در انتظار جواد آل محمد صلّی الله علیه و آله و سلم عمر مبارک امام رضا علیه السّلام به چهل و هفت سال رسیده بود و عقربه تاریخ، سال 195 هجری را نشانه می داد ولی هنوز امام نهم متولد نشده بود. مسئله جانشینی امام رضا علیه السّلام ، اصحاب و شیعیان حضرت را متأثر کرده بود. این اندوه زمانی به فزونی رفت که فرقه واقفیه که بنا به دلائل مادی و تصرف سهم امام و عدم بازگرداندن آن به حضرت رضا علیه السّلام قائل به غیبت امام کاظم علیه السّلام شده بودند و در تبلیغات خویش نداشتن فرزند پسر از برای امام رضا علیه السّلام را دلیل بر ادعای موهوم خود می دانستند... تا جایی که یکی از همین افراد در نامهای خطاب به حضرت نوشت: تو چگونه امام هستی در حالیکه فرزندی نداری! حضرت در پاسخ فرمودند: تو از کجا می دانی که فرزندی ندارم، به خدا سوگند روزها و شبها سپری نمی شود مگر اینکه خداوند فرزند پسری به من عنایت فرماید که حق و باطل را از هم جدا سازد.[1] همچنین یکی از یاران به حضرت عرض می کند: امام پس از تو کیست؟ آن حضرت فرمودند: فرزندم. سپس گفت: آیا کسی که فرزند ندارد چگونه جرأت آن را دارد که بگوید فرزندم؟ راوی همین حدیث گوید: چند روز سپری نشده بود که امام جواد علیه السّلام به دنیا آمد.[2] همچنین ابن قیام واسطی جزو فرقه واقفیه که امامت حضرت رضا علیه السّلام را قبول نداشت، نزد آن حضرت آمد و به قصد عیب جویی گفت: آیا می شود که دو امام در یک مقطع زمانی با هم باشند؟ حضرت فرمود: نه مگر آنکه یکی از آن دو صامت (خاموش) باشد. ابن قیام گفت: پس چطور برای تو صامت نیست؟ امام فرمود: چرا، به خدا سوگند خداوند برای من (فرزندی) قرار می دهد که حق و حق خواهان را استوار می بخشد و باطل و باطل خواهان را نیست و نابود می کند)[3]. تولد امام جواد علیه السّلام تولد مبارک امام جواد علیه السّلام نه تنها پایان بخش دلهره های شیعیان و افشای نیت فرصت طلبان و سود جویانی چون فرقه واقفیه بود، بلکه آغاز فصل نوینی از تاریخ تشیع است. در تاریخ ولادت امام جواد علیه السّلام اقوال مختلفی وارد شده از جمله: 1. شیخ کلینی در اصول کافی و شیخ مفید در ارشاد، ولادت حضرت را در رمضان سال 195 هجری[4] دانستهاند. 2. ابن شهر آشوب در مناقب و اربلی در کشف الغمه روز ولادت را 19 رمضان سال 195 هجری ذکر کرده اند. 3. شیخ طوسی از احمد بن محمد عیاشی در انوار البهیه 10 رجب سال 195 هجری را روز ولادت حضرت دانسته است. در میان اقوال سه گانه، فرازی از دعای ناحیه مقدسه که در ماه رجب خوانده می شود قول سوم را تأیید می نماید. آنجا که حضرت می فرمایند: (اللهم انی اسألک بالمولودین فی رجب محمد بن علی الثانی و ابن علی بن محمد المنتجب) علاوه بر آن مشهور بین شیعه همین قول سوم است یعنی ولادت آن حضرت روز دهم ماه رجب سال 195 هجری قمری می باشد. کودکی امام جواد علیه السّلام آگاهی های تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السّلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آنکه محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار امامان معصوم علیهم السّلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای (حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت) بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. ولی شکی نیست که دوران کودکی امام جواد علیه السّلام از مهمترین دوران زندگی آن حضرت به شمار می رود چرا که اولین کودکی بود که در چنین سنی به امامت می رسید و معادلات فکری سیاسی مردم خصوصا حکمرانان را به هم می ریزد و برگ جدیدی در تاریخ زندگی ائمه علیهم السّلام رقم می زند. مهمترین رویدادهایی که در دوران کودکی آن حضرت به وقوع پیوست: 1. در خانواده امام رضا علیه السّلام در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السّلام به عنوان مولودی پر خیر و برکت یاد می شد. چنان که از امام رضا علیه السّلام منقول است که فرمودند: (این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است)[5]. 2. خلع سلاح واقفیه توسط امام جواد علیه السّلام [6]: واقفیه کسانی بودند که در امامت امام موسی کاظم علیه السّلام توقف کرده بودند. 3. آزمایش حضرت توسط جمعی از شیعیان و پاسخ امام جواد علیه السّلام به پرسشهای آنان در پرتو علم امامت. از جمله امتیازهای امام جواد علیه السّلام اظهار علم اهل بیت است که نظیرش وجود ندارد. در تاریخ آمده که چون حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت عده ای از بزرگان و علما به مدینه آمدند و سی هزار مسئله در چند روز از حضرت سئوال نمودند و حضرت بدون تأمل و فکر جواب دادند در حالی که ده سال بیشتر نداشتند[7]. 4. مناظره علمی با گروهی از معتزله و نیز با دانشمندان نامدار زمان مأمون از جمله یحیی بن اکثم و تحیر یحیی از طرح فروعات زیادی در مورد مسئلهاش توسط امام علیه السّلام [8] 5. تزویج توطئهآمیز ام الفضل به امام علیه السّلام توسط مأمون؛ این ازدواج که مأمون بر آن اصرار داشت، کاملا جنبه سیاسی داشت و اهداف شومی را دنبال می کرد. 6. ایجاد شبکه ارتباطی وکالت توسط حضرت؛ امام جواد علیه السّلام با تمام محدودیتهای موجود، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می کرد و با این عمل از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری می کرد. حتی امام به هواداران خود اجازه می داد که به درون دستگاه حکومت نفوذ کرده مناصب حساس را در دست گیرند. جوانی امام جواد علیه السّلام چنانکه گفته شد مهمترین عملکرد و فعالیت علمی، فرهنگی و سیاسی اجتماعی امام جواد علیه السّلام که تاریخ را به حیرت واداشته است همان دوران کودکی آن حضرت بوده است ولی دوران جوانی امام علیه السّلام نیز خالی از اتفاق و رویداد نبوده است. وقایع دوران جوانی: 1. تربیت شاگردان و انتشار علوم و دانش های خود توسط آنان؛ گرچه دوره امام جواد علیه السّلام به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آن حضرت از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت ایشان بسیار محدود بود با این حال تربیت شاگرد در دستور کار حضرت هر چند به تعداد کم قرار داشت. بنابراین اگر می خوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جواد علیه السّلام قریب صد و ده نفر بوده اند[9] و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسی بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نکرد.[10] 2. سفر حج: امام پس از شهادت پدر بزرگوارش به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در آن شهر ساکن بود. 3. شهادت امام علیه السّلام : مأمون در سال 218 ه.ق درگذشت و پس از او برادرش (معتصم) جای او را گرفت او در سال 220 ه.ق امام را از مدینه به بغداد آورد تا از نزدیک مراقب او باشد. در مجلسی که برای تعیین محل قطع دست دزد تشکیل داده بود، امام را نیز شرکت داد و قاضی بغداد و دیگران شرمنده شدند و بذر کینه در درون معتصم نهاده شد، معتصم که درصدد قتل حضرت بود این قضیه او را بیشتر تحریک کرد و سرانجام منظور پلید خود را عملی ساخت و امام را توسط ام الفضل مسموم و شهید نمود.[11] بنابر آنچه گفته شد تولد حضرت جواد علیه السّلام در شرایطی صورت گرفت که خیر و برکت خاصی برای شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا علیه السّلام عصر ویژهای بود و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفی امام بعدی، با مشکلاتی روبرو بود که در عصر امامان قبلی، بی سابقه بوده است، روی همین بود که خداوند چنان علمی به حضرت بخشید که در همان دوران کودکی اسلام و تشیع را احیا کرد و دشمنان را لب به دندان قرار داد و تلاشهای زیادی را در این راه از خود نشان داد و در دوران کوتاه عمرش انقلابی علمی و فرهنگی به راه انداخت و در همین راه به شهادت رسید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 منتهی الامال، ج 2، شیخ عباس قمی. 2 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی. 3 حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . طبرسی، اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، بی تا، ص346. [2] . علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، مکتب بنی هاشمی تبریزی، 1381 ق، ج 2، ص 352. [3] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج 2، ص 267. [4] . کلینی، اصول کافی، قم، نشر اسوه، چاپ اول، 1418 ق، ج 1، ص 561. [5] . طبرسی، اعلام الوری، المکتبة الاسلامی، چاپ سوم، بی تا، ص 347. [6] . علی بن عیسی الإربلی، کشف الغمه، مکتبة بنی هاشمی تبریز، 1381 ه.ق، ج 2، ص 142. [7] . کلینی، اصول کافی، قم، چاپ و نشر اسوه ، چاپ اول، 1418 ه.ق، ج 1، ص 566. [8] . شیخ مفید، الإختصاص، تعلیق: علی اکبر غفاری، انتشارات جامعه مدرسین، قم، بی تا، ص 99. [9] . شیخ طوسی، رجال، منشورات المکتبة الحیدریه، چاپ اول، نجف، 1381 ه.ق ، ص 397409. [10] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، انتشارات علمیه اسلامیه، تهران، بی تا، ج 2، ص 284. [11] . کلینی، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1365 ش، ج 1، ص 323.
ولادت امام جواد علیه السلام در چه سالی و تحت چه شرایطی بود، دوره کودکی و جوانی حضرت را بیان کنید.
در انتظار جواد آل محمد صلّی الله علیه و آله و سلم عمر مبارک امام رضا علیه السّلام به چهل و هفت سال رسیده بود و عقربه تاریخ، سال 195 هجری را نشانه می داد ولی هنوز امام نهم متولد نشده بود.
مسئله جانشینی امام رضا علیه السّلام ، اصحاب و شیعیان حضرت را متأثر کرده بود. این اندوه زمانی به فزونی رفت که فرقه واقفیه که بنا به دلائل مادی و تصرف سهم امام و عدم بازگرداندن آن به حضرت رضا علیه السّلام قائل به غیبت امام کاظم علیه السّلام شده بودند و در تبلیغات خویش نداشتن فرزند پسر از برای امام رضا علیه السّلام را دلیل بر ادعای موهوم خود می دانستند... تا جایی که یکی از همین افراد در نامهای خطاب به حضرت نوشت: تو چگونه امام هستی در حالیکه فرزندی نداری!
حضرت در پاسخ فرمودند: تو از کجا می دانی که فرزندی ندارم، به خدا سوگند روزها و شبها سپری نمی شود مگر اینکه خداوند فرزند پسری به من عنایت فرماید که حق و باطل را از هم جدا سازد.[1]
همچنین یکی از یاران به حضرت عرض می کند: امام پس از تو کیست؟ آن حضرت فرمودند: فرزندم.
سپس گفت: آیا کسی که فرزند ندارد چگونه جرأت آن را دارد که بگوید فرزندم؟
راوی همین حدیث گوید: چند روز سپری نشده بود که امام جواد علیه السّلام به دنیا آمد.[2]
همچنین ابن قیام واسطی جزو فرقه واقفیه که امامت حضرت رضا علیه السّلام را قبول نداشت، نزد آن حضرت آمد و به قصد عیب جویی گفت: آیا می شود که دو امام در یک مقطع زمانی با هم باشند؟
حضرت فرمود: نه مگر آنکه یکی از آن دو صامت (خاموش) باشد.
ابن قیام گفت: پس چطور برای تو صامت نیست؟
امام فرمود: چرا، به خدا سوگند خداوند برای من (فرزندی) قرار می دهد که حق و حق خواهان را استوار می بخشد و باطل و باطل خواهان را نیست و نابود می کند)[3].
تولد امام جواد علیه السّلام
تولد مبارک امام جواد علیه السّلام نه تنها پایان بخش دلهره های شیعیان و افشای نیت فرصت طلبان و سود جویانی چون فرقه واقفیه بود، بلکه آغاز فصل نوینی از تاریخ تشیع است.
در تاریخ ولادت امام جواد علیه السّلام اقوال مختلفی وارد شده از جمله:
1. شیخ کلینی در اصول کافی و شیخ مفید در ارشاد، ولادت حضرت را در رمضان سال 195 هجری[4] دانستهاند.
2. ابن شهر آشوب در مناقب و اربلی در کشف الغمه روز ولادت را 19 رمضان سال 195 هجری ذکر کرده اند.
3. شیخ طوسی از احمد بن محمد عیاشی در انوار البهیه 10 رجب سال 195 هجری را روز ولادت حضرت دانسته است.
در میان اقوال سه گانه، فرازی از دعای ناحیه مقدسه که در ماه رجب خوانده می شود قول سوم را تأیید می نماید.
آنجا که حضرت می فرمایند: (اللهم انی اسألک بالمولودین فی رجب محمد بن علی الثانی و ابن علی بن محمد المنتجب) علاوه بر آن مشهور بین شیعه همین قول سوم است یعنی ولادت آن حضرت روز دهم ماه رجب سال 195 هجری قمری می باشد.
کودکی امام جواد علیه السّلام
آگاهی های تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السّلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آنکه محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار امامان معصوم علیهم السّلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای (حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت) بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. ولی شکی نیست که دوران کودکی امام جواد علیه السّلام از مهمترین دوران زندگی آن حضرت به شمار می رود چرا که اولین کودکی بود که در چنین سنی به امامت می رسید و معادلات فکری سیاسی مردم خصوصا حکمرانان را به هم می ریزد و برگ جدیدی در تاریخ زندگی ائمه علیهم السّلام رقم می زند.
مهمترین رویدادهایی که در دوران کودکی آن حضرت به وقوع پیوست:
1. در خانواده امام رضا علیه السّلام در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السّلام به عنوان مولودی پر خیر و برکت یاد می شد. چنان که از امام رضا علیه السّلام منقول است که فرمودند: (این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است)[5].
2. خلع سلاح واقفیه توسط امام جواد علیه السّلام [6]: واقفیه کسانی بودند که در امامت امام موسی کاظم علیه السّلام توقف کرده بودند.
3. آزمایش حضرت توسط جمعی از شیعیان و پاسخ امام جواد علیه السّلام به پرسشهای آنان در پرتو علم امامت.
از جمله امتیازهای امام جواد علیه السّلام اظهار علم اهل بیت است که نظیرش وجود ندارد.
در تاریخ آمده که چون حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت عده ای از بزرگان و علما به مدینه آمدند و سی هزار مسئله در چند روز از حضرت سئوال نمودند و حضرت بدون تأمل و فکر جواب دادند در حالی که ده سال بیشتر نداشتند[7].
4. مناظره علمی با گروهی از معتزله و نیز با دانشمندان نامدار زمان مأمون از جمله یحیی بن اکثم و تحیر یحیی از طرح فروعات زیادی در مورد مسئلهاش توسط امام علیه السّلام [8]
5. تزویج توطئهآمیز ام الفضل به امام علیه السّلام توسط مأمون؛ این ازدواج که مأمون بر آن اصرار داشت، کاملا جنبه سیاسی داشت و اهداف شومی را دنبال می کرد.
6. ایجاد شبکه ارتباطی وکالت توسط حضرت؛ امام جواد علیه السّلام با تمام محدودیتهای موجود، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می کرد و با این عمل از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری می کرد.
حتی امام به هواداران خود اجازه می داد که به درون دستگاه حکومت نفوذ کرده مناصب حساس را در دست گیرند.
جوانی امام جواد علیه السّلام
چنانکه گفته شد مهمترین عملکرد و فعالیت علمی، فرهنگی و سیاسی اجتماعی امام جواد علیه السّلام که تاریخ را به حیرت واداشته است همان دوران کودکی آن حضرت بوده است ولی دوران جوانی امام علیه السّلام نیز خالی از اتفاق و رویداد نبوده است.
وقایع دوران جوانی:
1. تربیت شاگردان و انتشار علوم و دانش های خود توسط آنان؛ گرچه دوره امام جواد علیه السّلام به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آن حضرت از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت ایشان بسیار محدود بود با این حال تربیت شاگرد در دستور کار حضرت هر چند به تعداد کم قرار داشت. بنابراین اگر می خوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جواد علیه السّلام قریب صد و ده نفر بوده اند[9] و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسی بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نکرد.[10]
2. سفر حج: امام پس از شهادت پدر بزرگوارش به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در آن شهر ساکن بود.
3. شهادت امام علیه السّلام :
مأمون در سال 218 ه.ق درگذشت و پس از او برادرش (معتصم) جای او را گرفت او در سال 220 ه.ق امام را از مدینه به بغداد آورد تا از نزدیک مراقب او باشد. در مجلسی که برای تعیین محل قطع دست دزد تشکیل داده بود، امام را نیز شرکت داد و قاضی بغداد و دیگران شرمنده شدند و بذر کینه در درون معتصم نهاده شد، معتصم که درصدد قتل حضرت بود این قضیه او را بیشتر تحریک کرد و سرانجام منظور پلید خود را عملی ساخت و امام را توسط ام الفضل مسموم و شهید نمود.[11]
بنابر آنچه گفته شد تولد حضرت جواد علیه السّلام در شرایطی صورت گرفت که خیر و برکت خاصی برای شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا علیه السّلام عصر ویژهای بود و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفی امام بعدی، با مشکلاتی روبرو بود که در عصر امامان قبلی، بی سابقه بوده است، روی همین بود که خداوند چنان علمی به حضرت بخشید که در همان دوران کودکی اسلام و تشیع را احیا کرد و دشمنان را لب به دندان قرار داد و تلاشهای زیادی را در این راه از خود نشان داد و در دوران کوتاه عمرش انقلابی علمی و فرهنگی به راه انداخت و در همین راه به شهادت رسید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 منتهی الامال، ج 2، شیخ عباس قمی.
2 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
3 حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . طبرسی، اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، بی تا، ص346.
[2] . علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، مکتب بنی هاشمی تبریزی، 1381 ق، ج 2، ص 352.
[3] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج 2، ص 267.
[4] . کلینی، اصول کافی، قم، نشر اسوه، چاپ اول، 1418 ق، ج 1، ص 561.
[5] . طبرسی، اعلام الوری، المکتبة الاسلامی، چاپ سوم، بی تا، ص 347.
[6] . علی بن عیسی الإربلی، کشف الغمه، مکتبة بنی هاشمی تبریز، 1381 ه.ق، ج 2، ص 142.
[7] . کلینی، اصول کافی، قم، چاپ و نشر اسوه ، چاپ اول، 1418 ه.ق، ج 1، ص 566.
[8] . شیخ مفید، الإختصاص، تعلیق: علی اکبر غفاری، انتشارات جامعه مدرسین، قم، بی تا، ص 99.
[9] . شیخ طوسی، رجال، منشورات المکتبة الحیدریه، چاپ اول، نجف، 1381 ه.ق ، ص 397409.
[10] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، انتشارات علمیه اسلامیه، تهران، بی تا، ج 2، ص 284.
[11] . کلینی، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1365 ش، ج 1، ص 323.
- [سایر] ولادت امام جواد علیه السلام در چه سالی و تحت چه شرایطی بود، دوره کودکی و جوانی حضرت را بیان کنید.
- [سایر] درباره ولادت، کودکی و نوجوانی امام صادق علیه السّلام تا دورة امامت آن حضرت توضیح دهید؟
- [سایر] آیا امام جواد علیه السلام از ولادت امام مهدی علیه السلام خبر داده است؟
- [سایر] چگونه امام جواد(علیه السلام) در دردوره کودکی مقام ومنصب مهم امامت را عهده دار شدند؟
- [سایر] چگونه امام جواد(علیه السلام) در دردوره کودکی مقام ومنصب مهم امامت را عهده دار شدند؟
- [سایر] چگونه امام جواد(علیه السلام) در دردوره کودکی مقام ومنصب مهم امامت را عهده دار شدند؟
- [سایر] چگونه امام جواد(علیه السلام) در دردوره کودکی مقام ومنصب مهم امامت را عهده دار شدند؟
- [سایر] ولادت، کودکی، دوران نوجوانی و جوانی امام رضا (ع) چگونه بود؟
- [سایر] ولادت، کودکی، دوران نوجوانی و جوانی آقا امام رضا علیه السّلام را بیان کنید.
- [سایر] ولادت و کودکی و جوانی امام هادی علیه السلام و دوران امامت آن حضرت را همراه با ذکر بخشی از فضایل و کرامات ایشان بیان کنید؟
- [آیت الله خوئی] نماز خواندن در حرم امامان (علیهمالسلام) مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب و بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سیستانی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است ؛ و روایت شده که نماز در حرم مطهّر حضرت امیر المؤمنین علیهالسلام برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است پس از تولّد، نوزاد را غسل دهند بلکه بعضی از علما غسل دادن را واجب دانستهاند و جامه سفید بپوشانند و در گوش راست او (اذان) و در گوش چپ او (اقامه) بگویند و چنانچه ممکن باشد، کام او را با آب فرات و تربت حضرت سیّد الشهداء علیهالسلام و اگر نشد با آب باران یا با خرما بردارند. همچنین مستحب است برای نوزاد ولیمه ولادت بدهند.
- [آیت الله اردبیلی] خوب است به امید آن که مطلوب پروردگار باشد، قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد؛ مثل آن که افراد خوب در آن جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آن جا بروند و نیز بهتر است جنازه را در چند متری قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک قبر ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است، در دفعه سوم به گونهای او را زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم او را از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است، در دفعه سوم به طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و هنگام وارد کردن زن در قبر، پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه میت را به آرامی از تابوت بیرون آورند و وارد قبر کنند و دعاهایی را که دستور داده شده، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میّت را در قبر گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میّت، خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را با قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ إفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان) و به جای فلان، اسم میّت و پدر او را بگویند؛ مثلاً اگر اسم میّت محمد و اسم پدر او علی است، سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ إفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلی) و پس از آن بگویند: (هَلْ أنْتَ عَلی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهادَةِ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیِّدُ النَّبیّینَ وَخاتَمُ الْمُرْسَلینَ وَأنَّ عَلیّا علیهالسلام أمیرُالْمُؤْمِنینَ وَسَیِّدُ الْوَصیّینَ وَإمامٌ افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَأنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَعَلِیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ المَهْدیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلَی الْخَلْقِ أجْمَعینَ وَأئِمَّتُکَ أئِمَّةُ هُدیً بِکَ أبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد ادامه دهد: (إذا أتاکَ الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَألاکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ أئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فی جَوابِهِما: اللّهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم نَبیّی وَالاْءسْلامُ دینی وَالْقُرْآنُ کِتابی وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَأمیرُالْمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ أبی طالِبٍ علیهالسلام إمامی وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی علیهالسلام إمامی وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الْشَّهیدُ بِکَرْبَلاءِ علیهالسلام إمامی وَعَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ علیهالسلام إمامی وَمُحَمَّدٌ الْباقِرُ علیهالسلام إمامی وَجَعْفَرٌ الصّادِقُ علیهالسلام إمامی وَمُوسَی الْکاظِمُ علیهالسلام إمامی وَعَلِیٌّ الرِّضا علیهالسلام إمامی وَمُحَمَّدٌ الْجَوادُ علیهالسلام إمامی وَعَلِیٌّ الْهادی علیهالسلام إمامی وَالْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ علیهالسلام إمامی وَالْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ علیهالسلام إمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أجْمَعینَ أئِمَّتی وَسادَتی وَقادَتی وَشُفَعائی بِهِمْ أتَوَلّی وَمِنْ أعْدائِهِمْ أتَبَرَّءُ فی الدُّنْیا وَالاْآخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و سپس ادامه دهد: (أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُ وَأنَّ مَحَمَّدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَأنَّ عَلِیَّ بْنَ أبی طالِبٍ وَأوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الاَْئِمَّةَ الاْءثْنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الاْءئِمَّةُ وَأنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم حَقٌّ وَأنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَرٍ وَنَکیرٍ فی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَالْنُّشُورَ حَقٌّ وَالصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَتَطایُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَأنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَالنّارَ حَقٌّ وَأنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لارَیْبَ فیها وَأنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فی الْقُبُورِ) و سپس بگوید: (أ فَهِمْتَ یا فُلانُ) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، و پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالْقَولِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیائِکَ فی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتَهِ) پس بگوید: (اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ إلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهانا أللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج موقّت از راههای مناسب جلوگیری از فحشا و انحرافات جنسی است و اولیاء دین به آن سفارش کردهاند. از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که: (اگر از ازدواج موقّت منع نشده بود، هیچ مؤمنی تن به زنا نمیداد و جز محروم از سعادت و نیکبختی، کسی زنا نمیکرد.)(1) بنابر این کسی که امکان ازدواج دائم را نداشته باشد و نتواند خود را از گناه بازدارد یا بترسد دچار فحشا گردد، باید با ازدواج موقّت خود را حفظ نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله اردبیلی] (أشْهَدُ أنَّ عَلِیّا أمیرَالْمُؤْمِنینَ وَلِیُّ اللّهِ)(9) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوبست بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ) به قصد قربت مطلقه گفته شود. =============================================================================== 1 یعنی: (خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند). 2 یعنی: (شهادت میدهم که معبودی جز خداوند یکتا و بیهمتا، نیست). 3 یعنی: (شهادت میدهم که حضرت محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیامبر و فرستاده خدا است). 4 یعنی: (بشتاب برای نماز). 5 یعنی: (بشتاب برای رستگاری). 6 یعنی: (بشتاب برای بهترین کارها که نماز است). 7 یعنی: (معبودی جز خدای یکتا و بیهمتا، نیست). 8 یعنی: (به تحقیق نماز بر پاشد). 9 یعنی: (شهادت میدهم که حضرت علی علیهالسلام امیرالمؤمنین، ولیّ خدا بر خلق است).