آیا می توان تجلیل از مجاهدت‌های امام حسین (علیه السلام) و تعظیم شعائر را، فلسفه عزاداری دانست؟
اساساً سوگواری در مرگ اشخاص یک نوع تعظیم و احترام به آنان و رعایت موقعیّت و شخصیّت شان محسوب می شود؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: (مَیِّتٌ لابَواکِیَ عَلَیْهِ، لا إِعْزازَ لَهُ)؛ (مرده ای که گریه کننده ای نداشته باشد عزّتی ندارد!).(1) مخصوصاً سوگواری در مرگ مردان الهی، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهی بوده و تجلیل از عقیده و راه و رسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب می شود. از این رو، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هنگام بازگشت از جنگ اُحد وقتی که مشاهده کرد خانواده های شهدای قبیله (بنی اشهل) و (بنی ظفر) برای شهیدان خود گریه می کنند، ولی عموی بزرگوارش حضرت حمزه گریه کننده ای ندارد، فرمود: (لکِنَّ حَمْزَةُ لابَواکِیَ لَهُ الْیَوْمَ)؛ (امّا امروز حمزه، گریه کننده ای ندارد!).(2) زنان مدینه با شنیدن این سخن در خانه حضرت حمزه اجتماع کرده و به سوگواری پرداختند و بدین وسیله شخصیّت عظیم حضرت حمزه مورد تجلیل وتکریم قرار گرفت. و نیز آنگاه که خبر شهادت جعفر طیّار در جنگ موته به مدینه می رسد، پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای گفتن تسلیت نخست به خانه جعفر رفت، سپس به خانه فاطمه زهرا(علیها السلام) آمد، و آن بانوی بزرگ را در حال گریه و سوگواری دید، فرمود: (عَلی مِثْلِ جَعْفَر فَلْتَبْکِ الْبَواکِی)؛ (به راستی برای شخصیّتی چون جعفر باید گریه کنندگان گریه کنند!).(3) قرآن کریم در مورد گروهی از قوم موسی که راه تباهی و فساد را در پیش گرفتند و سرانجام در اثر نفرین آن حضرت به هلاکت رسیدند، آنان را لایق تجلیل و گریه ندانسته و می فرماید: (فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَالاَرضُ وَمَا کَانُوا مُنظَرِینَ)؛ (نه (اهل) آسمان بر آنان گریستند و نه (اهل) زمین!)(4) از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که لیاقت گریه دیگران را نداشتن نوعی حقارت و بی ارزشی است. از این رو، در سفارش های ائمّه اطهار(علیهم السلام) می بینیم که می فرمودند: چنان در میان مردم منشأ آثار خیر و برکت باشید که بر مرگتان بگریند و از شما تجلیل کنند!. امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: (خالِطُوا النّاسَ مُخالَطَةً إِن مِتُّمْ مَعَها بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُم)؛ (با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک بریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق بورزند).(5) بنابراین، اقامه عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) آن شخصیّت ممتاز و بی نظیری که خود از خاندان عصمت و طهارت بود و از اولیای الهی و امامان معصوم است، علاوه بر تجلیل از مقام شامخ آن امام همام، از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهی است که: (وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ); (هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست).(6) چگونه چنین نباشد و حال آن که صفا و مروه با این که مکانی بیش نیستند، تنها چون یاد و ذکر الهی در آنجا زنده می شود، از شعائر الهی شمرده است؟ (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ)؛ (صفا و مروه از شعائر (و نشانه های) خداست).(7) به یقین، امام حسین(علیه السلام) که تمام هستی خویش را یکجا با خداوند معامله کرد و با تمام اهل بیت(علیهم السلام) و فرزندان در قربانگاه عشق قدم نهاد و مخلصانه از همه چیزش در راه خدا گذشت، از عظیم ترین شعائر الهی است و برپایی مجالس عزا برای آن حضرت، تعظیم یکی از بزرگترین شعائر الهی محسوب می شود.(8) پی نوشت: (1). المأساة الحسین، ص 118. (2). استیعاب، ج 1، ص 275. (3). بحارالانوار، ج 22، ص 276. (4). دخان، آیه 29. (5). نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 10. (6). حج، آیه 32. (7). بقره، آیه 158. (8). گردآوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص77.
عنوان سوال:

آیا می توان تجلیل از مجاهدت‌های امام حسین (علیه السلام) و تعظیم شعائر را، فلسفه عزاداری دانست؟


پاسخ:

اساساً سوگواری در مرگ اشخاص یک نوع تعظیم و احترام به آنان و رعایت موقعیّت و شخصیّت شان محسوب می شود؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: (مَیِّتٌ لابَواکِیَ عَلَیْهِ، لا إِعْزازَ لَهُ)؛ (مرده ای که گریه کننده ای نداشته باشد عزّتی ندارد!).(1)
مخصوصاً سوگواری در مرگ مردان الهی، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهی بوده و تجلیل از عقیده و راه و رسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب می شود. از این رو، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هنگام بازگشت از جنگ اُحد وقتی که مشاهده کرد خانواده های شهدای قبیله (بنی اشهل) و (بنی ظفر) برای شهیدان خود گریه می کنند، ولی عموی بزرگوارش حضرت حمزه گریه کننده ای ندارد، فرمود: (لکِنَّ حَمْزَةُ لابَواکِیَ لَهُ الْیَوْمَ)؛ (امّا امروز حمزه، گریه کننده ای ندارد!).(2)
زنان مدینه با شنیدن این سخن در خانه حضرت حمزه اجتماع کرده و به سوگواری پرداختند و بدین وسیله شخصیّت عظیم حضرت حمزه مورد تجلیل وتکریم قرار گرفت.
و نیز آنگاه که خبر شهادت جعفر طیّار در جنگ موته به مدینه می رسد، پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای گفتن تسلیت نخست به خانه جعفر رفت، سپس به خانه فاطمه زهرا(علیها السلام) آمد، و آن بانوی بزرگ را در حال گریه و سوگواری دید، فرمود: (عَلی مِثْلِ جَعْفَر فَلْتَبْکِ الْبَواکِی)؛ (به راستی برای شخصیّتی چون جعفر باید گریه کنندگان گریه کنند!).(3)
قرآن کریم در مورد گروهی از قوم موسی که راه تباهی و فساد را در پیش گرفتند و سرانجام در اثر نفرین آن حضرت به هلاکت رسیدند، آنان را لایق تجلیل و گریه ندانسته و می فرماید: (فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَالاَرضُ وَمَا کَانُوا مُنظَرِینَ)؛ (نه (اهل) آسمان بر آنان گریستند و نه (اهل) زمین!)(4)
از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که لیاقت گریه دیگران را نداشتن نوعی حقارت و بی ارزشی است.
از این رو، در سفارش های ائمّه اطهار(علیهم السلام) می بینیم که می فرمودند: چنان در میان مردم منشأ آثار خیر و برکت باشید که بر مرگتان بگریند و از شما تجلیل کنند!.
امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: (خالِطُوا النّاسَ مُخالَطَةً إِن مِتُّمْ مَعَها بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُم)؛ (با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک بریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق بورزند).(5)
بنابراین، اقامه عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) آن شخصیّت ممتاز و بی نظیری که خود از خاندان عصمت و طهارت بود و از اولیای الهی و امامان معصوم است، علاوه بر تجلیل از مقام شامخ آن امام همام، از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهی است که: (وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ); (هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست).(6)
چگونه چنین نباشد و حال آن که صفا و مروه با این که مکانی بیش نیستند، تنها چون یاد و ذکر الهی در آنجا زنده می شود، از شعائر الهی شمرده است؟
(إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ)؛ (صفا و مروه از شعائر (و نشانه های) خداست).(7)
به یقین، امام حسین(علیه السلام) که تمام هستی خویش را یکجا با خداوند معامله کرد و با تمام اهل بیت(علیهم السلام) و فرزندان در قربانگاه عشق قدم نهاد و مخلصانه از همه چیزش در راه خدا گذشت، از عظیم ترین شعائر الهی است و برپایی مجالس عزا برای آن حضرت، تعظیم یکی از بزرگترین شعائر الهی محسوب می شود.(8)

پی نوشت:
(1). المأساة الحسین، ص 118.
(2). استیعاب، ج 1، ص 275.
(3). بحارالانوار، ج 22، ص 276.
(4). دخان، آیه 29.
(5). نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 10.
(6). حج، آیه 32.
(7). بقره، آیه 158.
(8). گردآوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص77.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین