چه ضرورتی داشت امام حسین(علیه السلام) درمیان سپاه دشمن، روز عاشورا نماز ظهر بخواند تا عده‌ای از یارانش به این خاطر شهید شوند؟
نماز عمود خیمه دین‌ و استوارترین رشته پیوند میان بنده و مولا است. مؤمن با نماز شناخته می‌گردد و با نردبان آن تا عرش خدا بالا می‌رود و قدم بر بساط قرب می‌گذارد. نماز راه اُنس با خدا و روشنی بخش چشمان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است. نماز اولین و آخرین سفارش پیامبران(ع) است.نماز بازدارنده از آلودگی و زشتی‌عنکبوت(29): آیه 45. است و حتی بی‌روح‌ترین و ناقص‌ترین نماز، سدی میان انسان و گناهان است. (معاویه بن وهب) از یاران حضرت صادق(ع) از ایشان می‌پرسد: برترین چیزی که بندگان را به خدا نزدیک می‌سازد و محبوب‌ترین کار در نزد خداوند چیست؟ حضرت فرمود: (ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة) ؛ (بعد از شناخت خداوند، چیزی را با فضیلت‌تر از نماز نمی‌دانم). اگر نهضت جاوید حسین بن علی(ع) برای اقامه حق و زنده کردن دین خدا و رها ساختن آن از چنگال خرافات و هواپرستان ستمگر است و عمود دین خدا، نماز است؛ چرا نباید نگهبان دین و شریعت محمدی‌صلی الله علیه وآله وسلم عمود دین را در عرصه خونین کربلا و در برابر هجوم بی امان و ناجوانمردانه دشمن با خواندن نماز عشق، محکم و استوار سازد؟ (ابو ثمامه صیداوی) - که در محبت مولایش حسین(ع) سر از پا نمی‌شناسد - در ظهر عاشورا، در میان حلقه تنگ محاصره دشمن، خدمت امام(ع) می‌رسد و فرا رسیدن وقت نماز ظهر را به یاد امام(ع) می‌آورد و آرزو می‌کند بعد از خواندن نماز به امامت مولایش، به دیدار معبودش بشتابد. امام حسین(ع) در پاسخ او می‌فرماید: (نماز را به یاد من آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد).بحارالانوار، ج‌45، ص‌21. حسین بن علی(ع) و تنی از یارانش در برابر تیرهایی که از سوی دشمن می‌آمد، نماز ظهر را به جا آورد وعده‌ای از یارانش به هنگام نماز به خاک و خون افتادند و بر بال شهادت به دیدار دوست شتافتند. صحنه عبادت، مناجات و تلاوت قرآن امام(ع) و خاندان و یاران بزرگوارش در شب عاشورا، زیباترین نمایش بندگی است. ابا عبدالله(ع) درس عشق ورزی به نماز و راز و نیاز با معبود را از پدر بزرگوارش فراگرفته است. ابن عباس در گرماگرم جنگ صفین، آن حضرت(ع) را دید که سر را به سوی آسمان بلند کرده و در انتظار چیزی است. پرسید: یا امیرالمؤمنین؛ آیا نگران چیزی هستید؟ فرمود: آری، منتظر رسیدن وقت نماز می‌باشم. ابن عباس گفت: در این وقت حساس نمی‌توانیم دست از جنگ برداریم و مشغول نماز گردیم. امیر مؤمنان(ع) فرمود: (انما قاتلنا هم علی الصلوة) ؛ (ما برای نماز با آنها می‌جنگیم). به راستی وقتی رهبران و پیشوایان ما در صحنه خون و جهاد، این چنین ارزش و جایگاه نماز را پاس می‌دارند و نماز را به تمام معنا در آن شرایط سخت و طاقت فرسا، این گونه به پا می‌دارند، آیا سستی و سهل انگاری نسبت به نماز برای ما - که به دور از آن صحنه‌های دشوار و در دامن آسایش هستیم - روا است؟ آیا منطقی و قابل قبول است که نسبت به آن پاکان و برگزیدگان، اظهار عشق و محبت کنیم و خود را پیرو و مطیع آنان بدانیم، آن گاه نمازی را که سرلوحه اعمال آنان است و جنگ و جهاد و فداکاری ایشان برای زنده نگه داشتن و برپا داشتن آن است، جایگاه واقعی خود را در زندگی ما نداشته باشد؟! از خود بپرسیم در نماز و دعا و تلاوت کتاب خدا، چه رمز و رازی و چه لذّتی نهفته است که امام حسین(ع) با وجود اینکه حسرت یک آه را بر دل دشمن گذاشت و شعار (هیهات مناالذلة) او - که در تابلو عشق با خطی خونین بر سینه آسمان نصب شده و به همه جهانیان درس جنبش و آزادگی و پایداری می‌دهد - در عصر تاسوعا که لشکر نفاق به طرف خیام امام(ع) روی آوردند و آماده حمله و جنگ بودند، برادر دلاورش عباس(ع) را به نزد آنان فرستاد و به او فرمود: اگر می‌توانی تا فردا جنگ را به تأخیر بینداز و سپس فرمود: (لعلنا نصلی لربنا و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم انی کنت احب الصلاة له وتلاوة کتابه و کثرة الدعاء والاستغفار) ؛ (شاید امشب برای پروردگارمان نماز به جا آوریم و به درگاه او دعا نموده و طلب بخشش کنیم. خدا می‌داند که من نماز برای او و خواندن کتابش و زیادی دعا و استغفار را دوست می‌دارم).بحارالانوار، ج‌44، ص 392. نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند، از چه عزتی سرشار است که سالار شهیدان(ع) به خاطر آن، از دشمن برای به تأخیر انداختن جنگ درخواست می‌کند. www. eporsesh.com
عنوان سوال:

چه ضرورتی داشت امام حسین(علیه السلام) درمیان سپاه دشمن، روز عاشورا نماز ظهر بخواند تا عده‌ای از یارانش به این خاطر شهید شوند؟


پاسخ:

نماز عمود خیمه دین‌ و استوارترین رشته پیوند میان بنده و مولا است. مؤمن با نماز شناخته می‌گردد و با نردبان آن تا عرش خدا بالا می‌رود و قدم بر بساط قرب می‌گذارد. نماز راه اُنس با خدا و روشنی بخش چشمان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است. نماز اولین و آخرین سفارش پیامبران(ع) است.نماز بازدارنده از آلودگی و زشتی‌عنکبوت(29): آیه 45. است و حتی بی‌روح‌ترین و ناقص‌ترین نماز، سدی میان انسان و گناهان است.
(معاویه بن وهب) از یاران حضرت صادق(ع) از ایشان می‌پرسد: برترین چیزی که بندگان را به خدا نزدیک می‌سازد و محبوب‌ترین کار در نزد خداوند چیست؟ حضرت فرمود: (ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة) ؛ (بعد از شناخت خداوند، چیزی را با فضیلت‌تر از نماز نمی‌دانم).
اگر نهضت جاوید حسین بن علی(ع) برای اقامه حق و زنده کردن دین خدا و رها ساختن آن از چنگال خرافات و هواپرستان ستمگر است و عمود دین خدا، نماز است؛ چرا نباید نگهبان دین و شریعت محمدی‌صلی الله علیه وآله وسلم عمود دین را در عرصه خونین کربلا و در برابر هجوم بی امان و ناجوانمردانه دشمن با خواندن نماز عشق، محکم و استوار سازد؟ (ابو ثمامه صیداوی) - که در محبت مولایش حسین(ع) سر از پا نمی‌شناسد - در ظهر عاشورا، در میان حلقه تنگ محاصره دشمن، خدمت امام(ع) می‌رسد و فرا رسیدن وقت نماز ظهر را به یاد امام(ع) می‌آورد و آرزو می‌کند بعد از خواندن نماز به امامت مولایش، به دیدار معبودش بشتابد. امام حسین(ع) در پاسخ او می‌فرماید: (نماز را به یاد من آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد).بحارالانوار، ج‌45، ص‌21.
حسین بن علی(ع) و تنی از یارانش در برابر تیرهایی که از سوی دشمن می‌آمد، نماز ظهر را به جا آورد وعده‌ای از یارانش به هنگام نماز به خاک و خون افتادند و بر بال شهادت به دیدار دوست شتافتند.
صحنه عبادت، مناجات و تلاوت قرآن امام(ع) و خاندان و یاران بزرگوارش در شب عاشورا، زیباترین نمایش بندگی است. ابا عبدالله(ع) درس عشق ورزی به نماز و راز و نیاز با معبود را از پدر بزرگوارش فراگرفته است. ابن عباس در گرماگرم جنگ صفین، آن حضرت(ع) را دید که سر را به سوی آسمان بلند کرده و در انتظار چیزی است. پرسید: یا امیرالمؤمنین؛ آیا نگران چیزی هستید؟ فرمود: آری، منتظر رسیدن وقت نماز می‌باشم. ابن عباس گفت: در این وقت حساس نمی‌توانیم دست از جنگ برداریم و مشغول نماز گردیم.
امیر مؤمنان(ع) فرمود: (انما قاتلنا هم علی الصلوة) ؛ (ما برای نماز با آنها می‌جنگیم).
به راستی وقتی رهبران و پیشوایان ما در صحنه خون و جهاد، این چنین ارزش و جایگاه نماز را پاس می‌دارند و نماز را به تمام معنا در آن شرایط سخت و طاقت فرسا، این گونه به پا می‌دارند، آیا سستی و سهل انگاری نسبت به نماز برای ما - که به دور از آن صحنه‌های دشوار و در دامن آسایش هستیم - روا است؟ آیا منطقی و قابل قبول است که نسبت به آن پاکان و برگزیدگان، اظهار عشق و محبت کنیم و خود را پیرو و مطیع آنان بدانیم، آن گاه نمازی را که سرلوحه اعمال آنان است و جنگ و جهاد و فداکاری ایشان برای زنده نگه داشتن و برپا داشتن آن است، جایگاه واقعی خود را در زندگی ما نداشته باشد؟!
از خود بپرسیم در نماز و دعا و تلاوت کتاب خدا، چه رمز و رازی و چه لذّتی نهفته است که امام حسین(ع) با وجود اینکه حسرت یک آه را بر دل دشمن گذاشت و شعار (هیهات مناالذلة) او - که در تابلو عشق با خطی خونین بر سینه آسمان نصب شده و به همه جهانیان درس جنبش و آزادگی و پایداری می‌دهد - در عصر تاسوعا که لشکر نفاق به طرف خیام امام(ع) روی آوردند و آماده حمله و جنگ بودند، برادر دلاورش عباس(ع) را به نزد آنان فرستاد و به او فرمود: اگر می‌توانی تا فردا جنگ را به تأخیر بینداز و سپس فرمود: (لعلنا نصلی لربنا و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم انی کنت احب الصلاة له وتلاوة کتابه و کثرة الدعاء والاستغفار) ؛ (شاید امشب برای پروردگارمان نماز به جا آوریم و به درگاه او دعا نموده و طلب بخشش کنیم. خدا می‌داند که من نماز برای او و خواندن کتابش و زیادی دعا و استغفار را دوست می‌دارم).بحارالانوار، ج‌44، ص 392.
نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند، از چه عزتی سرشار است که سالار شهیدان(ع) به خاطر آن، از دشمن برای به تأخیر انداختن جنگ درخواست می‌کند.
www. eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین