پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در هر حالی که بودند با مؤمنین چه در میدان های جنگ و چه در حالی که در مسجد، مؤمنین گرداگرد او می نشستند و از آن حضرت درباره مسائل مختلف سؤال می کردند و چه در حالی که حضرت رسماً آنها را موعظه و پند و نصیحت می نمود، در هر یک از این حالات بنا بر شهادت قرآن و سیره نبوی پیامبر اکرم(ص) در هر حال به هدایت و تبلیغ و تبشیر و انذار مردم مشغول بود و در هر میدانی از تمامی مسلمانان پیش قدم بود و آنها از وی تأسی می جستند، در سیره آن حضرت می بینیم که حضرتش در اکثر جنگ ها حاضر بود و فرماندهی و مسئولیت جنگ و ترسیم نقشه عملیات جنگی و تعیین مواضع دفاعی و فرماندهان، دسته ها و گروه ها با حضرت بود و کیفیت حرکت و آرایش سپاه و غیره توسط خودش مشخص می شد اگرچه حضرت به خاطر احترام به مسلمانان با آنها مشورت نیز می کرد و گاهی نظر آنها را تأیید می نمود و عملی می فرمود و تصمیم نهائی در تمام کارها در اختیار حضرت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) بود از طرفی آن حضرت در هر جا فرصت می شد و در هر جا زمینه فراهم بود، مسلمانان را موعظه می فرمود و از مسائل مختلف آگاه می ساخت و این دو وظیفه هیچ تضادی در وجود شریف آن حضرت به وجود نمی آورد و حضرت با جان و دل برای هدایت مؤمنین ایثارگری می نمود، همانطوری که در قرآن مکرراً از دلسوزی و شفقت پیامبری و مهربانیش نسبت به مؤمنین سخن به میان آمده و مورد تحسین واقع شده است: (طه ما اَنْزَلْنا هذا القرآن لِتَشْقی[1] و در آیه دیگر خداوند از مهربانی رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت به مؤمنین چنین یاد می کند: (لَقد جائکم رَسُولٌ مِنْ اَنْفِسکُمْ عزیزُ علیه ما عَنِتُمْ حریصٌ علیکم بالمؤمنین رئوفٌ رحیمٌ[2] پس می توان گفت حضرت پیامبر هم مانند جهاد گران سخت کوش و بلکه به مراتب بیشتر از آنها جدی بودند و هم اینکه در هر فرصتی از موعظه و هدایت کوتاهی نمی فرمود بلکه بیشتر از وظیفه ای که داشت و آن ابلاغ وحی بود برای مؤمنین موعظه می نمود و تنها در یک جا ننشسته بود و اکتفا به موعظه و پند و اندرز بنماید بلکه حضرت تشکیل حکومت داد و سفرا و مبلغ به کشورهای مجاور و بزرگ دنیا فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد و نیروی دفاعی و نظامی داشت و به تمام امور سیاسی و اجتماعی مردم رسیدگی وانمود و تمام وظایفی که به یک حاکم مربوط می شود در اداره جامعه انجام می داد و بیشتر از همه دلسوزی و مهربانی به مردم داشت و از ارشاد و هدایت هرگز ذره ای کوتاهی نورزید بطوری که خداوند متعال از شدت دلسوزی پیامبر نسبت به مؤمنین و اصرار آن حضرت به نجات مردم بارها در قرآن یاد آوری می کند، و این طور نبود که پیامبر در یک گوشه ای بنشیند و به ترتیب نزول قرآن به آنها موعظه نماید و بر سر منبر فقط برای آنها پند و اندرز بگوید، بلکه پیامبر اسلام در هر زمینه ای فعال تر از آن بود که قابل تصور باشد و آن حضرت برای هدایت مردم لحظه ای آرام و قرار نداشت. (و ما ارسلناک اِلاّ رحمةً للعالمین[3] اگر پیامبر موعظه ای برای مردم می نمود فرقی نداشت که در چه حالی باشد، در مسجد باشد یا در میدان جنگ در صورت نیاز و لزوم در جمع اصحاب یا برای احدی از اصحاب موعظه ای مناسب حال و مقام می فرمود. و از جنگ و جهان نیز هرگز کوتاهی نمی کرد. از این روی پیامبر اکرم(ص) علاوه بر مواعظ کار آمد و بسیار موثر و سازنده که در مدت 23 سال توانست اساس تمدن درخشان اسلامی را پایه گذاری کند مسائل محوری ذیل را انجام می داد. 1. تعلیم و تربیت و آموزش تمام احکام اسلام به مردم 2. تشکیل حکومت در مدنیه به حسب ضرورت و نیاز جامعه آنروز به گونه ای که می توان از آن در تشکیل حکومت بسیار گسترده الگو گرفت. 3. فرماندهی نیروهای نظامی و تعیین فرماندهان نظامی و انتخاب جانشین برای خود هنگام خروج از مدینه. 4. تصمیم گیری درباره روابط داخلی و خارجی حکومت اسلامی. 5. قضاوت در امور مختلف و تعیین قاضی و فرماندار و استاندار به مناطق مختلف و اعزام آنها. 7. ارسال سفر به کشورهای خارج و... معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تاریخ اسلام سیره ی پیامبر، تالیف رسول جعفریان 2. تاریخ پیامبر اسلام، تالیف مرحوم دکتر آیتی. 3. حکومت پیامبر - تالیف جلال الدین خارجی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . طه/2. [2] . توبه/128. [3] . انبیاء/84.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در هر حالی که بودند با مؤمنین چه در میدان های جنگ و چه در حالی که در مسجد، مؤمنین گرداگرد او می نشستند و از آن حضرت درباره مسائل مختلف سؤال می کردند و چه در حالی که حضرت رسماً آنها را موعظه و پند و نصیحت می نمود، در هر یک از این حالات بنا بر شهادت قرآن و سیره نبوی پیامبر اکرم(ص) در هر حال به هدایت و تبلیغ و تبشیر و انذار مردم مشغول بود و در هر میدانی از تمامی مسلمانان پیش قدم بود و آنها از وی تأسی می جستند، در سیره آن حضرت می بینیم که حضرتش در اکثر جنگ ها حاضر بود و فرماندهی و مسئولیت جنگ و ترسیم نقشه عملیات جنگی و تعیین مواضع دفاعی و فرماندهان، دسته ها و گروه ها با حضرت بود و کیفیت حرکت و آرایش سپاه و غیره توسط خودش مشخص می شد اگرچه حضرت به خاطر احترام به مسلمانان با آنها مشورت نیز می کرد و گاهی نظر آنها را تأیید می نمود و عملی می فرمود و تصمیم نهائی در تمام کارها در اختیار حضرت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) بود از طرفی آن حضرت در هر جا فرصت می شد و در هر جا زمینه فراهم بود، مسلمانان را موعظه می فرمود و از مسائل مختلف آگاه می ساخت و این دو وظیفه هیچ تضادی در وجود شریف آن حضرت به وجود نمی آورد و حضرت با جان و دل برای هدایت مؤمنین ایثارگری می نمود، همانطوری که در قرآن مکرراً از دلسوزی و شفقت پیامبری و مهربانیش نسبت به مؤمنین سخن به میان آمده و مورد تحسین واقع شده است: (طه ما اَنْزَلْنا هذا القرآن لِتَشْقی[1] و در آیه دیگر خداوند از مهربانی رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت به مؤمنین چنین یاد می کند:
(لَقد جائکم رَسُولٌ مِنْ اَنْفِسکُمْ عزیزُ علیه ما عَنِتُمْ حریصٌ علیکم بالمؤمنین رئوفٌ رحیمٌ[2] پس می توان گفت حضرت پیامبر هم مانند جهاد گران سخت کوش و بلکه به مراتب بیشتر از آنها جدی بودند و هم اینکه در هر فرصتی از موعظه و هدایت کوتاهی نمی فرمود بلکه بیشتر از وظیفه ای که داشت و آن ابلاغ وحی بود برای مؤمنین موعظه می نمود و تنها در یک جا ننشسته بود و اکتفا به موعظه و پند و اندرز بنماید بلکه حضرت تشکیل حکومت داد و سفرا و مبلغ به کشورهای مجاور و بزرگ دنیا فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد و نیروی دفاعی و نظامی داشت و به تمام امور سیاسی و اجتماعی مردم رسیدگی وانمود و تمام وظایفی که به یک حاکم مربوط می شود در اداره جامعه انجام می داد و بیشتر از همه دلسوزی و مهربانی به مردم داشت و از ارشاد و هدایت هرگز ذره ای کوتاهی نورزید بطوری که خداوند متعال از شدت دلسوزی پیامبر نسبت به مؤمنین و اصرار آن حضرت به نجات مردم بارها در قرآن یاد آوری می کند، و این طور نبود که پیامبر در یک گوشه ای بنشیند و به ترتیب نزول قرآن به آنها موعظه نماید و بر سر منبر فقط برای آنها پند و اندرز بگوید، بلکه پیامبر اسلام در هر زمینه ای فعال تر از آن بود که قابل تصور باشد و آن حضرت برای هدایت مردم لحظه ای آرام و قرار نداشت. (و ما ارسلناک اِلاّ رحمةً للعالمین[3] اگر پیامبر موعظه ای برای مردم می نمود فرقی نداشت که در چه حالی باشد، در مسجد باشد یا در میدان جنگ در صورت نیاز و لزوم در جمع اصحاب یا برای احدی از اصحاب موعظه ای مناسب حال و مقام می فرمود. و از جنگ و جهان نیز هرگز کوتاهی نمی کرد.
از این روی پیامبر اکرم(ص) علاوه بر مواعظ کار آمد و بسیار موثر و سازنده که در مدت 23 سال توانست اساس تمدن درخشان اسلامی را پایه گذاری کند مسائل محوری ذیل را انجام می داد.
1. تعلیم و تربیت و آموزش تمام احکام اسلام به مردم
2. تشکیل حکومت در مدنیه به حسب ضرورت و نیاز جامعه آنروز به گونه ای که می توان از آن در تشکیل حکومت بسیار گسترده الگو گرفت.
3. فرماندهی نیروهای نظامی و تعیین فرماندهان نظامی و انتخاب جانشین برای خود هنگام خروج از مدینه.
4. تصمیم گیری درباره روابط داخلی و خارجی حکومت اسلامی.
5. قضاوت در امور مختلف و تعیین قاضی و فرماندار و استاندار به مناطق مختلف و اعزام آنها.
7. ارسال سفر به کشورهای خارج و...
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تاریخ اسلام سیره ی پیامبر، تالیف رسول جعفریان
2. تاریخ پیامبر اسلام، تالیف مرحوم دکتر آیتی.
3. حکومت پیامبر - تالیف جلال الدین خارجی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . طه/2.
[2] . توبه/128.
[3] . انبیاء/84.
- [سایر] موعظه ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی مال چیست؟
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] برای اولین بار چه کسی حضرت محمد (ص) را یا رسول الله خطاب کرد؟
- [سایر] «رب صل علی محمد و آل محمد» بعد از ذکر سجده یا رکوع نماز، به چه معنا است؟
- [سایر] شأن نزول آیه: "مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ"، (احزاب40)، چه بوده است؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)