قیام عاشورا مهمترین رویداد تاریخی پس از ظهور اسلام بود. این قیام پیامدهای مهمّی در برداشت که نتایج ثمربخش آن تا قیامت به عنوان حماسهای بزرگ و جاوید باقی خواهد ماند و به برخی از آنها اشاره میشود: 1. ایجاد روح وحدت و همبستگی و الهام بخشیدن به قیامهای بعدی: ایجاد روح وحدت و همبستگی در میان مسلمانان و نفوذ مکتب تشیّع در دلهای آنان، از مهمترین پیامدهای عاشورا بود. استاد حسن ابراهیم حسن مینویسد: کشته شدن امام حسین علیه السّلام در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت. قبل از این رخداد، شیعیان پراکنده بودند؛ زیرا شیعهگری یک نظریة سیاسی بود که در دل پیروان خود نفوذ نکرده بود و هنگامی که حسین علیه السّلام کشته شد، شیعهگری با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان نفوذ کرد و عقیده راسخ آنان شد.[1] قیام عاشورا در حقیقت مشعل فروزانی برای شیعیان و سرمشقی برای قیامهای علویان بود. علامه مقرّم میگوید: یکی از نتایج قیام سیدالشهداء علیه السّلام این بود که در علویان تأثیر بزرگی گذاشت. پس از حادثة کربلا، هر یک از فرزندان علی علیه السّلام که میخواستند قیام کنند، از جهاد امام حسین علیه السّلام سرمشق میگرفتند.[2] این قیام توانست نیروهای پراکنده شیعه را متّحد سازد و زمینة همبستگی سیاسی و تشکّل و سازمان دهی آنان را فراهم نماید. خربوطی دانشمند بزرگ اسلام معتقد است: شهادت امام حسین علیه السّلام بزرگترین حادثة تاریخی بود، که منجر به تشکّل و تبلور شیعیان گردید، و سبب شد که شیعه به عنوان یک سازمان قوی با مبادی و مکتبی سیاسی و دینی مستقل، در صحنه اجتماع اسلام آن روز جلوه کند.[3] 2. تمایز اسلام راستین و اسلام دروغین و زنده ماندن اسلام اصیل برای همیشة تاریخ: مهمترین اثر قیام عاشورا تفکیک اسلام راستین از اسلام دروغین بود، کربلا توطئه سقیفه را افشا کرد و غاصبان خلافت پیامبر صلّی الله علیه و آله را به جامعه نشان داد و فرق بین خلافت اسلامی و سلطنت موروثی را بر مردم آشکار ساخت. علامه شهید سید حسن شیرازی میگوید: امام حسین علیه السّلام با شهادت خود توانست، حساب این خلافت انحرافی را از اسلام جدا کند و پرده از روی واقعیّت عنصر اموی بردارد که مردم متوجّه شوند خلافت بنیامیه یک حکومت جاهلی است که لباس اسلام بر تن پوشیده است. بدین ترتیب مردم دریافتند که حکومت اموی، یک سلطنت ظالمانه است که هیچ ربطی به اسلام ندارد ... بر اثر قیام امام حسین علیه السّلام ماهیّت حقیقی تمام خلفای پس از حضرت، بلکه پیش از حضرت هم کشف شد و لذا خلفای دیگر از امویان و عباسیان و عثمانیان نتوانستند کارهای نامشروع خود را به نام اسلام انجام دهند[4] 3. عظمت یافتن مکتب تشیّع: این قیام خونین نه تنها مورد اعجاب و تحسین مورّخان اسلام واقع گردید، بلکه مستشرقان و بعضی اسلام شناسان اجنبی نیز آن را حرکتی عظیم و تحسین برانگیز دانستند. پرفسور براون میگوید: ... گروه شیعه به قدر کافی هیجان و از خودگذشتگی نداشتند. امّا پس از رخداد عاشورا کار دگرگون شد، عواطف سستترین مردم به هیجان درآمد، چنانکه نسبت به رنج و خطر حتّی مرگ، بیاعتنا شوند.[5] استاد نیکلسن هم میگوید: حادثة کربلا مایة پشیمانی و تأسف امویان شد، زیرا این واقعه شیعیان را متّحد کرد و برای انتقام حسین علیه السّلام هم صدا شدند و صدای آنان در همه جا و مخصوصاً عراق و بین ایرانیانی که میخواستند از نفوذ عرب آزاد شوند، انعکاس یافت.[6] فیلیپ مینویسد: فاجعه کربلا سبب جان گرفتن و بالندگی شیعه و افزایش هواداران آن مکتب گردید به طوری که میتوان ادّعا کرد که آغاز حرکت شیعه و ابتدای ظهور آن، روز دهم محرّم بود.[7] 4. تزلزل دولت اموی: علامه مجلسی میفرماید: (اگر خوب تأمل کنی، درخواهی یافت که حسین علیه السّلام خود را فدای دین جدّش کرد و ارکان حکومت اموی متزلزل نشده مگر پس از عاشورا)[8] زیرا پس از فاجعة عاشورا و انعکاس اخبار آن در مراکز مهم اسلامی، مردم از حکومت بنیامیه روگردان شدند؛ در شام و دمشق که حدود نیم قرن تحت تأثیر تبلیغات معاویه بود مردم دیدگاهی دگرگون نسبت به خاندان پیامبر داشتند و حتّی برای ورود اسرای اهل بیت و سرهای شهداء به دمشق، شهر را آذین بندی کرده بودند و این پیروزی را به همدیگر تبریک میگفتند. امّا پس از نطق افشاگرانة امام سجاد علیه السّلام و حوادثی که در آنجا پیش آمد وضع به حدّی دگرگون شد که حتّی یزید خود را از جنایاتی که نسبت به امام حسین علیه السّلام و اهل بیت کرده بود تبرئه میکرد و به گردن دیگران میانداخت. به موجب روایتی که طبری آورده، یزید در آغاز از شهادت امام حسین علیه السّلام خوشحال گشت ولی با پایدار شدن نتیجه و اثر آن نادم شد.[9] چیزی نگذشت که هیئت حاکمه اموی از خواب و خیال به درآمد و پس از ارزیابی نتایج حاصل شده به اشتباه فاحش خود پی برد. 5. بیداری مسلمانان: شهادت امام حسین علیه السّلام جامعة اسلامی را تکان شدیدی داد و با دمیدن روح مبارزه و فداکاری در وجود آنان، حصار در خودفرو رفتگی را که رژیم اموی به دور آنان کشیده بود در هم ریخت. از پس این حادثة دلخراش، جامعه دریافت که حق با اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله است و دولت مخالف آنها نه تنها به اصول و ارزشهای اسلامی پایبند نیست، بلکه رژیمی خونریز و مستبد است که میخواهد جامعة اسلامی را به جاهلیت نخستین برگرداند.[10] از این رو موجی از تنفّر علیه دستگاه حکومتی ایجاد شد و شیعیان به خود آمدند و از این که فرزند پیامبر صلّی الله علیه و آله را یاری نکرده بودند، به شدّت پشیمان شدند و به تدریج موج بیداری سراسر جامعة اسلامی را فراگرفت و زمینة نهضت توابین، قیام حرّه و دیگر قیامها فراهم گشت.[11] 6. محبوبیت خاندان علی علیه السّلام : از دیگر پیامدهای عاشورا، محبوبیت خاندان علی علیه السّلام در اجتماع و شناساندن بیشتر آنها به مردم بود مسیر افکار و عواطف ملّت که در اثر تبلیغات شدید خاندان ابوسفیان در معرض فاصله گرفتن از خاندان امیرالمؤمنین علی علیه السّلام بود که بعد از واقعة کربلا یکباره عوض گردید. این محبوبیت که در واقع به منزلة خون تازهای بود که در رگهای اسلام جریان پیدا میکرد، آرام آرام موقعیت خاندان علی علیه السّلام را چنان استوار ساخت که دیگر برای ستمگران بعدی هیچ گونه امکان آن شبیخون زدنها و یورشها را به دودمان امیرالمؤمنین باقی نگذاشت. در نتیجه هم خاندان نبوت و هم اسلام اصیل و واقعی از یک خطر حتمی و سقوط قطعی نجات یافت.[12] 7. جهاد و شهادت: قیام عاشورا، درس دین باوری، ایثار، شجاعت، شهامت، جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر و روحیة ستیزه جویی و پرخاشگری و جسارت در مقابل حکّام جور را در مسلمانان ایجاد نمود و پیروان مکتب اهل بیت را به عنوان سرسختترین حامیان دین پیامبر صلّی الله علیه و آله معرفی کرد. مبارزان و رهبران شیعه در تاریخ جنبشهای حرکت آفرین خود، صحنههای اعجاب انگیزی از رشادت، شجاعت، فداکاری و ایثار خلق نمود و هرگز بیم وترسی از قدرت حاکم به دل راه ندادند و در برابر هیچ حکومت ظالم و سختگیری تسلیم نشدند، و در برابر موجهای سهمگین و طوفانهای بنیانکن، با گذشتن از گذرگاه شهادت همواره قد برافراشته داشتند. بهایی که رزمندگان شیعه در تداوم خطّ سرخ انقلاب حسینی در طول تاریخ برای برافراشته داشتن این پرچم پرافتخار دادهاند نیز ناچیز نبوده است. در هر زمان مبارزی سختکوش از شیعه این پرچم را بر دوش داشته است.[13] سرانجام قبر حسین بن علی علیه السّلام و دیگر شهدای کربلا به عنوان میعادگاه عاشقان خدا و راهیان راه اهل بیت علیهم السّلام و مجاهدان فی سبیل الله درآمد. حتّی بیشتر قیامهایی که در دورة بنی امیه، و بنی عباس، رخ داد زیر شعار (یالثارات الحسین) رونق و انجام گرفت. نقشة قیام و پیمان برای آن بر مزار شهید طف منعقد میشد و آن مزار مقدّس پایگاه مبارزان ضد حاکمه و کعبة الهام آنان و میعادگاهشان بود.[14] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. پیامدهای عاشورا، نمایندگی ولی فقیه در سپاه، مرکز تحقیقات اسلامی، سید ابوالقاسم اردکانی. 2. درسی که حسین به انسانها آموخت، شهید عبدالکریم هاشمی نژاد، ص 124. 3. شهید آگاه، آیت الله صافی گلپایگانی. 4. حماسه حسینی، شهید مطهری. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1964 م، ج1، ص 399. [2] . عبدالرزاق موسوی مقرم، رهبر انقلاب خونین کوفه، تهران، نشر جهان، ص 132. [3] . دکتر خربوطی، انقلابهای اسلامی، ترجمة، عبدالصاحب یادگاری، کانون انتشاراتی چهرة اسلام، 1357ش، ص73. [4] . عبدالزهراء الکعبی، بیروت، نشر دار الکتب و العترته، 1414 ق، ص 44. [5] . حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمة ابوالقاسم پاینده، سازمان انتشارات جاویدان، 1366 ش، ج1، ص 3652. [6] . همان، ج1، ص 3652. [7] . فیلیپ حتّی، تاریخ العرب، بیروت، دار غندوز، چاپ نهم، 1994 م، قسم 3، ص 251. [8] . مجلسی، بحارالانوار، بیروت، نشر مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانیه، 1403 ق، ج 45، ص 99. [9] . سیوطی، جلال الدین، تاریخ خلفاء، قاهره، نشر مطبعة المدنی، بیتا، ص 208، و محمّد بن جریر طبری، تاریخ طبری، بیروت، مؤسسة اعلمی، چاپ چهارم، 1403 ق، ج5، ص 506. [10] . شمس الدین، محمّد مهدی، ثورة الحسین، بیروت، نشر دار التعارف، ص 256. [11] . عبدالرحمن بن محمّد، تاریخ ابن خلدون، بیروت، منشورات اعلمی، بیتا، ج3، ص 172. [12] . هاشمی نژاد، شهید عبدالکریم، درسی که حسین به انسانها آموخت، مشهد، شرکت به نشر، چاپ دوم، 1383 ش، ص 124. [13] . زنجانی، عمید، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، نشر کتاب سیاسی، ص 122 123. [14] . فارسی، جلال الدین، انقلاب تکاملی اسلام، تهران، انتشارات آسیا، ص 862.
قیام عاشورا مهمترین رویداد تاریخی پس از ظهور اسلام بود. این قیام پیامدهای مهمّی در برداشت که نتایج ثمربخش آن تا قیامت به عنوان حماسهای بزرگ و جاوید باقی خواهد ماند و به برخی از آنها اشاره میشود:
1. ایجاد روح وحدت و همبستگی و الهام بخشیدن به قیامهای بعدی:
ایجاد روح وحدت و همبستگی در میان مسلمانان و نفوذ مکتب تشیّع در دلهای آنان، از مهمترین پیامدهای عاشورا بود. استاد حسن ابراهیم حسن مینویسد: کشته شدن امام حسین علیه السّلام در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت. قبل از این رخداد، شیعیان پراکنده بودند؛ زیرا شیعهگری یک نظریة سیاسی بود که در دل پیروان خود نفوذ نکرده بود و هنگامی که حسین علیه السّلام کشته شد، شیعهگری با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان نفوذ کرد و عقیده راسخ آنان شد.[1]
قیام عاشورا در حقیقت مشعل فروزانی برای شیعیان و سرمشقی برای قیامهای علویان بود. علامه مقرّم میگوید: یکی از نتایج قیام سیدالشهداء علیه السّلام این بود که در علویان تأثیر بزرگی گذاشت. پس از حادثة کربلا، هر یک از فرزندان علی علیه السّلام که میخواستند قیام کنند، از جهاد امام حسین علیه السّلام سرمشق میگرفتند.[2] این قیام توانست نیروهای پراکنده شیعه را متّحد سازد و زمینة همبستگی سیاسی و تشکّل و سازمان دهی آنان را فراهم نماید. خربوطی دانشمند بزرگ اسلام معتقد است: شهادت امام حسین علیه السّلام بزرگترین حادثة تاریخی بود، که منجر به تشکّل و تبلور شیعیان گردید، و سبب شد که شیعه به عنوان یک سازمان قوی با مبادی و مکتبی سیاسی و دینی مستقل، در صحنه اجتماع اسلام آن روز جلوه کند.[3]
2. تمایز اسلام راستین و اسلام دروغین و زنده ماندن اسلام اصیل برای همیشة تاریخ:
مهمترین اثر قیام عاشورا تفکیک اسلام راستین از اسلام دروغین بود، کربلا توطئه سقیفه را افشا کرد و غاصبان خلافت پیامبر صلّی الله علیه و آله را به جامعه نشان داد و فرق بین خلافت اسلامی و سلطنت موروثی را بر مردم آشکار ساخت. علامه شهید سید حسن شیرازی میگوید: امام حسین علیه السّلام با شهادت خود توانست، حساب این خلافت انحرافی را از اسلام جدا کند و پرده از روی واقعیّت عنصر اموی بردارد که مردم متوجّه شوند خلافت بنیامیه یک حکومت جاهلی است که لباس اسلام بر تن پوشیده است. بدین ترتیب مردم دریافتند که حکومت اموی، یک سلطنت ظالمانه است که هیچ ربطی به اسلام ندارد ... بر اثر قیام امام حسین علیه السّلام ماهیّت حقیقی تمام خلفای پس از حضرت، بلکه پیش از حضرت هم کشف شد و لذا خلفای دیگر از امویان و عباسیان و عثمانیان نتوانستند کارهای نامشروع خود را به نام اسلام انجام دهند[4]
3. عظمت یافتن مکتب تشیّع:
این قیام خونین نه تنها مورد اعجاب و تحسین مورّخان اسلام واقع گردید، بلکه مستشرقان و بعضی اسلام شناسان اجنبی نیز آن را حرکتی عظیم و تحسین برانگیز دانستند. پرفسور براون میگوید: ... گروه شیعه به قدر کافی هیجان و از خودگذشتگی نداشتند. امّا پس از رخداد عاشورا کار دگرگون شد، عواطف سستترین مردم به هیجان درآمد، چنانکه نسبت به رنج و خطر حتّی مرگ، بیاعتنا شوند.[5]
استاد نیکلسن هم میگوید: حادثة کربلا مایة پشیمانی و تأسف امویان شد، زیرا این واقعه شیعیان را متّحد کرد و برای انتقام حسین علیه السّلام هم صدا شدند و صدای آنان در همه جا و مخصوصاً عراق و بین ایرانیانی که میخواستند از نفوذ عرب آزاد شوند، انعکاس یافت.[6] فیلیپ مینویسد: فاجعه کربلا سبب جان گرفتن و بالندگی شیعه و افزایش هواداران آن مکتب گردید به طوری که میتوان ادّعا کرد که آغاز حرکت شیعه و ابتدای ظهور آن، روز دهم محرّم بود.[7]
4. تزلزل دولت اموی:
علامه مجلسی میفرماید: (اگر خوب تأمل کنی، درخواهی یافت که حسین علیه السّلام خود را فدای دین جدّش کرد و ارکان حکومت اموی متزلزل نشده مگر پس از عاشورا)[8] زیرا پس از فاجعة عاشورا و انعکاس اخبار آن در مراکز مهم اسلامی، مردم از حکومت بنیامیه روگردان شدند؛ در شام و دمشق که حدود نیم قرن تحت تأثیر تبلیغات معاویه بود مردم دیدگاهی دگرگون نسبت به خاندان پیامبر داشتند و حتّی برای ورود اسرای اهل بیت و سرهای شهداء به دمشق، شهر را آذین بندی کرده بودند و این پیروزی را به همدیگر تبریک میگفتند. امّا پس از نطق افشاگرانة امام سجاد علیه السّلام و حوادثی که در آنجا پیش آمد وضع به حدّی دگرگون شد که حتّی یزید خود را از جنایاتی که نسبت به امام حسین علیه السّلام و اهل بیت کرده بود تبرئه میکرد و به گردن دیگران میانداخت.
به موجب روایتی که طبری آورده، یزید در آغاز از شهادت امام حسین علیه السّلام خوشحال گشت ولی با پایدار شدن نتیجه و اثر آن نادم شد.[9] چیزی نگذشت که هیئت حاکمه اموی از خواب و خیال به درآمد و پس از ارزیابی نتایج حاصل شده به اشتباه فاحش خود پی برد.
5. بیداری مسلمانان:
شهادت امام حسین علیه السّلام جامعة اسلامی را تکان شدیدی داد و با دمیدن روح مبارزه و فداکاری در وجود آنان، حصار در خودفرو رفتگی را که رژیم اموی به دور آنان کشیده بود در هم ریخت. از پس این حادثة دلخراش، جامعه دریافت که حق با اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله است و دولت مخالف آنها نه تنها به اصول و ارزشهای اسلامی پایبند نیست، بلکه رژیمی خونریز و مستبد است که میخواهد جامعة اسلامی را به جاهلیت نخستین برگرداند.[10] از این رو موجی از تنفّر علیه دستگاه حکومتی ایجاد شد و شیعیان به خود آمدند و از این که فرزند پیامبر صلّی الله علیه و آله را یاری نکرده بودند، به شدّت پشیمان شدند و به تدریج موج بیداری سراسر جامعة اسلامی را فراگرفت و زمینة نهضت توابین، قیام حرّه و دیگر قیامها فراهم گشت.[11]
6. محبوبیت خاندان علی علیه السّلام :
از دیگر پیامدهای عاشورا، محبوبیت خاندان علی علیه السّلام در اجتماع و شناساندن بیشتر آنها به مردم بود مسیر افکار و عواطف ملّت که در اثر تبلیغات شدید خاندان ابوسفیان در معرض فاصله گرفتن از خاندان امیرالمؤمنین علی علیه السّلام بود که بعد از واقعة کربلا یکباره عوض گردید. این محبوبیت که در واقع به منزلة خون تازهای بود که در رگهای اسلام جریان پیدا میکرد، آرام آرام موقعیت خاندان علی علیه السّلام را چنان استوار ساخت که دیگر برای ستمگران بعدی هیچ گونه امکان آن شبیخون زدنها و یورشها را به دودمان امیرالمؤمنین باقی نگذاشت. در نتیجه هم خاندان نبوت و هم اسلام اصیل و واقعی از یک خطر حتمی و سقوط قطعی نجات یافت.[12]
7. جهاد و شهادت:
قیام عاشورا، درس دین باوری، ایثار، شجاعت، شهامت، جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر و روحیة ستیزه جویی و پرخاشگری و جسارت در مقابل حکّام جور را در مسلمانان ایجاد نمود و پیروان مکتب اهل بیت را به عنوان سرسختترین حامیان دین پیامبر صلّی الله علیه و آله معرفی کرد. مبارزان و رهبران شیعه در تاریخ جنبشهای حرکت آفرین خود، صحنههای اعجاب انگیزی از رشادت، شجاعت، فداکاری و ایثار خلق نمود و هرگز بیم وترسی از قدرت حاکم به دل راه ندادند و در برابر هیچ حکومت ظالم و سختگیری تسلیم نشدند، و در برابر موجهای سهمگین و طوفانهای بنیانکن، با گذشتن از گذرگاه شهادت همواره قد برافراشته داشتند. بهایی که رزمندگان شیعه در تداوم خطّ سرخ انقلاب حسینی در طول تاریخ برای برافراشته داشتن این پرچم پرافتخار دادهاند نیز ناچیز نبوده است. در هر زمان مبارزی سختکوش از شیعه این پرچم را بر دوش داشته است.[13] سرانجام قبر حسین بن علی علیه السّلام و دیگر شهدای کربلا به عنوان میعادگاه عاشقان خدا و راهیان راه اهل بیت علیهم السّلام و مجاهدان فی سبیل الله درآمد. حتّی بیشتر قیامهایی که در دورة بنی امیه، و بنی عباس، رخ داد زیر شعار (یالثارات الحسین) رونق و انجام گرفت. نقشة قیام و پیمان برای آن بر مزار شهید طف منعقد میشد و آن مزار مقدّس پایگاه مبارزان ضد حاکمه و کعبة الهام آنان و میعادگاهشان بود.[14]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پیامدهای عاشورا، نمایندگی ولی فقیه در سپاه، مرکز تحقیقات اسلامی، سید ابوالقاسم اردکانی.
2. درسی که حسین به انسانها آموخت، شهید عبدالکریم هاشمی نژاد، ص 124.
3. شهید آگاه، آیت الله صافی گلپایگانی.
4. حماسه حسینی، شهید مطهری.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1964 م، ج1، ص 399.
[2] . عبدالرزاق موسوی مقرم، رهبر انقلاب خونین کوفه، تهران، نشر جهان، ص 132.
[3] . دکتر خربوطی، انقلابهای اسلامی، ترجمة، عبدالصاحب یادگاری، کانون انتشاراتی چهرة اسلام، 1357ش، ص73.
[4] . عبدالزهراء الکعبی، بیروت، نشر دار الکتب و العترته، 1414 ق، ص 44.
[5] . حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمة ابوالقاسم پاینده، سازمان انتشارات جاویدان، 1366 ش، ج1، ص 3652.
[6] . همان، ج1، ص 3652.
[7] . فیلیپ حتّی، تاریخ العرب، بیروت، دار غندوز، چاپ نهم، 1994 م، قسم 3، ص 251.
[8] . مجلسی، بحارالانوار، بیروت، نشر مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانیه، 1403 ق، ج 45، ص 99.
[9] . سیوطی، جلال الدین، تاریخ خلفاء، قاهره، نشر مطبعة المدنی، بیتا، ص 208، و محمّد بن جریر طبری، تاریخ طبری، بیروت، مؤسسة اعلمی، چاپ چهارم، 1403 ق، ج5، ص 506.
[10] . شمس الدین، محمّد مهدی، ثورة الحسین، بیروت، نشر دار التعارف، ص 256.
[11] . عبدالرحمن بن محمّد، تاریخ ابن خلدون، بیروت، منشورات اعلمی، بیتا، ج3، ص 172.
[12] . هاشمی نژاد، شهید عبدالکریم، درسی که حسین به انسانها آموخت، مشهد، شرکت به نشر، چاپ دوم، 1383 ش، ص 124.
[13] . زنجانی، عمید، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، نشر کتاب سیاسی، ص 122 123.
[14] . فارسی، جلال الدین، انقلاب تکاملی اسلام، تهران، انتشارات آسیا، ص 862.
- [سایر] نتایج و پیامدهای قیام امام حسین علیه السلام چه بود و این که اصلاً نتیجه ای داشت؟
- [سایر] پیامدهای عملی قیام عاشورای امام حسین(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] چه قیام هایی بعد از نهضت عاشورا در حمایت از امام حسین (علیه السلام ) انجام گرفت ؟
- [سایر] قیام عاشورا را می توان جهاد نامید؟
- [سایر] فلسفه ی قیام امام حسین چه بود؟
- [سایر] فلسفه قیام امام حسین(علیه السلام) چه بود؟
- [سایر] علت و انگیزه قیام امام حسین (علیهالسلام) چه بود؟
- [سایر] نقش بصیرت در جاودانگی قیام امام حسین(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] آیا هدف قیام امام حسین _ علیه السلام _ حکومت بود؟
- [سایر] آیا قیام امام حسین (ع) به خاطر کسب قدرت بود؟
- [آیت الله وحید خراسانی] قیام در موقع گفتن تکبیره الاحرام و قیام پیش از رکوع که ان را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است ولی قیام در غیر این دو مانند قیام موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی ان را از روی فراموشی ترک کند نمازش صحیح است
- [آیت الله جوادی آملی] .حرکت، خمیدگی، تکیه دادن در حال قیام غیررکنی, اگر سهوی باشد, اشکال ندارد و درحال قیام رکنی مانند قیام در زمان تکبیرة الاحرام و قیامِ متصل به رکوع چیزی که با قیام منافات دارد مانند خمیدگی وجود سهوی آن, موجب بطلان است و چیزی که با عنوان قیام منافات ندارد مانند حرکت و تکیه دادن وجود سهوی آن, موجب بطلان نمیشود.
- [آیت الله بروجردی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند رکن است، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله خوئی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند رکن است، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست، و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله سیستانی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام ، و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متّصل به رکوع میگویند ، رکن است ، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع ، رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند ، نمازش صحیح است .
- [آیت الله بهجت] قیام در موقع گفتن تکبیرةالاحرام بنابر ظاهر و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند، رکن است. ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است، ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند نمازش صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند نمازش صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند، رکن است ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع، رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] قیام در موقع گفتن تکبیره الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است؛ ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند؛ نمازش صحیح است.