سازمان کنفرانس اسلامی در مورد جنگ ایران و عراق چه مواضعی داشت و چه اقدام‌ هایی را برای پایان دادن به آن انجام داد؟
با آغاز جنگ ایران و عراق تقسیم‌بندی جدیدی در میان کشورهای اسلامی به وجود آمد که به تدریج انسجام و شدت بیشتری یافت. کشورهای قدرتمند و فعال این سازمان به دو جناح حامی عراق و طرفدار ایران تقسیم شدند. کشورهای طرفدار ایرن نیز خود به دو دسته تقسیم شدند. برخی همچون سوریه و لیبی شدیدا تجاوز عراق را محکوم کردند و برخی دیگر نیز چون الجزایر و سازمان آزادی بخش فلسطین موضعی میانه و واسطه گونه اتخاذ کردند. گروه دوم در عین حال که از حمله عراق به ایران خوشحال نبودند از محکومیت عراق نیز خودداری می‌کردند. اما از همان ابتدا کشورهایی همچون عربستان، کویت، مصر و اردن ضمن طرفداری از ادعاهای ارضی عراق، خواستار برقراری آتش بس فوری و بدون قید و شرط بودند که به معنای تثبیت موقعیت عراق در مناطق اشغالی بود. حمایت این کشورها از عراق در سازمان کنفرانس اسلامی بعد از فتح خرمشهر به وسیله رزمندگان اسلام، آشکارتر گردید و جناح‌بندی داخل سازمان نیز چارچوب واضح‌تری یافت. در این زمان اتخاذ سیاست مهار ایران از طرف آمریکا باعث شد که کشورهای میانه‌روی سازمان، وادار به حمایت کامل از عراق در مقابل ایران شوند به گونه‌ای که در اواخر جنگ فقط سوریه و تا حدودی نیز لیبی بود که از ایران حمایت جدی می‌کردند. همین امر آنها را در مقابل اکثریت حامی عراق و گروه بی‌تفاوت داخل سازمان قرار داد. به طور کلی مواضع سازمان را در مقابل جنگ ایران و عراق می‌توان در پنج محور زیر خلاصه کرد؛ این پنج محور شیوه‌ی برخورد سازمان و روند اقدامات آن درباره جنگ را مشخص می‌کند: 1- تأکید سازمان بر مسئله آتش بس. 2- عدم توجه به مرزهای شناخته شده بین‌المللی. 3- برخورد ضعیف سازمان با مسئله تجاوز و تعیین متجاوز. 4- قدردانی سازمان از مواضع عراق در مورد مصوبات سازمان. 5- بی‌تفاوتی سازمان به نقض قوانین بین‌المللی زمان جنگ به وسیله‌ی عراق. هر چند که سازمان در ابتدای جنگ بر آتش بس فوری تأکید می‌کرد که به معنای تثبیت تجاوزات عراق بود، اما بعد از اصرار ایران بر عقب‌نشینی نیروهای متجاوز به مرزهای بین‌المللی، سازمان با ارائه طرح‌هایی خواستار عقب‌نشینی نیروها گردید. سازمان در این طرح‌ها مرزهای شناخته شده‌ی بین‌المللی را به فراموشی سپرده، در ابهام قرار داد و درخواست مذاکره‌ی طرفین درباره‌ی تعیین مرزها و وضعیت اروندرود را نمود که این مسئله به معنای عدم قطعیت قرار داد 1975 بود و می‌توانست هر نوع عقب‌نشینی را تا تعیین مرزها به تعویق اندازد. به دنبال پیروزی‌های ایران در آزاد کردن مناطق اشغالی و فتح خرمشهر و عقب‌نشینی عراق از بخش‌هایی از خاک ایران، سازمان، تشکیل کمیته‌ی شناسایی متجاوز را پیشنهاد نمود، اما چون این موضوع را به اجرای آتش بس مشروط کرد ایران آن را نپذیرفت. به دنبال رد طرح سازمان، ایران از طرف سازمان به جنگ‌طلبی متهم گردید و از این پس سازمان هم آشکارا به نفع عراق تغییر جهت داد و در این باره می‌توان به قدردانی سازمان از موضع عراق در قبال مصوبات آن و بی‌تفاوتی به نقض قوانین بین‌المللی زمان جنگ به وسیله‌ی این کشور اشاره کرد. در مراحل پایانی جنگ نیز سازمان فعالیت خود را حول حمایت از قطعنامه 598 متمرکز ساخت و از ایران و عراق می‌خواست که قطعنامه فوق را بپذیرند. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
عنوان سوال:

سازمان کنفرانس اسلامی در مورد جنگ ایران و عراق چه مواضعی داشت و چه اقدام‌ هایی را برای پایان دادن به آن انجام داد؟


پاسخ:

با آغاز جنگ ایران و عراق تقسیم‌بندی جدیدی در میان کشورهای اسلامی به وجود آمد که به تدریج انسجام و شدت بیشتری یافت. کشورهای قدرتمند و فعال این سازمان به دو جناح حامی عراق و طرفدار ایران تقسیم شدند.
کشورهای طرفدار ایرن نیز خود به دو دسته تقسیم شدند. برخی همچون سوریه و لیبی شدیدا تجاوز عراق را محکوم کردند و برخی دیگر نیز چون الجزایر و سازمان آزادی بخش فلسطین موضعی میانه و واسطه گونه اتخاذ کردند. گروه دوم در عین حال که از حمله عراق به ایران خوشحال نبودند از محکومیت عراق نیز خودداری می‌کردند.
اما از همان ابتدا کشورهایی همچون عربستان، کویت، مصر و اردن ضمن طرفداری از ادعاهای ارضی عراق، خواستار برقراری آتش بس فوری و بدون قید و شرط بودند که به معنای تثبیت موقعیت عراق در مناطق اشغالی بود. حمایت این کشورها از عراق در سازمان کنفرانس اسلامی بعد از فتح خرمشهر به وسیله رزمندگان اسلام، آشکارتر گردید و جناح‌بندی داخل سازمان نیز چارچوب واضح‌تری یافت. در این زمان اتخاذ سیاست مهار ایران از طرف آمریکا باعث شد که کشورهای میانه‌روی سازمان، وادار به حمایت کامل از عراق در مقابل ایران شوند به گونه‌ای که در اواخر جنگ فقط سوریه و تا حدودی نیز لیبی بود که از ایران حمایت جدی می‌کردند. همین امر آنها را در مقابل اکثریت حامی عراق و گروه بی‌تفاوت داخل سازمان قرار داد.
به طور کلی مواضع سازمان را در مقابل جنگ ایران و عراق می‌توان در پنج محور زیر خلاصه کرد؛ این پنج محور شیوه‌ی برخورد سازمان و روند اقدامات آن درباره جنگ را مشخص می‌کند:
1- تأکید سازمان بر مسئله آتش بس.
2- عدم توجه به مرزهای شناخته شده بین‌المللی.
3- برخورد ضعیف سازمان با مسئله تجاوز و تعیین متجاوز.
4- قدردانی سازمان از مواضع عراق در مورد مصوبات سازمان.
5- بی‌تفاوتی سازمان به نقض قوانین بین‌المللی زمان جنگ به وسیله‌ی عراق.
هر چند که سازمان در ابتدای جنگ بر آتش بس فوری تأکید می‌کرد که به معنای تثبیت تجاوزات عراق بود، اما بعد از اصرار ایران بر عقب‌نشینی نیروهای متجاوز به مرزهای بین‌المللی، سازمان با ارائه طرح‌هایی خواستار عقب‌نشینی نیروها گردید. سازمان در این طرح‌ها مرزهای شناخته شده‌ی بین‌المللی را به فراموشی سپرده، در ابهام قرار داد و درخواست مذاکره‌ی طرفین درباره‌ی تعیین مرزها و وضعیت اروندرود را نمود که این مسئله به معنای عدم قطعیت قرار داد 1975 بود و می‌توانست هر نوع عقب‌نشینی را تا تعیین مرزها به تعویق اندازد.
به دنبال پیروزی‌های ایران در آزاد کردن مناطق اشغالی و فتح خرمشهر و عقب‌نشینی عراق از بخش‌هایی از خاک ایران، سازمان، تشکیل کمیته‌ی شناسایی متجاوز را پیشنهاد نمود، اما چون این موضوع را به اجرای آتش بس مشروط کرد ایران آن را نپذیرفت. به دنبال رد طرح سازمان، ایران از طرف سازمان به جنگ‌طلبی متهم گردید و از این پس سازمان هم آشکارا به نفع عراق تغییر جهت داد و در این باره می‌توان به قدردانی سازمان از موضع عراق در قبال مصوبات آن و بی‌تفاوتی به نقض قوانین بین‌المللی زمان جنگ به وسیله‌ی این کشور اشاره کرد. در مراحل پایانی جنگ نیز سازمان فعالیت خود را حول حمایت از قطعنامه 598 متمرکز ساخت و از ایران و عراق می‌خواست که قطعنامه فوق را بپذیرند.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین