نظام مقدس جمهوری اسلامی برخلاف نظام‌های مردمسالار غربی علاوه بر بهره‌مندی از اصل جمهوری از اسلامیت نیز بهره می‌برد، یعنی جمهوریتی در نظام ما پذیرفتنی است که در قالب اسلام و احکام نورانی آن پیاده و اجرا شده باشد.
جمهوریت نظام به وسیله حضور گسترده و پرشور مردم در تعیین سرنوشت خود تأمین میشود. امّا از آنجا که آحاد مردم در مسائل اسلامی از خبرویت لازم برخوردار نیستند، لذا تشخیص این امر در قانون اساسی بر نهاد شورای نگهبان قرار داده شده است.
در واقع این نوعی تفویض اختیار است که از سوی مردم به شورای نگهبان شده است چرا که مردم با پذیرش قانون اساسی و رأی مثبت به آن اصولی که وظایف و اختیارات شورای نگهبان را یادآور میشود پذیرفته و به آن رأی مثبت داده‌اند.
اما از آنجا که اسلام و گنجاندن اصولی که حافظ اسلامیت نظام ما هستند، در قانون اساسی با منافع برخی از بیگانگان و نامحرمان سیاسی ناسازگاری دارد و منابع آنها را به خطر می‌اندازد. از همان آغاز ناسازگاری خود را با قانون اساسی، البته تنها اصولی که حافظ اسلامیت نظام هستند مانند ولایت فقیه، کتمان ننمودند.
غالباً مخالفت با شورای نگهبان و نظارت این نهاد از سوی کسانی صورت می‌گیرد که با حاکمیت اسلام و احکام حیاتبخش آن بر این کشور سرستیز دارند و در پی آنند که با غوغاسالاری و عوامفریبی و با استفاده از اصطلاحات و عناوین فریبنده و تحت لوای حمایت از (جمهوریت) نظام به سست کردن و منزوی ساختن (اسلامیت) آن بپردازند و با حذف شرایطی که در اثر داشتن ویژگی اسلامی نظام برای داوطلبان انتخاباتی در نظر گرفته شده است، انگیزه‌های ضد دینی و ضد مردمی خود را عملی گردانند و از آنجا که شورای نگهبان حافظ اسلامیت نظام مقدس ماست، طبیعتاً در نوک حمله این مخالفین قرار دارد.
دشمنان انقلاب از همان ابتدای پیروزی انقلاب جهت انحراف آن از هر دسیسه‌ای بهره برده‌اند از کودتاهای نظامی گرفته تا تهاجم فرهنگی و هزاران نقشه شوم دیگر. امّا آنها به خوبی دریافته‌اند که بهترین شیوه برای مقابله با این نظام استفاده از عناصر داخلی و بهره‌گیری از نفوذ نوکران سرسپرده داخلی است و پیوسته با تبلیغات و شیوه‌های دیگر درصدد نفوذ این عناصر خود فروخته به داخل بدنه نظام هستند، تا بتوانند بهرة کافی را از وجود آنها ببرند و از آنجا که مسئولین دوراندیش این نظام این حربه را شناخته بودند، از همان ابتدا درصدد خنثی کردن این نقشه شوم آنان بر آمدند، لذا اصلی را در قانون اساسی[1] گنجاندند که در آن اصل شورای نگهبان را مأمور جلوگیری از نفوذ عناصر بیگانه به داخل بدنه نظام نمودند.
در واقع جنجال بیگانگان علیه نظارت شورای نگهبان با هدف تضعیف این نهاد صورت می‌گیرد و برای نفوذ دادن عناصر مخالف اسلام و امام داخل بدنه نظام است، تا بتوانند با بهره‌گیری کامل از آنها به اهداف خود برسند، همانگونه که یک بار در تاریخ مشروطه چنین اتفاقی حادث شد، یعنی دشمنان بانفوذ افراد نااهل به جمع مشروطه خواهان آنها را از مسیر اصلی خود منحرف کردند و در واقع وسیله‌ای را برای تأمین اهداف بیگانگان در داخل کشور تأمین نمودند.
علت دشمنی بیگانگان را با شورای نگهبان و نوع نظارت آن را از کلام حضرت امام به خوبی می‌توان دریافت:
ایشان خطاب به اعضای شورای نگهبان می‌فرمایند: من متواضعانه از شما می‌خواهم که حتی الامکان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نمایید و اشخاص اسلامی، متعهد، غیر منحرف از صراط مستقیم الهی را در نظر بگیرید و سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدم ندارند.[2]
حضرت امام خمینی (ره) با یادآوری دوران مشروطیت برای مردم و عبرت‌گیری از آن دوران سرنوشت غم انگیز دوران مشروطیت را یادآور می‌شوند و اظهار می‌دارند: (اگر این طایفه (شورای نگهبان) را حفظ نکنید سرنوشت شما مانند سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد.)[3]
یا در جای دیگر می‌فرماید: برای این که زمان مشروطه تکرار نشود، مردم باید از بی‌تفاوتی پرهیز کنند، اگر مردم بی‌تفاوت بشوند، اگر روشنفکران متعهد به میدان نیایند، اگر مؤمنین در حاشیه قرار گیرند، مقدرات مملکت به دست افراد ناصالح و بی‌تفاوت می‌افتد و کشور را از مسیر صحیح، منحرف می‌سازد.[4]
مقام معظم رهبری نیز می‌فرماید: شورای نگهبان از یک نظر، مهمترین نهاد جمهوری اسلامی است؛ زیرا که قوام نظام به اسلامیت آن است، و شورای نگهبان تضمین کننده این معناست، اگر شورای نگهبان نمی‌بود، به تدریج استحاله‌ای در هویت نظام و در پایداری ارکان نظام به وجود می‌آمد. برای شورای نگهبان، این افتخار و شرف بس که در طول این بیست سال گذشته، همة همتش این بوده است که نگذارد به پیکرة نظام، از لحاظ انطباق با اسلام و قانون اساسی خدشه‌ای وارد بیاید.[5]
مخالفت بیگانگان به این نهاد در واقع به خاطر عناد و دشمنی آنها با اسلام و احکام نورانی آن است. چرا که اسلام باعث در خطر افتادن منافع نامشروع آنها گردیده. از این رو با نهادی که تضمین کنندة اسلامیت نظام ماست مخالفت می‌کنند. و این نهاد مانعی است برای منحرفان و معاندین نظام برای این که به منافع نامشروع خود دست یابند.
جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به:
1. پرسشها و پاسخها، استاد محمد تقی مصباح یزدی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ج 3، ص 75 89.
2. شورای نگهبان در کلام ولایت، روابط عمومی شورای نگهبان، دفتر نظارت و بازرسی انتخابات استان قم، 1382.
قال علی علیه السّلام :
یُستدل علی الادبار الدول، تضییع الاصول، و التمسک بالغرور و تقدیم الاراذل و تأخیر الافاضل؛ هر گاه یکی از چهار چیز در ساختار حکومت راه یافت سقوط می‌کند:
1. اصول اساسی را ضایع نمودن؛ 2. به جاه زودگذر دنیا مغرور شدن؛
3. فرومایگان را مقدم داشتن؛ 4. فرزانگان را مؤخر قرار دادن.
(شرح غرر الحکم؛ ج 6، ص 450)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . اصل 99 ق. ا. ج. ا. ا.
[2] . صحیفه نور، ج 11، ص 269.
[3] . صحیفه نور، ج 15، ص 233.
[4] . صحیفه نور، ج 12، ص 7.
[5] . از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای نگهبان، در تیرماه 1379، به نقل از ماهنامه ناظر امین، تیر 1382.
