رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، سه پسر و چهار دختر داشت و در میان همسران او، تنها دو نفر صاحب فرزند شدند؛ از خدیجه شش فرزند و از ماریه یک پسر.بحارالانوار، ج 22، ص 151. آخرین فرزند پیامبر(صلی الله علیه وآله)، ابراهیم بود که در سال هشتم هجری در مدینه منوره از ماریه قبطیه به دنیا آمد و پس از یک سال و شش ماه و چند روز مرد.اعلام الوری، ج 1، ص 275. درباره فرزندان حضرت خدیجه، به نکات ذیل توجه کنید: 1. غالب مورخان و محدثان اذعان دارند که حضرت خدیجه بعد از ازدواج با پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)، صاحب شش فرزند شد؛ قاسم، عبداللَّه، ام کلثوم، رقیه، زینب و فاطمه زهرا(علیه السلام).همان؛ بحارالانوار، ج 22، ص 151. پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) در جواب انتقاد عایشه از خدیجه فرمود: او برای من، قاسم، عبداللَّه، فاطمه، رقیه، ام کلثوم و زینب را به دنیا آورد.بحارالانوار، ج 16، ص‌3. 2. برخی به اشتباه مدعی‌اند که پیامبر(صلی الله علیه وآله)، از خدیجه به جز چهار دختر، چهار پسر به نام‌های قاسم، عبداللَّه، طیب و طاهر داشت و حال آن‌که پیامبر از خدیجه دو پسر به نام‌های قاسم و عبداللَّه بیشتر نداشت و طیب و طاهر القاب عبداللَّه هستند.اعلام الوری، ج 1، ص 275. 3. شش فرزند پیامبر از خدیجه، عبارتند از: الف) قاسم؛ او اولین فرزند پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به نام وی، (ابوالقاسم) کنیه گرفت.تاریخ پیامبر اسلام، ص 76. وقتی وی به دنیا آمد، بیش از هفت شب نماند و از دنیا رفت‌بحارالانوار، ج 22، ص 152 و 166. و بر پایه روایت دیگر، قاسم یک ساله بود که چشم از جهان فرو بست.همان، ص 166. ب) عبداللَّه؛ وی پس از بعثت به دنیا آمد و در کودکی از دنیا رفت.همان، ص 152 . پس از وفات او، عاص بن وائل سهمی، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را ابتر خواند و سوره کوثر، در پاسخ وی نازل گردید.الدرالمنثور، ج 6، ص 197. ج) زینب؛ او بزرگ‌ترین دختر پیامبر است که بعد از قاسم، در سی سالگی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) متولد شد و پسر خاله او، ابوالعاص (فرزند هاله) او را در عصر جاهلی به همسری گرفت. امامه، حاصل این پیوند است. زینب در سال هفتم هجری، در مدینه درگذشت و در بقیع، به خاک سپرده شد.اعلام الوری، ج 1، ص 276؛ بحارالانوار، ج 22، ص 151؛ تاریخ پیامبر اسلام، ص 76. د) رقیه؛ وی پیش از اسلام با عتبه فرزند ابولهب ازدواج کرد. عتبه پس از بعثت، او را بسیار آزار داد و پس از نزول سوره (مسد)، به دستور پدر و مادرش، او را طلاق داد.الدرالمنثور، ج 6، ص 408؛ اعلام الوری، ج 1، ص 276؛ بحارالانوار، ج 22، ص‌152. او سپس به همسری عثمان بن عفان درآمد و سرانجام در سال دوم هجری‌و بعد از پیکار بدر، وفات یافت و در کنار بقیع دفن شد.اصول کافی، ج 1، ص 439؛ اعلام الوری، ج 1، ص 276 . ه) ام کلثوم؛ او نیز پیش از اسلام به عقد عتیبه، فرزند دیگر ابولهب درآمد و از او جدا شد و پس از درگذشت خواهرش رقیه، به همسری عثمان درآمد و در زمان کوتاهی درگذشت و در بقیع، دفن شد.بحارالانوار، ج 22، ص 166. و) فاطمه زهرا(علیها السلام)؛ وی، کوچک‌ترین فرزند و یگانه بازمانده پیامبر است که به همسری حضرت علی(علیه السلام) در آمد.همان، ص 151. 4. به ادعای برخی از دانشمندان معاصر،ر.ک: الصحیح فی سیرة النبی الاعظم(صلی الله علیه وآله)، ج 1، ص 121 - 131. برخی از فرزندان پیامبر ازحضرت خدیجه، ممکن است فرزند واقعی پیامبر نباشد؛ بلکه فرزند خوانده آن حضرت بوده‌اند و عرب فرزند خوانده یا ربیبه را هم فرزند می‌نامد. درباره زینب، رقیه و ام کلثوم، این احتمال داده شده است که این دختران، دختر خوانده‌های پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) بوده‌اند. به عنوان مثال، برخی می‌گویند که رقیه و زینب، دختران هاله، خواهر خدیجه بودند و بعضی نیز مدعی‌اند که رقیه و زینب، متعلق به جحش بودند و فرزند خوانده پیامبر اسلام گردیدند. این گفته، بر خلاف نظر اکثر مورخان و دانشمندان پیشین و مشهور است. www.porseman.org
در مورد فرزندان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، به جز حضرت فاطمه(علیها السلام)،توضیح دهید.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، سه پسر و چهار دختر داشت و در میان همسران او، تنها دو نفر صاحب فرزند شدند؛ از خدیجه شش فرزند و از ماریه یک پسر.بحارالانوار، ج 22، ص 151. آخرین فرزند پیامبر(صلی الله علیه وآله)، ابراهیم بود که در سال هشتم هجری در مدینه منوره از ماریه قبطیه به دنیا آمد و پس از یک سال و شش ماه و چند روز مرد.اعلام الوری، ج 1، ص 275. درباره فرزندان حضرت خدیجه، به نکات ذیل توجه کنید: 1. غالب مورخان و محدثان اذعان دارند که حضرت خدیجه بعد از ازدواج با پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)، صاحب شش فرزند شد؛ قاسم، عبداللَّه، ام کلثوم، رقیه، زینب و فاطمه زهرا(علیه السلام).همان؛ بحارالانوار، ج 22، ص 151. پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) در جواب انتقاد عایشه از خدیجه فرمود: او برای من، قاسم، عبداللَّه، فاطمه، رقیه، ام کلثوم و زینب را به دنیا آورد.بحارالانوار، ج 16، ص3. 2. برخی به اشتباه مدعیاند که پیامبر(صلی الله علیه وآله)، از خدیجه به جز چهار دختر، چهار پسر به نامهای قاسم، عبداللَّه، طیب و طاهر داشت و حال آنکه پیامبر از خدیجه دو پسر به نامهای قاسم و عبداللَّه بیشتر نداشت و طیب و طاهر القاب عبداللَّه هستند.اعلام الوری، ج 1، ص 275. 3. شش فرزند پیامبر از خدیجه، عبارتند از: الف) قاسم؛ او اولین فرزند پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به نام وی، (ابوالقاسم) کنیه گرفت.تاریخ پیامبر اسلام، ص 76. وقتی وی به دنیا آمد، بیش از هفت شب نماند و از دنیا رفتبحارالانوار، ج 22، ص 152 و 166. و بر پایه روایت دیگر، قاسم یک ساله بود که چشم از جهان فرو بست.همان، ص 166. ب) عبداللَّه؛ وی پس از بعثت به دنیا آمد و در کودکی از دنیا رفت.همان، ص 152 . پس از وفات او، عاص بن وائل سهمی، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را ابتر خواند و سوره کوثر، در پاسخ وی نازل گردید.الدرالمنثور، ج 6، ص 197. ج) زینب؛ او بزرگترین دختر پیامبر است که بعد از قاسم، در سی سالگی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) متولد شد و پسر خاله او، ابوالعاص (فرزند هاله) او را در عصر جاهلی به همسری گرفت. امامه، حاصل این پیوند است. زینب در سال هفتم هجری، در مدینه درگذشت و در بقیع، به خاک سپرده شد.اعلام الوری، ج 1، ص 276؛ بحارالانوار، ج 22، ص 151؛ تاریخ پیامبر اسلام، ص 76. د) رقیه؛ وی پیش از اسلام با عتبه فرزند ابولهب ازدواج کرد. عتبه پس از بعثت، او را بسیار آزار داد و پس از نزول سوره (مسد)، به دستور پدر و مادرش، او را طلاق داد.الدرالمنثور، ج 6، ص 408؛ اعلام الوری، ج 1، ص 276؛ بحارالانوار، ج 22، ص152. او سپس به همسری عثمان بن عفان درآمد و سرانجام در سال دوم هجریو بعد از پیکار بدر، وفات یافت و در کنار بقیع دفن شد.اصول کافی، ج 1، ص 439؛ اعلام الوری، ج 1، ص 276 . ه) ام کلثوم؛ او نیز پیش از اسلام به عقد عتیبه، فرزند دیگر ابولهب درآمد و از او جدا شد و پس از درگذشت خواهرش رقیه، به همسری عثمان درآمد و در زمان کوتاهی درگذشت و در بقیع، دفن شد.بحارالانوار، ج 22، ص 166. و) فاطمه زهرا(علیها السلام)؛ وی، کوچکترین فرزند و یگانه بازمانده پیامبر است که به همسری حضرت علی(علیه السلام) در آمد.همان، ص 151. 4. به ادعای برخی از دانشمندان معاصر،ر.ک: الصحیح فی سیرة النبی الاعظم(صلی الله علیه وآله)، ج 1، ص 121 - 131. برخی از فرزندان پیامبر ازحضرت خدیجه، ممکن است فرزند واقعی پیامبر نباشد؛ بلکه فرزند خوانده آن حضرت بودهاند و عرب فرزند خوانده یا ربیبه را هم فرزند مینامد. درباره زینب، رقیه و ام کلثوم، این احتمال داده شده است که این دختران، دختر خواندههای پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) بودهاند. به عنوان مثال، برخی میگویند که رقیه و زینب، دختران هاله، خواهر خدیجه بودند و بعضی نیز مدعیاند که رقیه و زینب، متعلق به جحش بودند و فرزند خوانده پیامبر اسلام گردیدند. این گفته، بر خلاف نظر اکثر مورخان و دانشمندان پیشین و مشهور است.
www.porseman.org
- [سایر] آیا نوه دختری پیامبر یعنی فرزندان حضرت زهرا(س) را فرزندان پیامبر(ص) می توان خواند؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] در روایات تاریخی آمده است که حضرت زهرا(س) در منزل زحمات زیادی را متحمل میشد. امام علی(ع) نزد پیامبر اکرم(ص) رفت تا از ایشان کنیزی جهت کمک در کار منزل برای حضرت زهرا در خواست نمایند. اینجا بود که پیامبر تسبیحات حضرت زهرا را تعلیم نمودند. بر همین اساس سؤالی مطرح میشود که حضرت زهرا چگونه میتواند کنیزانی به نام فضه و اسماء داشته باشند. اگر کنیز لازم بود پیامبر برای حضرت زهرا کسانی را معرفی مینمودند؟
- [سایر] نگاه و سخنان رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) نسبت به حضرت زهرا (علیها السلام) چگونه می باشد؟ به اختصار بیان کنید.
- [آیت الله بهجت] در بعضی از روایات اسلامی، از ازدواج های فامیلی نزدیک نهی شده است، با توجه به این مطلب، ازدواج حضرت علی علیه السّلام با حضرت فاطمه علیهاالسّلام که با موافقت پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم بود، چه توجیهی دارد؟
- [سایر] لمس کردن القاب نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، امامان (علیهم السلام) و حضرت زهراء (سلام الله علیها) برای زن حائض چگونه است؟
- [سایر] آیا زن حائض میتواند به نام نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، امامان (علیهم السلام) و حضرت زهراء (سلام الله علیها) دست بزند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] سیره حضرت زهرا سلام الله علیها در رفتار با فرزندان را ذکر کنید؟
- [سایر] فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از شهادت ایشان چه موقعیتی پیدا کردند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [آیت الله مظاهری] هرگاه کسی به خدا یا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا فاطمه زهرا علیها السلام ناسزا گوید یا با یکی از اینها دشمنی داشته باشد و یا یکی از ائمه علیهم السلام یا غیر آنها را خدا بداند کافر است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.