نهضت ها و انقلاب ها را به یک اعتبار می توان به دو قسم،انقلاب های انفجاری نا آگاهانه و انقلاب های آگاهانه تقسیم نمود. انقلاب های ناآگاهانه با بهره گیری از غفلت یاران و مردم به وجود می آید. رهبران این دسته از قیام ها سعی دارند که از غفلت مردم استفاده کنند و اجازة رشد سیاسی و بصیرت را به یاران نمی دهند. این دسته از قیام ها به دلیل عدم بصیرت یاران استمرار نداشته و نمی توانند الگوی مناسبی برای نهضت های دیگر باشند، از این رو جاودانه نیستند، زیرا جاودانگی در الگودهی ظهور می کند. دستة دیگر از انقلاب های انتخابی و بر اساس بصیرت و آگاهی یاران و مردم به وجود می آید. نهضت های همة انبیا از این دسته نهضت ها است، زیرا آن ها برای پیروزی در برابر دشمن ، هیچگاه از غفلت مردم بهره نگرفتند. از این رو یکی از ویژگی های فکری و عملی در نهضت عاشورا بصیرت و بینش بود. یاران امام با رشد فرهنگی و با شناخت عمیق از امام و حجت خدا و شناخت دشمنان دین و شناخت حق و باطل به امام حسین(ع) پیوستند و جهاد و قیام آنان مکتبی و عقیدتی بوده و بر اساس انجام تکلیف الهی به دور از هر گونه تعصبات قومی و جاهلی و یا تحریک دشمنان و فریبکاری جناح باطل صورت گرفت. چنانکه یاران علی(ع) نیز با بصیرت و آگاهی به حمایت از علی(ع) پرداختند. علی (ع) دربارة یاران خود فرمود : "حملوا بصائر هم علی اسیافهم؛[1] بصیرت های خویش را بر شمشیر هایشان سوار کردند". یعنی اگر در میدان نبرد تیغ می زدند از روی بصیر بود . بر اساس بصیرت یاران امام حسین(ع) بود که امام سجاد(ع) یکی از ویژگی های عمومی خود حضرت عباس (ع) را بصیرت و آگاهی او در صحنة کربلا داشت: "کان عمّنا العباس بن علیّ نافذ البصیره صلب الایمان".[2] نافع بن هلال شب عاشوار پس از سخنان امام حسین(ع) برخاست و ضمن اعلام وفاداری گفت: "فانّا علی نیّاتنا و بصائرنا؛[3] همان انگیزه ها و بصیرت ها را داریم و از دست نداده ایم". عباس بن شبیب، وقتی خدمت امام حسین(ع) رسید و خطاب به او گفت: سللام بر تو ای اباعبدالله! خدا را گواه می گیریم که من بر آیین تو و آیین و خط مشی پدرت هستم.[4] نکتة قابل دقت آن است که یاران امام نه تنها تحت تأثیر فریب کاری های دشمن قرار نگرفتند و جذب دشمن نشدند، بلکه دشمن شناسی را یکی از افتخارات خود دانستند. بریر در صحنة کربلا وقتی با چهره های خبیث از سپاه دشمن گفتگو می کرد گفت: الحمدالله الذی زادنی فیکم البصیره؛[5] سپاس خدایی را که بصیرت و شناخت مرا دربارة شما افزون ساخت. در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست دشمن اگر چه تشنه به خون گلوی ماست گردیم دور یار، چون پروانه گیرد شمع چون سوختن در آتش عشق آرزوی ماست از جان گذشته ایم و به جانان رسیده ایم در راه وصل، این تن خاکی عدوی ماست خاموش گشته ایم و فراموش کی شویم بس این قدر که در همه جا گفتگوی ماست ما را طواف کعبه بجز دور یار نیست کز هر طرف رویم، خدا رو بروی ماست[6] وفاداری و بصیرت امام حسین(ع) سبب شد که آن حضرت از یاران خود به عنوان با وفاترین و بهترین یاران یاد کند: "فانی لا اعلم اصحاباً اولی و لا اخیر من اصحابی ...".[7] در زیارت ناحیة مقدسه می خوانیم: "السلام علیکم خیر انضار...".[8] بصیرت در قیام امام حسین(ع) دو سویه است: یک سوی آن بصیرت رهبری قیامت است و یک سوی دیگر آن بصیرت یاران امام و نهضت سازان است. امام حسین(ع) به عنوان رهبر قیام اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر خود و خباثت دشمن را می شناخت. او می دانست که در یک جنگ نابرابر شرکت نموده و آیندة جنگ - به حسب ظاهر بر نفع او نیست. امام حسین(ع) در موارد متعددی اهداف قیام خود را انجام تکلیف الهی، اصلاح امت اسلامی[9]، حفظ دین و ارزش های دینی[10] و انجام دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر[11] و مبارزه علیه رهبر قانون شکن[12] دانست،که حالی از بصیرت رهبری آن است. از سوی دیگر آن حضرت نهضت خود را از انقلاب های غیر مقدس - که بر اساس دنیا گرایی، نا آگاهی فساد و ... به وجود می آیند جدا کرد. او فرمود:"... این لم اخرج اشراً ولا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً ...".[13] امام حسین(ع) با خطبه خواندن و بیان اهداف قیام خود به رشد فرهنگی و فرهنگ پروری پرداخت تا مردم با اهداف قیام او آشنا شده و دین ستیزی دشمنان را بشناسد. همچنین آن حضرت بارها یاران خود را به بصیرت و آگاهی فرا خواند و از آنان خواست که جنگ را رها کنند و آینده جنگ به نفع آنان نیست. امام حسین(ع) در شب عاشورا خطاب به یاران و اصحاب خود فرمود:" اینان (دشمنان) مرا و همه کسانی را که پیش روی من جهاد میکنند خواهند کشت. پس از غارت، خانوادة مرا به اسارت خواهند برد. بیم آن دارم که شما از این ها خبر نداشته باشید ... نیرنگ نزد ما حرام است. هر کس دوست ندارد با ما باشد باز گردد".[14] بصیرت در نهضت حسینی سبب شد که از قیام امام حسین به عنوان نهضت آگاهانه یاد شود. شهید مطهری می نویسد: "... پس انقلاب امام حسین(ع)، در درجة اوّل باید بدانیم که انقلاب آگاهانه است،هم از ناحیة خودش و هم از ناحیة اهل بیت و یارانش. انفجار نیست...".[15] پی نوشتها: [1] بحارالانوار، ج 45، ص 87. [2] اعیان الشیعه، ج 7، ص 430. [3] جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 205، به نقل از عنصر شجاعت، ج 1، ص 316. [4] وقعه الطّف، ص 237. [5]جواد محدثی ، همان. [6] جواد محدثی، همان، ص 53. [7] مقتل خوارزمی، ج 1، ص 226 و لهوف، ص 79. [8] مفاتیح الجنان، زیارت ناحیة مقدسه. [9] بحارالأنوار، ج 44،ص 329؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4،ص 89 و العوالم 17، ص 179. [10] ر.ک: حیاه الامام الحسین بن علی(ع) ، ج 2، ص 264. [11] ر.ک: مقتل خوارزمی، ج 1، ص 186؛ عوالم، ج 17، ص 177 و بحارالأنوار، ج 44، ص 328. [12] ر.ک: تاریخ طبری،ج 4، ص 304 و الکامل فی التاریخ؛ ج 3، ص 408. [13] موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 399. [14] همان. [15] مرتضی مطهری، حماسة حسینی، ج 2، ص 265. www.pasokhgoo.ir
نهضت ها و انقلاب ها را به یک اعتبار می توان به دو قسم،انقلاب های انفجاری نا آگاهانه و انقلاب های آگاهانه تقسیم نمود.
انقلاب های ناآگاهانه با بهره گیری از غفلت یاران و مردم به وجود می آید. رهبران این دسته از قیام ها سعی دارند که از غفلت مردم استفاده کنند و اجازة رشد سیاسی و بصیرت را به یاران نمی دهند. این دسته از قیام ها به دلیل عدم بصیرت یاران استمرار نداشته و نمی توانند الگوی مناسبی برای نهضت های دیگر باشند، از این رو جاودانه نیستند، زیرا جاودانگی در الگودهی ظهور می کند.
دستة دیگر از انقلاب های انتخابی و بر اساس بصیرت و آگاهی یاران و مردم به وجود می آید. نهضت های همة انبیا از این دسته نهضت ها است، زیرا آن ها برای پیروزی در برابر دشمن ، هیچگاه از غفلت مردم بهره نگرفتند.
از این رو یکی از ویژگی های فکری و عملی در نهضت عاشورا بصیرت و بینش بود. یاران امام با رشد فرهنگی و با شناخت عمیق از امام و حجت خدا و شناخت دشمنان دین و شناخت حق و باطل به امام حسین(ع) پیوستند و جهاد و قیام آنان مکتبی و عقیدتی بوده و بر اساس انجام تکلیف الهی به دور از هر گونه تعصبات قومی و جاهلی و یا تحریک دشمنان و فریبکاری جناح باطل صورت گرفت. چنانکه یاران علی(ع) نیز با بصیرت و آگاهی به حمایت از علی(ع) پرداختند. علی (ع) دربارة یاران خود فرمود : "حملوا بصائر هم علی اسیافهم؛[1] بصیرت های خویش را بر شمشیر هایشان سوار کردند". یعنی اگر در میدان نبرد تیغ می زدند از روی بصیر بود . بر اساس بصیرت یاران امام حسین(ع) بود که امام سجاد(ع) یکی از ویژگی های عمومی خود حضرت عباس (ع) را بصیرت و آگاهی او در صحنة کربلا داشت: "کان عمّنا العباس بن علیّ نافذ البصیره صلب الایمان".[2]
نافع بن هلال شب عاشوار پس از سخنان امام حسین(ع) برخاست و ضمن اعلام وفاداری گفت: "فانّا علی نیّاتنا و بصائرنا؛[3] همان انگیزه ها و بصیرت ها را داریم و از دست نداده ایم".
عباس بن شبیب، وقتی خدمت امام حسین(ع) رسید و خطاب به او گفت: سللام بر تو ای اباعبدالله! خدا
را گواه می گیریم که من بر آیین تو و آیین و خط مشی پدرت هستم.[4]
نکتة قابل دقت آن است که یاران امام نه تنها تحت تأثیر فریب کاری های دشمن قرار نگرفتند و جذب دشمن نشدند، بلکه دشمن شناسی را یکی از افتخارات خود دانستند. بریر در صحنة کربلا وقتی با چهره های خبیث از سپاه دشمن گفتگو می کرد گفت: الحمدالله الذی زادنی فیکم البصیره؛[5] سپاس خدایی را که بصیرت و شناخت مرا دربارة شما افزون ساخت.
در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست
دشمن اگر چه تشنه به خون گلوی ماست
گردیم دور یار، چون پروانه گیرد شمع
چون سوختن در آتش عشق آرزوی ماست
از جان گذشته ایم و به جانان رسیده ایم
در راه وصل، این تن خاکی عدوی ماست
خاموش گشته ایم و فراموش کی شویم
بس این قدر که در همه جا گفتگوی ماست
ما را طواف کعبه بجز دور یار نیست
کز هر طرف رویم، خدا رو بروی ماست[6]
وفاداری و بصیرت امام حسین(ع) سبب شد که آن حضرت از یاران خود به عنوان با وفاترین
و بهترین یاران یاد کند: "فانی لا اعلم اصحاباً اولی و لا اخیر من اصحابی ...".[7] در
زیارت ناحیة مقدسه می خوانیم: "السلام علیکم خیر انضار...".[8]
بصیرت در قیام امام حسین(ع) دو سویه است: یک سوی آن بصیرت رهبری قیامت است و یک سوی دیگر آن بصیرت یاران امام و نهضت سازان است. امام حسین(ع) به عنوان رهبر قیام اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر خود و خباثت دشمن را می شناخت. او می دانست که در یک جنگ نابرابر شرکت نموده و آیندة جنگ - به حسب ظاهر بر نفع او نیست. امام حسین(ع) در موارد متعددی اهداف قیام خود را انجام تکلیف الهی، اصلاح امت اسلامی[9]، حفظ دین و ارزش های دینی[10] و انجام دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر[11] و مبارزه علیه رهبر قانون شکن[12] دانست،که حالی از بصیرت رهبری آن است.
از سوی دیگر آن حضرت نهضت خود را از انقلاب های غیر مقدس - که بر اساس دنیا گرایی، نا آگاهی فساد و ... به وجود می آیند جدا کرد. او فرمود:"... این لم اخرج اشراً ولا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً ...".[13]
امام حسین(ع) با خطبه خواندن و بیان اهداف قیام خود به رشد فرهنگی و فرهنگ پروری پرداخت تا مردم با اهداف قیام او آشنا شده و دین ستیزی دشمنان را بشناسد. همچنین آن حضرت بارها یاران خود را به بصیرت و آگاهی فرا خواند و از آنان خواست که جنگ را رها کنند و آینده جنگ به نفع آنان نیست. امام حسین(ع) در شب عاشورا خطاب به یاران و اصحاب خود فرمود:" اینان (دشمنان) مرا و همه کسانی را که پیش روی من جهاد میکنند خواهند کشت. پس از غارت، خانوادة مرا به اسارت خواهند برد. بیم آن دارم که شما از این ها خبر نداشته باشید ... نیرنگ نزد ما حرام است. هر کس دوست ندارد با ما باشد باز گردد".[14]
بصیرت در نهضت حسینی سبب شد که از قیام امام حسین به عنوان نهضت آگاهانه یاد شود. شهید مطهری می نویسد: "... پس انقلاب امام حسین(ع)، در درجة اوّل باید بدانیم که انقلاب آگاهانه است،هم از ناحیة خودش و هم از ناحیة اهل بیت و یارانش. انفجار نیست...".[15]
پی نوشتها:
[1] بحارالانوار، ج 45، ص 87.
[2] اعیان الشیعه، ج 7، ص 430.
[3] جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 205، به نقل از عنصر شجاعت، ج 1، ص 316.
[4] وقعه الطّف، ص 237.
[5]جواد محدثی ، همان.
[6] جواد محدثی، همان، ص 53.
[7] مقتل خوارزمی، ج 1، ص 226 و لهوف، ص 79.
[8] مفاتیح الجنان، زیارت ناحیة مقدسه.
[9] بحارالأنوار، ج 44،ص 329؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4،ص 89 و العوالم 17، ص 179.
[10] ر.ک: حیاه الامام الحسین بن علی(ع) ، ج 2، ص 264.
[11] ر.ک: مقتل خوارزمی، ج 1، ص 186؛ عوالم، ج 17، ص 177 و بحارالأنوار، ج 44، ص 328.
[12] ر.ک: تاریخ طبری،ج 4، ص 304 و الکامل فی التاریخ؛ ج 3، ص 408.
[13] موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 399.
[14] همان.
[15] مرتضی مطهری، حماسة حسینی، ج 2، ص 265.
www.pasokhgoo.ir
- [سایر] نقش حضرت زینب(علیها السلام) در قیام امام حسین(علیه السلام) چه بود؟
- [سایر] عواملی که باعث قداست قیام عاشورا و جاودانگی آن پس از قرنها شد، چیست؟
- [سایر] چه قیام هایی بعد از نهضت عاشورا در حمایت از امام حسین (علیه السلام ) انجام گرفت ؟
- [سایر] فلسفه قیام امام حسین(علیه السلام) چه بود؟
- [سایر] آیا هدف قیام امام حسین _ علیه السلام _ حکومت بود؟
- [سایر] چه کسی قیام امام حسین(علیه السلام) را کامل کرد؟
- [سایر] چه کسی قیام امام حسین(علیه السلام) را کامل کرد؟
- [سایر] قیام امام حسین(علیه السلام) چه آثاری در جامعه اسلامی بر جای گذاشت؟
- [سایر] درس های سیاسی و اجتماعی که از قیام امام حسین علیه السلام گرفته می شود چیست؟
- [سایر] پیامدهای نهضت عاشورا را تحلیل کنید.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است که از آن جملهاند: پوشیدن لباس سیاه مگر برای عزای اهل بیت علیهمالسلام و همچنین لباس چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن دکمههای لباس و به دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.