حضرت امام علی النقی (هادی) علیه السّلام در سحرگاه نیمه ذی حجه سال 212 ه.ق در شهر صریا در حومه مدینه به دنیا آمد. پدرش امام جواد امام نهم شیعیان و مادرش سمانه بانویی پاک و باتقوا بود. نامش علی، کنیه اش ابوالحسن و برخی القابش نقی، هادی، عالم، فقیه، امین، طیب، ناصح و مرتضی است.[1] امام هادی علیه السّلام در 8 سالگی به امامت رسید و پس از 33 سال امامت در سن 41 سالگی به شهادت رسید. دوره امامت حضرت معاصر بود با خلافت خلیفه عباسی معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز که حضرت در ماه رجب سال 254 ه.ق مسموم شد و به شهادت رسید.[2] دوره زندگی این امام همام در زمان پدر و شش خلیفه عباسی مجموعا هفت دوره است که به اختصار به همراه فضایل و معجزات آن دوره ذکر می شود: 1. امام هادی علیه السّلام در زمان پدر: حضرت در خانه (اهل بیت که خداوند آنها را از هر آلودگی پاک کرده است)[3] به دنیا آمد و در این خانه نورانی که معدن حکمت و فضیلت بود پرورش یافت. از همان کودکی به راهنمایی و ارشاد مردم پرداخت و در مکتب عالی دانش و فضیلت خود گروههایی از علاقه مندان و ارادتمندان خاندان نبوت را می پروراند. امام هادی علیه السّلام شش ساله بود که مأمون از دنیا رفت و معتصم جای او را گرفت. دو سال بعد معتصم امام جواد علیه السّلام پدر امام هادی علیه السّلام را مسموم کرد و به شهادت رساند و امام هادی علیه السّلام به امامت رسید. 2. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت معتصم (217227 ه.ق): از بزرگترین معجزات امام هادی علیه السّلام این بود که در سن کودکی به درجه امامت رسید.[4] در همان کودکی تمام فضایل و کرامات و کمال علم و دانش را در خود جمع کرده بود. بارها معتصم مانند برادرش مأمون سعی کرد از این فرصت استفاده کرده و ضربه مهلکی به اساس شیعه و محور اعتقاد آن که همان امامت است، وارد کند ولی خدا خواست که نور الهی روشن بماند. به همین جهت بارها امام هادی علیه السّلام را با سؤالها و مسائل بسیار مشکل و پیچیده آزمایش کردند ولی همیشه ائمه علیهم السلام سربلند بودند[5] و در مقابل هر سئوالی به بهترین و کامل ترین نحو پاسخ می دادند و در نتیجه دشمنان امام در همان دامی می افتادند که خود برای امام گسترده بودند. 3. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت واثق پسر معتصم (227232 ه.ق): در این دوره مسئله خلق قرآن مطرح شد. این مسئله به صورت یک فتنه در آمد و بهانه ای شد برای ریختن خون بسیاری از مخالفان حکومت.[6] عده ای به مخلوق بودن و عده ای دیگر به مخلوق نبودن آن معتقد شدند. امام برای نجات شیعیان از افتادن در این فتنه نامه هایی به تعدادی از بزرگان شیعه نوشت[7] و ضمن اعلام نظر خود دوستان و شیعیان خود را از داخل شدن در این فتنه بر حذر داشت. کرامت دیگر امام هادی علیه السّلام در این دوره خبر از مرگ واثق بود که به خیران خادم فرمودند.[8] 4. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت متوکل برادر واثق (232248 ه.ق): تقریباً نصف دوره امامت حضرت هادی علیه السّلام با خلافت متوکل معاصر بود. گرچه همه خلفای بنی عباس در آزار و صدمه زدن به شخص امام و سازمان تشیع سعی زیادی داشتند ولی (در این میان متوکل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلی گوی سبقت را از دیگران ربود)[9]. سختگیری خلفای قبلی برای شیعیان قابل تحمل بود لذا تعداد زیادی از آنها در سامرا مرکز عباسیان ساکن شدند اما متوکل آن چنان سختگیری و ستم کرد که آنها متفرق شدند.[10] این دوره از سخت ترین و طاقت فرساترین دوره های شیعیان بود. در این دوره شیعیان زیادی مقتول یا مسموم یا متواری شدند.[11] از دیگر جنایتهای متوکل تخریب مرقد شریف امام حسین علیه السّلام و تبعید امام از مدینه به سامرا بود[12] تا هم امام و ارتباط شیعیان را تحت نظر بگیرد و هم پایگاه مهم و قوی شیعه در مدینه را تضعیف کند. از دیگر جنایت های متوکل این بود که (گاه بگاه به مأموران خود دستور می داد تا ناگهانی به خانه امام ریخته و بازرسی کنند به امید آن که سلاح یا مدرکی دال بر فعالیت ایشان علیه حکومت بدست آورند لکن در این حمله های شبانه جز کتاب های علمی و دعا چیزی یافت نشد)[13]. گاهی متوکل فرمان می داد تا امام را در هر حالتی که هست به دربار آورند (در یکی از این احضارها امام در حالی وارد شد که او مست و لا یعقل در کنار جامها و سبوهای شراب و در میان گروه های خنیاگر و رقاصه افتاده بود. امام بی توجه به خطرات احتمالی او را سرزنش کرد و در ضمن خواندن اشعاری به نصیحت گویی و یادآوری قیامت پرداخت. متوکل برآشفت و دستور داد حضرت را محبوس سازند.[14]) سپس شخصی از حضرت شنید که می فرمودند: من از ناقه صالح نزد خدا محترم ترم و سپس آیه (و تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب)[15] را خواندند. بیش از سه روز نگذشت که متوکل بدست فرزندش منتصر به هلاکت رسید.[16] علاوه بر این کرامت، جریان زینب کذّاب نیز از کرامات امام هادی علیه السّلام در دوره متوکل است. زنی ادعا کرد من زینب دختر فاطمه زهرا و نوه پیامبرم. پیامبر دعاکرده که در هر 40 سال جوانی من برگردد. همه گفتند دروغ می گوید ولی نتوانستند دلیلی بیاورند که او را قانع کند. به سراغ امام هادی علیه السّلام رفتند و حضرت فرمود گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است و خود در قفس شیران رفت و همه شیرها دور امام جمع شدند و امام دست نوازش بر سر آنها کشید. در این هنگام زن فریاد زد: به خدا دروغ گفتم و ادعای باطلی کردم.[17] 5. امام هادی علیه السّلام در زمان خلافت منتصر (248 ه.ق به مدت شش ماه): منتصر با طرح نقشه ای پدرش را کشت و به خلافت رسید. او برخلاف پدر خونریز و بی رحمش، بر علویان و شیعیان سخت نمی گرفت. او اجازه داد شیعیان به زیارت امام حسین علیه السّلام بروند و فدک را نیز به فرزندان امام حسین علیه السّلام پس داد و پس از گذشت 6 ماه کشته شد.[18] 6 و 7. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت مستعین (248252 ه.ق) و معتزّ (252255 ه.ق): در زمان مستعین خلافت ضعیف شده بود و ترکان در حکومت نفوذ کرده و قدرتمند شده بودند. در این دوره قیام ها و شورش های زیادی صورت گرفت و شیعیان وضع بهتری نسبت به گذشته داشتند.[19] پس از او معتز که در دشمنی با آل محمد و قتل دشمنان خلافت معروف بود[20]، به خلافت رسید او وجود نورانی امام علیه السلام را برنتابید و در زمان او حضرت مسموم شد و به جهان باقی شتافت. همچنین در این زمان عده زیادی از شیعیان به قتل رسیده و یا آن قدر در زندان ماندند تا وفات کردند.[21] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 زندگانی امام علی الهادی(ع)، باقر شریف قرشی. 2 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی. ------------------------------------- [1] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، ج2، ص417؛ طبرسی، امین الاسلام، اعلام الوری، چاپ سوم، ص355؛ پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ سیزدهم، 1381ش، ص567. [2] . الارشاد، همان، ص440؛ اعلام الوری، همان، ص363؛ سیره پیشوایان، همان، ص612. [3] . احزاب / 33. [4] . اعلام الهدایه، مرکز جهانی اهل بیت، قم، انتشارات لیلی، چاپ اول، ج12، ص81. [5] . همان. [6] . همان، ص8886. [7] . همان، ص88، به نقل از امالی شیخ صدوق، ص498. [8] . همان، ص88، به نقل از اصول کافی، ج ، ص498. [9] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، نجف، مکتبه الحیدریه، ص395؛ ادیب، عادل، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ شانزدهم، ص256. [10] . پیشوای دهم، مؤسسه در راه حق، سلمان فارسی، 1369ش، ص67. [11] . همان. [12] . الارشاد، همان، ص437. [13] . قرشی، باقر شریف، زندگانی امام علی الهادی، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1371ش، ص387؛ اعلام الهدایه، همان، ص112؛ سعد، طعمه، المصابیح الزاهره، قم، دارالاعتصام، چاپ دوم، 1420ق، ج2، ص226. [14] . المصابیح الزاهره، همان، ص228؛ اعلام الهدایه، همان، ص112؛ اعلام الوری، همان، ص363؛ زندگانی امام علی الهادی، همان، ص386. [15] . هود /56؛ در خانه هایتان سه روز به آسایش و لذت بپردازید آن (وعده عذاب) وعده ای غیر دروغ است. [16] . المصابیح الزاهره، همان، ص228؛ اعلام الهدایه، همان، ص112؛ اعلام الوری، همان، ص363؛ زندگانی امام علی الهادی، همان، ص386. [17] . اعلام الهدایه، همان، ص104، به نقل از بحارالانوار، ج50، ص149. [18] . پیشوای دهم، همان، ص23؛ اعلام الهدایه، همان، ص114؛ مقاتل الطالبیین، همان، ص396. [19] . اعلام الهدایه، همان، ص114؛ سیره پیشوایان، همان، ص568569. [20] . اعلام الهدایه، همان، ص114؛ سیره پیشوایان، همان، ص610. [21] . اعلام الهدایه، همان، ص114. ( اندیشه قم )
ولادت و کودکی و جوانی امام هادی علیه السلام و دوران امامت آن حضرت را همراه با ذکر بخشی از فضایل و کرامات ایشان بیان کنید؟
حضرت امام علی النقی (هادی) علیه السّلام در سحرگاه نیمه ذی حجه سال 212 ه.ق در شهر صریا در حومه مدینه به دنیا آمد. پدرش امام جواد امام نهم شیعیان و مادرش سمانه بانویی پاک و باتقوا بود. نامش علی، کنیه اش ابوالحسن و برخی القابش نقی، هادی، عالم، فقیه، امین، طیب، ناصح و مرتضی است.[1]
امام هادی علیه السّلام در 8 سالگی به امامت رسید و پس از 33 سال امامت در سن 41 سالگی به شهادت رسید. دوره امامت حضرت معاصر بود با خلافت خلیفه عباسی معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز که حضرت در ماه رجب سال 254 ه.ق مسموم شد و به شهادت رسید.[2] دوره زندگی این امام همام در زمان پدر و شش خلیفه عباسی مجموعا هفت دوره است که به اختصار به همراه فضایل و معجزات آن دوره ذکر می شود:
1. امام هادی علیه السّلام در زمان پدر:
حضرت در خانه (اهل بیت که خداوند آنها را از هر آلودگی پاک کرده است)[3] به دنیا آمد و در این خانه نورانی که معدن حکمت و فضیلت بود پرورش یافت. از همان کودکی به راهنمایی و ارشاد مردم پرداخت و در مکتب عالی دانش و فضیلت خود گروههایی از علاقه مندان و ارادتمندان خاندان نبوت را می پروراند. امام هادی علیه السّلام شش ساله بود که مأمون از دنیا رفت و معتصم جای او را گرفت. دو سال بعد معتصم امام جواد علیه السّلام پدر امام هادی علیه السّلام را مسموم کرد و به شهادت رساند و امام هادی علیه السّلام به امامت رسید.
2. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت معتصم (217227 ه.ق):
از بزرگترین معجزات امام هادی علیه السّلام این بود که در سن کودکی به درجه امامت رسید.[4] در همان کودکی تمام فضایل و کرامات و کمال علم و دانش را در خود جمع کرده بود. بارها معتصم مانند برادرش مأمون سعی کرد از این فرصت استفاده کرده و ضربه مهلکی به اساس شیعه و محور اعتقاد آن که همان امامت است، وارد کند ولی خدا خواست که نور الهی روشن بماند. به همین جهت بارها امام هادی علیه السّلام را با سؤالها و مسائل بسیار مشکل و پیچیده آزمایش کردند ولی همیشه ائمه علیهم السلام سربلند بودند[5] و در مقابل هر سئوالی به بهترین و کامل ترین نحو پاسخ می دادند و در نتیجه دشمنان امام در همان دامی می افتادند که خود برای امام گسترده بودند.
3. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت واثق پسر معتصم (227232 ه.ق):
در این دوره مسئله خلق قرآن مطرح شد. این مسئله به صورت یک فتنه در آمد و بهانه ای شد برای ریختن خون بسیاری از مخالفان حکومت.[6] عده ای به مخلوق بودن و عده ای دیگر به مخلوق نبودن آن معتقد شدند. امام برای نجات شیعیان از افتادن در این فتنه نامه هایی به تعدادی از بزرگان شیعه نوشت[7] و ضمن اعلام نظر خود دوستان و شیعیان خود را از داخل شدن در این فتنه بر حذر داشت. کرامت دیگر امام هادی علیه السّلام در این دوره خبر از مرگ واثق بود که به خیران خادم فرمودند.[8]
4. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت متوکل برادر واثق (232248 ه.ق):
تقریباً نصف دوره امامت حضرت هادی علیه السّلام با خلافت متوکل معاصر بود. گرچه همه خلفای بنی عباس در آزار و صدمه زدن به شخص امام و سازمان تشیع سعی زیادی داشتند ولی (در این میان متوکل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلی گوی سبقت را از دیگران ربود)[9]. سختگیری خلفای قبلی برای شیعیان قابل تحمل بود لذا تعداد زیادی از آنها در سامرا مرکز عباسیان ساکن شدند اما متوکل آن چنان سختگیری و ستم کرد که آنها متفرق شدند.[10] این دوره از سخت ترین و طاقت فرساترین دوره های شیعیان بود. در این دوره شیعیان زیادی مقتول یا مسموم یا متواری شدند.[11] از دیگر جنایتهای متوکل تخریب مرقد شریف امام حسین علیه السّلام و تبعید امام از مدینه به سامرا بود[12] تا هم امام و ارتباط شیعیان را تحت نظر بگیرد و هم پایگاه مهم و قوی شیعه در مدینه را تضعیف کند. از دیگر جنایت های متوکل این بود که (گاه بگاه به مأموران خود دستور می داد تا ناگهانی به خانه امام ریخته و بازرسی کنند به امید آن که سلاح یا مدرکی دال بر فعالیت ایشان علیه حکومت بدست آورند لکن در این حمله های شبانه جز کتاب های علمی و دعا چیزی یافت نشد)[13].
گاهی متوکل فرمان می داد تا امام را در هر حالتی که هست به دربار آورند (در یکی از این احضارها امام در حالی وارد شد که او مست و لا یعقل در کنار جامها و سبوهای شراب و در میان گروه های خنیاگر و رقاصه افتاده بود. امام بی توجه به خطرات احتمالی او را سرزنش کرد و در ضمن خواندن اشعاری به نصیحت گویی و یادآوری قیامت پرداخت. متوکل برآشفت و دستور داد حضرت را محبوس سازند.[14]) سپس شخصی از حضرت شنید که می فرمودند: من از ناقه صالح نزد خدا محترم ترم و سپس آیه (و تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب)[15] را خواندند. بیش از سه روز نگذشت که متوکل بدست فرزندش منتصر به هلاکت رسید.[16] علاوه بر این کرامت، جریان زینب کذّاب نیز از کرامات امام هادی علیه السّلام در دوره متوکل است.
زنی ادعا کرد من زینب دختر فاطمه زهرا و نوه پیامبرم. پیامبر دعاکرده که در هر 40 سال جوانی من برگردد. همه گفتند دروغ می گوید ولی نتوانستند دلیلی بیاورند که او را قانع کند. به سراغ امام هادی علیه السّلام رفتند و حضرت فرمود گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است و خود در قفس شیران رفت و همه شیرها دور امام جمع شدند و امام دست نوازش بر سر آنها کشید. در این هنگام زن فریاد زد: به خدا دروغ گفتم و ادعای باطلی کردم.[17]
5. امام هادی علیه السّلام در زمان خلافت منتصر (248 ه.ق به مدت شش ماه):
منتصر با طرح نقشه ای پدرش را کشت و به خلافت رسید. او برخلاف پدر خونریز و بی رحمش، بر علویان و شیعیان سخت نمی گرفت. او اجازه داد شیعیان به زیارت امام حسین علیه السّلام بروند و فدک را نیز به فرزندان امام حسین علیه السّلام پس داد و پس از گذشت 6 ماه کشته شد.[18]
6 و 7. امام هادی علیه السّلام در دوره خلافت مستعین (248252 ه.ق) و معتزّ (252255 ه.ق):
در زمان مستعین خلافت ضعیف شده بود و ترکان در حکومت نفوذ کرده و قدرتمند شده بودند. در این دوره قیام ها و شورش های زیادی صورت گرفت و شیعیان وضع بهتری نسبت به گذشته داشتند.[19] پس از او معتز که در دشمنی با آل محمد و قتل دشمنان خلافت معروف بود[20]، به خلافت رسید او وجود نورانی امام علیه السلام را برنتابید و در زمان او حضرت مسموم شد و به جهان باقی شتافت. همچنین در این زمان عده زیادی از شیعیان به قتل رسیده و یا آن قدر در زندان ماندند تا وفات کردند.[21]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 زندگانی امام علی الهادی(ع)، باقر شریف قرشی.
2 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
-------------------------------------
[1] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، ج2، ص417؛ طبرسی، امین الاسلام، اعلام الوری، چاپ سوم، ص355؛ پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ سیزدهم، 1381ش، ص567.
[2] . الارشاد، همان، ص440؛ اعلام الوری، همان، ص363؛ سیره پیشوایان، همان، ص612.
[3] . احزاب / 33.
[4] . اعلام الهدایه، مرکز جهانی اهل بیت، قم، انتشارات لیلی، چاپ اول، ج12، ص81.
[5] . همان.
[6] . همان، ص8886.
[7] . همان، ص88، به نقل از امالی شیخ صدوق، ص498.
[8] . همان، ص88، به نقل از اصول کافی، ج ، ص498.
[9] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، نجف، مکتبه الحیدریه، ص395؛ ادیب، عادل، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ شانزدهم، ص256.
[10] . پیشوای دهم، مؤسسه در راه حق، سلمان فارسی، 1369ش، ص67.
[11] . همان.
[12] . الارشاد، همان، ص437.
[13] . قرشی، باقر شریف، زندگانی امام علی الهادی، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1371ش، ص387؛ اعلام الهدایه، همان، ص112؛ سعد، طعمه، المصابیح الزاهره، قم، دارالاعتصام، چاپ دوم، 1420ق، ج2، ص226.
[14] . المصابیح الزاهره، همان، ص228؛ اعلام الهدایه، همان، ص112؛ اعلام الوری، همان، ص363؛ زندگانی امام علی الهادی، همان، ص386.
[15] . هود /56؛ در خانه هایتان سه روز به آسایش و لذت بپردازید آن (وعده عذاب) وعده ای غیر دروغ است.
[16] . المصابیح الزاهره، همان، ص228؛ اعلام الهدایه، همان، ص112؛ اعلام الوری، همان، ص363؛ زندگانی امام علی الهادی، همان، ص386.
[17] . اعلام الهدایه، همان، ص104، به نقل از بحارالانوار، ج50، ص149.
[18] . پیشوای دهم، همان، ص23؛ اعلام الهدایه، همان، ص114؛ مقاتل الطالبیین، همان، ص396.
[19] . اعلام الهدایه، همان، ص114؛ سیره پیشوایان، همان، ص568569.
[20] . اعلام الهدایه، همان، ص114؛ سیره پیشوایان، همان، ص610.
[21] . اعلام الهدایه، همان، ص114.
( اندیشه قم )
- [سایر] ولادت و کودکی و جوانی امام هادی علیه السلام و دوران امامت آن حضرت را همراه با ذکر بخشی از فضایل و کرامات ایشان بیان کنید؟
- [سایر] دوران امامت و برخی از فضائل و کرامات امام جواد علیه السّلام را ذکر کنید؟
- [سایر] دوران امامت و برخی از فضائل و کرامات امام جواد علیه السّلام را ذکر کنید؟
- [سایر] دوران امامت و برخی از فضائل و کرامات امام جواد علیه السّلام را ذکر کنید.
- [سایر] ولادت، کودکی، دوران نوجوانی و جوانی آقا امام رضا علیه السّلام را بیان کنید.
- [سایر] ولادت، کودکی، دوران نوجوانی و جوانی امام رضا (ع) چگونه بود؟
- [سایر] درباره ولادت، کودکی و نوجوانی امام صادق علیه السّلام تا دورة امامت آن حضرت توضیح دهید؟
- [سایر] امام هادی علیه السلام چه کرامات و فضائلی دارند؟
- [سایر] ولادت امام جواد علیه السلام در چه سالی و تحت چه شرایطی بود، دوره کودکی و جوانی حضرت را بیان کنید؟
- [سایر] ولادت امام جواد علیه السلام در چه سالی و تحت چه شرایطی بود، دوره کودکی و جوانی حضرت را بیان کنید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند، و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد، و ذکر بگوید، و ذکر سجده سهو را به سه نحو می شود انجام داد. اول "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِه". دوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد". سوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکَاتُه"، و احتیاط اختیار قسم سوم است، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و ذکر را بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر سهواً پیش از امام به سجده برود چنانچه بتواند پس از آوردن ذکر واجب سجده برگردد و همراه با امام به سجده برود، باید ذکر را بیاورد، و سپس بنا بر احتیاط واجب برگردد و احتیاط مستحب آن است که ذکر را در سجده دوم - که برای متابعت از امام آورده - نیز بگوید. و اگر عمداً برنگردد صحت جماعتش محل اشکال است ولی نمازش صحیح است به تفصیلی که در مسأله (????) گذشت. و اگر نتواند در صورت بجا آوردن ذکر واجب برگردد و امام را در سجده درک کند باید ذکر را آورده سپس با امام ادامه دهد و جماعتش صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.