شرایط آینده کشور و انقلاب ما با توجه به تهدیدها و فشارهای بیگانگان چگونه خواهد بود؟
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رؤیای شکست ناپذیری قدرتهای قلدرمآب دنیا از بین رفت، این موضوع بر تمام قدرتها گران تمام آمد، لذا تمام تلاش خود را جهت شکستن اُبّهت و قدرت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتند. مرکز مطالعات استراتژی ملّی آمریکا با نومیدی تمام به مسئله جالبی اعتراف کرد: (حرمت و اعتبار مانند ظرف چینی است که به آسانی می شکند و این چیزی است که آمریکا با پیروزی انقلاب در منطقة خلیج فارس از دست داده است.)[1]این اعتراف صریح بر شکستن اُبّهت آمریکا صحّه گذاشته است و این نشان از آن دارد که تهدیدات آمریکا ناشی از همین شکست ها می باشد با وجود این تهدیدات با این حال ضروری است ما شرایط پیش روی را مورد بررسی قرار دهیم که در این خصوص توجه به مطالبی چند لازم است : شرائط پیش روی حال و آینده کشورمان: اول: باید دانست که تهدیدات و فشارهای بیگانگان، چیز جدیدی نیست و از بدو پیروزی انقلاب تا امروز ادامه داشته است. لذا نباید تهدیدات آنان را جدی تلقّی کرد ضمن آنکه نباید به راحتی هم از آن گذشت، پیرامون این مطلب، سخنان رهبر انقلاب اسلامی شنیدنی و جالب توجه است: (... تهدید آمریکا مربوط به امروز نیست، خود آنها هم می دانند که حملة نظامی به ایران، به این ملت بزرگ، به ملتی که این همه جوان مبارز و زنده و آمادة در صحنه دارد، خودکشی مهاجم است. ملت ایران می داند، خوب است دشمنان ملت ایران هم بدانند: مسئولان جمهوری اسلامی، کشور را به ورطة جنگ با هیچ کس نمی کشانند.... ولی اگر کسی جنگ با آنها ملت ایران را انتخاب کرد، با او بسیار قدرتمندانه و سرسخت برخورد خواهند کرد. البته آنها می دانند که جنگ با ایران، هزینة بسیار سنگینی دارد....).[2] دوم: با توجه به مسئله فوق باید دانست که هر گونه عقب نشینی و مرعوب شدن باعث شکست حتمی ما خواهد شد. این همان نکته ای است که رهبری بر آن تأکید نموده اند: (... آنان می خواهند مطرح کردن نام جنگ و تهدید به جنگ، ملّت و در درجة اول مسئولان را مرعوب کنند؛ وادار کنند که در مقابل آنها تسلیم شوند؛ منافع آنها را تأمین کنند و به ملت خود خیانت کنند.)[3] سوم: مطلب دیگری که نباید از ذکر آن غافل شد، تو خالی بودن تهدیدات بیگانگان به ویژه آمریکایی هاست. البته باز هم تکرار می کنیم که این سخن به معنای دست کم گرفتن حریف نیست، بلکه به این معناست که آمریکایی ها به قدرت ایران و نظام اسلامی واقفند، ولی سعی می کنند با این شانتاژها، مرحله به مرحله ما را تضعیف نموده و در نهایت ضربة نهایی را بزنند ولی غافل از آنکه به تعبیر رهبری این تهدیدات تکراری، فاقد زمینة اجرایی و عملی است ایشان در این مورد می گویند: (... واقعیت این است که اگر آمریکا یک درصد هم احتمال قوی برای توفیق خویش داشت نسبت به ایران تعلّل نمی کرد. اما بیست و پنج سال است که با هتاکی به انقلاب اسلامی و ملّت ایران آنان را متحجّر عقب مانده، وحشی و.. می خواند و نظام منتخب شان را با خط و نشان کشیدن های بچه گانه می کوشد مرعوب و مرهوب کند اما کیست که نداند این تهدیدات کهنه و تکراری فاقد زمینة اجرایی و عملی است.)[4] چهارم: هرگاه در مقابل تهدیدات و فشارها یک قدم عقب گذاشتیم، آنها یک قدم به جلو برداشتند ولی هر گاه با قدرت و قاطعیت در مقابل آنها ایستادیم، آنها مجبور به عقب نشینی شدند. لذا باید مسئولین ما در مقابل این تهدیدات ایستادگی نموده و همیشه موضع تهاجمی و فعال داشته باشند نه موضع انفعالی به همین علت بود که رهبر کشور ما موضعی قاطع و سرسختانه در برابر این تهدیدات اتخاذ نمودند به طوری که قاطعانه تأکید کردند: (... به فرض حماقت آمریکا در عملی ساختن تهدیدات خویش نسبت به ملت بزرگ ایران، این ملّت در موضعی محکم ایستاده و پاسخ تجاوز و دیوانگی را خواهد داد.)[5] این موضعگیری فعال و مقتدرانه بود که آمریکائی ها را وادار به عقب نشینی کرد تا آنجائی که آقای (نوام چامسکی) منتقد دولت آمریکا، صراحتاً اعلام نمود: (آمریکا جرأت حملة نظامی مستقیم علیه ایران را ندارد.)[6] متحد دیگر آمریکا یعنی اسرائیل نیز ابتدا با قلدری و گستاخی تمام ایران را تهدید به حملة نظامی نمود، ولی وقتی با واکنش تند و شدید اللحن فرماندهان نظامی ما مواجه شد، مجبور به عقب نشینی شد تا آنجا که وزیر دفاع این رژیم، زبونانه موضع قبلی خود را انکار نمود. پس می توان نتیجه گرفت که شرائط حال و آیندة ما در مقابل تهدیدات دشمنان، بستگی به برخورد خودمان دارد. اگر از موضع قدرت با آنها برخورد کنیم، مجبور به عقب نشینی خواهند شد و الّا شکست خواهیم خورد. پنجم: تغییر مسئولین و زمامداران در رأس هرم قدرتیِ بیگانگان به ویژه آمریکا، موضع آنان نسبت به ایران را تغییر عمده ای نخواهد داد، چرا که رویه فکری دستگاههای ظلم و استعمار بر یک مدار مشخص استوار است.[7] ششم: نکتة مهم دیگر آنکه، موقعیت خاص ایران در جهان و به ویژه در کشورهای اسلامی، بیگانگان را به مهم بودن نقش ایران در سازوکارهای جهانی مجاب نموده است. آنان فهمیده اند که بدون ایران در منطقة خاورمیانه صلح و آرامش صورت نخواهد پذیرفت، از این جا بود که چندی پیش 22 شخصیت برجستة سیاسی آمریکا، به ویژه جیمی کارتر و زبیگنیو برژینسکی در گزارشی هشدار داده و تأکید کردند به جای تهدید ایران، آمریکا باید با ایران معاملة و گفتگو کند[8] این مسئله نشانگر آن است که آنها محتاج به ایران هستند و بدون تعامل با ایران نخواهند توانست منطقة خلیج فارس و پیرامون آن را با ثبات نمایند. از این رو علیرغم هر گونه تهدیدات باز هم به ما نیاز دارند. هفتم: بیگانگان، از فشارها و تهدیدات خود طرفی نبستند لذا برای نیل به مقاصد خود و حتمی بودن شکست این فشارها، راههای دیگری را انتخاب نموده اند. این راه ها را با جلو انداختن برخی گروه ها بر ضدّ ایران پی گیری می کنند. که این گروه ها و سازمانها عبارتند از: 1. سازمانهای بین المللی مانند انرژی اتمی. 2. مطبوعات خارجی. 3. رادیوهای بیگانه. 4. گروه ها و دسته های سیاسی مخالف دولت و حکومت جمهوری اسلامی.[9] با این همه، شرائط حال و آیندة ایران به گونه ای دیگر رقم می خورد، یعنی از طرفی باید آمادگی رویارویی مستقیم با تهدیدات قدرتهای دنیا را داشته باشد و از طرفی دیگر با گروه های مختلف که از طرف آمریکا و اقمارش، شارژ می شوند مقابله نماید. برای موفقیت در این راه، باید خویشتن داری، صبر و تدبیر را پیشة راه خود سازیم و الّا در مقابل تهدیدات چند جانبة دشمنان، تسلیم خواهیم شد. هشتم: علیرغم مسائل بیان شده، نباید از این موضوع گذشت که ایران به عنوان یکی از بازیگران روابط بین الملل ناگزیر است جهت تأمین اهداف و منافع ملّی خود از فرصتها و موقعیتهای بین المللی استفاده نماید و با رشد و توسعة اقتصادی همه جانبه، خود را در برابر فشارها و محدودیتهای بیگانگان حفظ نماید. قال علی ابن ابیطالب علیه السلام : لا یقیم امر الله سبحانَه الاّ مَنْ لا یصانِعُ و لا یضارِعُ و لا یتَّبِعُ المطامِعَ (فرمان خدا را تنها کسی می تواند بر پا دارد که سازشکار نباشد و به روش اهل باطل عمل نکند و پیرو فرمان طمع نگردد.)[10] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. فصلنامة پژوهشی اندیشة انقلاب اسلامی، شمارة 6، تابستان 1382. 2. مقولاتی در سیاست خارجی، جمعی از نویسندگان، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. 3. مجلة سیاست خارجی، سال سیزدهم، شمارة 4، زمستان 1378. 4. تجزیه و تحلیل سیاست خارجی، محمد حسین خوشوقت، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. پاورقی ها: [1] . مایکل له دین و لوئیس ویلتام، هزیمت یا شکست رسوایی آمریکا، ترجمة احمد سمیعی، نشر ناشر، تهران ص 301. [2] . چشمة همیشه جاری، سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، تابستان 82، صص 27 و 28. [3] . پیشین. [4] . پیشین، ص 26. [5] . پیشین صص 26 و 27. [6] . روزنامة شرق، 15/5/83. [7] . روزنامه آفتاب. 10/5/83. [8] . جام جم، 21/6/83 ص 1. [9] . در آمدی بر سیاست خارجی ایران، دکتر بیژن ایزدی، صص 163 الی 165، قم: دفتر تبلیغات، اسلامی، 1371. [10] . نهج البلاغه حکمت 110.
عنوان سوال:

شرایط آینده کشور و انقلاب ما با توجه به تهدیدها و فشارهای بیگانگان چگونه خواهد بود؟


پاسخ:

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رؤیای شکست ناپذیری قدرتهای قلدرمآب دنیا از بین رفت، این موضوع بر تمام قدرتها گران تمام آمد، لذا تمام تلاش خود را جهت شکستن اُبّهت و قدرت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتند. مرکز مطالعات استراتژی ملّی آمریکا با نومیدی تمام به مسئله جالبی اعتراف کرد: (حرمت و اعتبار مانند ظرف چینی است که به آسانی می شکند و این چیزی است که آمریکا با پیروزی انقلاب در منطقة خلیج فارس از دست داده است.)[1]این اعتراف صریح بر شکستن اُبّهت آمریکا صحّه گذاشته است و این نشان از آن دارد که تهدیدات آمریکا ناشی از همین شکست ها می باشد با وجود این تهدیدات با این حال ضروری است ما شرایط پیش روی را مورد بررسی قرار دهیم که در این خصوص توجه به مطالبی چند لازم است :
شرائط پیش روی حال و آینده کشورمان:
اول: باید دانست که تهدیدات و فشارهای بیگانگان، چیز جدیدی نیست و از بدو پیروزی انقلاب تا امروز ادامه داشته است. لذا نباید تهدیدات آنان را جدی تلقّی کرد ضمن آنکه نباید به راحتی هم از آن گذشت، پیرامون این مطلب، سخنان رهبر انقلاب اسلامی شنیدنی و جالب توجه است: (... تهدید آمریکا مربوط به امروز نیست، خود آنها هم می دانند که حملة نظامی به ایران، به این ملت بزرگ، به ملتی که این همه جوان مبارز و زنده و آمادة در صحنه دارد، خودکشی مهاجم است. ملت ایران می داند، خوب است دشمنان ملت ایران هم بدانند: مسئولان جمهوری اسلامی، کشور را به ورطة جنگ با هیچ کس نمی کشانند.... ولی اگر کسی جنگ با آنها ملت ایران را انتخاب کرد، با او بسیار قدرتمندانه و سرسخت برخورد خواهند کرد. البته آنها می دانند که جنگ با ایران، هزینة بسیار سنگینی دارد....).[2]
دوم: با توجه به مسئله فوق باید دانست که هر گونه عقب نشینی و مرعوب شدن باعث شکست حتمی ما خواهد شد. این همان نکته ای است که رهبری بر آن تأکید نموده اند: (... آنان می خواهند مطرح کردن نام جنگ و تهدید به جنگ، ملّت و در درجة اول مسئولان را مرعوب کنند؛ وادار کنند که در مقابل آنها تسلیم شوند؛ منافع آنها را تأمین کنند و به ملت خود خیانت کنند.)[3]
سوم: مطلب دیگری که نباید از ذکر آن غافل شد، تو خالی بودن تهدیدات بیگانگان به ویژه آمریکایی هاست. البته باز هم تکرار می کنیم که این سخن به معنای دست کم گرفتن حریف نیست، بلکه به این معناست که آمریکایی ها به قدرت ایران و نظام اسلامی واقفند، ولی سعی می کنند با این شانتاژها، مرحله به مرحله ما را تضعیف نموده و در نهایت ضربة نهایی را بزنند ولی غافل از آنکه به تعبیر رهبری این تهدیدات تکراری، فاقد زمینة اجرایی و عملی است ایشان در این مورد می گویند: (... واقعیت این است که اگر آمریکا یک درصد هم احتمال قوی برای توفیق خویش داشت نسبت به ایران تعلّل نمی کرد. اما بیست و پنج سال است که با هتاکی به انقلاب اسلامی و ملّت ایران آنان را متحجّر عقب مانده، وحشی و.. می خواند و نظام منتخب شان را با خط و نشان کشیدن های بچه گانه می کوشد مرعوب و مرهوب کند اما کیست که نداند این تهدیدات کهنه و تکراری فاقد زمینة اجرایی و عملی است.)[4]
چهارم: هرگاه در مقابل تهدیدات و فشارها یک قدم عقب گذاشتیم، آنها یک قدم به جلو برداشتند ولی هر گاه با قدرت و قاطعیت در مقابل آنها ایستادیم، آنها مجبور به عقب نشینی شدند. لذا باید مسئولین ما در مقابل این تهدیدات ایستادگی نموده و همیشه موضع تهاجمی و فعال داشته باشند نه موضع انفعالی به همین علت بود که رهبر کشور ما موضعی قاطع و سرسختانه در برابر این تهدیدات اتخاذ نمودند به طوری که قاطعانه تأکید کردند: (... به فرض حماقت آمریکا در عملی ساختن تهدیدات خویش نسبت به ملت بزرگ ایران، این ملّت در موضعی محکم ایستاده و پاسخ تجاوز و دیوانگی را خواهد داد.)[5] این موضعگیری فعال و مقتدرانه بود که آمریکائی ها را وادار به عقب نشینی کرد تا آنجائی که آقای (نوام چامسکی) منتقد دولت آمریکا، صراحتاً اعلام نمود: (آمریکا جرأت حملة نظامی مستقیم علیه ایران را ندارد.)[6] متحد دیگر آمریکا یعنی اسرائیل نیز ابتدا با قلدری و گستاخی تمام ایران را تهدید به حملة نظامی نمود، ولی وقتی با واکنش تند و شدید اللحن فرماندهان نظامی ما مواجه شد، مجبور به عقب نشینی شد تا آنجا که وزیر دفاع این رژیم، زبونانه موضع قبلی خود را انکار نمود. پس می توان نتیجه گرفت که شرائط حال و آیندة ما در مقابل تهدیدات دشمنان، بستگی به برخورد خودمان دارد. اگر از موضع قدرت با آنها برخورد کنیم، مجبور به عقب نشینی خواهند شد و الّا شکست خواهیم خورد.
پنجم: تغییر مسئولین و زمامداران در رأس هرم قدرتیِ بیگانگان به ویژه آمریکا، موضع آنان نسبت به ایران را تغییر عمده ای نخواهد داد، چرا که رویه فکری دستگاههای ظلم و استعمار بر یک مدار مشخص استوار است.[7]
ششم: نکتة مهم دیگر آنکه، موقعیت خاص ایران در جهان و به ویژه در کشورهای اسلامی، بیگانگان را به مهم بودن نقش ایران در سازوکارهای جهانی مجاب نموده است. آنان فهمیده اند که بدون ایران در منطقة خاورمیانه صلح و آرامش صورت نخواهد پذیرفت، از این جا بود که چندی پیش 22 شخصیت برجستة سیاسی آمریکا، به ویژه جیمی کارتر و زبیگنیو برژینسکی در گزارشی هشدار داده و تأکید کردند به جای تهدید ایران، آمریکا باید با ایران معاملة و گفتگو کند[8] این مسئله نشانگر آن است که آنها محتاج به ایران هستند و بدون تعامل با ایران نخواهند توانست منطقة خلیج فارس و پیرامون آن را با ثبات نمایند. از این رو علیرغم هر گونه تهدیدات باز هم به ما نیاز دارند.
هفتم: بیگانگان، از فشارها و تهدیدات خود طرفی نبستند لذا برای نیل به مقاصد خود و حتمی بودن شکست این فشارها، راههای دیگری را انتخاب نموده اند. این راه ها را با جلو انداختن برخی گروه ها بر ضدّ ایران پی گیری می کنند. که این گروه ها و سازمانها عبارتند از: 1. سازمانهای بین المللی مانند انرژی اتمی. 2. مطبوعات خارجی. 3. رادیوهای بیگانه. 4. گروه ها و دسته های سیاسی مخالف دولت و حکومت جمهوری اسلامی.[9]
با این همه، شرائط حال و آیندة ایران به گونه ای دیگر رقم می خورد، یعنی از طرفی باید آمادگی رویارویی مستقیم با تهدیدات قدرتهای دنیا را داشته باشد و از طرفی دیگر با گروه های مختلف که از طرف آمریکا و اقمارش، شارژ می شوند مقابله نماید. برای موفقیت در این راه، باید خویشتن داری، صبر و تدبیر را پیشة راه خود سازیم و الّا در مقابل تهدیدات چند جانبة دشمنان، تسلیم خواهیم شد.
هشتم: علیرغم مسائل بیان شده، نباید از این موضوع گذشت که ایران به عنوان یکی از بازیگران روابط بین الملل ناگزیر است جهت تأمین اهداف و منافع ملّی خود از فرصتها و موقعیتهای بین المللی استفاده نماید و با رشد و توسعة اقتصادی همه جانبه، خود را در برابر فشارها و محدودیتهای بیگانگان حفظ نماید.
قال علی ابن ابیطالب علیه السلام : لا یقیم امر الله سبحانَه الاّ مَنْ لا یصانِعُ و لا یضارِعُ و لا یتَّبِعُ المطامِعَ (فرمان خدا را تنها کسی می تواند بر پا دارد که سازشکار نباشد و به روش اهل باطل عمل نکند و پیرو فرمان طمع نگردد.)[10]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فصلنامة پژوهشی اندیشة انقلاب اسلامی، شمارة 6، تابستان 1382.
2. مقولاتی در سیاست خارجی، جمعی از نویسندگان، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
3. مجلة سیاست خارجی، سال سیزدهم، شمارة 4، زمستان 1378.
4. تجزیه و تحلیل سیاست خارجی، محمد حسین خوشوقت، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
پاورقی ها:
[1] . مایکل له دین و لوئیس ویلتام، هزیمت یا شکست رسوایی آمریکا، ترجمة احمد سمیعی، نشر ناشر، تهران ص 301.
[2] . چشمة همیشه جاری، سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، تابستان 82، صص 27 و 28.
[3] . پیشین.
[4] . پیشین، ص 26.
[5] . پیشین صص 26 و 27.
[6] . روزنامة شرق، 15/5/83.
[7] . روزنامه آفتاب. 10/5/83.
[8] . جام جم، 21/6/83 ص 1.
[9] . در آمدی بر سیاست خارجی ایران، دکتر بیژن ایزدی، صص 163 الی 165، قم: دفتر تبلیغات، اسلامی، 1371.
[10] . نهج البلاغه حکمت 110.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین