ایل قاجار مانند سایر ایلات و عشایر ایران در طلب قدرت و زمامداری می کوشید ولی در زمان صفویان، افشاریه و زندیه در عرصة شطرنج سیاست مدتها سرباز پیاده ای بیش نبود. تا اینکه آقا محمد خان با انجام اقداماتی در داخل و خارج ایل و با تصرف شهرها سلسلة قاجاریه را در 1210 ه. ق بنا نهاد.[1] کوشش های اولیة آقا محمد خان در داخل ایل قاجار برای کسب قدرت و اتحاد ایل 5 سال بطول انجامید (از 1931 تا 1198 ه . ق) و بعد از آن تا تاجگذاری 11 سال طول کشید. آقا محمد خان پنج سال صرف کوششهای در ایل قاجار جهت اتحاد سران قبایل اشاقه باشها و یوخاری باشها و از بین بردن رقبای خویش که عمدتاً برادران خود بودند، کرد. وی که پس از غلبة قاجار توسط زندیه به دستگاه کریم خان آمده بود مورد لطف کریم خان واقع شده و در پناه ایشان روزگار می گذراند و از نزدیک شاهد حوادث بوده و تجربیات خوبی اندوخته می کرد و بعدها این تجربیات خیلی به او کمک کرد. به محض اطلاع از فوت کریم خان، آقا محمد خان با برادرانش به سوی مازندران فرار کرد. (او (آقا محمد خان) توانست رقابت دیرین دو شاخة (یوخاری باش) و (آشاقه باش) را برطرف کند. چند هفته نخستین اقدامات او در استر آباد صرف این مسائل شد. او موفق شد موقعیت خود را در میان طایفة قاجار به عنوان عنصر برجسته و سرآمد تحکیم بخشد.[2] آقا محمد خان شش برادر داشت به نام های: جعفر قلی خان، مهدیقلی خان، رضا قلی خان، مصطفی قلی خان، مرتضی قلی خان و علی قلی خان. آقا محمد خان همة برادران خود را به غیر از جعفر قلی خان با حیله و نیرنگ مغلوب و نابود کرد. زیرا که در مدت اقامت در دربار وکیل درس عبرت گرفته و از سرنوشتی که نصیب جانشینان وکیل در فارس گردیده بود تجربه ها آموخته و معقتد بود که دشمنان داخلی و مدعیان زورمند خانوادگی از دشمنان و رقبای سیاسی خطرناک ترند.)[3]مرتضی قلی خان، رضا قلی خان و مصطفی قلی خان به جلوگیری از آقا محمد خان در مازندران ایستاده اند و آقا محمد برادر دیگر خود را به نام جعفر قلی خان به دفع ایشان فرستاد و او برادران را مغلوب و از بین برد و آقا محمد به مازندران قدم گذاشت. در آنجا بابا خان پسر حسین قلی خان جهانسوز یعنی برادرزادة آقا محمد با مادر خود به اردو پیوستند و مصطفی قلی خان به اطاعت برادر در آمد. وقتی که آقا محمد خان در صدد سرکوبی هدایت خان حاکم گیلان بود، برادر مدعیش رضا قلی خان بر بارفروش تاخت و آقا محمد را که در آن جا بود با بابا خان و برادر کوچکترش و مادر ایشان همگی را اسیر کرد. به محض رسیدن این خبر به گیلان، جعفر قلی خان و مصطفی قلی خان کار هدایت خان را ناتمام و به رضا قلی خان تاختند و آقا محمد از بندر رضا قلی خان آزاد شد و از بیم برادران مخصوصاً جعفر به اصفهان فرار کرد و از آنجا به مشهد و کمی بعد فوت کرد. مرتضی قلی خان گاهی اطاعت آقا محمد خان می کرد و گاهی طغیان و پس از فرار رضا قلی شهر ساری را به تصرف خود درآورد. آقا محمد او را شکست داد و با سپردن حکومت گرگان و استرآباد و هزار جریب به او، وی را راضی نمود. اما در 1198 ه.ق موقعی که علیمراد خان زند پسر خود شیخ ویس خان را به مازندران به جنگ با قاجاریه فرستاده بود، مرتضی قلی به دشمنی با برادر با زندیه همدست گردید. چون قاجار پیروز شدند و سپاهیان زندیه گریختند، مرتضی قلی هم به شروان فرار کرد و در آنجا از خوانین باکو و شروان و قراباغ و طالش یاری گرفت و بر گیلان دست یافت. آقا محمد در 1203 ه. ق به دستیاری جعفر قلی خان و سرداران دیگر خود، مرتضی قلی را مغلوب نمود و او به طالش گریخت و کمی بعد برگشت. این بار مصطفی قلی برادر او مامور گیلان شد و او مرتضی قلی را منهزم و به باکو فرار کرد و مرتضی قلی از آنجا به روسیه رفت و دیگر به ایران برنگشت.[4] بدین ترتیب آقا محمد خان بر همة رقبای خویش غلبه کرد و بر کلیة ایالات شمالی ایران دست یافت و آماده برای غلبه بر رقبای خارج از ایل قاجار و تصرف شهرها گردید. پس آقا محمد خان موسس سلسلة قاجاریه در طی 5 سال بر رقبای داخلی خود در ایل قاجار غلبه کرد. وی عمدتاً دو کار مهم در این راستا انجام داد: اتحاد سران قبایل ایل قاجار و غلبه بر برادران خویش که مدعای سلطنت بودند. آقا محمد خان به جز جعفر قلی خان همة برادران را با بی رحمی کشت و پس از غلبه بر مدعیان دیگر در خارج از ایل، در 1210 ه. ق در تهران تاجگذاری کرد. برای اطلاعات بیشتر می توانید به 1. ناسخ التواریخ تالیف محمد تقی لسان الملک سپهر. 2. لطفعلی خان زند و آقا محمد خان قاجار تالیف ابوالفضل وکیلی مراجعه کنید. ----------------------------------------------------- [1] . شمیم، علی اصغر، ایران در دورة سلطنت قاجار، تهران، 79، انتشارات زریاب، چ دوم، 80، ص 33. [2] . پناهی سمنانی، محمد، احمد، آقا محمد خان قاجار چهرة حیله گر تاریخ، از خواندنی های تاریخ، شمارة چهار، انتشارات کتاب نمونه، شهریور 66، فصل 11، ص 123. [3] . شمیم، علی اصغر، همان. [4] . اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران (از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه)، انتشارات خیام، چ 9، چ حیدری، ص 756. ( اندیشه قم )
اقدامات سیاسی آقا محمد خان قاجار برای کنار زدن رقبای خود در ایل قاجار چه بوده است؟
ایل قاجار مانند سایر ایلات و عشایر ایران در طلب قدرت و زمامداری می کوشید ولی در زمان صفویان، افشاریه و زندیه در عرصة شطرنج سیاست مدتها سرباز پیاده ای بیش نبود. تا اینکه آقا محمد خان با انجام اقداماتی در داخل و خارج ایل و با تصرف شهرها سلسلة قاجاریه را در 1210 ه. ق بنا نهاد.[1] کوشش های اولیة آقا محمد خان در داخل ایل قاجار برای کسب قدرت و اتحاد ایل 5 سال بطول انجامید (از 1931 تا 1198 ه . ق) و بعد از آن تا تاجگذاری 11 سال طول کشید. آقا محمد خان پنج سال صرف کوششهای در ایل قاجار جهت اتحاد سران قبایل اشاقه باشها و یوخاری باشها و از بین بردن رقبای خویش که عمدتاً برادران خود بودند، کرد.
وی که پس از غلبة قاجار توسط زندیه به دستگاه کریم خان آمده بود مورد لطف کریم خان واقع شده و در پناه ایشان روزگار می گذراند و از نزدیک شاهد حوادث بوده و تجربیات خوبی اندوخته می کرد و بعدها این تجربیات خیلی به او کمک کرد. به محض اطلاع از فوت کریم خان، آقا محمد خان با برادرانش به سوی مازندران فرار کرد.
(او (آقا محمد خان) توانست رقابت دیرین دو شاخة (یوخاری باش) و (آشاقه باش) را برطرف کند. چند هفته نخستین اقدامات او در استر آباد صرف این مسائل شد. او موفق شد موقعیت خود را در میان طایفة قاجار به عنوان عنصر برجسته و سرآمد تحکیم بخشد.[2] آقا محمد خان شش برادر داشت به نام های: جعفر قلی خان، مهدیقلی خان، رضا قلی خان، مصطفی قلی خان، مرتضی قلی خان و علی قلی خان. آقا محمد خان همة برادران خود را به غیر از جعفر قلی خان با حیله و نیرنگ مغلوب و نابود کرد. زیرا که در مدت اقامت در دربار وکیل درس عبرت گرفته و از سرنوشتی که نصیب جانشینان وکیل در فارس گردیده بود تجربه ها آموخته و معقتد بود که دشمنان داخلی و مدعیان زورمند خانوادگی از دشمنان و رقبای سیاسی خطرناک ترند.)[3]مرتضی قلی خان، رضا قلی خان و مصطفی قلی خان به جلوگیری از آقا محمد خان در مازندران ایستاده اند و آقا محمد برادر دیگر خود را به نام جعفر قلی خان به دفع ایشان فرستاد و او برادران را مغلوب و از بین برد و آقا محمد به مازندران قدم گذاشت. در آنجا بابا خان پسر حسین قلی خان جهانسوز یعنی برادرزادة آقا محمد با مادر خود به اردو پیوستند و مصطفی قلی خان به اطاعت برادر در آمد.
وقتی که آقا محمد خان در صدد سرکوبی هدایت خان حاکم گیلان بود، برادر مدعیش رضا قلی خان بر بارفروش تاخت و آقا محمد را که در آن جا بود با بابا خان و برادر کوچکترش و مادر ایشان همگی را اسیر کرد. به محض رسیدن این خبر به گیلان، جعفر قلی خان و مصطفی قلی خان کار هدایت خان را ناتمام و به رضا قلی خان تاختند و آقا محمد از بندر رضا قلی خان آزاد شد و از بیم برادران مخصوصاً جعفر به اصفهان فرار کرد و از آنجا به مشهد و کمی بعد فوت کرد.
مرتضی قلی خان گاهی اطاعت آقا محمد خان می کرد و گاهی طغیان و پس از فرار رضا قلی شهر ساری را به تصرف خود درآورد. آقا محمد او را شکست داد و با سپردن حکومت گرگان و استرآباد و هزار جریب به او، وی را راضی نمود. اما در 1198 ه.ق موقعی که علیمراد خان زند پسر خود شیخ ویس خان را به مازندران به جنگ با قاجاریه فرستاده بود، مرتضی قلی به دشمنی با برادر با زندیه همدست گردید. چون قاجار پیروز شدند و سپاهیان زندیه گریختند، مرتضی قلی هم به شروان فرار کرد و در آنجا از خوانین باکو و شروان و قراباغ و طالش یاری گرفت و بر گیلان دست یافت. آقا محمد در 1203 ه. ق به دستیاری جعفر قلی خان و سرداران دیگر خود، مرتضی قلی را مغلوب نمود و او به طالش گریخت و کمی بعد برگشت. این بار مصطفی قلی برادر او مامور گیلان شد و او مرتضی قلی را منهزم و به باکو فرار کرد و مرتضی قلی از آنجا به روسیه رفت و دیگر به ایران برنگشت.[4]
بدین ترتیب آقا محمد خان بر همة رقبای خویش غلبه کرد و بر کلیة ایالات شمالی ایران دست یافت و آماده برای غلبه بر رقبای خارج از ایل قاجار و تصرف شهرها گردید. پس آقا محمد خان موسس سلسلة قاجاریه در طی 5 سال بر رقبای داخلی خود در ایل قاجار غلبه کرد. وی عمدتاً دو کار مهم در این راستا انجام داد: اتحاد سران قبایل ایل قاجار و غلبه بر برادران خویش که مدعای سلطنت بودند. آقا محمد خان به جز جعفر قلی خان همة برادران را با بی رحمی کشت و پس از غلبه بر مدعیان دیگر در خارج از ایل، در 1210 ه. ق در تهران تاجگذاری کرد.
برای اطلاعات بیشتر می توانید به 1. ناسخ التواریخ تالیف محمد تقی لسان الملک سپهر. 2. لطفعلی خان زند و آقا محمد خان قاجار تالیف ابوالفضل وکیلی مراجعه کنید.
-----------------------------------------------------
[1] . شمیم، علی اصغر، ایران در دورة سلطنت قاجار، تهران، 79، انتشارات زریاب، چ دوم، 80، ص 33.
[2] . پناهی سمنانی، محمد، احمد، آقا محمد خان قاجار چهرة حیله گر تاریخ، از خواندنی های تاریخ، شمارة چهار، انتشارات کتاب نمونه، شهریور 66، فصل 11، ص 123.
[3] . شمیم، علی اصغر، همان.
[4] . اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران (از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه)، انتشارات خیام، چ 9، چ حیدری، ص 756.
( اندیشه قم )
- [آیت الله فاضل لنکرانی] به سر و سینه زدن در عزای بعضی از شخصیتهای مذهبی یا سیاسی چه حکمی دارد؟
- [سایر] مواضع امام باقر علیه السّلام دربارهی قیامها و امور سیاسی چگونه بود؟
- [سایر] دوران امامت امام باقر علیه السّلام چگونه بود؟ اوضاع سیاسی تحت چه شرایطی بود؟
- [سایر] چرا در دانشگاه حرف سیاسی زدن قدقن است؟ چرا پسرها و دخترها از هم تفکیک می شوند؟
- [سایر] لطفاً اطلاعاتی دربارة زندگی سیاسی و اجتماعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان کنید؟
- [سایر] زندگی سیاسی - اجتماعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چگونه بوده است؟
- [سایر] دوران امامت امام باقر علیه السّلام چگونه بود؟ اوضاع سیاسی تحت چه شرایطی بود؟
- [سایر] لطفاً اطلاعاتی درباره سیره سیاسی و اجتماعی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) بیان کنید؟
- [سایر] مقصود از این روایت که رسول خدا(ص) فرمود: (مرگ، نسبت به ما بعد آن همچون شاخ زدن بُز است)، چیست؟ آنرا توضیح دهید.
- [سایر] بسمه تعالی باسلام ودعای خیر باتوجه به مواردی چون،ورود رهبری به جریان عزل وزیراطلاعات دردوره ی ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد این موضوع مطرح میشودکه انتخاب وزیراطلاعات و وزیرامورخارجه که ازاختیارات رییس جمهوراست باید بابلامانع رهبری صورت گیرد،درحالیکه این موضوع موردقبول این حقیرنیست ولی بعضاً دربحثهای سیاسی ازسوی برخی افراد مطرح میشود،لذا چطورمیتوان این چنین اقدامات رهبری رو درراستای وظایف واختیارات ایشان که دراصل یکصد وده قانون اساسی آمده بیان نمود؟