برخی از دلایل اختلاف در تاریخ ولادت، وفات و یا شهادت شخصیتهای صدر اسلام به ویژه خاندان عصمت و طهارت علیهم السّلام عبارتند از: 1. جلوگیری از نوشتن احادیث و تاریخ به دستور خلفا و منع تدوین و نقل احادیث پیامبر صلّی الله علیه و آله توسط خلفای اول و دوّم. این منع تا قرن دوّم هجری ادامه داشت تا این که عمر بن عبدالعزیز دستور نوشتن احادیث را صادر کرد. 2. پیدایش بنی امیه در جایگاه خلافت و خصومت آنان با بنی هاشم و اهل بیت علیهم السّلام و نیز با بسیاری از انصار که حامی و داعی پیامبر و اهل بیت بودند. زیرا آنان دست به تحریف و جعل احادیث و فضیلت تراشی برای خلفا و مدح آنان و مذمت اهل بیت زدند. 3. زبیریان در حکومت کوتاه خود و عباسیان نیز برای مشروعیت سلطنت خویش و سرکوب علویان راه بنی امیه را ادامه دادند. 4. عموماً اعراب به ثبت موالید و حیات زنان و دختران اهمیت نمیدادند. 5. سلطه طولانی حکومت مخالفان اهل بیت و حضرت علی علیه السّلام و مخالفان شیعه و اتهام رفض و الحاد به شیعیان در ترویج اباطیل و جعلیات و تثبیت آنها بیتأثیر نبود و قدرت نفوذ تفکر مکتب خلفا در معرفی منابعی که در مسیر افکار آنان بود و تضعیف منابع خلاف آنان اثر به سزایی داشت. 6. تخریب و نابودی آثار تشیع حتی کتابسوزی و آتش زدن کتابهای غنی شیعه و طرفداران اهل بیت در قرون نخستین مثل کتابخانههای شیخ طوسی، صاحب بن عباد و... ابهام و تردید و اختلاف اقوال را بیشتر و پیچیدهتر کرده است. بنابراین طبیعی است که تاریخ موالید، وفیات، و شهادت معصومین از جمله فاطمه سلام الله علیها مورد اختلاف باشد.[1] تاریخ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به علل مذکور در هاله ابهام مانده و اقوال مختلفی ذکر شده است : عدهای از علمای شیعه و سنی، شهادت آن حضرت را 75 روز و عدهای 95 روز بعد از وفات پیامبر صلّی الله علیه و آله میدانند. یکی از مواردی که شاید به عنوان موجب ایجاد اختلاف، علاوه بر مواردی که ذکر شد، در تاریخ شهادت دخت گرامی پیامبر اسلام دانست، این است که احتمال تصحیف در رقم تاریخ شهادت آن حضرت وجود دارد؛ یعنی نقطه رقم در پایین قرار بگیرد، مثل خمس و سبعون (75روز) یا در بالای کلمه قرار بگیرد، مثل خمس و تسعون (95روز) که این موجب اشتباه خواهد گردید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا، میر علی محمد نژاد. 2. پژوهشی نوین در تاریخ تولد حضرت زهرا، علی اکبر حسنی. پاورقی ها: [1] . ر.ک: حسنی، علی اکبر، پژوهشی نوین در تاریخ تولد حضرت فاطمه – سلام الله علیها- ، ماهنامه زائر، سال ششم، شماره 7، ص 18 و 19.
چرا تاریخ دقیق شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) نقل نشده است؟ آیا اهمیتی نداشته یا اینکه احادیثی وارد شده ولی راویان آن را نقل نکرده اند؟
برخی از دلایل اختلاف در تاریخ ولادت، وفات و یا شهادت شخصیتهای صدر اسلام به ویژه خاندان عصمت و طهارت علیهم السّلام عبارتند از:
1. جلوگیری از نوشتن احادیث و تاریخ به دستور خلفا و منع تدوین و نقل احادیث پیامبر صلّی الله علیه و آله توسط خلفای اول و دوّم.
این منع تا قرن دوّم هجری ادامه داشت تا این که عمر بن عبدالعزیز دستور نوشتن احادیث را صادر کرد.
2. پیدایش بنی امیه در جایگاه خلافت و خصومت آنان با بنی هاشم و اهل بیت علیهم السّلام و نیز با بسیاری از انصار که حامی و داعی پیامبر و اهل بیت بودند. زیرا آنان دست به تحریف و جعل احادیث و فضیلت تراشی برای خلفا و مدح آنان و مذمت اهل بیت زدند.
3. زبیریان در حکومت کوتاه خود و عباسیان نیز برای مشروعیت سلطنت خویش و سرکوب علویان راه بنی امیه را ادامه دادند.
4. عموماً اعراب به ثبت موالید و حیات زنان و دختران اهمیت نمیدادند.
5. سلطه طولانی حکومت مخالفان اهل بیت و حضرت علی علیه السّلام و مخالفان شیعه و اتهام رفض و الحاد به شیعیان در ترویج اباطیل و جعلیات و تثبیت آنها بیتأثیر نبود و قدرت نفوذ تفکر مکتب خلفا در معرفی منابعی که در مسیر افکار آنان بود و تضعیف منابع خلاف آنان اثر به سزایی داشت.
6. تخریب و نابودی آثار تشیع حتی کتابسوزی و آتش زدن کتابهای غنی شیعه و طرفداران اهل بیت در قرون نخستین مثل کتابخانههای شیخ طوسی، صاحب بن عباد و... ابهام و تردید و اختلاف اقوال را بیشتر و پیچیدهتر کرده است.
بنابراین طبیعی است که تاریخ موالید، وفیات، و شهادت معصومین از جمله فاطمه سلام الله علیها مورد اختلاف باشد.[1]
تاریخ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به علل مذکور در هاله ابهام مانده و اقوال مختلفی ذکر شده است :
عدهای از علمای شیعه و سنی، شهادت آن حضرت را 75 روز و عدهای 95 روز بعد از وفات پیامبر صلّی الله علیه و آله میدانند.
یکی از مواردی که شاید به عنوان موجب ایجاد اختلاف، علاوه بر مواردی که ذکر شد، در تاریخ شهادت دخت گرامی پیامبر اسلام دانست، این است که احتمال تصحیف در رقم تاریخ شهادت آن حضرت وجود دارد؛ یعنی نقطه رقم در پایین قرار بگیرد، مثل خمس و سبعون (75روز) یا در بالای کلمه قرار بگیرد، مثل خمس و تسعون (95روز) که این موجب اشتباه خواهد گردید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا، میر علی محمد نژاد.
2. پژوهشی نوین در تاریخ تولد حضرت زهرا، علی اکبر حسنی.
پاورقی ها:
[1] . ر.ک: حسنی، علی اکبر، پژوهشی نوین در تاریخ تولد حضرت فاطمه – سلام الله علیها- ، ماهنامه زائر، سال ششم، شماره 7، ص 18 و 19.
- [سایر] چرا تاریخ دقیق شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) نقل نشده است؟ آیا اهمیتی نداشته یا اینکه احادیثی وارد شده ولی راویان آن را نقل نکرده اند؟
- [سایر] آیا احادیثی ازحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل شده است؟
- [سایر] در منابع اهل سنت شهادت حضرت زهرا س چگونه نقل شده است؟
- [سایر] آیا احادیثی ازحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل شده است؟
- [سایر] با عرض سلام وتسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)مطالب زیادی وجود دارد مخواستم از شما خواهش کنم نحوه ی چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)؟؟؟؟ واین که حضرت علی(ع)وفرزندانشان اصحاب وکنیزانی که در خانه وجود داشتند چرا حضرت فاطمه زهرا(س)در را باز کردند؟؟؟؟؟ و بعد از اینکه خانم فاطمه زهرا(س)را زدندچراکسی کاری نکرد ؟؟
- [سایر] حضرت زهرا س چگونه به شهادت رسید؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] حضرت سلمان احادیثی از حضرت فاطمه زهرا(س) نقل نموده اند و یا در حوادث ویژه ای حضور داشته است؟ آیا سلمان فضیلت خاصی داشته است؟
- [سایر] زمان ونحوه شهادت حضرت زهرا (س) چگونه است؟
- [سایر] شعر درباره شهادت حضرت زهرا س بفرمایید؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).