آیا در سیره پیامبر شناسایی سپاه دشمن قبل از آغاز عملیات نظامی مرسوم بوده است؟
(از روزگاران گذشته تا کنون کسب اطلاعات از دشمن چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ مرسوم و متداول بوده و اطلاعات نقش بزرگ و مؤثری در امور نظامی دارد. ارتشی که اطلاعات سودمند از دشمن و روحیه و آئین جنگی او نداشته باشد، مانند کوری است که حتّی پیش پای خود را نمی بیند و در هر لحظه ممکن است با خطرهای بزرگ روبرو شود. فراهم ساختن وسائل مادی و ایجاد عوامل روحی که بتواند در تقویت بنیه ارتش مؤثر واقع شود وقتی و مفید است که با اطلاعات دقیق و صحیح همراه باشد یعنی ابزار نظامی و تجیزات با توجه به اطلاعات کسب شده از دشمن و متناسب با آنها بنابراین 80% پیروزی به آمادگی قبلی و اطلاعات اکتسابی از وضع دشمنی مربوط است.)[1] با این که اصول نظامی و تاکتیک های جنگی امروز با گذشته تفاوت زیادی کرده است، ولی ارزش کسب اطلاعات از اوضاع دشمن و آگاهی از اسرار نظامی و فنون جنگی آن ها و استعداد نیروهایی که به میدان نبرد می روند، هنوز به قوت خود باقی است. اکنون نیز این مسئله اساس نبردها و پایه پیروزی ها است. البته این موضوع امروز جنبه آموزش به خود گرفته است و کلاس ها و آموزشگاه هایی برای تدریس اصول جاسوسی و ضد جاسوسی پدید آمده است. امروز سران کشورهای بزرگ، قسمت مهمی از موفقیت خود را در گسترش سازمان های جاسوسی خود می دانند که بتوانند پیش از نبرد، از نقشه های جنگی و طرح ها و برنامه های نظامی دشمن آگاه باشند و طبق اطلاعات به دست آمده به تجهیز امکانات و نیروهای نظامی خودشان بپردازند.[2] در تمام نبردها کسب اطلاعات، نخستین گام پیروزی بود، تا فرمانده لشگر از استعداد دشمن و نقطه تمرکز و روحیه جنگجویان آگاه نباشد، چه بسا ممکن است در نخستین برخورد شکست بخورد. یکی از روشهای پیامبر(ص) در تمام نبردها کسب اطلاعات از پایه آمادگی دشمن و محل او بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نیز به فنون نظامی تسلط کامل داشت، لذا درباره شناسایی موقعیت و وضع نظامی دشمن اقداماتی قبل از رویا رویی مستقیم با دشمن انجام می داد و سپس سپاه خود را براساس همین شناسایی آرایش نظامی می داد. برای نمونه، رسول خدا (عدی) و (طلحه بن عبید الله) و (سعید بن زید) را برای کسب اطلاعات از مسیر کاروان قریش و تعداد محافظان کاروان و نوع کالایشان اعزام نمود: اطلاعات رسیده به قرار زیر بود: 1. کاروان بزرگی است که تمام اهل مکّه در آن شرکت دارند؛ 2. سرپرست کاروان (ابوسفیان) و در حدود چهل نفر پاسبانی آن را بر عهده دارند؛ 3. هزار شتر، مال التجاره را حمل می کنند، و ارزش کالا حدود پنجاه هزار دینار است.[3] در کسب اطلاعات نیز پیامبر بسیار دور اندیش و آگاه بوده است. پس از آن دستور داد زنگ های شتران را باز کنند و اقدامات احتیاطی به منظور جلوگیری از کشف حرکت ستون و رعایت مقررات استتار انجام گیرد و از هرگونه فعالیت و حرکتی که ممکن است مأمورین احتمالی دشمن را آگاه نماید، خودداری گردد. فرماندهی نیروی (عقب دار) (پشتیبانی) را به (قیس مازنی) واگذار کرد و خود فرماندهی (جلودار) را بر عهده گرفت و فرمان پیشروی داد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به خاطر اهمیت امور نظامی توجه به اصول نظامی داشت، در امر اطلاعات دقیق و کوشا بود، معمولاً جلوی سپاهیان حرکت می کرد و اغلب مسافتی جلو می افتاد و به کاوش می پرداخت.[4] از این رو ستون رزمی اسلام در نقطه ای که کاملاً با (اصول استتاری) موافق بود، موضع می گرفت و از هرگونه تظاهر که باعث کشف اسرار گردد جلوگیری می نمود و دسته هایی مختلف را به کسب اطلاعات از قریش و کاروان می کرد در یکی از جنگها خود پیامبر با یک سرباز دلاور مسافتی راه رفتند، بر رئیس قبیله ای وارد شده و به او گفتند از قریش و محمد و یاران او چه اطلاعی داری؟ وی چنین گفت: به من گزارش داده‌اند که محمد و یاران او چنین روزی از مدینه حرکت کرده اند، اگر گزارش دهنده راستگو باشد، اکنون او و یارانش درچنین نقطه ای هستند، (و نقطه‌ای را که ستون اسلام در آن جا موضع گرفته بودند نشان داد) و نیز به من خبر داده اند که قریش در چنین روزی از مکه حرکت کرده اند، اگر گزارش دهنده راستگو باشد، ناچار اکنون در فلان نقطه هستند، (نقطه‌ای را معین کرد که قریش درست در آن جا تمرکز داشتند.) 1. یک گروه گشتی که در میان آنها، زبیر عوام و سعد أبی وقاص بود، به فرماندهی علی علیه السلام ، کنار آب بدر رفتند تا اطلاعات بیشتری به دست آورند، دو غلام اسیر کردند که این دو اسیر اطلاعات لازم را به پیامبر دادند. 2. دو نفر مأموریت پیدا کردند که وارد دهکده (بدر) شوند و اطلاعاتی از کاروان به عمل آورند، آن ها در کنار تلّی نزدیک به آب پیاده شدند، وانمود کردند که تشنه هستند و آمده اند آب بخورند، اتفاقاً در کنار چاه دو زن با یکدیگر سخن می گفتند: یکی به دیگری می گفت: که چرا قرض خود را نمی دهی، می دانی من نیازمندم، دیگری در پاسخ وی می گفت: که فردا یا پس فردا کاروان می رسد و من برای کاروان کار می کنم، و سپس بدهی خود را ادا می نمایم. (مجدی بن عمرو) که در نزدیکی این دو زن بود، گفتار بدهکار را تصدیق کرد و آن دو زن را از هم جدا نمود، هر دو سوار از شنیدن این خبر خوشحال شدند، با رعایت قاعده (استتار) خود را به فرماندهی کلّ قوای اسلام رساندند، و پیامبر را از آنچه شنیده بودند آگاه ساختند، اکنون پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلّم با کسب این اطلاعات از ورود کاروان و موقعیت قریش کاملاً آگاه شده است؛ لازم است به مقدمات کار بپردازند.[5] مواردی از فعالیت دستگاه اطلاعاتی پیامبر در جنگ احد: عباس عموی پیامبر که یک مسلمان واقعی غیر متظاهر به اسلام بود، پیامبر را از نقشه جنگی قریش آگاه ساخت، عباس نامه ای به خط و امضا و مهر خودش نوشت و آن را به شخصی از قبیله (بنی غفار) سپرده تعهد گرفت که آن را ظرف سه روز به پیامبر برساند. قاصد هنگامی نامه را رساند که پیامبر در باغ های خارج شهر به سر می برد وی پس از عرض ادب نامه سربسته را به دست حضرت داد. پیامبر نامه را خواند، ولی مضمون آن را به یاران نگفت. ناگفته پیداست که رسول خدا، هرچه زودتر باید یاران خود را، از نقشه دشمن آگاه سازد، از این رو پس از مراجعت به شهر، نامه را برای همه خواند.[6] ساختار نیروهای مختلف سپاه پیامبر: گشتی ها: دسته هایی هستند که وظیفه گردآوری اخبار مربوط به نیروها و تجهیزات دشمن و نیز اخبار مربوط به زمین را بر عهده دارند و بر دو نوعند: الف. گشتی های شناسایی: دسته های کوچک و سریع که وظیفه گردآوری اخبار بر عهده آن ها است، و حق درگیری ندارند. ب. گشتی های رزمی: دسته هایی که اخبار را از طریق جنگ به دست می آوردند و از این رو در شمار و تجهیزات از گشتی‌های شناسایی نیرومندترند. ضرورت اعزام گشتی: مسلمانان با این گشتی ها می خواستند که در برابر مشرکان، یهود و منافقان قدرت نمایی نموده تا برای نشر دین آزادنه تبلیغ نمایند.[7] نتیجه: با ذکر نمونه هایی از عملیات نظامی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم و ارسال مأمورین شناسایی قبل از آغاز عملیات که تقریباً در تمام جنگ ها مستقیماً توسط خودش یا افراد مورد اطمینان انجام می گرفت، نتیجه می گیریم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم از آن جهت که پیروزی های نظامی در پیش برد اهداف عالی اسلام و رسالت آن حضرت نقش به سزایی داشت، لذا به این کار اهمیت فوق العاده قائل بوده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، آیت الله سبحانی؛ 2. نبردهای محمد صلی الله علیه و آله و سلّم ، دکتر نصرت الله بختورتاش؛ 3. شیوه‌ های فرماندهی پیامبر، محمود شیث خطاب، ترجمه عبدالحسین بینش. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . بختورتاش، نصرت الله، نبردهای محمد، ناشر مؤسسه مطبوعاتی عطائی، ص86. [2] . سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، نشر مشعر، چاپ و صحافی سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ 4، زمستان 74، ص328. [3] . سبحانی، جعفر، پیشین، ص221، به نقل از بحار الانوار مجلسی. [4] . بختورتاش، نصرت الله، پیشین، ص86. [5] . سبحانی، جعفر، پیشین، ص228. [6] . همان، پیشین، ص228. [7] . شیث خطاب، محمود، شیوه فرماندهی پیامبر، مترجم: عبدالحسین بینش، تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه، چاپ اول، زمستان1378، ص97.
عنوان سوال:

آیا در سیره پیامبر شناسایی سپاه دشمن قبل از آغاز عملیات نظامی مرسوم بوده است؟


پاسخ:

(از روزگاران گذشته تا کنون کسب اطلاعات از دشمن چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ مرسوم و متداول بوده و اطلاعات نقش بزرگ و مؤثری در امور نظامی دارد.
ارتشی که اطلاعات سودمند از دشمن و روحیه و آئین جنگی او نداشته باشد، مانند کوری است که حتّی پیش پای خود را نمی بیند و در هر لحظه ممکن است با خطرهای بزرگ روبرو شود.
فراهم ساختن وسائل مادی و ایجاد عوامل روحی که بتواند در تقویت بنیه ارتش مؤثر واقع شود وقتی و مفید است که با اطلاعات دقیق و صحیح همراه باشد یعنی ابزار نظامی و تجیزات با توجه به اطلاعات کسب شده از دشمن و متناسب با آنها بنابراین 80% پیروزی به آمادگی قبلی و اطلاعات اکتسابی از وضع دشمنی مربوط است.)[1]
با این که اصول نظامی و تاکتیک های جنگی امروز با گذشته تفاوت زیادی کرده است، ولی ارزش کسب اطلاعات از اوضاع دشمن و آگاهی از اسرار نظامی و فنون جنگی آن ها و استعداد نیروهایی که به میدان نبرد می روند، هنوز به قوت خود باقی است. اکنون نیز این مسئله اساس نبردها و پایه پیروزی ها است. البته این موضوع امروز جنبه آموزش به خود گرفته است و کلاس ها و آموزشگاه هایی برای تدریس اصول جاسوسی و ضد جاسوسی پدید آمده است. امروز سران کشورهای بزرگ، قسمت مهمی از موفقیت خود را در گسترش سازمان های جاسوسی خود می دانند که بتوانند پیش از نبرد، از نقشه های جنگی و طرح ها و برنامه های نظامی دشمن آگاه باشند و طبق اطلاعات به دست آمده به تجهیز امکانات و نیروهای نظامی خودشان بپردازند.[2]
در تمام نبردها کسب اطلاعات، نخستین گام پیروزی بود، تا فرمانده لشگر از استعداد دشمن و نقطه تمرکز و روحیه جنگجویان آگاه نباشد، چه بسا ممکن است در نخستین برخورد شکست بخورد. یکی از روشهای پیامبر(ص) در تمام نبردها کسب اطلاعات از پایه آمادگی دشمن و محل او بود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نیز به فنون نظامی تسلط کامل داشت، لذا درباره شناسایی موقعیت و وضع نظامی دشمن اقداماتی قبل از رویا رویی مستقیم با دشمن انجام می داد و سپس سپاه خود را براساس همین شناسایی آرایش نظامی می داد.
برای نمونه، رسول خدا (عدی) و (طلحه بن عبید الله) و (سعید بن زید) را برای کسب اطلاعات از مسیر کاروان قریش و تعداد محافظان کاروان و نوع کالایشان اعزام نمود: اطلاعات رسیده به قرار زیر بود:
1. کاروان بزرگی است که تمام اهل مکّه در آن شرکت دارند؛
2. سرپرست کاروان (ابوسفیان) و در حدود چهل نفر پاسبانی آن را بر عهده دارند؛
3. هزار شتر، مال التجاره را حمل می کنند، و ارزش کالا حدود پنجاه هزار دینار است.[3]
در کسب اطلاعات نیز پیامبر بسیار دور اندیش و آگاه بوده است.
پس از آن دستور داد زنگ های شتران را باز کنند و اقدامات احتیاطی به منظور جلوگیری از کشف حرکت ستون و رعایت مقررات استتار انجام گیرد و از هرگونه فعالیت و حرکتی که ممکن است مأمورین احتمالی دشمن را آگاه نماید، خودداری گردد.
فرماندهی نیروی (عقب دار) (پشتیبانی) را به (قیس مازنی) واگذار کرد و خود فرماندهی (جلودار) را بر عهده گرفت و فرمان پیشروی داد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به خاطر اهمیت امور نظامی توجه به اصول نظامی داشت، در امر اطلاعات دقیق و کوشا بود، معمولاً جلوی سپاهیان حرکت می کرد و اغلب مسافتی جلو می افتاد و به کاوش می پرداخت.[4]
از این رو ستون رزمی اسلام در نقطه ای که کاملاً با (اصول استتاری) موافق بود، موضع می گرفت و از هرگونه تظاهر که باعث کشف اسرار گردد جلوگیری می نمود و دسته هایی مختلف را به کسب اطلاعات از قریش و کاروان
می کرد در یکی از جنگها خود پیامبر با یک سرباز دلاور مسافتی راه رفتند، بر رئیس قبیله ای وارد شده و به او گفتند از قریش و محمد و یاران او چه اطلاعی داری؟
وی چنین گفت: به من گزارش داده‌اند که محمد و یاران او چنین روزی از مدینه حرکت کرده اند، اگر گزارش دهنده راستگو باشد، اکنون او و یارانش درچنین نقطه ای هستند، (و نقطه‌ای را که ستون اسلام در آن جا موضع گرفته بودند نشان داد) و نیز به من خبر داده اند که قریش در چنین روزی از مکه حرکت کرده اند، اگر گزارش دهنده راستگو باشد، ناچار اکنون در فلان نقطه هستند، (نقطه‌ای را معین کرد که قریش درست در آن جا تمرکز داشتند.)
1. یک گروه گشتی که در میان آنها، زبیر عوام و سعد أبی وقاص بود، به فرماندهی علی علیه السلام ، کنار آب بدر رفتند تا اطلاعات بیشتری به دست آورند، دو غلام اسیر کردند که این دو اسیر اطلاعات لازم را به پیامبر دادند.
2. دو نفر مأموریت پیدا کردند که وارد دهکده (بدر) شوند و اطلاعاتی از کاروان به عمل آورند، آن ها در کنار تلّی نزدیک به آب پیاده شدند، وانمود کردند که تشنه هستند و آمده اند آب بخورند، اتفاقاً در کنار چاه دو زن با یکدیگر سخن می گفتند: یکی به دیگری می گفت: که چرا قرض خود را نمی دهی، می دانی من نیازمندم، دیگری در پاسخ وی می گفت: که فردا یا پس فردا کاروان می رسد و من برای کاروان کار می کنم، و سپس بدهی خود را ادا می نمایم.
(مجدی بن عمرو) که در نزدیکی این دو زن بود، گفتار بدهکار را تصدیق کرد و آن دو زن را از هم جدا نمود، هر دو سوار از شنیدن این خبر خوشحال شدند، با رعایت قاعده (استتار) خود را به فرماندهی کلّ قوای اسلام رساندند، و پیامبر را از آنچه شنیده بودند آگاه ساختند، اکنون پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلّم با کسب این اطلاعات از ورود کاروان و موقعیت قریش کاملاً آگاه شده است؛ لازم است به مقدمات کار بپردازند.[5]
مواردی از فعالیت دستگاه اطلاعاتی پیامبر در جنگ احد:
عباس عموی پیامبر که یک مسلمان واقعی غیر متظاهر به اسلام بود، پیامبر را از نقشه جنگی قریش آگاه ساخت، عباس نامه ای به خط و امضا و مهر خودش نوشت و آن را به شخصی از قبیله (بنی غفار) سپرده تعهد گرفت که آن را ظرف سه روز به پیامبر برساند. قاصد هنگامی نامه را رساند که پیامبر در باغ های خارج شهر به سر می برد وی پس از عرض ادب نامه سربسته را به دست حضرت داد. پیامبر نامه را خواند، ولی مضمون آن را به یاران نگفت.
ناگفته پیداست که رسول خدا، هرچه زودتر باید یاران خود را، از نقشه دشمن آگاه سازد، از این رو پس از مراجعت به شهر، نامه را برای همه خواند.[6]
ساختار نیروهای مختلف سپاه پیامبر:
گشتی ها: دسته هایی هستند که وظیفه گردآوری اخبار مربوط به نیروها و تجهیزات دشمن و نیز اخبار مربوط به زمین را بر عهده دارند و بر دو نوعند:
الف. گشتی های شناسایی: دسته های کوچک و سریع که وظیفه گردآوری اخبار بر عهده آن ها است، و حق درگیری ندارند.
ب. گشتی های رزمی: دسته هایی که اخبار را از طریق جنگ به دست می آوردند و از این رو در شمار و تجهیزات از گشتی‌های شناسایی نیرومندترند.
ضرورت اعزام گشتی:
مسلمانان با این گشتی ها می خواستند که در برابر مشرکان، یهود و منافقان قدرت نمایی نموده تا برای نشر دین آزادنه تبلیغ نمایند.[7]
نتیجه:
با ذکر نمونه هایی از عملیات نظامی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم و ارسال مأمورین شناسایی قبل از آغاز عملیات که تقریباً در تمام جنگ ها مستقیماً توسط خودش یا افراد مورد اطمینان انجام می گرفت، نتیجه می گیریم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم از آن جهت که پیروزی های نظامی در پیش برد اهداف عالی اسلام و رسالت آن حضرت نقش به سزایی داشت، لذا به این کار اهمیت فوق العاده قائل بوده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، آیت الله سبحانی؛
2. نبردهای محمد صلی الله علیه و آله و سلّم ، دکتر نصرت الله بختورتاش؛
3. شیوه‌ های فرماندهی پیامبر، محمود شیث خطاب، ترجمه عبدالحسین بینش.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بختورتاش، نصرت الله، نبردهای محمد، ناشر مؤسسه مطبوعاتی عطائی، ص86.
[2] . سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، نشر مشعر، چاپ و صحافی سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ 4، زمستان 74، ص328.
[3] . سبحانی، جعفر، پیشین، ص221، به نقل از بحار الانوار مجلسی.
[4] . بختورتاش، نصرت الله، پیشین، ص86.
[5] . سبحانی، جعفر، پیشین، ص228.
[6] . همان، پیشین، ص228.
[7] . شیث خطاب، محمود، شیوه فرماندهی پیامبر، مترجم: عبدالحسین بینش، تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه، چاپ اول، زمستان1378، ص97.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین