرحمان بن ملجم مرادی حضرت علی(علیه السلام) را به شهادت رسانید چه بود؟
- [سایر] آیا اگر حضرت علی علیه السّلام زنده میماند، ابن ملجم ملعون را میبخشید؟
- [سایر] نام راوی که کشّی در مورد مذهب آن داوری کرده چیست؟ دو روایت از هریک از راویان زیر نقل کنید؟ علی ابن ابی سهل حاتم(علی بن حاتم) و حسن ابن محبوب.
- [آیت الله سبحانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التزویجَ الی الاجلِ المعلومِ علی المهرِ المعلومِ)، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکّلَکَ الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِی) صحیح می باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر به خیال این که به اندازه غسل ونماز وقت دارد برای نماز غسل کند، غسل او صحیح است اگر قصد غسل را علی ایّ حال داشته باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.